به گزارش خبرداغ به نقل از منیبان :محمود واعظی، رییس دفتر حسن روحانی در دوران ریاست جمهوری و از نزدیکترین سیاستمداران به او به بخشی از مهمترین انتقادات به دولت قبل پرداخت و از فعالیت روحانی در انتخابات مجلس، ماجراهای پرحاشیه دولت دوازدهم و مسائل آینده پرداخته است.
آیا تیم روحانی و حزب اعتدال برای انتخابات آینده مجلس یا ریاست جمهوری برنامهای دارند؟
- در مورد روحانی هنوز موردی نشنیدم که راجع به انتخابات صحبتی کند یا بخواهد فعالیتی کند، اما حزب اعتدال و توسعه طبیعی است که به عنوان یک حزبی که بیش از ۲۰ و خردهای سال در همه انتخابات فعال بوده و جلساتاش مرتب تشکیل میشود، برنامهای داشته باشد. البته این مدت در حزب، ما روی اعتراضات پاییز، ریشهیابیها، راهحلها و اینکه چگونه میتوانیم از این شرایط عبور کنیم، بحث و گفتگو کردیم. ما حزبی هستیم که به اصل نظام وفادار هستیم و مهم نیست که در مسئولیت دولتی باشیم یا نباشیم ولی وظیفه خود میدانیم که کشور ارتقا پیدا کند، این نظام، نظام ماندگاری باشد و مشکلات با راهحلهای مسالمتآمیز و اصلاحطلبانه نه به عنوان جریانی بلکه به عنوان تغییراتی که باید داده شود، حل شود. درباره مسئله انتخابات بستگی دارد که سیاست انتخابات چه باشد. دفعه قبل تمام کاندیداهای ما را ردصلاحیت کردند در صورتی که همه کاندیداهای ما اشخاص معتدلی هستند. اگر سیاست نسبت به گذشته یک مقدار تغییر کرده باشد، حتما حزب اعتدال و توسعه فعال خواهد بود. ما انتخابات را موضوعی میدانیم که بسیاری از خواستههایی که نباید به خیابان بیاید، در صندوق رأی میآید و نماینده از طرف تفکرهایی که در خیابان هستند در مجلس حقوق آنها را دنبال میکند. چون به این اعتقاد داریم، دنبال این هستیم که فعال باشیم مگر اینکه محدودیتها به حدی باشد که فکر کنیم فعالیت ما در انتخابات اثری ندارد.
با توجه به اظهاراتی که مسئولان شورای نگهبان تا الان داشتند این تحول صورت خواهد گرفت؟
- تا الان مسئولان شورای نگهبان نظرات خیلی روشنی مطرح نکردهاند و کلیگویی کردهاند.
به نظرتان چرخشی صورت نگرفته است؟
- تا الان نکته روشنی گفته نشده و باید صبر کنیم ببینیم چه میشود.
در دولت روحانی اصلاح طلب و اصولگرای معتدل را در کنار هم داشتیم
این امکان وجود دارد که بین اصلاحطلبان، معتدلین و اصولگرایانی که یک مقدار معتدلتر هستند وحدتی برای حل مشکلات و انتخابات صورت بگیرد؟
- ما فکر میکنیم کاری که روحانی کرد کار ماندگاری باشد. روحانی برای انتخاب کابینهاش در سال ۹۲ گفت این کشور نمیتواند توسط یک گروه خاص و محدود اداره شود. روحانی از همه افراد باتجربه، معتدل، از طیف معتدلین اصلاحطلب، معتدلین اصولگرا و معتدلین که وابسته به این دو گروه نیستند ولی خودشان یا حزب دارند یا ندارند استفاده کرد. در دو دولت روحانی ما هم اصلاحطلب و هم اصولگرای معتدل و هم حزب اعتدال و توسعه را در کنار هم داشتیم.
