به گزارش خبرداغ ، محمد قوچانی رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی در گزارشی که در روزنامه سازندگی منتشر شده با تیتر «عبور از انفعال» به دیدار اعضای کمیته سیاسی این حزب باروحانی پرداخته است.
در این گزارش آمده است؛
عصر روز دوشنبه سوم مهرماه ۱۴۰۲، در اوج بازگشت موج جدید ترافیک تهران جلسه دیدار اعضای کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران با دکتر حسن روحانی، رئیس پیشین جمهوری رأس ساعت ۴ شروع شد؛ در حالی که هر یک از اعضا برای رسیدن بهنگام به جلسه از وسیله نقلیه متفاوتی از موتور تا اسنپ و تپسی و .... استفاده کرده بودند. روحانی هم پنج دقیقه به چهار وارد دفترش شد و آنگاه یکیک میهمانان آمدند: سیدحسین مرعشی (دبیرکل)، محسن هاشمیرفسنجانی (رئیس شورای مرکزی)، محمد عطریانفر، علی هاشمی، فاطمه سعیدی، سیدافضل موسوی، جهانبخش خانجانی، حامد منتظری و امیر اقتناعی. بنده نیز به عنوان رئیس کمیته سیاسی حزب زودتر از دیگران در انتظار همفکران بودم.
این اولین جلسه از جلسات مصوب کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی برای تصمیمگیری درباره انتخابات مجلس دوازدهم بود که قرار است با رهبران اصلاحطلب و اعتدالگرا، به خصوص آقایان خاتمی، سیدحسن خمینی، حسن روحانی، علیاکبر ناطقنوری، عبدالله نوری، اسحاق جهانگیری، بهزاد نبوی و... برگزار شود که اولین جلسه آن با رئیس پیشین جمهوری در ۳ مهر ماه برپا شد.
هدف کارگزاران از این جلسات رایزنی و کمک به جمعبندی اصلاحطلبان و اعتدالگرایان برای تصمیمگیری در مورد انتخابات آینده است؛ فارغ از آنکه این جلسات به مشارکت یا عدم مشارکت بدل شود. گرچه کارگزاران نهاد انتخابات را اساس جمهوریت نظام میداند اما موج اعتراضات سال ۱۴۰۱ سبب شده است بدنه جامعه، حتی در جبهه اصلاحات با تردید به انتخابات بنگرند و با وجود به بنبست رسیدن راهکارهای دیگر، به خصوص در خیابان هنوز اشتیاقی به انتخابات دیده نمیشود و همین سبب محافظهکاری اصلاحطلبان در سیاستورزی شده است تا جایی که در میانه دو راهبرد کاملاً متضاد مشارکت و تحریم گرفتار شدهاند.
کمیته سیاسی کارگزاران در سندی درونتشکیلاتی تصمیم گرفت راهبرد انتخاباتی خود را در سه فصل تنظیم کند:
فصل اول: مباحث تحلیلی / گفتمانی:
شامل دو مبحث: ۱. شرایط انتخابات: که میتواند الف. مشارکت بیقیدوشرط یا ب. تحریم بیقیدوشرط و نیز ج. مشارکت مشروط به شرایط مطلوب باشد. این شروط از نظر کارگزاران از دو اصل خارج نیست:
یک. مشارکت بالا که مخاطب آن ملت ایران است و برای حصول آن باید ملت را به مشارکت قانع کرد.
دو. رقابت بالا که مخاطب آن حاکمیت ایران است و به ویژه نهاد دولت و شورای نگهبان باید زمینه آن را فراهم سازند.
ارزیابی کارگزاران از این مباحث گفتمانی تاکنون در مهرماه ۱۴۰۲ این است که نه ملت و نه حاکمیت هنوز مهیای مشارکت و رقابت بالا در انتخابات پیشرو نیستند و با وجود تاکیدات رهبری در سخنرانیهای بهار ۱۴۰۲ اعلام شیوه جدید پیشثبتنام دامنه رقابت و در نتیجه مشارکت در انتخابات را محدود کرده است؛ مگر آنکه اتفاق تازهای رخ دهد.
