بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:
درباره شما نگاهی وجود دارد که ممکن است وابسته به جریان خاصی باشید. با این حال استقبال از فیلم «غریب» به گونهای بود که طیفهای فکری مختلف را به خود جذب کرد. نظر شما چیست؟
خیر، من هر دو جناح را رد میکنم و وابسته به هیچ جناحی نیستم. معتقدم انسانهایی در جامعه ما و اصلا در همه جای دنیا وجود دارند که زیر بیرق خاصی قرار میگیرند. حالا یا راست یا چپ و نکتهای که این وسط وجود دارد، این است که همه آنها به دنبال خالی کردن جیب مردم هستند و مردم را دچار توهم میکنند. همانطور که گفتم این فقط مربوط به کشور ما نیست. در ایتالیا، در امریکا و... سیاستمدارها روی موج مردم سوار میشوند. من نه نگاهی به جریان اصلاحطلب دارم و نه به اصولگرایان علقهای دارم. من اعتقاد به اصالت انسان دارم. اصالت انسان است که راه خودش را پیدا میکند. به عنوان هنرمند نظرم این است که بیاییم با خلق هنر با هم گفتوگو کنیم. اصلا باب گفتوگو با خلق آثار هنری است که باز میشود و ذات هنر است که این وظیفه را به خوبی میتواند به عهده بگیرد. شما نگاه کنید در جشنوارههای خارجی چقدر راحت هنرمندان در کنار هم قرار میگیرند و با هم گفتوگو میکنند.
اتفاقا در مورد جشنوارههای خارجی بحث زیاد مطرح است که سیاستزده هستند.
اینجا من راجع به فیلمسازها صحبت میکنم . از آن نظر بله. شما فکر میکنید جشنواره کن چگونه کن شد؟ اصلا بودجه این جشنوارهها از کجا میآید؟ یا جشنوارههای ونیز، برلین و... اتفاقا جشنوارههای خارجی به مراتب سیاسیتر هم هستند، چون آدمهای سیاستمدار و سیاستگذار را در راس کارهایشان قرار میدهند.
اینکه بعضی وقتها درباره شما صحبتی مطرح میشود که فیلمساز سفارشیساز هستید، ناشی از نگاه سیاسی است؟
سوال خوبی مطرح کردید. معتقدم ما فیلمسازها نهایتِ نهایت، سه دسته هستیم. هر حکومتی هم عوض شود این تفکر چپ و راست در ما هست. درست مثل الان که یک عده با جناح راست همسویی بیشتری دارند و عدهای هم نگاه چپ را میپسندند.ولی این وسط اگر برای فیلمی یا فیلمسازی هزینه شود انگارکه آن فیلمساز وابستگی جناحی دارد. دقیقا مثل الان من که محکوم میشوم به اینکه سفارشیساز هستم. جوابم به آقایان این است که انگ نزنید، من سفارشیساز نیستم که اگر سفارشیساز بودم باید هر روز کار سفارشی میساختم. من اگر کاری میسازم قطعا با اعتقاد است. موضوع را قبول دارم و وارد کار میشوم و پایش هم میایستم. اگر «وفا» میسازم آن عشق را قبول دارم. اگر «روز سوم» میسازم به این روایت اعتقاد دارم؛ اما حالا یک وقتی پیش میآید که یک جایی پول میدهد و برای این فیلمها هزینه میکند، چون نوع روایت این فیلمها به گونهای است که ممکن است مردم برای آن بلیت کمتری بخرند. چرا نباید اعتقاداتم را بسازم؟ به نظرم فیلم «غریب» مثل کتابی است که در تاریخ سینما هر وقت بخواهیم، میتوانیم بیرون بیاوریم و به آن رجوع کنیم. 22 روز قصه سنندج را روایت کردیم.
از مباحث سیاسی فاصله بگیریم. جناب لطیفی وقتی کارنامه شما را مرور میکنیم، تنوع ژانر یکی از مهمترین و اساسیترین خصوصیات آن است. به نظر میرسد علاقه شخصی به کمدی داشته باشید. موافقید؟
میتوانم بگویم کمدی ساختن برای من سادهتر است. شما به کارهای جدی من نگاه کنید. حتی در صاحبدلان هم که قصه جدی داشت، آدمهایی بودند که لحظاتی، فضا را شاد میکردند. حتی در وفا هم یکسری شخصیتها بودند که با روحیه شادی که داشتند کار را به واقعیت و ملموس بودن نزدیک میکنند. میخواهم با ایجاد فضای شاد خستگی از مخاطب بیرون برود. از این جهت برای من طنز کار کردن سادهتر است ولی وقتی کار سخت انجام میدهم، این باعث میشود سلولهای خاکستری بیشتری بسوزانم. (میخندد)
با اینکه میگویید ساخت کارهای طنز برای شما راحتتر است اساسا تمایل شما به کارهایی نظیر «غریب» از کجا ناشی میشود میل به تجربهگرایی یا مباحث مالی؟
من ریسک در زندگی زیاد میکنم. معتقدم وقتی ریسک آگاهانه باشد باید آن را بپذیریم. ریسکهایی هم که میکنم بیشتر آگاهانه است نه ناشیانه.