میان ما و ناطق نوری و لاریجانی فاصلهای نیست
در این چارچوب ما میان ناطق نوری و دوستانشان، لاریجانی و دوستانشان، باهنر و دوستانشان، فاصلهای مشاهده نمیکنیم. برای نمونه افرادی مثل مرعشی و حزب کارگزاران و حتی کسان دیگری هم در اصلاحطلبان هستند که فکر نمیکنیم خیلی با آنها فاصله داریم چون اعتقاد ما بر این است که یک فرد متدین، مسلمان و شیعه نمیتواند به اصول اعتقادی خودش پایبند نباشد، حالا اگر اسم این را میخواهید بگذارید اصولگرایی، اشکال ندارد، هر اسمی بخواهید بگذارید، من به عنوان یک فرد به این اصول اعتقاد دارم. از طرف دیگر من به عنوان یک آدم سیاسی در این کشور مگر میتوانم اصلاحات را قبول نداشته باشم؟ اصلاحات را هم قبول دارم. لذا ما به عنوان حزب اعتدال و توسعه، وقتی میگوییم «اعتدال»، یعنی مشی ما اعتدال است و هدف ما هم توسعه اقتصادی و سیاسی در کشور است. اگر این توسعه حاصل شود بسیاری از مسائل حل خواهد شد. ما نه با اصلاحطلب و نه با اصولگرا تقابل نداریم. بر اساس همان تعریفی که کردم از نظر اعتقادی (و نه به دلیل این تابلوها و احزاب و ...) اصولگرا هستیم، هم از نظر سیاسی، ما دنبال این هستیم که همیشه اصلاحات و تغییر انجام شود. ما هم با تندروی و هم با وادادگی مخالف هستیم. بنابراین با این تعریف، ما فکر میکنیم میتوانیم با طیف معتدلی که هم اصولگرا و هم اصلاحطلب هستند همکاری کنیم.
بنابراین احتمال وحدت چهرههایی نظیر روحانی، لاریجانی، باهنر و ناطق نوری در انتخابات آینده وجود دارد؟
- خود همانهایی هم که اسم بردم منتظر هستند ببینند شرایط کشور در ماههای آینده از نظر انتخابات و فعالیتهای دیگر به چه سمت و سویی میرود.
دوره حضورم در ریاست جمهوری خیلی سخت بود/ در بحران ۹۶ و ۹۸ نخوابیدیم
سختترین روزهایی که در دولت دکتر روحانی داشتید، چه روزهایی بود؟
- روزهای سخت فراوانی داشتیم. برای مثال اتفاقاتی که در زلزله کرمانشاه افتاد بسیار سخت بود. دو شب بحرانهایی که در سال ۹۶ و ۹۸ پیش آمد را با تعدادی از دوستان مثل رحمانی فضلی و تعدادی دیگر تا صبح بیدار بودیم چرا که خیلی برایمان مهم بود درگیری به وجود نیاید، مسالمتآمیز باشد، خدای نکرده اتفاق جانی برای کسی نیافتد. اوایل شیوع مسئله کرونا خیلی سخت بود. تقریبا یک چیز ناشناخته و مبهم بود. بههرحال مخصوصا اگر دو دوره خودم را بگویم، دورهای که وزارت ارتباطات بودم و دورهای که در ریاست جمهوری بودم، دورهای که در ریاست جمهوری بودم، دوره بسیار سختی را داشتیم.
شب ترور حاج قاسم، شب سختی بود
منظورتان از اتفاقاتی که در سال ۹۸ اشاره کردید، هواپیمای اوکراینی و اتفاقات بنزین بود؟
- بله. در مورد هواپیمای اوکراینی و شبی که به ما خبر دادند که آمریکاییها حاج قاسم را در عراق ترور کردهاند خیلی شب سختی بود. بعد سقوط هواپیمای اوکراینی خیلی سخت بود. مخصوصا آنجایی که دیگران در خارج گفتند این سانحه نبوده و آن را ساقط کردهاند، اینجا هم ما پیگیری میکردیم میگفتند نه، تا وقتی که دیگر متوجه شدیم، خیلی سخت بود. در آن مدت روحانی بر اینکه هر چه زودتر بیانیه داده شود و هر آنچه که هست را به مردم بگویید اصرار میکرد.
روحانی، اسلامی و ظریف نمیدانستند هواپیمای اوکراینی ساقط شده است
یعنی از دولت هم پناهکاری میکردند؟
- اصلا در دولت هیچ کس اطلاع نداشت نه اینکه من ندانم، ظریف نمیدانست، اسلامی به عنوان وزیر راه و شهرسازی که هواپیمایی زیر نظر او بود نمیدانست، روحانی نمیدانست فکر میکنم ما همان روز جمعهای که روحانی دستور داد دبیرخانه جلسهای بگذارد ظهر بود که من با ظریف و اسلامی تماس گرفتم آنجا بود که او یک بوهایی برده بودند وگرنه ما نمیدانستیم.
