به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین، هنوز ۶ ماه تا موعد انتخابات مجلس شورای اسلامی مانده و به نظر نمیرسد که اصلاحطلبان بخواهند و مهمتر بتوانند نقشآفرینی تعیینکنندهای داشته باشند. این موضوع پس از آن مطرح شد که رییس جبهه اصلاحات تغییر کرد که این موضوع باعث بروز انتقاداتی در میان اصلاحطلبان شد.
اما در کنار انتقادات درون گروهی اصلاحطلبان، رسانههای نزدیک به اصولگرایان نیز بر همان خطی میروند که برخی از چهرههای اصلاحات پیش گرفتهاند.
اوایل تیر ماه گذشته انتخابات جبهه اصلاحات برگزار شد و با رای اعضا «آذر منصوری» جایگزین «بهزاد نبوی» شد. این تغییر اما به مذاق برخی از اصلاحطلبان خوش نیامد. بیشتر افرادی که نسبت به این انتخاب واکنش منفی داشتند، از طیف کارگزاران و چهرههای همسو با آنها بودند.
حالا سه ماه بعد از انتخابات ریاست جدید جبهه اصلاحات، حواشی این جابجایی همچنان ادامه دارد، در جدیدترین مورد، غلامحسین کرباسچی از چهرههای شاخص حزب کارگزاران، باز هم به این ماجرا اشاره کرده است، او کنار رفتن بهزاد نبوی و سر کار آمدن آذر منصوری را یک «خسران» برای اصلاحطلبان دانسته است. کرباسچی در اظهاراتی به تندی نسبت به انتخاب منصوری انتقاد کرده و گفته «اینکه اصلاحات از نبوی عبور کرد و یک خانم را در این مقام از حزب اتحاد گذاشت، یک خسران برای اصلاح طلبان است.»
البته او بعدا در توضیحاتی که ارائه کرده گفته که منظورش به لحاظ جنسیت نبوده است. او در پاسخ به سوالی که آیا این انتخاب و سایر تصمیمات جبهه اصلاحات تحت تاثیر «ابراهیم اصغرزاده»، «محسن امینزاده» و «محسن میردامادی» بوده، تاکید کرده که «اینکه بگوییم این سه نفر به آقایان خاتمی، نبوی، نوری، تاجزاده و این همه آدمهای سیاسی … که جبهه اصلاحات با آنها کار میکند، خط میدهند و روی انگشت خود میچرخانند، به نظرم این سخنان تخیلات است.»
نکته قابل توجه در این میان تمرکز رسانههای اصولگرایان بر پررنگ کردن اختلافات در این جبهه است. چه آنکه از همان ابتدا برخی رسانههای اصولگرا نسبت به این انتخاب موضع منفی گرفتند و آذر منصوری را فرد تحمیلی از سوی مصطفی تاجزاده به محمد خاتمی دانستند. این در حالیست که این جبهه را تعداد زیادی از شخصیتهای حقیقی و حقوقی به نمایندگی از احزاب و تشکلهای اصلاحطلب تشکیل میدهند.
با این وجود برخی ناظران معتقدند در میان اصلاحطلبان آن طیفی که به دنبال حضور در حاکمیت هستند، در دسته منتقدان انتخاب آذر منصوری قرار دارند. با نگاهی به منتقدان، نام حزب کارگزاران و برخی چهرههایی که برای انتخابات مجلس آستین بالا زده بودند، در میان منتقدان دیده میشود.
برخی دیگر از چهرههایی که با برند اصلاحطلب در سیاست حضور دارند نیز بر همین منوال حرکت میکنند؛ به عنوان مثال محمدعلی وکیلی نماینده مجلس دهم نیز گفته بود که «وقتی آقای نبوی از ریاست جبهه اصلاحات میرود، معنایش این است که کف و سقف جریان اصلاحات با یک دیگر خیلی فاصله گرفته است».
در همین راستا، چند روز پس از این تغییر، نشریه نزدیک به اصولگرایان، در یادداشتی نوشت که انتخاب آذر منصوری «حساسیتها را نسبت به این اردوگاه بیشتر کرده و عبور از موانع را سختتر خواهد کرد. حساسیتهایی که در زمان ریاست بهزاد نبوی وجود نداشت».
این نشریه در ادامه خطاب به اصلاحطلبانی که میخواهند «سهمی در قدرت داشته باشند» توصیههایی کرده است: «اصلاحطلبان اگر میخواهند در این مقطع تاریخ به رسالت خود به خوبی عمل کنند و سهمی در قدرت داشته باشند، باید تلاش کنند تا موانع تکاپوی انتخاباتی خود را کنار بگذارند. به واقع میدان به طیف رادیکال نداده و آنها را حاشیهنشین کنند».
در ادامه توصیههای نشریه اصولگرا به اصلاحطلبانی که میخواهند سهمی در قدرت داشته باشند، از اعضای این طیف خواسته تا «عقلا و مدیرانی را که تدبیر و عقلانیت را بر احساسات و هیجانات ترجیح میدهند، در صدر اردوگاه خود بنشانند و تلاش کنند شرایط را برای بازی بزرگ اسفندماه آماده کنند». بنا به تاکید این نشریه، «چنین آرایشی است که میتواند پالس مثبت برای دیگر بازیگران انتخابات داشته باشد و آنان نیز در حرکتی وفاقگونه به استقبال این تغییر رفتار اصلاحطلبان خواهند رفت».
در کنار توصیههای انتخاباتی این نشریه به اصلاحطلبان، رسانههای اصولگرایان نیز به تندی از این تغییر در جبهه اصلاحات انتقاد کردند.
به نظر می رسد انتقادات مطرح شده از سوی این طیف رسانه های اصولگرا و برجسته کردن نقدها در جریان اصلاحات به این انتخاب، فارغ از مخالفت با حضور آذرمنصوری در رأس این تشکیلات، پهن کردن یک دام جلوی پای اصلاح طلبانی باشد که گزینه حضور در انتخابات را در شرایط فعلی پذیرفته اند.
این طیف رسانه های اصولگرا از سوی دیگر در خلال این دستورکار و تاکتیک دوگانه ساخته شده که هر اصلاح طلبی در انتخابات باشد با نظام است و هرکسی نیز اپوزیسیون است و تحریم را دنبال می کند را برجسته می کنند.
برهمین اساس نیز برخی تحلیلگران معتقدند، علنی شدن اختلافات در اردوگاه اصلاح طلبی و بهره برداری رسانه های اصولگرا از آن می تواند دامی پیش پای جریانی باشد که حضورش در قدرت به حداقل ممکن رسیده است.