۲. صورت حضور در انتخابات است که میتواند الف. حضور انفرادی حزب کارگزاران باشد که کمیته سیاسی به آن رای منفی داده است اما اشکال حضور ائتلاقی حزب نیز منطقاً در چهار صورت ممکن است: یکم. در قالب جبهه اصلاحات که سازوکار طبیعی فعالیت کارگزاران است، دوم. در قالب جبهه جدیدی از اصلاحطلبان مانند جبهه جمهور که در انتخابات سال ۱۴۰۰ از همکاری برخی احزاب اصلاحطلب شکل گرفت. سوم. در صورت جبهه اعتدال با معتدلین اصولگرا و اصلاحطلب و چهارم. در صورت اپوزیسیون یا جنبش اجتماعی.
رای کمیته سیاسی البته در نهایت همراهی با جبهه اصلاحات است اما مشکل اینجاست که جبهه اصلاحات، بهخصوص با صورتبندی جدید خود فاقد راهبرد مشخصی است تا جایی که در اطلاعیه پیش از ثبتنام اولیه گفته توصیهای به اصلاحطلبان ندارد.
مبحث گفتمانی و تحلیلی دیگر در همین سرفصل درباره «موضع» انتخاباتی حزب است که باز هم منطقاً میتواند یکی از دو صورت «منتقد دولت» یا «منتقد حاکمیت» باشد و کارگزاران از دو «خاستگاه» میتواند وارد انتخابات شود: اول خاستگاه حزبی تکنوکرات که دغدغهاش توسعه ایران است با حزب دموکرات که دغدغهاش جمهوری ایران است.
اگر کارگزاران بخواهد از موضع حزبی تکنوکرات و توسعهگرا وارد انتخابات شود باید به برنامههایی مانند احیای برجام و تسهیل سرمایهگذاری خارجی در مجلس آینده توجه کند و اگر از موضع حزبی دموکرات و جمهوریخواه وارد انتخابات شود مسائلی مانند اصلاح قانون انتخابات، قانون احزاب و لایحه اخیر حجاب باید در دستور کار قرار گیرد. در تداوم بررسی این راهبردهاست که کمیته سیاسی کارگزاران تصویب کرده است به تدریج با ۱۰ چهره سیاسی مرجع در میان اصلاحطلبان و اعتدالگرایان دیدار و گفتوگو کند: ۱. سیدمحمد خاتمی ۲. سیدحسن خمینی ۳. حسن روحانی ۴. علیاکبر ناطقنوری ۵. محمدجواد ظریف ۶. اسحاق جهانگیری ۷. بهزاد نبوی ۸. عبدالله نوری ۹. علی لاریجانی و ۱۰. در صورت امکان مهدی کروبی.
جلسه روز سوم مهر ماه با حسن روحانی پیرو همین مصوبه بود.
در ابتدای این دیدار سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب با اشاره به سابقه توجه حاکمیت به مجلس از اینکه هیچ علامتی به جامعه برای دعوت به مشارکت و رقابت در انتخابات داده نمیشود، بلکه علامتهای منفی مخابره میشود؛ گله کرد.
مرعشی بازتاب این بیتوجهی و رفتارهای وزارت کشور در پیشثبتنام مجلس دوازدهم را در جبهه اصلاحات و بدنه جامعه منفی دانست و با اشاره به تلاشهای کارگزاران در طول بیش از ربع قرن فعالیت خود برای تقویت نهاد انتخابات، وضعیت امروز کشور را نگرانکننده دانست و گفت: وقتی حتی به دغدغههای دلسوزانه آقای خاتمی بیتوجهی صورت میگیرد، چگونه میتوان این موج را در جامعه به وجود آورد که تنها راه حفظ جمهوری در کشور انتخابات است و اگر انتخابات پررونقی ایجاد نشود یک اقلیت بر اکثریت حکومت میکند.