اینکه توانستیم اینترنت را به همه جای ایران حتی روستاها ببریم کار بزرگی بود/ روحانی علاقهمند بود که از زبان افراد مختلف بفهمد که وضعیت مردم چگونه است
سؤال: شیرینترین روزهای شما چه روزهایی بود؟
- روز شیرین که قطعا بوده اما اینقدر دوران سختی بود شیرینیاش آنقدرها باقی نمانده است. به نظرم در وزارت ارتباطات، افتتاحهایی که برای پروژههای مختلف مثل ۳G و ۴G که یکی از اتفاقات بزرگ کشور داشتیم شیرین بود. اینکه توانستیم اینترنت را به همه جای ایران حتی روستاها ببریم کار بزرگی بود. پروژههای بزرگی که به اتفاق روحانی برای افتتاح رفتیم، پروژههای خیلی مهمی بود اعم از نفت و گاز و پتروشیمی و سدهای مختلفی که افتتاح میشد. بههرحال این هشت سال به دلیل فشارهایی که بر روی مردم بود دوران سختی بود. معمولا آدم شیرینی زندگیاش را باید به اتفاق دیگران شریک باشد وگرنه شما شیرینی در انزوا، اتاق دربسته یا خلوت را که نمیتوانید شیرینی تلقی کنید. انصافا لیاقت مردم ما خیلی بیشتر از این است و حتما باید زندگی و رفاه بهتری داشته باشند، نگرانیهای این چنینی نداشته باشند. روزهای تعطیل من و همسرم خیلی وقتها به این طرف و آن طرف به میان مردم میرفتیم. من همیشه میدانستم و سعی میکردم به واسطه ارتباط نزدیکی که با روحانی دارم، آنچه را که خودم میفهمم به او منتقل کنم. روحانی هم بسیار علاقهمند بود که از زبان افراد مختلف بفهمد که وضعیت مردم چگونه است. به قول خودش میگفت من مرتب از دوستانم یا فامیلهایمان سوال میکردم الان وضعیت شما و دوستانتان چگونه است. دلسوزی برای مردم فقط با شعار دادن و گفتن اینکه ما مردمی هستیم نیست یا اینکه در مورد «کارتابل» صحبت کنند. هر وزیری یک مسئولیتی دارد. ابتدا باید آن وظیفه و مسئولیتی که مردم به او دادهاند را خوب انجام دهد تا موجب رضایت آنها باشد، بعد باقی وقتاش را صرف کارهای تبلیغاتی و کارهای دیگری کند. اگر یک مسئول کارش را انجام ندهد و همیشه در خیابان و این طرف و آن طرف و در سفر باشد پس چه کسی میخواهد کارها را انجام دهد؟ این که نمیشود! باید توازن باشد. شما اگر کارتابلات را دست نزنی، دستور هم ندهی، کسی هم دستورت را گوش نکند و مرتب بخواهی به این طرف و آن طرف بروی پس کار را چه کسی میخواهد انجام دهد؟
خیلی مورد انتقاد قرار گرفتم
سؤال: اگر به گذشته برگردید کدام اقدام را انجام نمیدهید؟
- انسان هر چقدر که تجربه به دست میآورد و اطلاعات و آگاهیاش بیشتر میشود، تصمیمات بهتری میگیرد. من همیشه سعی کردم به تنهایی تصمیم نگیرم. از ابتدای انقلاب تا زمانی که بازنشسته شدم همیشه مسئولیت داشتم و همیشه سعی کردم جمعی و گروهی کار کنم و در کار خودم از بهترینهایی که میشناسم استفاده کنم، چه آن سالهای طولانی که معاون وزیر خارجه بودم، در بین همکارانم هیچ وقت سعی نکردم بگویم چون این شخص دوست و همخط من است میتواند همکار من باشد. به تحصیلات، تخصص، تجربه، آگاهی، علم و تحصیلات خیلی اهمیت میدادم بنابراین کمتر تصمیم شخصی گرفتم و همیشه سعیام بر این بود که تصمیماتم تصمیمات جمعی باشد. در ریاست جمهوری بسیار سعی کردم حتی کسانی که در ریاست جمهوری مسئولیتی هم ندارند ولی در گذشته سابقه آن کار را داشتند یا آن کار را بلد بودند یا آدمهای خوشفکری هستند، با همه آنها مشورت کنم. لذا سعی کردم تا آنجا که میشود، درست تصمیم بگیرم. البته وقتی انسان در مسئولیتی است که این همه فشار روی او وجود دارد و روزانه باید دهها تصمیم بگیرد نمیتواند ادعا کند که تمام این تصمیمات درست است ولی سعیام بر این بوده که تصمیم درست بگیرم و تا آنجایی که میتوانم کسانی که در گذشته دستشان به رئیس جمهور نمیرسید یا نامههایشان را رئیس جمهور نمیتوانست بخواند، این کار را انجام بدهم.
