به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین، عضو حزب موتلفه با تاکید براینکه سهم خواهی سهم مهلک در ائتلاف های انتخاباتی است، می گوید: به نظر میرسد اصولگراها در این دوره ۵ لیست ارائه می دهند.
آزاده رحیمی: « تعدد لیست ها به معنای سهمخواهی است» این گزارهای است که از سوی حمیدرضا ترقی از اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه، در بحبوبه گعدههای انتخاباتیِ اصولگرایان برای مجلس ۱۴۰۳ مطرح شده است. او بر این باور است که ظهور جبههها، جریانات و گروههای مختلف میتوانند از یک سو در تکمیل و اصلاح گفتمان جریان انقلاب کمککننده و از سوی دیگر در حل مسائل مختلف کشور، راهحلهای مفیدی ارائه کنند.
ترقی، ضمن انتقاد از برخی گروههای درون جریانی اصولگرا که به دنبال سهم بیشتر در انتخاباتها هستند و افراد مورد نظر خود را با فشارهای سیاسی وارد لیست نهایی میکنند، اذعان میکند که بسیاری از افرادی که در لیستها قرار می گیرند تاکنون کسانی بودند که هیچ شاخصه برتری نسبت به افراد دیگر داشتند و نه طبق آن شاخص ها و معیارها، اولویت و نمره بیشتری نسبت به بقیه داشتند بنابراین این مسائل ائتلاف را از آن نتیجه ای که همه مطالبه می کنند دور کنند.
این عضو حزب موتلفه به ایجاد تشکلهای مختلف به ویژه جدا شدن برخی طیفهای تندروی اصولگرا اشاره میکند و میگوید تشکیل جریانات مختلف ایرادی ندارد اما اگر به قصد حل مشکلات کشور باشد نه فریب مردم!
او در گفت وگو با خبرآنلاین به برنامههای انتخاباتیِ حزب متبوعش و سهمخواهی برخی جریانهای سیاسی درون جریانی اصولگرا و ..... اشاره کرد. در ادامه گفت و گوی حمیدرضا ترقی از اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه را خبرآنلاین میخوانید؛
*****
*آقای ترقی! با توجه به اینکه ۴۰۰ کاندیدا از حزب موتلفه پیش ثبت نام انتخاب را انجام داده اند، برنامه های انتخاباتیِ حزب را چطور ارزیابی می کنید؟ پیش بینی شما از سهم حزب متبوعتان در مجلس آینده چقدر است؟
حزب موتلفه به عنوان حزبی که کارکرد ویژه خود را باید داشته باشد توانسته تعدادی از افراد دارای واجد شرایط اعم از طرفدار، عضو و یا نیروهای انقلاب که برای مجلس شایسته هستند را شناسایی کند و در گام اول که بحث پیش ثبت نام انتخابات مجلس بود و ما نباید این فرصت را از دست می دادیم تلاش کردیم افراد را برای ورود به عرصه رقابت تشویق کنیم که به طور طبیعی باعث افزایش مشارکت در جامعه خواهد شد. زمانی که از همه سلیقه ها کاندیدای انتخاباتی حضور و در واقع تنوع سلیقه ها وجود داشته باشد به طور طبیعی است موضوع به مشارکت هم کمک می کند. گام اول مطابق با قانون جدید، برای همه این افراد، دعوتنامه برای شرکت در پیش ثبت نام انتخابات ارسال کردیم.
به نظر می رسد جمعیت قابل توجهی از این افراد برای ورود به عرصه انتخابات و رقابت، گام اول را به خوبی برداشته اند اما به طور طبیعی در مرحله بعد، پس از اینکه ثبت نام اصلی آغاز شد و افراد مدارک و مستندات کافی را ارائه و امکان ثبت نام اصلی شان فراهم شد آن زمان می توان درباره افراد براساس شاخص هایی که برای نامزد تراز انقلاب در نظر گرفته شده در همه شهرها، در حزب موتلفه بررسی های لازم صورت گیرد تا مشخص شود از چه افرادی حمایت خواهد کرد.