پس از دبیرکل، علی هاشمیرفسنجانی که در کمیته سیاسی مسئولیت میز سیاست خارجی را بر عهده دارد به ارائه گزارشی از وضعیت دیپلماسی کشور پرداخت. او با اشاره به سخنان روحانی در دوره ریاستجمهوری که حتی آب خوردن را به مسائل سیاست خارجی نسبت میداد با تایید این نسبت گفت متاسفانه دولت رئیسی از فرصت احیای برجام به درستی استفاده نکرد و گرچه هنوز دو سال زمان کافی برای ارزیابی این دولت نیست اما میتوانیم از تداوم این مسیر ابراز نگرانی کنیم. علی هاشمی گفت: حتی با وجود توافقات خوبی مانند تبادل زندانیان پس از انجام این معامله فشارها بر ایران کم شده است و بازگشت دفاتر برخی شبکههای ماهوارهای به انگلیس و آمریکا نشانه خوبی نیست. همانطور که نباید به توافقات سعودیها و صهیونیستها یا حتی ترکیه و اسرائیل که در جریان همین اجلاس أخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد صورت گرفت بیتوجه بود. این نگرانی وجود دارد که با کنشهایی مانند خطابه رئیسجمهور رئیسی در سازمان ملل که بیشتر مصرف داخلی داشت ما فرضت توافق در روابط خارجی و نتایج اقتصادی ناشی از آن را از دست بدهیم.
فاطمه سعیدی، نماینده مجلس دهم و عضو حقیقی جبهه اصلاحات سومین کارگزارانی این جلسه بود که سخن گفت و با اشاره به سابقهی فرهنگی خود انتقاداتش به وزیران آموزشوپرورش و شخص روحانی را یادآوری کرد و از جمله از حضور «مردانه» روحانی در مجلس پس از پیروزی در انتخابات ۹۶ یاد کرد که هیچ زنی را به عنوان وزیر همراه خود نیاورد. سعیدی سپس وارد مباحث سیاسی روز شد و از سردی جامعه و اصلاحات نسبت به انتخابات حرف زد و گفت بعید است که جبهه اصلاحات توصیهای برای انتخابات داشته باشد.
محمد عطریانفر، رئیس اسبق شورای شهر تهران هم تحلیلی اجتماعی، فرهنگی از جامعهی ایران ارائه کرد و از خطر حذف طبقه متوسط در دانشگاه، اقتصاد، صنعت و دیگر ارکان جامعه ابراز نگرانی کرد. عطریانفر با یادآوری نقشآفرینی آقای هاشمیرفسنجانی به روحانی گفت: در اواخر ریاست جمهوری شما از جنابعالی خواستم با پایان دورهی مسوولیت از سیاست کنارهگیری نکنید و اکنون با مجموعه مواضع و جلسات شما خوشحالم که در جامعه حضور دارید. مردم از شما انتظار کنشگری دارند.
عطریانفر سپس از کارنامه دولتهای موسوی در دفاع مقدس، هاشمی رفسنجانی در سازندگی، خاتمی در اصلاحات و روحانی در برجام دفاع کرد و گفت با وجود انتقادات درست اما در مجموعه از این ۴۵ سال حکومت جمهوری اسلامی میتوان حداقل از ۳۲ سال عملکرد این دولتها به صورت نسبی دفاع کرد. او به حرفهای سعید لیلاز رئیس اسبق کمیته اقتصادی حزب کارگزاران سازندگی اشاره کرد که در تاریخ معاصر ایران ۳ مقطع رشد اقتصادی ایران را جدا میکند و آن را از حیث شاخصهای رشد و توسعه مثبت میداند: اول دوره ۱۶ ساله از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ که پایههای بوروکراسی کشور گذاشته شد. دوم دوره ۱۶ ساله از ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۶ که بخش خصوصی در ایران رشد کرد. سوم دوره ۱۶ ساله از ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ که عصر سازندگی پس از جنگ بود. عطریانفر به یک دوره ۸ ساله بیثباتی ایران در دورهی محمود احمدینژاد پرداخت و با حمایت از دولت اول حسن روحانی که کشور را به ریل توسعه بازگرداند گفت کسی دوران احمدینژاد را به درستی نقد نمیکند و اگر شما در آن دوران رئیسجمهور میشدید این زنجیره توسعه بعد از جنگ پاره نمیشد.
آخرین کارگزارانی که قبل از روحانی سخن گفت؛ محسن هاشمی، رئیس سابق شورای شهر تهران بود؛ محسن هاشمی قرار بود به گونهای جمعبندی از خواستههای کارگزاران دست بزند اما گفت با توجه به تنوع بحث ترجیح میدهد به جای جمعبندی حرفهای خودش را بزند.
