مرتضی رضایی - سپهر ستاری : بهروز کاستاکورتا؛لقبش بود و هنوز هم هست.خیلی وقت است که فوتبالش تمام شده اما به قول همون قدیمی ها " هنوز روی دستش مدافع نیامده ".شاید خیلی ها هم این حرف را قبول نداشته باشند اما زمانی که بازی می کرد،زمانی که زوج خط دفاعی اش علی انصاریان بود توپ رد می شد،بازیکن نه.
او بهروز رهبری فرد است.عین کف دست صاف است و مثل آب زلال.از چیزی نمی ترسد.هر حرفی که می زند را به آن اعتقاد دارد.حتی در بعضی از جاهای گفت و گو که از خودش پرسیدیم " این بخش ها را کار کنیم؟" خنده ای روی لب زد و گفت:«من هر چیزی که در مصاحبه می گویم را مختار هستید کار کنید.فقط برای شما دردسر نشود،من مهم نیستم.»
یک روز تعطیل،قبل از ظهر.آمد،نشست حرف هایش را زد و رفت.از خودش گفت،از حقی در فوتبال از او خوردند،از اینکه آن طور که باید یاغی نبوده،از جدایی از پرسپولیس که قلبش کنده شد و از علی انصاریان و یک رفاقت بی پایان.بهروز به اینجای مصاحبه که رسید خیلی خودش را کنترل کرد.گریه نکرد اما بغض داشت گلویش را فشار می داد.شاید اگر به گوشه ای خیره نمی شد هق هق گریه می کرد:«مگر علی مرده است؟اصلا! هنوز هم برای من زنده است.اتفاقا چند روز پیش یکی از دوستان زنگ زد که بریم به ننه علی سر بزنیم که من گفتم،علی الان خونه نیست.یک وقت برویم که خانه باشد.او برای من همیشه زنده است.»
*خیلی وقت است که از شما خبری در فوتبال نیست. بازیها را پیگیری میکنید؟
دیروز پسرم گفت بازی پرسپولیس را دیدی؟ من گفتم مگر پرسپولیس اصلا بازی داشت؟ که گفت با سپاهان بازی داشته و حتی نمیدانستم در لیگ بوده یا جام حذفی!
*چه اتفاقی افتاده که یک نفر مثل بهروز رهبریفرد با آن همه تعصب به پرسپولیس دیگر حتی بازیهای این تیم را هم دنبال نمیکند؟
وقتی جایی برای شما ارزش قائل باشند، شما هم برای آن مجموعه ارزش قائل میشوید. من بعضی مواقع میخواهم فراموش کنم و به خودم میگویم تو زیادهخواهی میکنی که میگویی پرسپولیس یاد من نیست. بعد میبینم در یوونتوس پاول ندود که اصلا ایتالیایی نیست چون سالها در این تیم بوده به او پست دادهاند. اصلا به قول علی پروین یک سری پستها کشک است ولی همین که به یاد او هستند و پست مدیریتی دادهاند خیلی برای او ارزشمند است. پیتر چک که گلر چلسی بوده بعد از سالها زحمت به او گفتند بیا و اینجا مدیر شو. من از روزی که پرسپولیس را ترک کردم تا همین امروز یک زنگ هم به من نزده اند.
*پولت را هم ندادند؟
حالا پول را به هیچکس ندادند. خب من برای چه باید پیگیر پرسپولیس باشم؟ من در جوانی یک جا فوتبال بازی کردم و تمام شد. آخر یک سری هوادار میگویند چرا پیشکسوت پرسپولیس حمایت نمیکند؟ خب شما چرا یکطرفه به قضیه نگاه میکنید؟ مگر باشگاه از پیشکسوتان حمایت میکند که ما حمایت کنیم؟ بعضی جملات است که طلایی میشود. یاد محمد مایلیکهن میافتم که میگفت اتوبان رفاقت دوطرفه است. وقتی من بعد فوتبالم هیچی از پرسپولیس ندیدم خب چه کار کنم؟ بیایم رو در روی پیشکسوت استقلال در بیایم؟ با مدیر فلان تیم دعوا کنم. برای چی؟ برای باشگاهی که هیچ ارزشی برای من قائل نیست. هواداران هم حق دارند که نگران باشند و از ما خواهش کنند. خیلیها میگویند چرا پیشکسوتان پرسپولیس نسبت به استقلالیها ساکتتر هستند؟ چون پیشکسوت استقلال اصلا جدا از باشگاه، وقتی تیم میگیرند همبازیهای قدیمی خودشان را هم میبرند. علی منصوریان تیم میگیرد کادر استقلالی میبندد. همه همینطوری هستند. رحمتی هم تیم گرفت همین کار را کرد. از پرسپولیسیها الان مهدی تارتار کدام پرسپولیسی را با خودش برده؟
*فکر کنم فقط محمد نوری که امسال اضافه شد.
آن هم علی دایی زنگ زد گفت به خاطر من او را ببر. حمید درخشان سرمربی شاهین شد محمد مومنی استقلالی را با خودش برد. علی دایی در پرسپولیس بهزاد غلامپور استقلالی را آورد. خود ما پیشکسوتان هم باهم خوب نیستیم. من چه حمایتی کنم؟ وقتی میدانم اگر حمایت کنم پیشکسوت پرسپولیس پشت سرم حرف میزند خب نمیکنم. اینها در جواب هواداران پرسپولیس میگویم که به ما انتقاد میکنند پیشکسوتان استقلال پشت تیمشان هستند ولی پیشکسوتان پرسپولیس سکوت میکنند. استقلالیها اگر حمایتی میکنند لابد یک چیزی از باشگاه دیده اند ولی ما ندیدیم. نمیگویم به ما پول بدهند. از سال 1386 که جدا شدم هیچوقت حتی یک بار در جشن و غم پرسپولیس دعوت نشدم. یک بار در جلسه پیشکسوتان دعوت نشدم. حتی تیم پیشکسوتان که درست کردند هم من را دعوت نکردند. میگویم دلیلش را بگویید. همه میگویند نه آقا شما عزیزی و عشق مایی و ... از این تعارفها.
*یک شرکتی هم علی پروین برای پیشکسوتان درست کرد و ...
آنجا هم نیستم!
*مگر میشود؟ نکند شما در یک پرسپولیس دیگر بازی میکردید؟
فکر کنم حق با پرسپولیس الان است چون آن زمان که من بازی میکردم اسم تیم پیروزی بود. اینها لابد فکر میکنند این پرسپولیس آن تیم پیروزی نبوده است. تا زمانی که بودم اسم تیم پیروزی بود.
