یک. «برای اینکه بتوانیم کارهای بزرگ انجام دهیم بیشک باید متشکل باشیم.» این سخن از آیتالله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی از شهدای بزرگ صدر انقلاب و مرد اول تشکیلات انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) و در واقع خلاصهای از سهدهه پایانی عمر بابرکت اوست.
دو. شهید بهشتی، تشکیلات را محدود به زمان و مکان خاصی نمیدانست و به گفته خودش، از سال ۱۳۳۸ (۲۹ سال قبل از انقلاب اسلامی) کار تشکیلاتی را شروع کرد. او حتی تشکیلات را به ایران یا کشورهای اسلامی هم محدود نکرد. او به نمایندگی از امام خمینی (ره)، امام جماعت مسجد ایرانیان در هامبورگ آلمان شد. مشابه چنین جایگاه و مسئولیتی را برخی دیگر از رجال و علمای آن زمان هم داشتند اما در این میان، بهشتی خوش درخشید. او نام مسجد جامع ایرانیان را به مرکز اسلامی هامبورگ تغییر داد و با کار تشکیلاتی وسیع، آن مرکز را به قطب فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی در اروپا تبدیل کرد. شهید بهشتی، تلاش و تشکیلاتسازی را مختص به دوران مبارزه هم نمیدانست و پس از پیروزی انقلاب، در همان سالهای کوتاه تا شهادت، اولویت اولش، کار تشکیلاتی بود.
بیشتر بخوانید:
سه. نکتهای که اغلب نادیده گرفته میشود آن است که بسیاری، کار تشکیلاتی را برای نیل به ساختارهای رسمی پی میگیرند و با دریافت مسئولیت، تشکیلات را وا مینهند، اما شهید بهشتی، فعالیت در تشکیلات را حتی از خدمتگزاری در مناصب بالا در ساختارهای رسمی نظام اسلامی بالاتر میدانست. او در همان سالهای صدر انقلاب، با حکم امام خمینی(ره)، رئیس شورای عالی قضائی (در واقع رئیس قوه قضائیه بر اساس ساختار آن روز) بود اما چندین مرتبه از امام اجازه خواست تا این مسئولیت را به فرد دیگری بسپارد تا او بتواند بر کار تشکیلاتی متمرکز شود. کمتر کسی سخن یا خاطرهای از شهید بهشتی نقل کرده که در آن از ضرورت کار تشکیلاتی نکتهای به میان نیامده باشد.
چهار. شهید بهشتی، سیاسی و تشکیلاتی بودن را برای نخبگان و دانشگاهیان و اقشار مختلف جامعه، حُسن و بلکه فرض میدانست.
بعدها مجموعهای از توصیههای تشکیلاتی او برای دانشجویان در کتابچهای جمعآوری شد. بهشتی فرد غیرتشکیلاتی را غیرمؤثر و کمخاصیت میدانست و مرتبا بر ضرورت پایبندی به تشکیلات تأکید میکرد.
پنج. اتحادیه انجمنهای اسلامی اروپا و حزب جمهوری اسلامی، گوشهای از آثار تشکیلاتی شهید بهشتی است. او معتقد بود بدون بنیانگذاشتن و پایبند بودن به تشکیلات، هیچ کار مؤثر و بزرگی قابل پیگیری نیست و حتی در اظهارنظرهایی صریح، هشدار میدهد در صورتی که افراد، متشکل عمل نکنند و پایبندی تشکیلاتی نداشته باشند، امکان انحراف و بازگشت به عصر طاغوت در انتظارشان خواهد بود.
شش. دغدغههای شهید بهشتی همین امروز هم زنده است. چقدر دولتها و مجلسهایی داشتهایم که در برابر یک قطب منفی مانند اشرافیگری شکل گرفتهاند اما چون کادر نداشته و تشکیلاتی عمل نکردهاند، بهتدریج خود به آن گرفتار شدهاند. کار تشکیلاتی از منظر بهشتی این ویژگی را داشت که به افراد، علاوه بر وجدان خودشان، اتکای محکمی برای پرهیز جمعی میدهد و اسب سرکش نفس شان را غیر از نفس لوامه، افساری از جنس تقوای تشکیلاتی میزند.
هفت. هرکس تشکیلاتیتر باشد، مؤثرتر است و هر کس مؤثرتر باشد، بیشتر مورد تهاجم دشمن خواهد بود. دقیقا از همینروست که آیتالله بهشتی، آماج حملات و تهمتهای خودیهای جاهل و دشمنان بددل بود و آنقدر مظلوم بود که پس از شهادت، امام خمینی (ره) در مورد او فرمود: «شهادت بهشتی در برابر مظلومیتش کوچک بود.»
هشت. مجموعه آثار و تفکرات شهید بهشتی، امروز در برابر ما و چراغ راه ماست، این ماییم که باید انتخاب کنیم چقدر به فعالیت تشکیلاتی پایبند میمانیم و بر مفاهیمی از جنس جماعت و تقوای جمعی پافشاری میکنیم یا راه خود را میرویم. بدانیم که دست خدا با جماعت است و احتمال اشتباه شخص، بسیار بیشتر از احتمال خطای اجتماع است.
نویسنده: محسن پیرهادی