به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین، یکی از محوری ترین موضوعات مطرح شده در نشست خبری اخیر شورای نگهبان، بحث انتخابات و نحوه احراز صلاحیت داوطلبین بود، چنانکه هادی طحان نظیف، سخنگوی شورای نگهبان عنوان کرد؛ « حضور اعضای خانواده داوطلبان انتخابات در خارج از کشور فی نفسه نمیتواند موجب رد صلاحیت شود.»
جمله ای که یادآور اتفاق رخ داد در انتخابات ریاست جمهوری پیشین و ردصلاحیت علی لاریجانی بود. همان روزها گفته می شد یکی از دلایل این شورا برای عدم احراز صلاحیت لاریجانی حضور دختر او در خارج از کشور در زمان تحصیل همسرش بوده است. شورای نگهبان اما حتی زمانی که رهبری انقلاب خواستار جبران ظلم و جفا به لاریجانی شده بود تن به اصلاح رأی خود نداد.
حال مطرح شدن این موضوع از سوی سخنگوی شورای نگهبان نوعی استاندارد دوگانه را به ذهن متبادر می کند.
جواد آرین منش، نماینده پیشین مجلس و چهره اصولگرا به خبرگزاری خبرآنلاین می گوید؛« وقتی نماینده رهبر ردصلاحیت میشود، مردم نسبت به عملکرد شورای نگهبان تردید میکنند». وی که ریاست ستاد انتخاباتی لاریجانی را عهده دار بود تاکید دارد؛«مردم وقتی با این عملکرد شورای نگهبان در مورد آقای لاریجانی مواجه شدند، آراء کاهش پیدا کردند و در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری گذشته پایینترین میزان مشارکت نسبت به انتخاباتی که از ابتدای انقلاب تاکنون داشته، مواجه شد.»
در ادامه گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با جواد آرینمنش، چهره سیاسی اصولگرا را میخوانید:
******
*آقای آرین منش! سخنگوی شورای نگهبان در نشست اخیر خبری خود اعلام کرد که خارج از کشور بودن همسر و فرزندان کاندیداها در زمان بررسی صلاحیتها فی نفسه منجر به ردصلاحیت نمیشود و قانون درباره شخص تفسیری دارد، این در حالی است که در انتخابات ریاست جمهوری گفته می شد یکی از دلایل ردصلاحیت لاریجانی حضور فرزند او در خارج از کشور در زمان تحصیل همسرش بوده است، این نوع مواجهه با موضوع صلاحیت ها حکایت از استانداردهای دوگانه ندارد؟
رهبر انقلاب مکرر درباره مشارکت حداکثری و ضرورت حضور مردم در صندوقهای رأی تاکید دارند. تحقق مشارکت حداکثری به عوامل متعددی ارتباط دارد. طبیعتاً عملکرد مسئولان، چگونگی تحقق وعدههایی که مسئولان در آستانه انتخابات مطرح میکنند، یکی از این موارد است که میتواند اعتماد مردم را جلب یا سلب کند.
همچنین عملکرد وزارت کشور، هیئتهای اجرایی و نظارت در انتخابات نقش بسیار بسیار جدی در مشارکت مردم دارد و حتماً شورای نگهبان در این زمینه نقش کلیدی و حساسی را ایفا میکند. وقتی شخصیتهای برجسته نظیر علی لاریجانی مورد وثوق رهبری که سالها به عنوان نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی بوده و ۳ دوره ریاست مجلس شورای اسلامی را برعهده داشته، از فیلتر شورای نگهبان عبور نمیکند، طبیعی است که مردم نسبت به عملکرد شورای نگهبان دچار تردید شوند.
مخصوصاً بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد ردصلایحت لاریجانی که عباراتی نظیر جفا و ظلم شدن، را به کار بردند، انتظار میرفت شورای نگهبان نسبت به عملکرد خود تجدیدنظر میکرد اما کماکان شاهد تناقضات و عملکردهای متفاوت در دورههای گوناگون هستیم.
در حقیقت اگر شاخص، معیار و ترازوی مشخصی داشته باشیم این اتفاقات صورت نمیگیرد، البته امکان دارد افراد تغییر کنند اما صلاحیت یک فرد در دورهای رد اما صلاحیت او در دوره بعد تایید میشود و بالعکس. این شیوهها و رفتارهای متفاوت که حاکی از فقدان شاخصهای روشن برای ارزیابی است منجر به این میشود که مردم نسبت به عملکردها شدیداً دچار تردید شوند و در نهایت ریزش آرای مردم را به دنبال دارد.
