کد خبر: ۹۶۲۷۵۲
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۸
تعداد بازدید: ۱۸۳
عصرایران در یادداشتی به رد ادعای کیهان از سوی کمال خرازی درباره جنگ با طالبان پرداخته و می نویسد؛ وقتی درباره اتفاقی در ۲۵ سال قبل که فعالان و شاهدان و راویان آن غالبا زنده‌اند و اسناد رسمی آن هم موجود است وارونه حکایت می‌کنند می‌توان حدس زد بقیه مدعاها و تاریخ‌سازی‌ها تا چه حد قرین به صحت است و از این رو در این گونه موارد سکوت به منزله سندیت دادن به مدعای دروغ است و از این منظر واکنش صریح دکتر خرازی قابل درک است.

ماجرای پیام مهم رهبر انقلاب درباره عدم ورود ایران به جنگ با طالبان /مُهر تایید کمال خرازی بر خاطرات آیت الله هاشمی، امین زاده و ربیعیبه گزارش خبرداغ ، عصرایران در یادداشتی به رد ادعای کیهان از سوی کمال خرازی درباره جنگ با طالبان پرداخته و می نویسد؛ وقتی درباره اتفاقی در ۲۵ سال قبل که فعالان و شاهدان و راویان آن غالبا زنده‌اند و اسناد رسمی آن هم موجود است وارونه حکایت می‌کنند می‌توان حدس زد بقیه مدعاها و تاریخ‌سازی‌ها تا چه حد قرین به صحت است و از این رو در این گونه موارد سکوت به منزله سندیت دادن به مدعای دروغ است و از این منظر واکنش صریح دکتر خرازی قابل درک است.

پاسخ سید کمال خرازی، وزیر امور خارجۀ دولت سیدمحمد خاتمی به کیهان و ردّ این ادعا که در آن زمان به دنبال جنگ با طالبان بودند از چند منظر جالب و قابل تأمل است و مهم‌تر از همه این که می‌دانیم او معمولا وارد این منازعات نمی‌شود. اما آن وجوه مهم کدام‌هاست؟

۱. درست است که از ۱۳۸۴ به این سو او دیگر وزیر امور خارجه نیست اما اکنون رییس شورای راهبردی سیاست خارجی است یعنی حتی در این شورا بالادست علی اکبر ولایتی می‌نشیند که مشاور رهبری در امور بین‌الملل است.

پاسخ کمال خرازی به کیهان: در دولت اصلاحات، ما بدنبال جنگ با طالبان نبودیم؛ نظر برخی برادران نظامی جنگیدن بود

حسین شریعتمداری، آدرس نفوذی ها را داد!

به عبارت دیگر او یکی از معدود مدیران ارشد دوران اصلاحات است که از حاکمیت حذف نشده و حائز جایگاه مهم و استراتژیکی است و از این منظر کیهان نمی‌تواند از منظر نظام با او سخن بگوید.

همین دیروز بود که کیهان در واکنش به یادداشت روزنامۀ هم‌میهن که تتلو را محصول نگاه فرهنگی نواصول‌گراها دانسته و عکس یادگاری گرفتن با او و حمایت‌های دیگر را یادآور شده بود نوشت نظام تنها از تتلو حمایت نکرد به شجریان و شما هم میدان داد!

یعنی هر مسوولیت و موقعیتی که اصلاح‌طلبان از قِبَل اعتماد امام به نسل قبل‌تر در دهه ۶۰ یا با انتخابات در دهه‌های بعد داشتند ناشی از همین نگاه بوده و انگار همه تتلوهایی هستند مشمول لطف‌ به خرازی اما نمی‌توانند چنین بگویند!

۲. پیش از این هم علی ربیعی، مسؤول دبیرخانۀ شورای عالی امنیت ملی و هم محسن امین‌زاده، معاون وزیر خارجه در آن زمان (سال ۷۷) با استناد به صورت جلسه شورا و خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی این مدعا را رد کرده و ایدۀ ورود به خاک افغانستان و مقابله با طالبان را به برخی افراد نظامی یا سیاسی جریان راست نسبت داده بودند.

حسن روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی هم مخالف بوده و بعید نیست او هم خاطرات خود را بازگوید. نکته جالب توجه اما این است که آقای خرازی نه به خاطرات هاشمی استناد کرده و نه به صورت جلسات شورای عالی امنیت ملی بلکه روزنوشت خود را نقل کرده است:

ماجرای پیام مهم رهبر انقلاب درباره عدم ورود ایران به جنگ با طالبان /مُهر تایید کمال خرازی بر خاطرات آیت الله هاشمی، امین زاده و ربیعی

"امروز جلسه دبیرخانه شورای عالی داشتیم. دو تن از برادران سپاه، دری نجف‌آبادی و پورمحمدی از اطلاعات، من و بروجردی از وزارت خارجه و لاریجانی از صداوسیما در این جلسه حضور داشتند. لاریجانی و برادران سپاه مدافع دخالت نظامی و آزادسازی هرات بودند و اعتقاد داشتند که با چند گردان می‌توان از نیروهای خودی محافظت کرد. من پرسیدم که برای چه در افغانستان دخالت نظامی کنیم. هدف ما باید نگه‌داری مرزهایمان باشد و از موضع قدرت به کار سیاسی بپردازیم.