در حال حاضر آنچه در قانون جدید به آن اشاره شده یک سری محدودیت ها را به وجود آورده است در واقع هم محدودیت و هم یک سری امکانات را برای احزاب پدید آورده است که اگر ائتلافی یا جمعی از احزاب، از فردی حمایت کردند حتما باید موافقت کتبی آن را دریافت کنند طبق قانون جدیدی وقتی فردی به یک ائتلاف تعهد می دهد نمی تواند به ائتلاف دیگر نیز تعهد بدهد. اینها مسائلی است که در آینده آرایش انتخاباتی را دستخوش تغییر خواهد کرد.
*پیش بینی تان از این تغییر چگونه است؟ مثبت است یا منفی؟
برخی این تغییرات را مثبت و برخی آن ها را محدودیت و منفی تلقی می کنند به طور طبیعی، گرایش قانون به سمت لیست ائتلافی است نه اینکه احزاب به طور مستقل شرکت کنند. بنابراین این موضوع برای احزابی که میخواهند مستقل عمل کنند تا حدودی آنها را دچار مشکل می کند اگر این احزاب به سرمایه اجتماعی خودشان اکتفا کنند ممکن است نتوانند پشتیبانی کافی و لازم را برای موفقیت یک فرد رقم بزنند.
*این قانون به نظر می رسد برای حزب موتلفه هم چندان مطلوب نیست با توجه به اینکه اخیرا آقای بادامچیان اشاره کردند که حزب موتلفه مستقل در انتخابات شرکت میکند...
در حال حاضر بحث ضرر و زیان مطرح نیست در واقع اگر احزاب بخواهند کارکرد ویژه خودشان را داشته باشند طبیعتاً الزامات آن را در رابطه با حرکت مستقل بپذیرند چون حرکت مستقل مستلزم یک سری الزامات از جمله تامین منابع مالی، بررسی سرمایه اجتماعی و وزن سیاسی آن احزاب است بنابراین اینها الزاماتی است که در هر گونه حرکت مستقلی از سوی احزاب باید در نظر گرفته شود.
در حزب موتلفه، هنوز چنین بحثی مطرح نیست و همچنان به صورت کلی در حال بحث و بررسی این مسئله هستیم که در ارتباط با این افرادی که با توصیه و براساس شناخت ما، برای مجلس شایسته هستند آیا باید به سرمایه اجتماعیِ خودمان تکیه کنیم یا آن افراد را در ائتلاف ها مطرح و از آنها دفاع کنیم تا در نهایت وارد لیست های ائتلاف هایی شوند که از سرمایه اجتماعی جامعتری برخوردارند. اینها مباحثی است که در آینده مورد بررسی قرار خواهیم داد.
با توجه به تجربه انتخابات سال ۹۸ و ۱۴۰۰ مبنی بر اینکه موتلفه خواهان ورود مستقل بود اما در نهایت با شورای ائتلاف و شورای وحدت وارد عرصه انتخابات شد و سهم منصفانه ای به دست نیاورد، وضعیت پیش رو را چطور ارزیابی می کنید؟
اصولاً در روند ائتلاف، سهم خواهی یک سم مهلک است بدین گونه که هر جریانی در صدد باشد سهم خاصی را به خود اختصاص دهد و روی آن سهم ها هم پافشاری و یا ادعای سهم خواهی کند به طور طبیعی، ائتلاف ها و وحدت ها شکل نمی گیرد.
وقتی یک حزب ائتلاف و یا وحدتی را می پذیرد براساس شاخص ها و معیارهایی که مورد تایید همه است همه افراد مورد بررسی قرار می گیرند در واقع اصل مهم این است که منصفانه، منطقی و عادلانه، افراد به دقت مورد بررسی قرار گرفته و یک جریان از داخل ائتلاف فشار نیاورد که افراد خارج از آن چارچوب، در لیست قرار بگیرند. به هر حال بسیاری از افرادی که در لیست ها قرار می گیرند تاکنون کسانی بودند که هیچ شاخصه برتری نسبت به افراد دیگر داشتند و نه طبق آن شاخص ها و معیارها، اولویت و نمره بیشتری نسبت به بقیه داشتند بنابراین این مسائل ائتلاف را از آن نتیجه ای که همه مطالبه می کنند دور کنند.
