کد خبر: ۹۶۱۹۴۷
تاریخ انتشار: ۰۸ آذر ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۱
تعداد بازدید: ۱۴۹

در تاکسی شیرازی چه گذشت؟ / یک ماجرای غم انگیزبه گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین، این داستان واقعی، فیلمِ کوتاهِ مستندِ زنده ای بود که دیروز عصر در تاکسی دیدم.

با موبایل حرف می زد و می گفت:«باید زیر قیمت بفروشی،اجرت ساخت داره» و فلان.

صدای پشت خط -هرچند به سختی- اما شنیده می شد طوری که اضطراب از آهنگ صدایش معلوم بود:«فقط بفروش،فقط بفروش،عمل قلب همسرم باید هرچه زودتر انجام بشه».

و این مکالمه راننده تاکسی بود با مردی در آن سوی خط؛او که آشنای طلافروشی داشت و باید گردنبند طلای زنانه زن بیمار را زیر قیمت می فروخت تا بلکه انسانی با پول آن نجات یابد.

این داستان واقعی، فیلمِ کوتاهِ مستندِ زنده ای بود که دیروز عصر در تاکسی دیدم.

مهدی بذرافکن
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: