سید عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات در بخش جدید از یادداشت هایش پیرامون جنگ غزه، نوشت:
درباره مهمترین دلیل پذیرش آتشبس و گفتوگو با حماس توسط اسراییل، به موقعیت جنگی در غزه اشاره کردم. ارتش اسراییل در هوا بیرقیب است و برای بمباران غزه حد و مرز و قاعده نمیشناسد. اما روی زمین، حتی نیروهای ویژه ارتش اسراییل و البته با مشاورههای نیروهای ویژه امریکایی و اروپایی نتوانست در برابر کتائب قسام مقاومت کرده یا چنان که انتظار و ادعا داشت، کار را تمام کند. اما سه دلیل دیگر که در پذیرش آتشبس با اهمیت و حساسیت است.
یکم: کتائب قسام موفق شدند، در روز هفتم اکتبر (۱۵ مهرماه) به یکی از مهمترین مراکز اطلاعات نظامی و امنیتی اسراییل نفوذ کنند. تمامی اطلاعات موجود و به روایتی مسوولان پایگاه «برکون» را به غنیمت و اسارت بگیرند. درباره اهمیت اسنادی که به دست کتائب قسام افتاده؛ مطالب مهمی مطرح شده است. «واحد لشکر استخبارات شماره ۸۲۰۰» (یهیدا شمونه- ماتاعیم) مسوول این پایگاه و حفاظت از آن بوده است. در واقع مرکز جاسوسی الکترونیک ارتش اسراییل بوده است. گفته میشود حماس دو نفر از فرماندهان این پایگاه را دستگیر کرده است. این اسناد شامل: ۱- فایلهای شنود، ۲- فایلهای تصویری جاسوسی، ۳- اسامی عوامل سازمان موساد در کشورهای منطقه، از جمله مصر و ایران و اردن و لبنان و عراق است. ۴- طرح و برنامه و پروژههای اطلاعاتی -امنیتی اسراییل در منطقه.
سفر نسبتا شتابزده و همزمان دیوید بارینا، رییس موساد و ویلیام برنز، رییس سازمان سیا به قطر و تماس با نمایندگان حماس از طریق دولت قطر میتواند بر اهمیت و پیچیدگی موضوع بیفزاید. مقاله با اهمیتی در این باره در روزنامه گاردین روز سهشنبه ۲۸ نوامبر منتشر شده است. این مقاله تمام تاکیدش بر آزادی اسیران است، اما حضور روسای سیا و موساد پیام پنهانش مهمتر از اسیران است! به عبارت دیگر در واقع اسراییل در جنگ اطلاعاتی و امنیتی در توفان الاقصی ضربه تعیینکنندهای تا مغز استخوان دریافت کرده است.
دوم: حماس و کتائب قسام، با درایت بسیار از عهده جنگ تبلیغاتی و روانی اسراییل و حامیانش بر آمدهاند. میتوان شیوه آزاد کردن اسیران اسراییلی توسط حماس و از سوی دیگر اسیران فلسطینی توسط اسراییل را با هم مقایسه کرد. فضای مجازی سرشار از تصاویری است که دختران جوان اسیر اسراییلی نسبت به بانوان مجاهد عضو کتائب قسام با روی خوش و شادمانه و رضایتمندانه نگاه میکنند. هنگام خداحافظی دست تکان میدهند، حتی دختر جوانی سگ کوچکش را هم به همراه داشت. پیداست در دوران اسارتش امکان نگهداری سگش را داشته است. افزون بر آن، این اسیران و خانوادههایشان، از خوش رفتاری کتائب قسام در دوران اسارت سخن گفتهاند. امری که در فضای تبلیغاتی و اجتماعی اسراییل مکتوم نمانده است و افسانه همسانسازی حماس و داعش که به تکرار توسط نتانیاهو مطرح شده بود، اکنون همگان شاهدند که دولت اسراییل شباهت بیشتری به داعش داشته و دارد.
سوم: افکار عمومی دنیا به شدت و با گستردگی و پایداری تمام نسبت به سرنوشت فلسطین و مظلومیت ملت فلسطین برانگیخته شده است. شهرهای بزرگ دنیا مثل لندن و پاریس و نیویورک و… در برگزاری تظاهرات و راهپیمایی تبدیل به تابلو و نماد دفاع از فلسطین شدهاند. این حضور به قدری موثر بوده که وزیر جنگ اسراییل گالانت با کمال صراحت و البته بلاهت گفته است: «همه طرفداران فلسطین در جهان باید بمیرند و نابود شوند!» دولت و ارتش اسراییل با حمایت همهجانبه و بیسابقه امریکا و اروپا در یک منطقه بسیار محدود و بیدفاع میخواست حماس را نابود کند و بر غزه مسلط شود که نتوانست. حتی کتائب قسام یکبار برنامه آزادی اسیران اسراییلی را در منطقه شمال غزه که ارتش اسراییل ادعای تسلط بر آن را داشت، سازمان دادند. یعنی عدم تسلط! حال چگونه میخواهند امواج میلیونی مردمان جهان را نابود کنند؟ در تظاهرات لندن این شعار بارها در میان جمعیت طنین میافکند :
In our thousands, in our Millions
We are all Palestinian
ما هزارانیم. میلیونها هستیم ما همه فلسطینی هستیم.
در واقع پذیرش آتشبس توسط اسراییل، به روایت بنی گانتس، نشانی از شکست است. منتها نه فقط شکست در مواجهه در زمین، بلکه در لایههای عمیقتر.