طبیعتاً اگر در ائتلاف ها، شوراها و جبهه ها این موضوع رعایت شود که مبتنی بر شاخص ها و براساس خرد جمعی و بدون تأثیرگذاری بعضی از جریان ها و تشکل ها، افراد انتخاب شوند و وارد لیست شده و اکثریت آن افراد هم مورد تایید همه باشد کار موفق تری حاصل خواهد شد در غیر این صورت، ما به مرور روند ائتلاف و انسجام را تا حدودی رو به کاهش خواهیم دید و ممکن است در شرایط کنونی به علت اینکه ما رقیب فعال انتخاباتی از جناح های مقابل نداریم، رقابت درون گفتمانی یک ضرورت باشد اما به هر حال فضا باید به گونه ای باشد که اگر یک رقابت جدی با جریان های مخالف فکری مان داشتیم در آن جا بتوانیم انسجام و وحدت را حفظ کنیم.
*اما تاکنون و طی انتخابات های اخیر این انسجام و وحدت را شاهد نبودیم...
تاکنون این روند به صورت کم و بیش وجود داشته اما بی نقص تو نبوده است هیچ کس مدعی نیست که این کارها و این ائتلاف ها و وحدت ها کامل بوده بلکه همه به دنبال رفع نواقص، آسیب ها و تقویت نقاط قوت بوده و هستند.
با توجه جایگاه سیاسی موتلفه در بین جریان اصولگرا، آیا تاکنون توانسته سهم منصفانه خود را در انتخابات به دست آورد؟ اگر تاکنون موفق نبوده چه عواملی باعث شده که موتلفه به سهم حداقلی در انتخابات تن دهد؟ فشارهای جریان تندرو اصولگرا مثل جریان پایداری تا چه میزان در کنار گذاشته شدن طیف معتدل و میانه رو اصولگرا اثرگذار بوده است؟
نخست اینکه موتلفه با سایر جریان ها و تشکل ها تفاوت بسیاری دارد تشکیلاتی با عمر ۶۰ ساله که در متن انقلاب بوده و با انقلاب رشد کرده است در واقع موتلفه همواره خود را درون حاکمیت تعریف کرده است نه به عنوان تشکیلات بیرون.
این گونه نیست که موتلفه مانند سایر احزاب و جریان ها به دنبال رقابت باشد در اساسنامه حزب، حتی به این نکته اشاره شده است که نباید به دنبال قدرت باشیم و همین مسئله موجب شد وقتی فردی از بین مردم به عنوان فرد صالح و مومن انتخاب می شود در واقع آن فرد را نیروی خودمان تلقی کنیم نه اینکه بر فرض چون در حزب و تشکیلات ما نیست بنابراین با ما نیست و متقابلا ما نیز با او نیستیم. چنین تصوری در ذهنیت اعضای حزب موتلفه حاکم نبوده است.
تاکنون نیز که در جمع نیروهای انقلاب و اصولگرا حرکت کردیم به این دلیل بوده که وقتی نیروهای اصولگرا و انقلاب از هر جریان و حزبی وارد مجلس شوند ما آنها را نیروی خودمان تلقی می کردیم نه اینکه چون در تشکیلات دیگری بودند آنها را قبول نداریم چون به لحاظ مبانی فکری و اعتقادی به ما نزدیک بوده است آنها را می پذیریم.
اینکه بعضی از احزاب فقط به دنبال این موضوع هستند که نامزد خودشان پیروز شود و یا رأی بیاورد و اگر رأی نیاورد به نوعی آن را مصیبت تلقی می کنند و یا ادعا کنند نتوانستند سهم به دست آورند این گونه دیدگاه ها تاکنون در موتلفه مطرح نبوده است مبنی بر اینکه خودمان را در سطح احزابی که مثل دو تا تیم در رقابت های سیاسی با یکدیگر بازی می کنند قرار دهیم.