*از نسل شما به جز خودتان کسی هست که در شرکت پیشکسوتان نباشد؟
کلا 90 درصد پیشکسوتان دهه 60 هستند. مثل آقای عربشاهی و فنونیزاده و بهروز سلطانی و... از نسل ما کسی را ندیدم. رضا شاهرودی و خدا بیامرز مهرداد میناوند و علی انصاریان هم نیستند. بعضیها مثل آقای جباری و حسن خانمحمدی هستند ولی در کل عمدتا دهه هفتادیها نیستند.
*اصلا دوست داشتی در امیدهای پرسپولیس یا تیم اصلی مربیگری کنی؟
من کلاسهای مربیگری هم رفتم. زمانی که خیلی از این دوستان نبودند من در استیل آذین کمک فرهاد کاظمی بودم.
*چرا خب امثال شما در فوتبال نیستند؟ مشکل این است که رابطه ندارید یا دلیل دیگری دارد؟
قطعا به خاطر رابطه است. فوتبال ایران رابطهای است. یک زمانی میگفتند حق به حقدار میرسد یا باید حقت را بگیری که من اصلا این قبول ندارم. در این سالها این مسائل را رد میکنم وگرنه قبلا قبول داشتم و میگفتم تو تلاش کن خدا حقت را میدهد. الان خدا حقت را میدهد ولی باشگاه نمیدهد! بنده خدا به تو حق نمیدهد و با کسی است که رابطهاش قوی باشد. صفر تا صد فوتبال ما از مدیرعامل تا بقیه در زد و بند است. خودشان هم میدانند. اگر دلالبازی نبود ما این همه ایجنت بدون مدرک نداشتیم.
*اگر شما هم با یک دلال میبستید الان مثلا میشد سرمربی پرسپولیس شوید؟
همین الان هم میتوانم.
پول بدهی سرمربی پرسپولیس شوی؟
حالا پرسپولیس نه ولی پول بدهم حداقل سرمربی یک تیم لیگ یکی یا تیم سطح پایین لیگ برتری می شوم. اما به چه قیمتی؟ من این همه سال در پرسپولیس بودم. از میدان خراسان تا باشگاه شاهین کنار پارک فدک پیاده میرفتم. چون خانوادهها اهل فوتبال نبودند و یواشکی میرفتم. خب من این زحمت را کشیدم الان دوباره باید پول بدهم تا به فوتبال بیایم؟ هیچ موقع این کار را نمیکنم. یک سری از دوستان حالا میخواهند در بورس باشند همه کاری میکنند ولی من نه.
*هیچوقت هم خیلی نخواستی باشی. کلا هم کممصاحبه هستی.
من کم مصاحبه میکنم چون یک نفر خوشش میآید و 100 نفر بدشان میآید. میگویند زبان سرخ سر سبز دهد بر باد. وقتی حقیقت را میگوییم برای خیلیها تلخ است. میگویند ول کن چه کار داری. من ول نمیکنم. در فوتبال خودم دوست داشتم آمدم بازی کردم و حالا که تمام شده هم یه کم پیگیری میکنم که البته مثل قدیم نیست. من چیزی از این فوتبال نمیخواهم که هزار تا کار انجام بدهم تا در فوتبال باشم. دوستان من که الان هستند، مطمئنا خیلی چیزها را زیر پا گذاشته اند. البته من نمیخواهم به کسی تهمت بزنم.
*یعنی برای بهروز رهبریفرد سینما الان نسبت به فوتبال در اولویت است؟
نه سینما اولویت نیست. چند وقت پیش هم گفتم وقتی در خانه خودت تو را راه نمیدهند مجبوری بروی جای دیگر اجارهنشینی کنی. ما هم مجبوریم شغلمان را عوض کنیم. در سینما فکر کنم همه چیز بیشتر سر جایش است. عزت و احترامی که آنجا میگذارند را در فوتبال ندیدم.
*یعنی قدر شما را میدانند؟
بله. با احترام رفتار میکنند. حرف آخر را اول میزنند و همان میشود ولی در فوتبال نه. اینجا مدام در حال گردش و عوض کردن حرف هستند. به نظرم فضای فوتبال خیلی مسموم است ولی در سینما حداقل من در این مدت کوتاه فضای مطلوبتری دیدم. آدم ناراضی کم میبینی. در هر اتفاقی هم هنرمندان هستند. تا حالا فوتبالیستها را جمع نکردند ببرند پیش آقای رئیس جمهور. اما آقای روحانی مهمانی میگیرد و هنرمندان دعوت میشوند. به خاطر همین حمایتی است که از هم دارند.اتحادی که دارند در فوتبال نیست. در فوتبال شما باهم به ظاهر رفیق هستید ولی طرف از در که که بیرون میرود پشت سرت حرف میزند. چون پول بیحساب و کتاب آمده است. قدیم ما برای هم فدا میشدیم. کسی من را دریبل میکرد علی انصاریان میآمد او را له میکرد چون پول نبود. اگر زمان ما هم پول بود شاید مثل الان میشد.
*آخرین قرارداد شما چقدر بود؟
13 میلیون. سال 1386 که تازه 9 تومان از آن را به من ندادند. کاپیتان پرسپولیس هم بودم.
*الان بازی میکردید چقدر میگرفتید؟
من خودم را کاری ندارم ولی با این ارقام بعضی همدورههای من اگر بودند باید 80-90 میلیارد میبستند. وقتی بازیکنی که در تیم ملی نبوده و الان هم تاثیر خاصی ندارد نزدیک 30 میلیارد قرارداد میبندد، خب اگر مثلا حامد کاویانپور الان بود که باید 60 میلیارد به او میدادند.
*به نظر خودتان در سینما موفق بودهاید؟
من بیشتر به خاطر سرگرمی و فان به سریال پژمان و همین روزی روزگاری مریخ رفتم. حتی در خوب، بد، جلف تست گریم هم دادم ولی یک دفعه گفتم ولش کن من که بازیگر نیستم. پیمان قاسمخانی و محسن چگینی هنوز هم میگویند اگر من آن فیلم را بازی میکردم شاید الان در سینما مثل پژمان بودم.
*در خوب، بد، جلف کدام نقش را داشتید؟
قرار بود جای آقای حمید فرخنژاد بازی کنم. حتی تست گریم هم رفتم و عکس هم گرفتم اما به پیمان گفتم به دلم بد افتاده که نیایم.
*در کل همه شما کار طنز را خوب جمع میکنید.
مثل فوتبال که بستگی به مربی دارد، در سینما هم بستگی به نویسنده و کارگردان دارد. هر کسی که موفق میشود باید از نویسنده تشکر کند چون دیالوگهای او را میگوید و می نویس. پیمان قاسمخانی واقعا در طنز درجه یک است.