چهبسا من خیلی مورد انتقاد قرار گرفتم که چرا شما نامه شرکتهای مختلف را میدهید رئیس جمهور بخواند؟ گفتم از نظر من بخش خصوصی در کشور یک نقش تعیینکننده دارد و آقای رئیس جمهور باید مشکلات اینها را بداند و اگر یک بخش خصوصی بداند که شخص رئیس جمهور به نامه او اهمیت و روی آن نامه دستور میدهد، با یک پشتوانه بیشتری کار میکند. لذا سعی کردم تمام آن چیزهایی که میدانستم درست است و به آن اعتماد داشتم، انجام دهم. از طرف دیگر از روز اول هم که رفتم فکر میکردم هیچ چیزی را نباید از شخص رئیس جمهور پنهان کرد، درست برخلاف چیزهایی که گفته میشود. اتفاقا در جلسات مختلف دوستان به ما میگفتند که چگونه است که روحانی همه مطالب را میداند. خودش عقیده دارد که اگر این اطلاعات را نداشته باشد و مشکلات مردم و شما را نداند که نمیتواند درست تصمیم بگیرد.
مذاکره مستقیم با آمریکا باید با اذن رهبری باشد/ ظریف از چارچوب رهبری در مذاکره با آمریکا خارج نشد
در دولت روحانی بحث مذاکره مستقیم با آمریکا به صورت جدی مطرح شد؟ اگر شد چرا اتفاق نیفتاد؟ آیا تابو بود؟
- در سیاست خارجی، در برخی از مسائل باید اتفاق نظر باشد و دولت نمیتواند هر کاری که دلش میخواهد انجام دهد. مذاکره مستقیم با آمریکا چه در زمان حضرت امام و چه در زمان مقام معظم رهبری حتما باید با اذن رهبری انجام شود. ما در مذاکرات اولی که روحانی میکرد، اذن داشتیم بگوییم که در قالب ۱+۵ که نشستیم با آمریکاییها هم بتوانیم در چارچوب همان بحث هستهای مذاکره کنیم و این کار هم شد. ظریف هم این کار را کرد و با جان کری صحبت کرد، البته صحبتهایی هم که میکردند در چارچوب همان اذنی بود که داشتند. یعنی من شاهد هستم که ظریف بسیار آدم متدینی است و از چارچوبی که مقام معظم رهبری ترسیم کرده بودند بیرون نرفت. من اینجا این موضوع را باید شهادت بدهم که برخلاف حرفهایی که برخی میزنند، ظریف در چارچوب عمل کرد و آدم بسیار متشرّعی است. در دوران عراقچی و در دوران بایدن که مذاکرات شروع شد یک چنین اذنی را نداشتیم. آمریکاییها از ما خواستند اگر به جای اینکه از طریق «مورا» این مطالب رد و بدل شود مستقیم صحبت کنیم زودتر به نتیجه میرسیم و زبان یکدیگر را بهتر میفهمیم تا اینکه شخص دیگری یک چیزی از حرفهای شما متوجه میشود را بیاید به من بگوید و بعدش هم از پاسخ من یک چیزی بفهمد و بیاید به شما بگوید، ممکن است در این وسط یک چیزهایی گم شود. روحانی موافق انجام مذاکرات مستقیم بود چون میدانستیم نتیجه بهتری حاصل خواهد شد اما تصویب نشد.