علاقه شخصی باعث ساخته شدن فیلم «غریب» شد؟
خیر، علاقه و میل شخصی هم اگر داشتم ساخت فیلم «غریب» را قبول نمیکردم.
مباحث مالی مطرح بود؟
خیر. وقتی به من گفته میشود: لطیفی میآیی این فیلم را بسازیم، هستی؟ پاسخم قطعا این است که خیر. برای اینکه قصه به فیلم بیوگرافیکی نزدیک میشود و داستان معاصر بسیار کار سخت و دشواری است. من یک زمانی غیاثالدین جمشید کاشانی میسازم و با هزار اعوان و انصار طرف نیستم،؛ فیلم درام میسازم و هیچ کسی نیست در آن بحثی وارد کند؛ ولی وقتی فیلم معاصر میسازم، راجع به شخصیت سوژه با هزار وارث غیر از خانواده همراه هستم که باید جواب همه آنها را بدهم.
چه شد که قبول کردید این فیلم را بسازید؟
این وسط یک اتفاق ویژه برایم میافتد و آن حضور حامد عنقاست. فقط حضور حامد عنقا و اعتمادی که به او دارم باعث شکلگیری این همکاری شد. برای قلم و اندیشه حامد عنقا ارزش و احترام زیادی قائلم. همین باعث شد که 50 درصد مسیر حل شد و جلو آمدم. مثل بازی فوتبال که میدانم وقتی من سانتر خوبی بزنم، گل بشود، دروازهبان چیرهدستی هم هست که جلوی گلهای حریف را بگیرد و همین میشود که با هم گلهای زیادی را به ثبت میرسانیم. ضمن اینکه شخصیت بروجردی هم به گونهای بود که وسوسهکننده بود.
و بسیار حساس.
دقیقا. او پدر معنوی و معلم بسیاری از شهدای بعد از خودش بود. کسی بود که مسیحگونه به اطرافش نگاه میکرد. واقعا شهید بروجردی را با تمام وجودم دوست دارم و اصلا هم برای ساخت این فیلم مباحث مالی مطرح نبود. اگر مباحث مالی مطرح بود که باید بگویم آنقدر در سال به من به عنوان کارگردان پیشنهاد ساخت فیلم و سریال با مبالغ مالی بالا داده میشود... ورای تمام این مسائل، کار بسیار سختی بود. روز سوم هم در زمان خودش کار بسیار سختی بود، اما فیلم شهید بروجردی خیلی کار سختی برایم بود. به سن من نگاه کنید! جوان 35 ساله که نیستم! 60 سال سن دارم. به همین دلیل قاطعانه میتوانم بگویم که انگیزه مالی اصلا در این فیلم برای من دخیل نبوده است.
از ماحصل کارتان رضایت دارید؟ چون نظرهای متفاوتی پیرامون فیلم «غریب» خواندم. به عنوان نمونه یکی از کامنتها این بود که «لطیفی بهتر است فیلمهای درام بسازد، نه تاریخی.» نظر شما چیست؟
با تمام احترامی که برای مخاطبانم قائلم، اما در جوابشان میگویم بیان این صحبتها و جملات خیلی کار سادهای است. از دور بنشینید و ببینید و قضاوت کنید سادهترین کار است. به همین راحتی نیست که هر چه دلمان میخواهد بگوییم و از کنار ماجرا رد شویم. 24 دقیقه از فیلم برای اکران عمومی حذف شد و به من گفتند فیلمت کسل کننده است. 24 دقیقه حذف شد و قطعا زمان انتشار فیلم در شبکه نمایش خانگی با 24 دقیقه خواهد بود، اما من اعتقاد دارم که این 24 دقیقه کاملا اندازه فیلم است. تمام مباحث مطرح شده در جشنواره را کنار بگذاریم واقعا ساخت فیلم «غریب» کار سادهای نبود. این فیلم را با شرایطی ساختم که فیلمبرداری زیر 110 جلسه بود. حتی حق شلیک نداشتیم. به دلیل شرایط ناامنی که در کشور حاکم بود و برای حفظ امنیت اجازه حمل اسلحه به ما ندادند. اجازه جابهجایی اسلحه نداشتیم و اصلا به ما مجوز نمیدادند. ما نمیتوانستیم حتی انفجار ساده برای فیلم داشته باشیم. اینطور نبود که ما در شرایط بسیار عالی و باغ سبز کار کنیم. خیلی سختی برای این فیلم تحمل کردم.
انتخاب بابک حمیدیان برای این نقش چطور صورت گرفت؟ این سوال را از این جهت پرسیدم که درباره اوضاع دستمزد بازیگران حرفهای زیادی مطرح میشود. آیا بابک حمیدیان با نقش شهید بروجردی همدلی داشت که این شخصیت را بازی کرد یا مباحث ملی برای او بیشتر مطرح بود؟ شنیده شده که گوشیاش را زمان برگزاری جشنواره خاموش کرده بود که برای حضور در جشنواره به او دسترسی نداشته باشند. البته به بازی او، هم نقدهایی وارد کردهاند و هم از آن تعریفهای زیادی شده.
