محورهای گفت و گو با محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام را بخوانید:
- در مسأله انتخابات دو هدفگذاری وجود دارد که یکی اصل مشارکت مردم و دیگری رقابت نامزدها با یکدیگر است که چه کسی در کارزار انتخابات پیروز شود. در دورههای گذشته به خوبی یادم است اگر فردی فضای انتخاباتی را زود شروع میکرد، حتی برخی مواقع مقام معظم رهبری هم این مسأله را یادآوری میکردند که من اگر زمان انتخابات شود، خودم حرفهایی دارم که آنان را بیان میکنم با این مضمون که مثلا شما زود شروع نکرده و فضای کشور را انتخاباتی نکنید. اما امسال حضرت آقا خودشان در این مسأله پیشقدم شدند و در میان مقامات و مسئولان رده بالای کشور اولین کسی بودند که مسأله انتخابات را مطرح کردند و چهار واژه مشارکت، رقابت، امنیت و سلامت انتخابات را با ترتیب خاصی بیان کردند.
- در شرایط فعلی، میزان مشارکت مهمتر از این است که چه کسی انتخاب شود. بالأخره افراد از جریانات، گروهها و احزاب مختلف با کارنامههای متعدد در انتخابات نامزد میشوند که هر حزب دوست دارد نامزد خودش در مقابل رقیبان از جناحهای دیگر پیروز شود. همانطور که تأکید کردم میزان مشارکت برای ما مهمتر از این است که چه کسی انتخاب شود و باید روی مشارکت برنامهریزی جدی انجام شود.
- ممکن است بسیاری از افراد، کشور، انقلاب و نظام را قبول داشته باشند اما حزب باهنر را قبول نداشته باشند یا فرضا با جامعه اسلامی مهندسین، خوب نباشند یا حتی ممکن است به آقای رئیسی انتقاد داشته باشند، اینها حقشان است و حضورشان در انتخابات مشکلی ندارد. البته حرف من با فتنهگر، اغتشاشگر، برانداز و امثالهم نیست. در نتیجه اگر کسی بخواهد رقیب نظام شود، آن فرد اشتباه میکند؛ چراکه هیچ نظامی رقیب خودش را تحمل نمیکند. برای مثال در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا اگر فرض کنید یک نفر ثبتنام کند و مواضع سوسیالیستی بگیرد، ممکن است صلاحیتاش را رد نکنند اما برای او فرضا پرونده مالیاتی تشکیل میدهند که او کنار برود؛ چراکه نظام آمریکا نمیپذیرد کسی با مواضع سوسیالیستی نامزد شود. در انگلیس، فرانسه و دیگر کشورها هم همینطور است. اگر کسی رقیب نظام شود، نظام با او برخورد میکند اما اگر کسی میخواهد رقیب باهنر، حزب مؤتلفه، شخص رئیسجمهور یا مجلس فعلی شود، این حق اوست که نامزد شود. ممکن است فردی این تصور را داشته باشد که برای مملکت، خوب کار نشده و به آن اشکالاتی وارد است و درصدد اصلاح آن برآید. باید به او اجازه دهیم که حضور پیدا کند.
- من خودم فعال هستم ولی در انتخابات مجلس نامزد نمیشوم.
- حذف شدن فعالان سیاسی یا کنار کشیدن آنان، هیچ نفعی برای نظام جمهوری اسلامی ندارد. حتی در خود آمریکا هم وقتی یک مسأله برجسته میشود، رؤسای جمهور سابق آمریکا را دور هم جمع کرده و از آنان میپرسند چه اقدامی باید انجام شود و از آنان مشورت میگیرند. در مملکت ما هرکسی رئیسجمهور میشود، نباید طوری شود که برای همیشه از سیاست برود، چراکه این افراد، سرمایههای انقلاب هستند. آقایان هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی هر کدامشان، خدماتی داشتهاند و در عین حال، اشتباهاتی هم مرتکب شدهاند. اینکه به رؤسای جمهور بگوییم پس از پایان دوره ریاست جمهوریتان کنار بروید و حذف شوید، رفتار نادرستی است.
- (ارزیابی شما از افطاری آقای قالیباف با آقایان ناطقنوری، لاریجانی و حداد عادل چه بود؟ به نظر شما این افطاری معنای سیاسی خاصی داشت؟) با هیچکدام از این سه، چهار نفری که با همدیگر افطاری خوردند، صحبت نکردهام و هنوز جلسهای پیش نیامده است که دلیلش را از آنان سوال کنم، اما تحلیل من این است که این تنها یک «صلهرحم سیاسی» بود و گعدهای بود که بنشینند، با همدیگر حرف بزنند و به همین دلیل جلسه ادامه پیدا نکرد. حتی میتوانم بگویم این جلسه نبود و افطاری بود، ما خودمان هم در جامعه اسلامی مهندسین وقتی افطاری میدهیم، همه را دعوت میکنیم. همه افراد به این گعده سیاسی میآیند، افطار میکنند و میروند. در نتیجه به نظر من، این افطاری معنای خاص سیاسی نداشت.
