به گزارش خبرداغ به نقل از دیدهبان-رویا عزیزی: به تازگی خبر حادثه دو کودک کار به نامهای آرمین سلحشور و علیرضا الماسی که اهل ایذه بودند بر اثر برخورد یک وانت در حین کار در پروژه آزادراه تهران به شمال منتشر شد.
یک منبع کارگری در پروژه آزادراه تهران به شمال اعلام کرد آرمین سلحشور بر اثر این حادثه جان باخت و علیرضا الماسی در بیمارستان بستری است.
شَری نجفی مدیرعامل یاری کودکان در معرض خطر در پاسخ به سوال دیدهبان ایران مبنی بر وضعیت کودکان آسیب دیده در شرایط سخت گفت: سالها است که شاهد آسیب و حتی مرگ کودکانی هستیم که با سهل انگاری و بیتفاوتی مسئولان و نبود حمایتهای اجتماعی درست در حال افزایش اند؛ این کودکان از خانوادههایی در معرض فقر، بیکاری و تورم در جامعه هستند.
نجفی افزود: کودکی این افراد یا در کارگاههای بازیافت در میان زبالهها نابود میشود و یا در خیابانها و کارگاههای زیرزمینی به خاطر بیپشتوانگی اقتصادی خانواده و بیکاری پدر، روانه بازار مکارهای میشوند که جسم و روانشان در آن به حراج گذاشته میشود.
نجفی درباره استخدام کودکان کار گفت: کودک نباید برای معیشت کار کند چه برسد برای کار استخدام شوند. در بازار مکاره کار ارزان کودک و نیاز خانوادهها به آن، آنقدر دستهای پنهان و آشکاری از سواستفادهگران در کار است که استخدام که چه عرض کنم برای مشاغل پرخطر هم سراغ کودکان بیپناه میروند.
نجفی ضمن تأکید به این که کودکان کارشان ارزان است، گفت: کارفرما آگاهانه و بر اساس تبصرههای قوانین کار از شگردهایی استفاده میکند که هیچ کودکی جرات نفش کشیدن ندارد و کودکان حتی در حوادث هم پشتیبانی نمیشوند. پیمانکاران شهرداری کودکان را در مشاغل بازیافتی و معابر شهری و جادههای شهری به کار میگیرند. مسئولان هم خودشان را کنار کشیدهاند؛ درحالی که پشت این قضایا پیمانکار است و قرارداد پیمانکار از طرف شهرداری تنظیم میشود. نظارت بر زندگی کودک مربوط به آن سازمان و مسئولی است که پشت آن کار است.
وی همچنین گفت: موارد بسیاری از آسیب به کودکان مانند آتشسوزی کارگاههای ضایعات و یا آلونکهایی که در آن زندگی میکنند در زمان کار اتفاق میافتد که باعث از بین رفتن زندگی کودک میشود که دیده نمیشوند و اصلا جز نفوس جامعه به حساب نمیآیند؛ زندگیشان هم در مقابل سود بیشتر پیمانکاران ارزشی ندارد. شهرداری و همه مسئول مملکتی در نابودی زندگی کودکان مقصرند.
چرا همه کور و کر شدهاند؟
نجفی درباره نقش مسئولین در وضعیت کودکان آسیب دیده گفت: اگر خانوادهها تحت فشار ایجاد شده در زندگیشان کودکان را نانآور کردهاند این همه سازمانهای عریض و طویل با بودجههای چرا کور و کر شدهاند و نمیخواهند گوشه چشمی به زندگی و دنیای کودکان بیگناه در این چرخه ظلم بیعدالتی بیندازند در حالی که وظیفه تک تک مسئولین است که حقوق کودکان را بشناسند و با بیتفاوتی زندگی کودکان را تباه نکنند.
