به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین، با شناسایی ۶۲۸ بلاگر و اینفلوئنسر قرار است که از این افراد مالیات دریافت شود و این در شرایطی است که این فضا فیلتر است و استفاده از آن به راحتی در اختیار همگان نیست.
مهسا بهادری: مالیات! رشتهای که سر دراز دارد، هنرمندان مالیات بدهند یا ندهند؟ اینفلوئنسرها مالیات بدهند یا ندهند؟ و... چالشی که دستکم دوسال است مطرح میشود و هربار که با موج انتقادات مواجه میشود، سروصدای آن فروکش میکند. یکبار در اسفند ۱۳۹۹ اعلام کردند افرادی که در فضای مجازی فعالیت دارند و بالای ۵۰۰هزار نفر آنها را دنبال میکنند باید مالیات بپردازند. در واقع با جزییات بیشتر باید گفت نمایندگان مجلس شورای بندی را در قانون بودجه سال ۹۹ تصویب کردند که بر اساس آن، درآمدهای کاربران دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده در رسانههای کاربرمحور (مانند اینستاگرام و تلگرام) از محل تبلیغات مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود. همچنین طبق بند ذ قانون بودجه سال ۱۴۰۰ در خصوص مالیات فعالیتهای اینستاگرامی آمده است که درآمدهای کاربران دارای ۵۰۰ هزار دنبالکننده در رسانههای کاربرمحور از محل تبلیغات مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود.
سازمان امور مالیاتی مکلف است ظرف ۲ ماه از لازمالاجرا شدن این بند دستورالعمل اجرایی مربوط به اخذ مالیات از درآمدهای کاربران حرفهای رسانههای کاربرمحور از محل تبلیغات را تهیه و به تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی برساند. بیش از دو سال از آن ماجرا گذشته و هنوز اطلاعات دقیقی در دست نیست که آیا این ماجرا عملیاتی شده یا خیر!
دو سال از آن ماجرا گذشت و در اواسط تیر سخنگوی سازمان امور مالیاتی مجدد اعلام کرد که اینفلوئنسرها(فعالان فضای مجازی) که کسب و کارهای درآمدزا و بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده در فضای مجازی دارند، باید مالیات بپردازند. این در شرایطی است که دولت فضای مجازی را قبول ندارد و برای اینکه از اساس با آن مشکل دارد آن را فیلتر کرده است و در چنین شرایطی که خودش این فضا را به رسمیت نمیشناسد و فضای کسب و کار آسان را برای اینفلوئنسرها فراهم نمیکند میخواهد مالیات بگیرد آن هم در شرایطی که برخوردهای تند و قاطع در فضای مجازی باعث بسته شدن صفحات بسیاری شده است.
برای اینکه این وضعیت را پیگیری کنیم با یک لیست ده نفره از بلاگرها و اینفلوئنسرها تماس گرفتیم و ماجرا را با آنها در میان گذاشتیم هیچ یک مایل نبودند که درباره این ماجرا صحبت کنند و این موضوع میتواند دو دلیل داشته باشد، یک، اگر حرف میزدند یعنی این ماجرا را به رسمیت شناخته بودند و خودشان را در این دسته قرار میدادند، دلیل دوم هم این است که احتمالا با صحبت نکردن درباره این ماجرا خواستند که به این مسئله دامن نزنند. به هر حال که نتوانستیم پیگیر نظر آنها باشیم.
اینفلوئنسرها یا بلاگرهای ایرانی برای تبلیغات یا هر استوری حدوداً بین ۵ تا ۱۵۰ میلیون تومان دریافت میکنند و درآمدهای میلیاردی دارند. در همین راستا سازمان امور مالیاتی با تأکید بر مالیات ستانی عادلانه وضعیت این اینفلوئنسرها را پیگیری میکند. بر این اساس، شناسایی این افراد در دستور کار سازمان امور مالیاتی قرار گرفت، تا بر اساس درآمدی که این افراد از محل تبلیغات دریافت میکنند محاسبه شود.
طبق اعلام سازمان امور مالیاتی، ۵۵۱ کاربر و فعال مجازی دارای بیش از نیممیلیون دنبالکننده دارند از این تعداد ۱۲۳ اینفلوئنسر که درآمد ۲.۳ هزار میلیاردتومانی در سال ۱۴۰۰ داشتند و تنها ۱۷ میلیارد تومان یعنی میانگین ۱۳۰ میلیون تومان برای شاخهای مجازی مالیات تشخیصداده شده است که ۲۳ نفر از آنها پذیرفتهاند که این مالیات را بر اساس توافق ماده ۲۳۸ پرداخت کنند و مابقی شانه خالی کردهاند.
مهدی موحدی بکنظر، سخنگوی سازمان امور مالیاتی هم اعلام کرد: «براساس یکی از احکام بودجهای سازمان مالیاتی مکلف شد از یکسری از افرادی که به عنوان اینفلوئنسر با دنبال کننده بالای ۵۰۰ هزارمالیات دریافت کند. اداره مالیات مودیان متوسط در تهران مامور شناسایی اینفلوئنسرهای مشمول مالیاتدهی شد و این اداره وضعیت اظهارنامههای سال ۹۹ و ۱۴۰۰ این اینفلوئنسرها با دنبال کننده بالای ۵۰۰ هزار را مورد بررسی قرار داد. در نهایت ۵۵۱ کاربر و فعال مجازی دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبال کننده شناسایی شدند که مشمول مالیات بر درآمد میشدند.»