بنده به عنوان فردی که مسئول ستاد آقای لاریجانی در خراسانی بودم، برنامهریزیهای گستردهای انجام دادیم و مردم نیز استقبال کردند اما وقتی با این عملکرد شورای نگهبان در مورد آقای لاریجانی مواجه شدند، آراء کاهش پیدا کردند و در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری گذشته پایینترین میزان مشارکت نسبت به انتخاباتی که از ابتدای انقلاب تاکنون داشته، مواجه شد.
*همان زمان بحث تحصیل و حضور یکی دیگر از کاندیداهای تایید صلاحیت شده در خارج از کشور مطرح بود ولی برای او مشکلی ایجاد نشد و ...
با توجه به فراگیر شدن فضای مجازی مردم همه اطلاعات را به صورت مستند و مصور در اختیار دارند لذا این اقدامات متناقض شورای نگهبان منجر به کاهش اعتماد عمومی به حاکمیت است که زیان آسیب ناپذیری محسوب میشود.
در نتیجه اقدامات شورای نگهبان طی انتخابات گذشته بسیاری بر این باور هستند که شورای نگهبان به دنبال گرفتن تریبون از چهرههای معتدل نظیر لاریجانی و در عوض میدان دادن به چهرههای تندرو است
در حال حاضر هم که در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم هستیم مشاهده میکنیم که عدهای کلیدواژهای نظیر خالصسازی را به عنوان ابزار ردصلاحیت برخی چهرههای معتدل به کار میبرند، خالصسازی یعنی همه افرادیکه با سلیقه ما همخوانی ندارند نباید از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند و باید ردصلاحیت شوند.
این تنگ نظریها به نظام آسیب جدی وارد میکند چراکه مهمترین رکن انقلاب اسلامی مشارکت مردم واعتماد آنها به نظام و مسئولین بوده است. اگر مهمترین رکن انقلاب را از دست بدهیم و بیش از نیم مردم پای صندوقهای رأی حاضر نشوند، این یعنی سلب اعتماد و آسیب رساندن به مشروعیت نظام.
بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری در مورد ردصلاحیت علی لاریجانی همه انتظار داشتند که اشتباه صورت گرفته اصلاح شود اما متاسفانه چنین اتفاقی صورت نگرفت. البته ما قصد تخریب شورای نگهبان به عنوان نهادی که قانون اساسی برای آن جایگاه ویژهای در نظر گرفته، نداریم اما خود شورای نگهبان باید در راستای تقویت جایگاه خود تلاش کند که این مهم از طریق رعایت عدالت و اعتدال در تصمیمگیریها صورت میگیرد.
به عبارت دیگر اینکه از طریق عبارات مبهمی نظیر اینکه صلاحیت احراز نشد، کار پیش برود، چندان مناسب نیست. برای نمونه گفته میشود صلاحیت چهره شناخته شدهای نظیر لاریجانی که ۴۰،۵۰ سال در مسیر انقلاب حرکت میکند، احراز نشد، این احراز نشد یعنی چه؟ نکته قابل توجه این است که هر اندازه از این عبارات مبهم به کار ببرند، خود مردم متوجه هستند و همه مسائل را به خوبی درک میکنند چراکه کاملا سیاسی هستند و متوجه هستند چه اتفاقی از سوی چه کسانی رخ میدهد. بنابراین معتقد هستند که نباید نهادهای مهم کشور در راستای تضعیف نظام ومشروعیت آن گام بردارند.
طی هفته های اخیر عملکرد هیات های اجرایی در بررسی صلاحیت ها با نقدهایی همراه بود، بعد از دیدار اخیر اعضای شورای نگهبان با رهبر انقلاب و تاکیدات ایشان، برخی معتقدند احتمالا این شورا در جایگاه نظارتی این رویه را اصلاح کند، شما چنین امیدواری دارید؟
به نظر بنده نتیجه انتخابات گذشته ریاست جمهوری هشدار و تذکری به همه مسئولان بود که اگر اعتدال و عدالت رعایت نشود و مردم چهرههای مورد نظر خود را در لیست داوطلبین مشاهده نکنند، طبیعی است که پای صندوق رأی حاضر نشوند و نتیجه این میشود که کمتر از ۵۰ درصد واجدین شرایط شرکت در انتخابات پای صندوقهای رأی حاضر شوند و این روند ریزشی ادامه پیدا کند.