*کلا آن نسل شما از خودتان گرفته تا پژمان جمشیدی و خدا بیامرز علی انصاریان و مهرداد میناوند همه بانمک و جذاب بودید. هر کدامتان یک جذابیتی داشتید.
به خاطر اینکه خیلی باهم رفیق بودیم. مثلا وقتی تعطیلی بود ما ناراحت میشدیم که در رختکن نیستم تا باهم شوخی کنیم.شربت توی کیف هم بریزیم و از این کارها. خیلی دلی باهم رفتار میکردیم. الان قیافه بازیکنان را میبینم انگار خودشان باهم رودربایستی دارند. من یادم است یک بازیکن دریبل میخورد حس میکردم خودم دریبل خوردم. به خاطر همین کارت زرد و قرمز زیاد میگرفتم. وقتی بازیکن ما دریبل دوطرفه بخورد به من هم بر میخورد. الان ولی مطمئنم خوشحال هم میشوند که همتیمی ضایع شود.
*زمان شما بیشتر بازیکنان برای خودشان لقب داشتند. شما که کاستاکورتا بودید و علی انصاریان هم نستا. چرا الان اینطوری نیست؟ هواداران دیگر حوصله قدیم را ندارند یا بازیکنان در آن سطح نیستند؟
من میگویم بازیکنان در آن سطح نیستند. زمان ما هم با فوتبال اروپا فاصله داشتیم ولی چند بازیکن بودند که نزدیک بازیکنان اروپایی بازی میکردند. امثال علی دایی و کریمی و مهدویکیا که در نهایت هم به اروپا رفتند. الان ولی در لیگ کدام بازیکن نزدیک به سطح بازیکنان اروپایی است؟ آنهایی که بودند خب رفتند. امثال طارمی و سردار و جهانبخش رفتند. به جز این نفرات ولی نهایت خروجی لیگ ما به قطر و امارات است.
*لیگ ما کلا خالی از ستاره شده است. ستارهای که 80 هزار نفر تماشاگر را به ورزشگاه بکشاند دیگر در فوتبال ما نیست.
قدیم میشد فهمید که چه کسانی محبوب هستند. مثلا عابدزاده یک بازی که نبود، 40 هزار نفر کمتر به ورزشگاه میآمدند. یا علی کریمی که نبود شاید 30 هزار نفر نمیآمدند. هر بازیکنی زمان ما برای خودش تماشاگر داشت. چرا مهدی هاشمینسب را ناجوانمردانه از پرسپولیس کنار گذاشتند؟ چون محبوبیت زیادی داشت و رقیب چند نفر شده بود. ما عادت کرده بودیم در استادیوم همیشه اول یک بنده خدایی تشویق شود و نوبت به بقیه برسد. مهدی آمد و نفر اول شد و به همین خاطر گفتند مهدی اصلا آدم خوبی نیست و باید از پرسپولیس برود. هر بازیکنی تماشاگر خودش را داشت. چون فوتبالی که بازی میکرد برای آنها جذاب بود.
*پس مهدی هاشمینسب برای پول از پرسپولیس نرفت. خودش هیچوقت درباره این قضیه به طور شفاف حرف نزده است.
نه پول نبود. من هم تعجب میکنم و چند بار به خودش این را گفته ام. از من هم خواست که نگویم. وقتی به شما بگویند بفرمایید بروید،چیکار میکنی؟ میروی خانه غصه بخوری؟
*علی پروین در جدایی او نقش داشت؟
بله نقش داشت. نمیدانم چرا علی آقا هیچوقت خودش صحبت نمیکند و جای تعجب دارد. ایشان بزرگ ماست و احترامش واجب. مهدی که از پرسپولیس اخراج شد من بودم و در جلسات حضور داشتم. حتی به خانه عابدینی هم رفتیم. چون ما خیلی صمیمی بودیم هرجا میرفت به من هم میگفت بیا و به نوعی سخنگوی مهدی شده بودم. مهدی به علی آقا التماس میکرد ولی گفت نه. عابدینی گفت به خاطر من ولی علی آقا گفت طلا هم باشد به درد من نمیخورد. مهدی با وحید قلیچ و مربیان شوخی میکند.
*نمیشد مثل شما با گل و شیرینی برگردد؟!
من آنقدر به علی آقا گل و شیرینی دادم که دیابت گرفته است! هر انسولینی که میزند یاد من میافتد. اسم من هیچوقت قبل از علی پروین نمیآمد ولی اسم مهدی قبل علی پروین آمده بود و این سنگین بود.
*برای همین مهدی الان جلوی توهین پرسپولیسیها آنقدر حرص میخورد و عصبی میشود؟
مهدی خیلی پرسپولیسی است. اصلا خانوادگی پرسپولیسی هستند و یک نفر استقلالی ندارند. من در خانواده مهدی رفت و آمد داشتیم و شام و ناهار آنجا بودم. خب وقتی شما یک چیزی را خیلی دوست داری و به ناحق از تو میگیرند، تا آخر عمر برای تو عقده میشود.
*از آن بدتر اینکه مهدی هاشمینسب به آدم بد این داستان هم تبدیل شده است!
هنوز آن عقده و کینه در سر اوست. از طرز مصاحبهها مشخص است که حرف دلش نیست و خشم دارد.
*یادم هست وقتی به استقلال رفت در دربی اول پرسپولیسیها همه هزار تومانی دستشان بود و آتش میزدند. خیلی جو بدی علیهاش وجود داشت.
به نظرم هنر آقای فتحاللهزاده بود که در آن مقطع آمد و پیشنهاد نجومی داد. سالی که مهدی از استقلال 100 میلیون گرفت قرارداد من با پرسپولیس 3 میلیون بود. نقد هم داد. مهدی هم خانواده متوسطی داشت و چرا نباید قبول کند؟
*شما جای او بودید بعد از این اتفاقات به استقلال میرفتید؟
بله، چرا نمیرفتم؟ در آن زمان 24-25 ساله بودیم و کلهشق. مگر علی انصاریان پرسپولیسی نبود؟ سرش را برای پرسپولیس میداد. چرا به استقلال رفت؟ چون به آدم فشار میآید و عقده میشود که انتقام بگیرد. حالا تیم مقصر نیست. یک آدم تقصیر دارد ولی به پای تیم بسته میشود. بعد میگویند تعصب ندارند. مهدی روی پرسپولیس تعصب دارد ولی یک نفر باعث شد برای او جدایی از پرسپولیس و نبودن عقده شود.
*زمان جدایی علی انصاریان هم شما در پرسپولیس بودید که همزمان رفتید. آنجا تلاش نکردید او را از رفتن به استقلال منصرف کنید؟
علی را هم از پرسپولیس بیرون کردند.