ببینید، در جشنواره امسال فشار و حاشیه زیادی روی همه بازیگران بود؛ برای بابک حمیدیان هم همینگونه بود، برای اینکه بازیگران در جشنواره نباشند، میدانم خیلی اذیتشان کردند؛ اما صادقانه بگویم که بابک حمیدیان، شهید بروجردی را عاشقانه دوست دارد و میدانم با علاقه شخصی این نقش را بازی کرده است. آنهایی که به بازی او نقد دارند، پیشنهاد میکنم یک دوره کلاس بازیگری بروند تا یاد بگیرند بازی حمیدیان را نقد کنند. به جرات میتوانم بگویم از 100 درصد او 90 درصد اکت و بازی خوبی داشت. شک نکنید.
از همان ابتدای نگارش فیلمنامه حمیدیان در ذهن شما بود؟
همان ابتدا به او فکر میکردم. اصلا چه کسی را میتوان جای او قرار داد؟ بابک حمیدیان برای فیلم «غریب» است. همانطور که دیدید حتی دختر شهید بروجردی هم جایزه را به بابک حمیدیان تقدیم کرد.
با این علاقهای که شما از آن صحبت میکنید، عجیب است که در جشنواره حاضر نشد.
قطعا به خاطر جو روانی که بر همه بازیگران بود.
به نظر شما چرا کاندیدا هم نشد؟
به نظرم این سوال را از هیات داوران جشنواره بپرسید.
با خانواده شهید به اختلاف نظر نخوردید؟
وقتی فیلم کاملا آماده شد، به خانواده شهید نشان دادیم. این نکته را بگویم که خیلیها پیش خانواده شهید بدگویی ما را کردند. با این جملات که این فیلم مشکل دارد و... اما خوشحالم که نظر خانواده شهید همانطور که همه دیدیم مثبت بود.
اینکه تا زمان آماده شدن فیلم، صحنههای آماده شده را به خانواده شهید نشان ندادید، ریسک نبود؟
اگر کوچکترین ناراحتی یا نگرانی از آنها میدیدم قطعا فیلم را منتشر نمیکردیم؛ اما خوشبختانه استقبال خوبی شد. سمیه خانم، دختر شهید، روزهای ابتدایی سر صحنه حاضر شد و به صورت افتخاری کار صدابرداری یک صحنه را انجام داد.
فیلم ساختن درباره چنین شخصیتهایی که دیدگاهها و نکات زیادی راجع به آنها وجود دارد، همانطور که گفتید دشوار است. شما برای نشان دادن تصویر واقعی شهید بروجردی با سانسور مواجه نشدید؟
بله، شهید بروجردی ابعاد شخصیتی متفاوتی دارد و برای او اتفاقات عجیب و غریب زیادی افتاده ولی ما با فیلمنامهنویس سعی میکردیم به تعادل برسیم. به آن صورت حاد خیر، اصلا خودمان وارد بخشهایی که ممکن بود با سانسور مواجه شود، نشدیم. به نظرم اگر شهید امروز هم زنده بود با این ویژگیهایی که در فیلم بیان کردیم، توفیری نداشت.
اشاره کردید به اتفاقاتی که در چند وقت اخیر در سطح کشور رخ داد. به نظر شما اگر شهید بروجردی زنده بود درباره وضعیت امروز چه نظری داشت؟ از این جهت پرسیدم که فیلم، پلان بحثبرانگیزی دارد که کاملا با وقایع روز جامعه همخوانی دارد.
به نظر من سکوت نمیکرد و صریح انتقاد میکرد. در فیلم هم میبینیم که بعضی فرماندهان علیه او گزارش رد میکردند، اما او کار خودش را میکرد.
همه ما آدمها مجموعهای از صفات خوب و بد داریم،؛ اما شما در فیلم «غریب» شأن و شخصیت شهید بروجردی را مقدس نشان دادید. چرا؟
باور کنید من در حق شهید اجحاف کردم. او همینی بوده که در فیلم میبینید. کل زندگیاش چنین شخصیت مومنی داشته. ما با آدم بسیار عجیب و غریبی طرف بودیم که روایتهای متفاوتی درباره او وجود دارد، اما ما در فیلم تمام ابعاد او را نشان دادیم، گاهی نعره میزند و برای دیگران دوندگی میکند و گاهی هم آدمهای اطرافش را به صبوری دعوت میکند.
اشاره کردید که برای ساخت این فیلم با سختی زیادی همراه بودید. خیلی از فیلمسازانی که در این حیطه کار میکنند چنین نظری دارند. اگر دوباره ساخت چنین فیلمی به شما پیشنهاد شود، قبول میکنید؟
خیلی خستهام. بخشی از خستگی هم به این دلیل است که نهادها و ارگانهایی که باید حمایت کنند، حامی نیستند. زمان جشنواره حمایت میکنند ولی زمان اکران اصلا... خودمان هستیم و فیلم که اکران شده. فعلا که خیلی خستهام.