*اما رضایت کامل هم از سوی موتلفه مطرح نشده و این را میتوان در اظهارنظرهای برخی چهرههای برجسته موتلفه مشاهده کرد...
شاید برخی نقطه نظرات شخصی از سوی برخی اعضا مطرح می شود اما اینکه در واقع برآیند موتلفه ناراضی باشد تاکنون چنین چیزی مطرح نبوده است. وقتی که اکثریت مجلس مثلا دو سوم آن از نیروهای انقلاب و اصولگرا بودند هیچگاه موتلفه نگفته که از این وضعیت ناراضی است مبنی بر اینکه به نفع نظام نیست یا حتما حزب موتلفه یک فراکسیون گسترده باشد بنابراین تحت هر شرایطی،ما فراکسیون موتلفه را در حد کفاف داشتیم و مشکلی از این نظر نداشتیم بنابراین اصولا جایگاه موتلفه (چون تاکنون در حاکمیت تعریف کردیم) نیازمند به این نیست که به سطح احزابی که با رقابت سیاسی می خواهند خود را در حاکمیت تعریف کنند، تنزل پیدا کند.
در این باره اختلاف نظر وجود دارد که آیا ما در آن سطحی که در گذشته بودیم و اعتقاد ما نیز بر این بوده که هر نیروی صالح و مومنی که رای می آورد و وارد مجلس شد نیروی خود تلقی کنیم و به آن احترام بگذاریم را دنبال کنیم و یا اینکه این موضوع را به اعضای خودمان و یا کسانی که رابطه مشکلاتی با موتلفه دارند محدود کنیم. این مسئله در حزب به عنوان یک استراتژی مورد تایید جمع قرار نگرفته است.
*برخی طیف های تند اصولگرا مثل پایداری تلاش داشتند که بزرگان اصولگرا را کنار بزنند، تخریب کنند یا نظر آنها در بستن لیست ها را با فشارهای سیاسی تغییر دهند و تاکنون نظرات بزرگان اصولگرا چندان تاثیرگذار نبوده است، با توجه به اینکه شریان ها هم، جدا از پایداری جلساتی را تشکیل می دهند... در این دوره از انتخابات وضعیت را چطور می بینید؟
نخست اینکه ما شبیه این گونه رفتارها را به این دلیل که یک جریان و تشکلی چنین هدف، مسیر و رفتاری را در روند کارش دارد دنبال کنیم برای ما ملاک نیست.
تلاش ما بر این است که الگوی تحزب اسلامی را در جامعه ارائه دهیم که دعوت به خود نمی کند بلکه دعوت به خدا، ایمان و انسان های صالح را ملاک قرار می دهد. بنابراین وظیفه ما الگوسازی از تحزب اسلامی است ولو اینکه دیگران با الگوهای غربی و یا الگوهای دیگری بخواهند در عرصه سیاسی حضور و رقابت داشته باشند اما اینکه جریان های مختلفی برای این نوع رقابت در درون گفتمان کلی انقلاب به وجود آمده است نظر بنده این است آنچه که در فرصت پیش ثبت نام پیش آمد و صداوسیما هم همت کرد به نمایندگان همه جریان ها میدان داد تا مواضع خودشان را به عموم مردم اعلام کنند.
در حال حاضر حدود ۱۰ گفتمان در شرایط کنونی در حال رقابت در انتخابات هستند و این ۱۰ گفتمان هر کدام با یکدیگر تفاوت هایی دارند ممکن است اشتراک داشته باشند اما تفاوت هایی در نوع نگاهشان به جامعه، حکمرانی و اداره کشور و حل مسائل وجود دارد و این نگاه ها برای مردم محسوس شده و این موضوع موجب شده که مردم با دقت بیشتری در انتخاب خود وارد عمل شوند.