محسن هاشمی گفت آنچه امروز مشاهده میشود نوعی انفعال سیاسی است که نیاز به ابتکار عمل دارد. رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران جامعه را هم نسبت به دولت و حاکمیت و هم نسبت به اپوزیسیون و اصلاحات منتقد دانست اما هیچ راهی برای توسعه کشور را هم نمیبیند. در جلسات رهبران اصلاحات هم جز خبر گعدههای سیاسی چیزی به بدنه جامعه متصل نمیشود. انفعال در سطوح بالا و انفعال در سطوح بدنه سبب میشود قشر میانی جامعه هم نتواند درباره مسائلی مانند انتخابات تصمیم درست بگیرد.
حضور منفرد یک حزب مانند کارگزاران هم چارهساز نیست و در نهایت نتیجهی عکس میدهد و همین جریان میانجی را هم بیاعتبار میکند. محسن هاشمی در اینجا به تجربه سیاسی آیتالله هاشمی اشاره میکرد که هرگز مایوس نمیشد و با پرهیز از انفعال به ابتکار عمل دست میزد. مثلاً در انتخابات سال ۱۳۹۲ اول به آقای خاتمی اصرار کرد که نامزد شود و پیشبینی میکرد یا رئیس جمهور میشود و کشور را به مسیر توسعه بازمیگرداند یا رد صلاحیت میشود که این سرمایه سیاسی را پشت سر نامزد دیگری قرار میدهد. آقای خاتمی این پیشنهاد را نپذیرفت اما آقای هاشمی مأیوس نشد و خود این کار را انجام داد که در نهایت به پیروزی آقای روحانی و تغییر در حاکمیت منجر شد.
محسن هاشمی از این بحث نتیجه گرفت که باید از انفعال بیرون آمد و وارد صحنه شد و از شکست نترسید، چون قرار نیست سیاستمدار همواره پیروز باشد. آقای هاشمی هم بارها شکست خورد اما در نهایت پیروز شد.
پس از پایان سخنان روحانی دیگر اعضای کمیته سیاسی کارگزاران چند نکته کوتاه گفتند. جهانبخش خانجانی با اشاره به ضرورت گردهمآیی مدافعان تفکر توسعه در کشور از طرح پیشنهادی خود به اعضای دولت روحانی در دورهی مسئولیت برای تاسیس «باشگاه توسعه» حرف زد و گفت: البته حزب اعتدال و توسعه در برخی استانها شورایی برای همگرایی نیروهای مدافع توسعه ایجاد کرد اما باید فراتر از این توسعهگرایان را متحد کرد. او از حسن روحانی خواست به ایجاد چنین نهادی فکر کند.
لازم به ذکر است، کمیته سیاسی حزب کارگزاران در آینده نیز قصد دارد به جز سران اصلاحات، جلسات همفکری و رایزنی با سران حداقل پنج حزب دیگر ۱. اتحاد ملت ۲. اعتماد ملی ۳. توسعه ملی ۴. حزب کار و نیز ۵. حزب اعتدال و توسعه برگزار کند و با نهادهای دولتی و حاکمیتی هم جلسات گفتوگو برقرار کند اما مهمترین ماموریت کمیته سیاسی کارگزاران گفتوگو با ملت ایران است. با همراهی کسانی که به اصولگرایان رای نمیدهند، از اصلاحطلبان خسته شدهاند و به انحلالطلبان هم اعتمادی ندارند. شاید چاره کار ساماندهی یک نیروی سیاسی جدید است که بتواند نیروهای اجتماعی، به خصوص جوانان و زنان را حول چهرههای جدید، به خصوص کارآفرینان و نخبگان مدنی گرد آورند و مانند لحظهی تولد کارگزاران در زندگی ایران در انتخابات مجلس پنجم (۱۳۷۵) هوای تازهای را در سیاست ایران بدمند.
آخرین پرده؛ عکس یادگاری کمیته سیاسی کارگزاران سازندگی ایران با حسن روحانی بود که دو غایب داشت. اول، سیدحسین مرعشی، دبیرکل که باید با عجله خود را به پروازی به سوی زادگاهش میرساند و دوم، فائزه هاشمیرفسنجانی، عضو کمیته سیاسی که جلسه با آرزوی آزادی هرچه زودتر او پایان یافت.