- خاتمی در بحبوحه اغتشاشات سال گذشته از زیبا بودن شعار «زن، زندگی آزادی» سخن گفت اما اخیرا در جمعی اشاره کرد که این شعــار، با براندازی حاصل نمیشـــــــود.
- در هر صورت و هر زمان افراد مواضع خود را اصلاح کنند، باید از آن استقبال کنیم اما باید حواسمان باشد که این اصلاح مواضع، مدوام و واقعی باشد. اگر مواضع، نرم و به تدریج اصلاح شود، خوب است. من حتی شنیدهام برخی از اصلاحطلبان برانداز در جلسات خصوصی خود گفتهاند باید افرادی را برای انتخابات بفرستیم که سابقه مجرمانه علیه نظام نداشته باشند. این قدم و فکر خوبی است. ما حتی باید از اصلاح مواضع افراد تند هم استقبال کنیم. من توصیهام به دوستداران نظام جمهوری اسلامی و انقلابیون این است که آنان نباید از مخالفین و بیطرفها ناامید باشند و باید از آنها دعوت کنند. ممکن است برخی نپذیرند و عدهای خدعه کنند، اما اینکه تا یک اشکال از کسی ببینند، بگویند باید از روی او عبور، ردش کنیم و او را حذف کنیم، خوب نیست.
- اگر کسی در این کشور به بهانه دفاع از اسلامیت نظام، بخواهد جمهوریت را تضعیف کند یا به بهانه جمهوریت نظام بخواهد اسلامیت نظام را تضعیف کند، به تئوری امام خمینی (ره) خیانت کرده است. جمهوری و اسلامی با همدیگر هستند و باید با همدیگر بمانند. بنابراین اگر آقای خاتمی «نقد استدلالی» دارند و فکر میکنند جمهوریت نظام دارد خراطی میشود، خب، بیایند و بگویند. رهبر انقلاب بارها و بارها گفتهاند مردم باید در اقتصاد، سیاست و فرهنگ هم حضور داشته باشند. جمهوریت نظام، به معنای حضور توده مردم در مسائل مهم مملکتی است. ممکن است آقای خاتمی نقد داشته باشند که شما مردم را در فعالیتهای سیاسی محدود کردهاید و اجازه نمیدهید آنها کار کنند. ایرادی ندارد و بیایند نقد کنند. هیچ اشکالی ندارد اما اگر میخواهند کل حکومت را زیر سوال ببرند، آن، بحث دیگری است.
- هر کدام از این افراد، یک طیف طرفدار برای خودشان دارند و معلوم است اصولگرایان طرفدار باهنر، هیچ وقت به لیست آقای روحانی رأی نمیدهند. آنهایی هم که به لیست باهنر رأی میدهند، هیچگاه سمت لیست روحانی نمیروند. اما اگر هر طرف یک لیست داشته باشد، از هر دو دسته، عدهای مشترک پای صندوقهای رأی میآیند که ما به دنبال این مسأله هستیم. در نتیجه هدف ما این است که همه پای صندوقهای رأی بیایند و یکی لیست اصلاحطلبها را میپسندد و دیگری لیست اصولگراها را. البته موضع شخصی من این است که در انتخابات امسال، اینکه مردم چه میزان مشارکت داشته باشند، مهمتر از این است که چه کسی انتخاب شود. البته از این مسأله اینطور برداشت نشود که منظورمان از چه کسی، ضدانقلاب و فتنهگر است اما اگر اصلاحطلب نرم انتخاب شود که مشارکت به بالای ۷۰ درصد برسد، استقبال میکنم.
- (نظرتان درباره ایده رفراندوم آقای روحانی چیست؟ ایده او را تا چه اندازه عملیاتی میدانید؟) هر مملکتی یکسری از این رفتارها دارد و اینکه یک نفر بگوید برای هر مسألهای در کشور باید سریعا رفراندوم برگزار کنیم، این صحبت، ضد امنیتی است. اگر فرض کنیم سازش در مقابل آمریکا را به رفراندوم بگذاریم، هر مقدار رأی بیاورد، به ضرر نظام است، حال میخواهد این رقم ۵ تا ۵۰ درصد باشد. منافع ملی اصلا اجازه نمیدهد اینطور رفراندوم در کشور برگزار شود و اینکه برخی بر رفراندوم اصرار دارند، باید ببینیم نیتشان از این مسأله چیست.