بنابراین ایرادی ندارد که این گفتمان های متعدد، آزمون خود را که ببینند مردم تا چه حد به قدرت حل مسائل از سوی آنان اطمینان پیدا می کنند انجام دهند. ما نباید نسبت به راه حل های مختلفی در ارتباط با حل مسائل کشور که در قالب گفتمان های متعدد از درون انقلاب مطرح می شود دغدغه و نگرانی داشته باشیم.
اگر گفتمانی بتواند برای مشکلات کشور، راه حل مناسب و مطلوب مردم ارائه دهد مردم می توانند به آن رأی دهند بحثی در این باره وجود ندارد اصل اساسی ما در انتخابات ها باید این موضوع باشد که منتخبین مردم در جهت حل مشکلات مردم، توفیق بیشتری پیدا کنند این مسئله موجب افزایش رضایتمندی مردم و افزایش سرمایه اجتماعی نظام و انقلاب خواهد شد بنابراین اینها ضرر ندارد مگر اینکه کسانی بخواهند مردم را فریب دهند و وعده ها و راه حل های غیرواقعی، غیر قابل پیاده شدن و اجرایی شدن را مطرح کند که نتواند از طریق راه های قانونی آنها را اجرا کند. مردم هم احساس کنند رأی شأن به هدر رفته و کشور دچار چالش شود.
این نوع رقابت های درون گفتمانی در جریان انقلاب برای کشور مضر نیست و هیچ جریان و حزبی نباید احساس کند چون گفتمان آن حزب و جریان بهتر جا افتاده و یا بیشتر مورد توجه قرار گرفته آن را به ضرر خودش تلقی کند.
*بسیاری این گفتمان های متعدد اصولگرا صرفا برای گرم کردن تنور انتخابات می دانند....
به هر حال چند دسته شدن جریانات سیاسی در تکمیل و اصلاح گفتمان های بالغ بی تاثیر نیست وقتی راه حل هایی از سوی یک جریان مطرح می شود بقیه جریانات نمی توانند نسبت به آن موضوعات بی تفاوت باشند یا نظر خودشان را دقیق تر مطرح می کنند همین مسائل موجب رشد و کامل شدن همه جریاناتی می شود که قدرت را به دست بگیرد.
*بر فرض اینکه شورای ائتلاف و شورای وحدت در نهایت به توافقی برسند یا نرسند موتلفه قرار است در کدام شورا حضور پیدا کند؟
اگر این دو شورا به توافق برسند موتلفه جدا از اینها حرکت نخواهد کرد چون این دو شورا متشکل از جریانات انقلاب هستند. اگر متحد شوند موتلفه هم در این راستا حرکت خواهد کرد. در حال حاضر حزب موتلفه هم در شورای و هم شورای وحدت حضور دارد البته قانون محدودیتی را ایجاد کرد که در یک شورا باید قرار گرفت. با این اوصاف در آینده باید ببینیم چه وضعیتی پیش می آید و باید در تصمیم گیری های جلسات آینده حزب باید به این بحث به طوری جدی پرداخته شود.
چقدر احتمال می دهید که موتلفه به طور مستقل لیست بدهد و در آن دو شورا قرار نگیرد؟
این بحث در حزب موتلفه در حال بررسی است که آیا می شود لیست مستقل ارائه داد یا خیر؟
در نهایت پیش بینی م یکنید اصولگراها چند لیست ارائه خواهند داد؟
به نظر میرسد اصولگراها در این دوره ۵ لیست ارائه می دهند.
لیست های متعدد و سهم خواهی پایداری ها را چطور ارزیابی می کنید؟ و تا چه حد برای جریان اصولگرا آسیبزا به ویژه در انتخابات پیش رو خواهد بود؟
به هر حال تعدد لیست ها به معنای سهمخواهی است وقتی لیست های جداگانه ارائه می شود به این معناست که آن گروه سهم خود را به دست نیاورده است. به نظر من ارائه لیست ها متعدد نه تنها آسیب زاست بلکه سمّ مهلکی برای کشور است هر چند جریانات انقلاب منسجم تر حرکت کنند موفقیت بیشتری به دست خواهند آورد.