*درست است ولی نمیشد جای استقلال به تیم دیگری برود؟
این یک جور انتقام گرفتن بود.
*ولی خودتان هیچوقت به استقلال نرفتید.
سال بعد از مهدی به من هم پیشنهاد دادند. حتی در خیابان خواجه عبدالله با نظری جویباری جلسه گذاشتم. رقم پیشنهاد هم کمی از مهدی بالاتر بود. من گفتم خبر میدهم. بعد هجمهای که علیه مهدی بود را دیدم پشیمان شدم چون نمیتوانستم تحمل کنم. مهدی میتوانست.
*پشیمان نیستید؟
آن زمان خیلی خوشحال بودم که نرفتم ولی الان که فکر میکنم میگویم کاش بیشتر از 1-2 سال برای پرسپولیس بازی نمیکردم. خودم فکر میکردم اگر جوانیام را برای پرسپولیس بگذارم بعد از تمام شدن فوتبال پرسپولیس خیلی کارها برای من میکند. الان پشیمانم که پیشنهادها را رد کردم و در پرسپولیس ماندم. فوتبال ایران برعکس دنیاست و شما هرچه کمتر بمانی بیشتر برای تو ارزش قائل میشوند. بعضیها فکر میکنند من حرفی میزنم چون با محسن خلیلی و سپهر حیدری مشکل دارم ولی خب محسن خلیلی چند بازی برای پرسپولیس انجام داده و چند بازی در سایپا بوده؟ بیشتر فوتبالش را در سایپا بود ولی نمیگوید سایپایی هستم. سپهر حیدری چندین سال در ذوبآهن کاپیتان بود. بعد اینها پست میگیرند. آقای خلیلی همین الان مسئولیت دارد. محمد محمدی که علنا گفت من استقلالی هستم ولی الان معاون باشگاه شده است. شما خودتان را جای من بگذارید. نباید ناراحت شوم؟ محمدی گفت اشتباه کردم در پرسپولیس بازی کردم و استقلالیام. انگار با یک سری پیشکسوت لجبازی دارند. محسن خلیلی خیلی برای من قابل احترام است ولی باشگاه باید کمی نگاه کند. الان فرشاد پیوس نمیتواند کار محسن خیلی را انجام دهد؟ مجتبی محرمی و فنونیزاده نمیتوانند؟ اینها که جوانیشان را برای پرسپولیس گذاشتند. من خودم را کنار میگذارم. اینها در دهه 60 در زمان بیپولی برای این تیم بازی کردند. بالا بودن پرچم پرسپولیس به خاطر بازیکنان دهه شصتی بالاست که در آن مقطع که هیچی نبود تیم را نگه داشتند. صندوق عقب ماشین رختکن آنها بود. بعد هیچکدام در باشگاه پرسپولیس کارهای نیستند. بعد شما به بازیکنانی که سابقه و افتخار خاصی ندارند پست میدهید و خودتان را مقابل پیشکسوتان میگذارید. هوادار هم تقصیری ندارد. مقصر مدیرعاملی است که سواد این کار را ندارد. اگر امیر عابدینی مدیرعامل پرسپولیس بود همه پیشکسوتان مثل کوه پشت پرسپولیس بودند. چون مدیریت ورزشی را بلد است ولی خانهنشین شده. آقای رویانیان وقتی به پرسپولیس آمد خیلی از او انتقاد کردم و حتی گفت بیا تو را قائم مقام کنم دست از سرم برداری. باز حتی او هم یک کارهایی برای پیشکسوتان میکرد. با اینکه فوتبالی هم نبود. روز اول جلسه گذاشت. که اولین بار بود او را میدیدم. افشین پیروانی هم بود. مجتبی محرمی از در وارد شد و آقای رویانیان به افشین گفت این کیه؟
*یعنی مجتبی محرمی را نمی شناخت؟
من آرام گفتم مجتبی محرمی است. رویانیان گفت عکاس است یا هوادار؟ گفتم اسطوره باشگاه است که بعد رویانیان او را به داخل تعارف کرد. یعنی میخواهم بگویم مدیرعاملی آورده بودند که اسم مجتبی محرمی را نشنیده بود. الان من بسکتبالی نیستم ولی مثلا نیکخواه بهرامی را میشناسم و اسمش به گوشم خورده است. والیبالی نیستم ولی اسم سعید معروف را که شنیدهام. تو چه طور به فوتبال آمدی و اسم محرمی را نشنیده ای؟ببینید همچین مدیرانی میآورند که جوی درست میشود من پیشکسوت مقابل تیمی که 14 سال برای آن بازی کردم قرار بگیرم. آقای درویش تا قبل از مدیرعاملی همیشه کنار پیشکسوتان بود. الان ولی ببینید با پیشکسوتانی که کنارش بودند چه رفتاری دارد. پرسپولیس برای ما نمیتواند کاری کند ولی افرادی که در راس کار هستند برای نمایش هم شده یک احترامی بگذارند. البته پیشکسوتان پرسپولیس را بخواهیم بگوییم شاید 2000 نفر شوند ولی شاید 20 نفر حق حرف زدن داشته باشند. کسانی که عمرشان را برای این تیم گذاشتند. الان جلیل آزدم یا پیشکسوتی که یک سال بازی کرده که نباید ادعای پرسپولیسی بودن کند. یک سری انصافا نیستند و سراغ زندگیشان رفتند ولی بعضیهایشان مدعی هستند. بعد میبینی یکی دو سال سابقه بازی دارند. تو قبلا کجا بودی؟ برو برای ذوبآهن و سایپا سینه سپر کن. شما 20 نفر مثل مجتبی محرمی و فرشاد پیوس را نمیتوانی مدیریت کنی؟ این 20 نفر را قربانی آن 1000 نفر کردی که طرف از در باشگاه رد شده میگوید پیشکسوت هستم. خب اینطوری باشد که هیچ تیمی به جز استقلال و پرسپولیس پیشکسوت ندارد.
*اتفاقا چند وقت پیش با مجتبی محرمی هم حرف میزدیم خیلی دلش پر بود. میگفت من یک کلاس مربیگری میخواستم بروم چون موهایم بلند بود اجازه ندادند. الان طرف ابرو برمیدارد و ...
راست میگوید. من خودم جام ملتهای 96 سر شلوار جین خط خوردم و استاد اسدی را جای من بردند. آقای مایلیکهن گفت شلوار جین نپوش من گفتم شلواری غیر از جین ندارم و باید با شورت سر تمرین بیایم! گفت خوش آمدی و پس فردا استاداسدی را آوردند. وگرنه من بالای 100 بازی ملی داشتم.