در حالی که بحث شدیدی در گرفته بود، صداها بلند و فضای جلسه هیجانی بود، آقای حجازی سر رسید و پیام رهبری را بدین صورت بازگو کرد که: «من به هیچ وجه به این تصمیم نرسیده‌ام که کشور را وارد جنگ کنم. آنچه من مطرح کردم تعلیق به محال است که آیا جبهه متحد می‌تواند تضمین کند که هرات را نگه دارد، این به این معنا نیست که ما بچه‌های خودمان را بفرستیم و جنگ تمام‌عیار در کشور پدید آید. فضای ذهنی من اصلا عملیات ورود به خاک کشور دیگر نیست».

صحنه جالبی بود. برادرانی که خواستار تصرف هرات بودند، با شنیدن پیام رهبری همگی سکوت اختیار کردند و لذا در پایان جلسه برای رفع کدورت، همدیگر را بوسیدیم و بدین ترتیب، دخالت نظامی منتفی شد.»

۳. آنچه کمال خرازی نقل کرده مهر تاییدی است بر خاطرات هاشمی رفسنجانی و نوشته‌های امین‌زاده و ربیعی. با این حال اشارتی به آنها ندارد و مشخص نیست آنها را نخوانده یا نیاز به یادآوری ندیده. خاصه این که از افرادی نام برده که در قید حیات‌اند.

۴. در دوران اصلاحات وقتی عباس عبدی به اتفاق بهروز گران‌پایه و حسین‌علی قاضیان به خاطر مؤسسۀ نظرسنجی آینده دستگیر شدند یکی از اتهامات آنان ارتباط با دولت متخاصم ذکر شد.

در حالی که اولا دولت آمریکا به لحاظ حقوقی متخاصم تعریف نمی‌شد و ایران و آمریکا رابطه تجاری هم داشتند و در دولت روحانی به استناد پیمان مودت میان دو کشور ایران طرح شکایت کرد ثانیا موسسه معتبر نظرسنجی طرف آینده در ایالات متحده ربطی به دولت آمریکا نداشت و آقای خرازی در مقام وزیر خارجه می‌توانست نظر وزارت خارجه را درباره متخاصم بودن یا نبودن دولت آمریکا - به لحاظ حقوقی و نه سیاسی- را اعلام کند تا به سود متهمان پرونده تمام شود و مثلا بگوید حتی در طول جنگ ایران و عراق هم این تعبیر به کار نرفت ولی این کار را نکرد.

۵. وقتی درباره اتفاقی در ۲۵ سال قبل که فعالان و شاهدان و راویان آن غالبا زنده‌اند و اسناد رسمی آن هم موجود است وارونه حکایت می‌کنند می‌توان حدس زد بقیه مدعاها و تاریخ‌سازی‌ها تا چه حد قرین به صحت است و از این رو در این گونه موارد سکوت به منزله سندیت دادن به مدعای دروغ است و از این منظر واکنش صریح دکتر خرازی قابل درک است.

۶. چندی پیش خبری منتشر شد دربارۀ دیدار اعضای ستاد توسعۀ فناوری‌های علوم شناختی با رهبری که درآن کمال خرازی حضور داشت و گزارش داد. مشخص نشد به خاطر دکتری تخصصی او در رشته علوم تربیتی است و علایق شخصی یا ربطی به این مقوله ندارد ولی احتمالاً همان کیهان را به خطا انداخت که گمان کند کمال خرازی دیگر کاری با سیاست خارجی ندارد و عنوان ریاست شورای راهبردی هم لابد تشریفاتی است حال آن که موضع صریح و ملی او در قبال رفتار چین و روسیه درباره جزایر سه گانه نشان داد همچنان به دقت رصد می‌کند.

۷. موقعیت کمال خرازی در ساختار سیاسی یگانه است. از یک سو مانند حداد عادل نسبتی خانوادگی با بیت رهبری یافته از جانب دیگر به خاطر سابقه در مدیریت مدرسه علوی قدمتی نزد سیاسیون اصول‌گرا دارد. هم وزیر خارجۀ دولت خاتمی بوده و هم مدیر ارشد او در دوران وزارت ارشاد و نسبتی هم بین برادر زاده‌اش صادق با رضا خاتمی برقرار شده است.

این اشارات آخر به خاطر آن است که در این فقره دست کیهان واقعا بسته است تا ادبیات دیروز خود را تکرار کند و از موضع جمهوری اسلامی به رییس شورای رهبردی سیاست خارجی جمهوری اسلامی بتازد و چه بسا اگر کمال خرازی فقط وزیر سابق خارجه بود و نسبت خانوادگی سببی با رهبری نداشت همان ادبیات علیه را تکرار می‌کردند: «جمهوری اسلامی اگر یک یا دو بار به تتلو فرصت خواندن روی عرشه یک ناو یا ملاقات در سال ۹۶ با آقای رییسی را داده هزاران برابر این فرصت‌ها را به سیاسیون چپ نما و بعدا مدعی اصلاحات و اعتدال و همچنین خوانندگانی مانند شجریان داده است یا به همین آقای کرباسچی استاندار اصفهان و شهردار تهران.»

البته می‌دانیم استانداری اصفهان با دخالت شخص امام خمینی صورت پذیرفت و به خاطر سابقۀ روحانیت و این که در اختلاف آیات طاهری و خادمی میانجی باشد و شهرداری هم با نظر هاشمی رفسنجانی.

چه می‌خواهم بگویم؟ صریح و روشن این که اگر کمال خرازی موصوف به انتصاب و انتساب پیش گفته نبود ابایی نداشتند دو تا ناسزا هم روانه او کنند و بگویند هشت سال به شما فرصت دادیم تا وزیر خارجه باشید!

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: