1- سال 92 تا 1400 دولتی در ایران سر کار بود که شاهبیت حرف او این بود که ما میتوانیم با مذاکره با آمریکا و طرف غربی تحریمها را «لغو» کنیم.
رئیس این دولت، منتقدین را با 50 ناسزا سرزنش میکرد که این کار عملی است.
لذا رفتند و نشستند و برخاستند و به یک توافق دست یافتند که امضای 6 قدرت جهانی پای آن بود. آمدند و صدها سکه به امضاکنندگان جایزه دادند و از آنها به عنوان قهرمان دیپلماسی ایران یاد شد.
خلاصه این توافق این بود که ایران از صد حق دانش هستهای صلحآمیز محروم شد و محدودیتهای 10 ساله، 15 ساله و 25 ساله را بپذیرد و در 20 مورد هم محدودیت ابدی را قبول کند.
بیشتر بخوانید:
علاوه بر این حاتمبخشی هستهای نظارتهای پادمانی، فراپادمانی، پروتکلی و فراپروتکلی و برجامی را که در هیچ جای دنیا اعمال نمیشود بپذیرد!
این امتیازات داده شد و در کمترین زمان ممکن عملی شد. بهطوریکه آژانس 17 بار گزارش داد که ایران به تعهدات خود عمل کرده است.
نوبت طرف مقابل رسید که به تعهد خود در مورد لغو تحریمها عمل کند، خبری نشد.
آمریکاییها گفتند اولا: لغو نیست. تعلیق است!
ثانیا: تعلیق هم نیست توقف است آنهم
100 روزه و 120 روزه!
ثالثا: تعلیق و توقفی در کار نیست اصلا چه کشکی و چه پشمی ما از برجام خارج میشویم!
آقای ظریف رئیس دیپلماسی ما طی نامههای
30 مرداد 99 و 15 آبان 1397 به جوزف بورل و موگرینی رؤسای گفتوگوهای برجامی در اتحادیه اروپا گله و تاکید میکند؛ ایران هیچ منفعتی از برجام نبرده است فقط هزینه کرده است!
مردم کمکم به «خسارت محض» در این گفتوگوها پی بردند و حق را به منتقدین سیاسی خارجی آقای روحانی دادند. آقای روحانی و ظریف در برابر دو پرسش افکار عمومی قرار گرفتند.
الف: جواب این خسارتها را باید بدهید پس آن همه وعدهها و تمسخر منتقدین چه شد؟
ب- تحریمها نهتنها لغو یا تعلیق نشدند بلکه صدها تحریم دیگر به آن اضافه شد.
مسئولیت این دیپلماسی التماسی و بدون نتیجه به عهده کیست؟
2- آقای روحانی و ظریف زیر بار این دو پرسش کمرشکن، سه راه حل داشتند.
الف- حمله به آمریکا و بدعهدی غرب به تعهداتشان و پذیرش این اشتباه تاریخی خسارتبار و جبران خسارتهایی که به صنعت هستهای کشور زدند.
ب- پذیرش نقد مشفقانه منتقدین و همراه ملت ایران به سیاست تجاوزکارانه و فریبکارانه و ظالمانه آمریکا حمله کردن و بر طبل اتحاد ملی کوبیدن و عذرخواهی از مردم به خاطر اعتماد به غرب و خطای فاحش در دیپلماسی خارجی.
ج- بهانهجویی در مورد این شکست و خلق دوقطبی «میدان» و «دیپلماسی» و نیز دو قطبی «آرزو» و «امکانات».
متأسفانه ظریف به نمایندگی از روحانی و همه اصلاحطلبان که تخممرغهای قدرت سیاسی خود را در سبد برجام گذاشتند به بند «جیم» روی آوردند.
آقای روحانی و اصلاحطلبان برای بازگشت به قدرت به این سؤال افکار عمومی پاسخ دهند چرا برخلاف شروط رهبری، شروط مجلس و شروط شورای عالی امنیت ملی رفتند توافقی را امضا کردند که یک طرف به همه تعهدات خود عمل کرد و طرف مقابل نهتنها به یک تعهد خود پایبند نبود بلکه تحریمهای دیگر را به تحریمهای قبلی افزود؟!
آنها برای پاک کردن صورتمسئله این سؤال به تحریف و پاک کردن حافظه تاریخی ملت روی آوردند! این شیوه درستی در سیاستورزی و حفظ منافع ملی نیست.
نوعی بیصداقتی با مردم و افکار عمومی را واتاب میدهد.
3- میگفتند بدون برجام نمی شود با دنیا ارتباط برقرار کرد، بدون پذیرش اف ای تی اف نمیشود روابط پولی و مالی با دنیا داشت و... دولت رئیسی ثابت کرد این حرف نادرست و غیرواقعی است. روابط خارجی دولت رئیسی و بسط توسعه روابط با جهان و همسایگان در 40 سال اخیر بیسابقه است. دور زدن تحریمها با تدبیر دیپلماتیک ممکن است «میدان» پشتوانه فعالیت دیپلماسی است نه مانع آن!
امروز اجماع جهانی علیه ایران شکسته شده است.
به برکت مصوبه مجلس هر روز خبر یک توفیق در صنعت هستهای را مردم میشنوند. گوشه ای از این توفیقات را در حسینیه امام خمینی، رهبر معظم انقلاب به مدت یک ساعت و نیم بازدید فرمودند.
وضع دشمن یعنی آمریکا و سه کشور شرور اروپایی و رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگر ضعیفتر شده است.
مردم این واقعیت را با چشم سر میبینند اما آقایان روحانی و ظریف باز حرفهای نادرست گذشته را تکرار میکنند.
4- رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دانشمندان هسته ای فرمودند: «چالش بیست ساله هسته ای غرب با ایران نشان داد طرف های هسته ای و آژانس وعده های زیادی دادند که عملی نشد. درک این موضوع برای ملت بسیار مهم است. بابت بیتوجهی به این مسئله خیلی جاها ضربه خوردیم.»
آقای روحانی که در چالش بیست ساله هسته ای جزء نفر اول و یا دوم گفت و گوها بوده و نیز آقای ظریف باید در صف اول درک این حقیقت تاریخی باشند. نه اینکه با
وارونه گویی و تحریف تاریخ و نادیده گرفتن حافظه تاریخی ملت، بدعهدی و فریب دشمن را پنهان کنند و به مردم آدرس غلط بدهند.
نویسنده: محمدكاظم انبارلویی