*همین شد که در تیم رویایی سال 98 هم نبودید؟
بله. آقای محرمی درست میگوید. حالا ممکن است مربی که اعتقاد خاصی داشته باشد و مثلا بگوید ساعت نبندید. الان ولی هیچی نیست و هر کسی هر کاری دلش بخواهد میکند.
*هیچوقت در جام جهانی بازی نکردی. حسرتی بزرگتر از این داشتی؟
چیزی بزرگتر از بازی در پرسپولیس برای من وجود نداشت. حضور در پرسپولیس من را ارضا میکرد. من حتی به بچهها میگفتم مقابل عربستان جلوی صد هزار نفر در آزادی که بازی کردم خیلی برایم راحت بود. در مقابل مثلا دربی خیلی بازی کردم اما حتی سر آخری هم استرس داشتم. پرسپولیس آنقدر برای من مهم بود.
*زوج شما و علی انصاریان در پرسپولیس خیلی مطمئن بود. بعد پنالتی هم میشد برای من سوال بود چطور شما آنقدر راحت میزدید؟
سر این دربی آخر اتفاقا خداداد عزیزی به من گفت الان این پنالتیهای آرام که بازیکنان اروپایی میزنند را تو و علی انصاریان 20 سال پیش میزدید. در پاس که بودم یک پنالتی به پرسپولیس زدم که آنقدر آرام بود اگر بلند میشد میتوانست توپ را بگیرد. فکر کنم ساشا ایلیچ بود. اعتماد به نفسی بود که در تیم داشتیم و میدانستم اگر گل هم نکنم هیچ اتفاقی نمیافتد چون رفیقها مثل کوه پشتم بودند. الان ولی پنالتی گل نکنی اول از همه بازیکن پشت سری خودت زیرآب میزند.
*بهروز رهبریفرد واقعا کاستاکورتا بود؟ یا نزدیک به او بودی و ...
باید ببیند او در ایتالیا رهبریفرد بوده یا نه! فکر کنم چون کمی شباهت داشتیم و پست ما یکی بود این لقب را دادند. وگرنه ما هزار سال دیگر به بازیکنان اروپایی نمیرسیم و نمیتوانیم خودمان را مقایسه کنیم چون داستان فوتبال ما و آنها فرق دارد. آنها در شرایطی فوتبال بازی میکنند که همه چیز فراهم است. درست است که من از بازیکنان فعلی انتقاد هم میکنم ولی خب باید این را هم بگویم آرامش برای فوتبالیست نیست. الان باز کمی بهتر از زمان ما شده است. یادم هست با مهدی هاشمینسب میخواستیم ناهار بخوریم. هر دو فیکس پرسپولیس بودیم. گفتم مهدی چقدر پول داری. گفت 1500 دارم، من هم 700 تومان داشتم که با این پول میشد نان و پنیر گرفت. ناهارهای ما زمان پرسپولیس این بود. حالا آن زمان صدای ما در نمیآمد. باز الان بهتر شده ولی بازیکنان اروپایی که اینطوری نیستند. صفر تا صد در اختیار باشگاه هستند. تغذیه و استراحت آنها کنترل میشود. زمان ما ساعت 12 شب بازیکنان در فرحزاد بودند. خود من ظهر بازی با مهدی در فرحزاد آبگوشت میخوردیم و با دوغ میرفتیم سر بازی ولی روحی و روانی آماده بودیم. الان ولی کلی برنامه غذایی و این چیزها آمده و میگویند پروتئین و ماکارونی و سیبزمینی بخورید. ما در رختکن آب معدنی هم نداشتیم. یه سطل بود آقا الیاس پر میکرد و لیوان میزدیم داخلش و میخوردیم.
*کلا یاغی بودن را دوست داشتی؟ به نظر خودت اصلا یاغی بودی؟
یاغی بودن را دوست نداشتم. بعضی مواقع اتفاقاتی میافتاد که این کلمه یاغی را میگفتند. مهدی هاشمینسب و علی انصاریان که به استقلال رفتند خب یاغی شدند. نمیدانم اصلا این کلمه به این حرکت میخورد یا نه و معنی دقیقش چیست ولی من اصلا دنبال این چیزها نبودم و دنبال کار خودم بودم. فکر کنم تنها بازیکنی بودم که بیشتر از همه با علی پروین درگیر میشدم.
*دلیل آن همه درگیری و اخراج شما چه بود؟
مثلا من پنالتیزن اول پرسپولیس بودم. بازی با الهلال علی آقا در رختکن گفت اگر پنالتی شد علی انصاریان بزند. همه من را نگاه کردند که تا دیروز همه پنالتیها را میزدم و یکی هم خراب نکرده بودم. یک موقع هست من پنالتی خراب کرده باشم خب آره. در آن بازی از شانس من پنالتی شد که علی انصاریان زد و داور تکرار کرد. بعد از بازی همه زنگ زدند که چه شد چرا پنالتی نزدی؟ با علی آقا درگیر شدهای؟ من گفتم بروید از خود علی آقا بپرسید که چرا به من پنالتی نداده. فردا محمود خوردبین زنگ زد که علی آقا گفته بهروز سر تمرین نیاید. این چه حرفی است که گفته از خود علی آقا بپرسید. من تشخیص دادم علی انصاریان بزند. خب من هم که همین را گفتم! پس فردا دوباره آقای خوردبین زنگ میزد بهروز بیا علی آقا گفته او را بفرستید سر تمرین. گل و شیرین هم خودشان میگرفتند و میدادند.
*گل و شیرینی ها را خودتان نمی خریدید؟
من هزار تومن پول گل و شیرینی ندادم.خود باشگاه میداد. البته شیرینی زبان از این ارزانها میگرفتند و گل هم فکر کنم از بهشت زهرا برمیداشتند!یک بار با من مصاحبه کردند گفتند چه سیستمی بازی میکنید؟ من گفتم شما فکر کن علی اصغری ولی داریم میبریم. دوباره خوردبین زنگ زد گفت بهروز سر تمرین نیاید، شیوه ما علی اصغری است؟ گفتم چرا فقط تیتر را میخوانید. دوباره پس فردا محمودخان زنگ میزد بازی مهمی داریم علی آقا گفته بیا. دعواهای من و علی آقا این مدلی بود. همیشه هم سر مصاحبه بود.
*هنوز هم سر خاک علی انصاریان نرفتی؟
نه. من هنوز آخرین چتی که کردم را هم دارم ولی نه سر خاکش نرفتم. چون نمیخواهم فکر کنم که نیست.علی هنوز هم زنده است.حتی پژمان بازغی چند شب پیش زنگ زد که با جواد کاظمیان پیش ننه علی برویم. گفتم من نمی آیم. گفت چرا؟ گفتم علی خانه نیست بیایم خانهاش چیکار؟
*بیمارستان هم نرفتی؟
نه.
*تحملش را نداشتی؟
مهرداد که رفت بیمارستان فکر کنم علی 2-3 روز بعد بستری شد.
*اصلا کسی باورش نمیشد. گفتیم شاید دارند با ما شوخی میکنند!
خدا پدر و مادرت را بیامرزد. اصلا یک هفته قبلش علی به من زنگ زد گفت شنیدم در رودهن باغ داری که شنیدم برای لوکیشن خوب است. ما میخواهیم یک فیلمی بسازیم بیا باهم برویم و آنجا را ببینیم. بعد با بیامو آمد دنبالم و رفتیم باغ را دیدیم و کلی گفتیم و خندیدیم. چند روز بعد مهرداد میناوند به من زنگ زد برای برنامه دربی دعوتم کرد. من گفتم مهرداد من زبانم تند است. یک بار برنامهات آمدم افشاریان از من شکایت کرد و یکی دیگر حکم شلاق گرفت و این چیزها. گفتم جان مادرت من را ول کن نمیآیم. بعد به علی زنگ زد که او رفت و میگویند آنجا باهم گرفتند. بعد من به علی زنگ زدم حالش را بپرسم مادرش جواب داد گفت علی بیمارستان است. گفتم به او بگو مهرداد رفته بیمارستان توام رفتی حالا. فیلم بازی نکن.چون علی انصاریان خیلی عشق شهرت بود و برعکس خیلیها خودش هم میگفت و در ذاتش بود.
*نیکبخت هم همیشه این را گفته است.
بله اشکالی هم ندارد. شما چیزی را دوست داری باید سینهات را سپر کنی و از چیزی که در وجودت است حمایت کنی و پای آن بایستی. من به ننه علی گفتم به علی بگو عکست را در بیمارستان بگیر و بلند شو بیا کلی کار داریم. عین جملهام بود. مادر علی هم گفت به خدا من هم نمیدانم این بچه هیچیاش نبود. گفتم مهرداد اینطوری شده میگویند از هم گرفتند ولی من علی را که چند روز پیش دیدم. بعد نمیدانم و با خنده من به بهنام زنگ زدم گفت دارد چلوکباب میخورد. خنده خنده جفتشان از بین رفتند. من اصلا فکر نمیکردم. مرتضی پاشایی رفیق من بود و کنسرت آخر کیش را من برای او گذاشتم. هنوز آن صحنه بیمارستان جلوی چشمم بود و همین شد که نرفتم این دو نفر را ببینیم ولی اصلا فکر نمیکردم اینطوری شود. مرتضی پاشایی یک بیماری داشت که هر لحظه احتمال مرگش بود. خودش میگفت آقا بهروز خوب شدم برایم در شمال کنسرت بگذار. یعنی اینطوری به خودش دلداری میداد که از روی تخت بلند میشود. این صحنهها هنوز جلوی چشمم است.
*چه کسی خبر داد علی فوت کرده؟
زیرنویس تلویزیون را دیدم. من نشسته بودم و هیچ عکسالعملی نداشتم فقط انگار جلوی چشمم پیاز پوست میگیرند.همینجوری اشکم میآمد. تشییع جنازه و سر خاکش نرفتم. در ذهنم این است که علی هنوز هست و جایی کار میکند. اینطوری توهمی شدم. دوست دارم فعلا این شکلی باشد.
*آخرین پیام های رد و بدل شده بین شما چه بود؟
من داشتم فیلم خارجی میدیدم که طرف شبیه علی انصاریان بود. بهش پیام دادم علی فلان شده فیلم خارجی هم بازی میکنی؟ طرف خیلی شبیه علی بود. بعد او هم یک فحش به من داد،استیکر این پسره خواننده کرهای را فرستاد که هنوز هم دارم. مهرداد میناوند و علی انصاریان واقعا حیف شدند.
*علی هم با شما خیلی رفیق بود.
خب ما بچه محل بودیم. در یک خیابان زندگی میکردیم. من و علی همیشه هماتاقی بودیم.
*هیچ وقت پیشنهاد کرد در فیلم هایش بازی کنی؟
آره، ولی خیلی برایش سنگین بود که پژمان آنقدر سریع بالا رفت، علی انصاریان خصوصیت اخلاقی که داشت این بود که بسیار حسود بود و خیلی تلاش میکرد بتواند به سطح پژمان برسد، اگر یادتان باشد یک بازی با استقلال علی موهایش را از پشت بست، او به من گفته بود بهروز موهایم را ببند که بعد از آن قضیه محروم هم شد، همیشه میخواست به چشم بیاید. جالب اینجاست که علی هیچ وقت اهل هیچ چیز نبود، این بچه نه اهل الکل بود نه اهل دود و خیلی به سلامتش اهمیت میداد،همین که می خواست همیشه به چشم بیاید خیلی هم به او ضربه زد.
* از تیم ملی و تحولاتی که قبل از جام جهانی با برداشتن اسکوچیچ و بازگشت کی روش همراه بود بپرسیم.نظر شما چیست؟
من کاملا موافق این تغییر بودم، من بعضی از جمله ها را همیشه ملکه ذهنم میکنم، جعفر کاشانی یک بار به من گفت:« وقتی شما کلاست بالاتر میرود، استاد شما هم عوض میشود.» اسکوچیچ شاید تیم ما را به جام جهانی برد، اما بد نیست یک نگاه هم به راهی که به جام ختم شد کنیم.ما در راحت ترین گروه قرار داشتیم، 4 تا تیم در گروه ما بودند که 3 تا از آنها در جنگ بودند. یک کره در جنگ نبود که 4 امتیاز از ما گرفت. اگر در گروه دیگر بودیم و ژاپن و عربستان در گروه ما بودند ما می توانستیم به جام جهانی برویم؟ نمیتوانیم خودمان را گول بزنیم که کیروش بهترین گزینه برای جام جهانی بود. با شروع جام جهانی هم که دیدیم در چه شرایطی به قطر رفتیم، جریانات سیاسی و جو بدی که علیه تیم ملی به راه افتاده بود باعث شد که نتایج خوبی نگیریم. من قبلا هم گفتم باید سرمربی تیم ملی برای جام جهانی عوض شود. اسکوچیچ در حد جام جهانی نیست، خودتان را با اول شدن در آن گروه گول نزنیم.
*شایعات زیادی در زمان اسکوچیچ بود که در تیم ملی جادو و جنبل وجود دارد.
همین جادو و جنبل بود که من را در دوران مربیگری از فوتبال دور کرد. چیزهایی رو به چشمم دیدم که باور نمیکنید، من آدمی هستم که تا زمانی که چیزی را با چشم نبینم باور نمیکنم. در زمان حضورم در استیل آذین (لیگ یک) کار به جایی رسیده بود که منتظر بودم هر شب جن بالای سرم بیاید. هر شب تا صدایی میآمد میگفتم یا خدا جن آمد، ما هیچ تیمی را نمیبریم تورو خدا دست از سر ما بردارید. در فوتبال ایران این چیزها خیلی زیاد است، مربیان زیادی هستند که با جادو جنبل کار میکنند.
*یعنی نتیجه میگیرند واقعا؟
حتما میگیرند که ادامه دارد، جن چیزی است که در قرآن هم آمده.
*جادوگر به شما زنگ هم زده بود؟
نه چون میدانند من اعصاب این کارها را ندارم سمت من نمیآمدند. تا زمانی که وا ندید کسی سمت شما نمیآید.
*زمان عزیزی خادم هم بحث خوبان عالم بود، اما تا حاشیه ها درست شد داستان را به سمت دیگری بردند.
آن بنده خدا هم نمیدانم چرا جایی آمده بود که در اندازهاش نبود. هر کس در کاری توانایی دارد که خودش میداند. مثلا من در زمینه فیلم بازی کردن دیدم که نه اینکاره نیستم،کنار کشیدم. آقای عزیزی خادم شما مگر درگیر فوتبال بودید که به این سمت آمدید. یا فردی مثل آقای رویانیان، که قبل از فوتبال ارج و قرب داشت، حالا ایشان اصلا کجاست؟
*یک بحثی که هست میگویند هر زمان فرد بزرگی را میخواهند خراب کنند او را وارد فوتبال میکنند.این را قبول دارید؟
همین را گفتم، او ابهتی قبل از فوتبال داشت که بعد از فوتبال دیگر احساس نمیشد. مثلا فردا به من بگویند بیا و سردبیر بهترین نشریه ایران شو، وقتی کار نکردم چرا باید قبول کنم؟ آقای رویانیان چرا باید به فوتبال بیایی، از آنجایی که با آقای رویانیان دوست هستم و شروع دوستی ما بعد از دعوایی که با هم کردیم بود میگویم، به من میگفت من پاسدار هستم و با شهیدآوینی بودم.خب من آدم کتاب خوانی نیستم ولی رفتم کتاب شهید آوینی را خواندم که اسامی پاسداران در آن بود اسمی از او در این کتاب نیست، من گفتم آقا شما کجای این کتابی؟ بعد ها مشخص شد که در رویان چراغ قوه میانداخته و ماشین ها را نگاه میکرده! به او هم گفتم، برگشت به من گفت با آبروی بچه مسلمان بازی نکن بیا برایت یه حکم بزنم قائم مقامت کنم، گفتم اصلا قائم مقام چی هست؟ آدم بسیار بسیار خوبی است ولی جای او در فوتبال نیست.
*در زمینه پیشکسوتان هم این داستان وجود دارد که وقتی دوران بازی آنها تمام میشود مصاحبه ها و اظهار نظر های عجیب غریبی میکنند که فقط تیتر یک شوند.
خدا سازنده فضای مجازی و اینستاگرام را لعنت کند. این کارها فقط برای 4 تا فالوور است وگرنه به قول شما چه لزومی دارد اگر تیمت میبرد یا میبازد اظهار نظر عجیب غریبی داشته باشید، همه به خاطر جمع کردن فالوور هاست که لایکت کنند و بهت قلب برسد.
*شما اینستاگرام ندارید نه؟
من دارم اما سالی یکبار به آن سر میزنم و حدود 140،50 فالوور دارم. در کشور ما هر چه بدتر و منفی تر باشی دنبال کننده بیشتری خواهی داشت. مثل وحید قیلیچ که من برایش اینستاگرام باز کردم، اما حالا با برد پیت در حال رقابت است.
*در ادامه صحبت در مورد تیم ملی، شما موافق جدایی کیروش بعد از جام جهانی از تیم ملی بودید؟
نه، کیروش مربی است که فوتبال را موزیانه بازی میکند و نتیجه گراست. شاید خیلی ها از سبک بازی او خوششان نیاید ولی در عمل خوب نتیجه میگیرد. به نظر من اگر ایران در جام جهانی آرامش روحی روانی داشت از گروهش صعود میکرد. به اعتقاد من اگر کی روش میماند هم فوتبالیست بیشتری تحویل تیم ملی میداد و هم می توانست موفق شود.
*به نظر میرسد شما تنها پرسپولیسی طرفدار کیروش هستید.
شاید باورتان نشود ولی من کیروش را یکبار هم از نزدیک ندیدم ولی عملکردش را در تیم ملی قبول داشتم. کیروش را بعضی ها از این نظر دوست ندارند که تحمل دیسیپلین بالای او را ندارند. او هر حرفی را گوش نمیکند و تحت تاثیر هر حرفی قرار نمیگیرد. خودش به هر چیزی اعتقاد داشته باشد آن را عملی میکند. این آدم با رفاقت کاری نمیکرد.
*حالا نیمکت تیم ملی خالی است و می گویند امیر قلعه نویی یکی از گزینه های اصلی است.البته که ظاهرا به پیشنهاد اولیه " نه" گفته است.
قلعه نویی واویلاست، آقا شما چطور از کی روش به قلعه نویی میرسید؟ مگر میشود؟ عربستان رونالدو را میآورد، قطر جام جهانی برگزار میکند، آن وقت ما چه کار میکنیم؟ از نظر من شکی در این نیست که قلعه نویی بهترین مربی داخلی فوتبال ایران است اما باید جای کی روش بیاوریم؟
*جواد نکونام چطور؟
اصلا گزینه های ایرانی را ولش کن، چنین چیزی نمیشود! ببین ما از کی روش با رزومه بین المللی خوب باید به این گزینه برسیم؟ لااقل یک رزومه ای نزدیک بیاوریم، مربی ایرانی در این مقطع هیچ جای دفاعی ندارد! شما فرض کنید ما در تیم ملی لژیونرها را نداشتیم، این تیم اصلا می توانست به جام جهانی صعود کند؟ مربی هم همینطور است، باید کسی را هم سطح کی روش بیاوریم. دانش مربی باید به روز باشد، کدام یک از مربیان ما اهل مطالعه و به روز بودن هستند؟ ببینید کی روش با آنکه هیچ نتیجه ای نگرفته قطر برای به خدمت گرفتنش چه کارها که نکرد، حالا ما برویم سرمربی پایین تر از او بیاوریم؟ کدام مربی ما را دیدهاید که در خارج هم کار کند به جز قطبی که از همان جا آمده بود؟
*فرهاد مجیدی؟
فرهاد هم به خاطر اینکه آنجا بازی کرده بود و مدیران اور ا میشناختند سرمربی این تیم شد، وگرنه به نظر شما تارتار از خارج خواهان دارد؟ تا حالا شنیدهاید که مجید جلالی از جایی پیشنهاد داشته باشد؟ خود برانکو را در کدام تیم اروپایی دیدهاید؟ حتی در حد تیم 16 جدول اروپایی بوده؟ بعضی از مربیان فقط در یک سطح خوب هستند، بالاتر کم میاورند، میگویند برانکو پروفسور است، بابا پروفسور کسی است که در بروز ترین حالت فوتبال دنیا باشد. کدام مربی نامدار دنیا را دیدهاید که بیکار باشد؟ به نظر من بدون مربی بروید بهتر از این است که با مربی داخلی به رقابت های لیگ ملت های آسیا برویم.