سخنگوی سازمان امور مالیاتی با اشاره به شناسایی ۱۲۳ اینفلوئنسر با درآمد قابل توجه، ادامه داد: «مجموع تراکنشهای واریزی برای این ۱۲۳ اینفلوئنسر در سال ۱۴۰۰ بیش از ۲.۳ هزار میلیارد تومان بوده است. معیار تشخیص درآمد اینفلوئنسرها لزوما واریزی به حساب بانکی آنها نیست و توانستیم از طریق شرکتهای واسط تبلیغاتی این افراد را شناسایی کنیم.»
وی بیان کرد: «۶۲۸ بلاگر و اینفلوئنسر مورد شناسایی قرار گرفتند، اما هنوز اظهارنامهای ندارند و برای آنها باید اظهارنامه برآوردی تولید شود و تا امروز برای حدود ۳۰۰ نفر از این افراد اظهارنامه برآوردی تولید شده که اطلاع رسانیهای لازم انجام خواهد شد تا مالیات به حق این افراد شناسایی شود.»
نیاز است تا فعالیت اینفلوئنسرها وارد سازوکار درست شود؛ چراکه بازارهای فروش و عرضه محصولات در شبکههای مختلف مجازی داخلی فراهم شده است؛ اما داغشدن فضاهایی از جمله اینستاگرام و تلگرام، این فرصت را از سایر شبکههای داخلی گرفته است، شبکههای خارجی با اینکه فیلترینگ بر روی آن انجام شده است؛ اما اینفلوئنسرها همچنان فعالیت خود را انجام میدهند و به دنبال سودهای هنگفت هستند.
البته در این میان بحث مالیات هنرمندان هم بارها مطرح شده است. بحث دریافت مالیات از هنرمندان و یا معافیت، از جمله مباحثی است که در دولتهای مختلف به اشکال گوناگون مطرح بوده است. ولی باب دریافت مالیات از هنرمندان تاکنون باز نشده و یا به عبارت بهتر به تصمیم و یک روشِ مقرر تبدیل نشده است. طرح اخذ مالیات از هنرمندان و اعتراض به حذف معافیت مالیاتی اسفند سال ۱۴۰۰ مطرح شد و کارزاری با حدود ۱۰ هزار امضا به راه افتاد و از رئیس مجلس خواسته شد تا مصوبه حذف معافیت مالیاتی هنرمندان را از مشاغل مختلف هنری بهویژه در شرایط سخت ناشی از کرونا با حساسیت بیشتر بررسی کند. درواقع با روی کار آمدن دولت سیزدهم موضوع دریافت و یا معافیت هنرمندان از مالیات بار دیگر باز شد ولی این موضوع بهخصوص در شش ماه اخیر قوت گرفت و در شرایط کنونی اقتصادی همچنان نگرانی و بیم از ادامه حیات هنر را برای هنرمندان به همراه دارد.
ایرج راد کارگردان، نمایشنامهنویس و عضو هیات مدیره خانه تئاتر وظیفه ذاتی دولتها را حمایت از هنر و هنرمند عنوان کرد و گفت: «قرار باشد از هنرمندان که این روزها بهخصوص بهسختی معیشت خود را میگذرانند مالیات هم کسر شود. در دورانی شوراهایی چون شورای حمایت و شورای ساخت برای گروههای تئاتری تشکیل شده بود که در شورای حمایت نمایشهای آماده اجرا، برآورد هزینه میشد و در شورای ساخت درصدی از این هزینه پرداخت میشد که این هزینهها صرف دوختن لباس و آکساسوار و دیگر کارهای جنبی تولید یک نمایش میشد ولی حمایتهایی از این دست سالها است که منتفی شده است و در ادامه کارگاه دکور و کارگاه خیاطی و غیره را از بین بردند و در ادامه انبار لباس هم از دست رفت.»
او ادامه میدهد: « موضوع مالیات گرفتن از اهالی هنر هم یک بحثی قدیمی است که در دولت دوازدهم منتفی شد منتها این موضوع اوایل دولت سیزدهم به مجلس رفت و بار دیگر منتفی شد اما دوباره و بهتازگی مطرح شده که البته سقفی برای دریافت این مالیات تعیین شده است که اصلاً درآمد اهالی تئاتر در طول سال به آن سقف تعیین شده دولت نمیرسد. در حوزه تئاتر چیزی به نام اسپانسر وجود ندارد که بهعنوان بازوی حمایتی در کنار گروههای نمایش قرار گیرد. این در حالی است که در همه دنیا شهرداریها در کنار رویدادهای هنری قرار میگیرند و بر اساس قوانین وضع شده از هنرمندان مالیات دریافت نمیکنند و یا اگر فردی بهعنوان هنرمند در گروه افراد ثروتمند قرار گیرد از او به دلیل انجام فعالیت هنری و کمکهای فرهنگی که فرد به جامعه خود بهواسطه هنری که عرضه میکند، مالیات کمتری دریافت میکنند.»
کیوان ساکت موسیقیدان و آهنگساز با بیان این مطلب که در همه کشورهای پیشرفته دنیا امور هنری معاف از پرداخت مالیات هستند گفت: «هنرمندان به دلیل ارتباط تنگاتنگ خود با جامعه و مردم، معلمین فرهنگ و اخلاق هستند و به همین دلیل است که جوامع پیشرفته و مترقی دنیا برای هنرمندان خود احترام ویژهای قائل هستند. ارج نهادن به ساحت هنر بهاندازهای است که حتی شرکتهای صنعتی بزرگ و بنگاههای نام دار اقتصادی در جهان برای معافیت از مالیات از فعالیتهای هنری و هنرمندان کشورهای خود حمایت میکنند؛ بنابراین تحمیل مالیات بر هنرمندان بهویژه هنرمندان راستین مملکت امری ناصواب، نابجا و نابخشودنی است.»