وی افزود: تشکیلاتی مرئی در کار کودک دست به دست هم دادهاند از جمله شهرداری، بخشی در سازمان رفاه و تأمین اجتماعی و بخشی هم سازمان برنامه بیتفاوتی و آگاه نبودن به حقوق کودکان حتی بیتوجهی به قوانین داخلی حمایت از کودکان تشویق و تبلیغ میشود. صداوسیما که حرفی جز نمایش سرمایه و بالماسکهای از اختلافات خانوادگی و سوسول بازی ندارد. شهرداری هم بدون توجه به شرم و حیای اجتماعی با از بین بردن زندگی کودکان مثل همیشه و آگاهانه به خودش اجازه میدهد با پیمانکارانی قرارداد ببندد که در ازای پول زیاد به سراغ حاشیه نشینان و کودکان بروند که به دلیل فقر ناچارند با دستمزد کم کار کنند.
این فعال حقوق کودکان ضمن اشاره به عضویت ایران در کنوانسیون جهانی حقوق کودک، به دیده بان ایران گفت: سالهای سال است که مشکلات کودکان را گوشزد کردهایم اما گوش شنوایی نبود. مسئولینی که بر سر کار میآیند هیچ نمیخواهند ارتباطی با حقوق کودکان برقرار کنند و زیر آگاهی و مسئولیت در میروند. قانون حمایت از حقوق کودک و نوجوان هم یازده سال دست به دست چرخید با نقصهایی بالاخره تصویب شدو اما پس از آن هم برای اجرای حق کودکان وجود ندارد و ما همچنان شاهد میلیونها کودک رنج کشیده در حسرت یک زندگی معمولی هستیم که به جای تحصیل و حمایت در کارگاههای زیرزمینی در مراکز بازیافت و در شرایط کار طولانی و سخت استثمار میشوند.
مدیرعامل انجمن یاری کودکان درباره حادثه اخیر دو کودک کار گفت: در خبر حادثه کودکانی که در آزادراه تهران-شمال مشغول بودند کک هیچ مسئولی نگزید؛ هم تکراری بود هم برای کسی اهمیتی نداشت. متاسفانه چشمانداز خوبی برای دنیای کودکان وجود ندارد و آیندهی ترسناکی در انتظار نسل بالنده جامعه است که میتوانستند حمایت بگیرند تا بتوانند خودشان نیز حمایت کنند و مراقب سلامت جامعه باشند.
دولتها هیچوقت مقصر نیستند
وی افزود: البته در قانون حمایت از کودکان با وجود تلاشی که فعالان مدنی داشتهاند بندهایی وجود دارد که حمایت را قبل از آسیب مطرح نکرده است؛ تنها در صورتی که کودکی که در معرض خطر با پلیس و حوزه قضایی سر و کار داشته باشد، میشود کاری کرد. در فعل اتفاق افتاده اما خانواده و کودک مقصر شناخته میشوند. با این زیرآبی رفتنها عملا هیچگاه دولتها مقصر شناخته نمیشوند و بانی فقر و بدبختی کودکان آنها نیستند.
نجفی تصریح کرد: در قانون حمایت به نکته خوبی اشاره شده که با کسانی که به کودک آسیب میزنند برخورد قانونی و جزایی خواهد اما اینجا منظورشان فاعل فردی است که در اثر بیماری و یا عمدا به کودک آسیب وارد کند ولی در استثمار کودک و یا نادیده گرفتن حقوق کودکان سیستم مقصر نیست فقط مردم مقصرند. جالب است که برای ازیاد جمعیت و بالا بردن نفوس جامعه تشویقهای سطحی میکنند اما آینده این کودکان دست خودشان است.
وی افزود: آنقدر در تصمیمگیریها بهم ریختگی وجود دارد که قوانین هم کاری نمیتوانند بکنند. در کجای قانون حمایت از بیکاری، بیماری، تورم و فقر خانوادهها وجود دارد که در مواقع این چنینی مجبور نشوند کودکشان را برای کار به خیابان و کارگاههای پرخطر بفرستند.
نجفی گفت: با این رویه روز به روز با مشکلات بیشتری رو به رو میشویم و تضاد طبقاتی عمیقتر و بیتوجهی به قشر محروم واقع شده بیشتر خواهد شد و زندگی بیشتر کودکان در معرض خطر خواهد بود.