*نظرت در مورد سرمربیگری یحیی و دورانش در پرسپولیس چیست؟
ببنید کسی که معلم باشد همیشه حجب و حیا و آرامش را به تیم تزریق میکند. تاکنون صدای بلند یحیی را نشنیدهام، در فوتبال داخلی یحیی بهترین گزینه برای پرسپولیس است، خیلی خوب هم نتیجه گرفته، حالا فراز و نشیب داشته اما برای هر کسی اتفاق میافتد، هر سال تجربه او بیشتر میشود و بهترین گزینه برای پرسپولیس خود اوست. اما اگر دید قهرمانی در آسیا داشته باشیم نه، باید مربی با دانش روز دنیا بیاوریم که بتواند کمک کند، دانش فوتبال ما درجه یک دنیا نیست، دانش روز درجه آسیاست! حتی آسیا هم نیست اگر بود به کشورهایی مثل قطر، عربستان و ژاپن میرسیدیم.
*یحیی بارها مصاحبه هایی کرده در این مورد که نمیخواهند من قهرمان شوم و ....
این صحبت ها از یک مربی واقعا بعید است.این حرف ها روی تیم خودت تاثیر منفی خواهد داشت.علی پروین هر بدی که داشت خوبیاش این بود که خیلی کم از داوری انتقاد میکرد. غر نمیزد، اما وقتی شما میگویید نمیخواهند ما قهرمان شویم آن تیم به خودش اجازه میدهد هر کاری بکند. وقتی بزرگتر تیم بنالد، بازیکن سرش را برای تیم نخواهد گذاشت، مربیای موفق خواهد بود که فقط بگوید ما میتوانیم.
*خیلی از منتقدان می گویند پرسپولیس 5 سال قهرمان شد این حرف ها نبود حالا که قهرمان نمیشوند باز شروع کرده اند و ...
این یک توجیه بد است، فقط خودت را زیر سوال می بری.
*آیا واقعا کسی میتواند در قهرمانی نقش داشته باشد؟ مثل قضیه بابا مسعود...
والا ما خودمان هم بازی میکردیم و دربی ها که مساوی میشد حرف و حدیث های زیادی پشتش بود، اما دست روی قرآن میگذارم هیچ کس از ما نمیخواست که بازی را مساوی کنیم. ببخشید بابا مسعود چه کار میخواست بکند؟ ممکن است یک جا پنالتی نبوده گرفتند، شاید یک جا هم پنالتی بوده و نگرفتند.
*زمان شما پس هیچ کس به شما از این مدل حرف ها نمیزد؟
نه؛حتی ما زمانی که با تیم هنرمندان هم بازی میکردیم نمیگذاشتند به آنها رحم کنیم، مگر میشود وقتی بازی استقلال پرسپولیس است تیمی دوست نداشته باشد ببرد؟ شما اگر برای هوادار ارزش قائلید باید برای برد بجنگید.
*بهترین دربی از نظر شما؟
دربی که 3-0 بردیم، مهدوی کیا و طاهر زاده هم گلزنی کردند. ما در آن بازی 7،8 تا می توانستیم بزنیم آن بازی تیم کاملا در دست ما بود.
*در بین مهاجم ها چه کسی بیشتر از همه شما را اذیت میکرد؟
احمد مومن زاده.گل نمیزد اما از آن فورواردهایی بود که اذیت میکرد.بعضی از مهاجمان شاید گل نزنند اما دفاع را خیلی اذیت میکنند، اما بازیکنی مثل دیاباته نه، دعا میکردم من مدافع بودم او مهاجم، مهار کردن او مثل هلو است.
*دردفاع های حال حاضر چه کسی را قبول دارید؟
دفاع های حالا را نگاه میکنم و هیچ خلاقیتی در آن ها نمیبینم. همه بزن زیرش شدند. حالا دنیای فوتبال به این سو رفته که حتی دروازه بان هم باید بازی ساز باشد، حالا مدافع بازیساز نداریم و همه بزن زیرش هستند.
*پرسپولیس امسال قهرمان میشود؟
بهترین تیم ایران است. در تمام پست ها بازیکن و جایگزین دارد نباید با حواشی تیم را ضعیف کنیم، آنقدر دنبال پنالتی گرفتن و نگرفتن نباشیم، مگر ما تیم بستیم که پنالتی بگیریم؟ تیم بستهایم که همه را له کنیم و قهرمان بشویم.
*کدام پرسپولیس را بهترین پرسپولیس تاریخ میدانید؟
از نظر من سال 73 بود.آن پرسپولیس همه چیز داشت، مجتبی محرمی داشت، علی دایی داشت، خیلی تیم خوبی بود، ما 4 مهاجم درجه یک داشتیم، من آن تیم را خیلی دوست داشتم، اما سر آن دعوای معرف همه چیز به هم ریخت و استقلال قهرمان شد. یک تیم دهه شصت هم بود خیلی خوب بود.
*نظر شما درمورد تاج چیست؟
ببینید از نظر من خیلی عجیب است فردی که هجمه زیادی سر قضیه ویلموتس روی او بود ناگهان دوباره روی کار میآید، نمیگویم به من جواب بدهید فقط به مردم بگویید آنها بدانند. اگر آدم خوبی بود چرا میخواستند محکومش کنند؟ اگر نیست چرا دوباره رئیس شد؟ تاج نشان داد رای گیری در ایران الکی است، خودش خیلی ریلکس میدانست که رئیس خواهد شد. یک سری از اتفاقات هیچ وقت شفاف سازی نمیشود و تا آخر عمر هم مجهول باقی میماند.
*خیلی گذشته است اما در مورد علی دایی و صحبت هایی که راجع به او در صدا سیما شد نظری دارید؟
علی دایی اگر در هر کشوری جز ایران بود، لای پنبه نگهش میداشتند. رونالدو بعد از اینکه رکورد دایی را زد به علی پیغام میدهد یعنی او در این حد محبوب است، برادر عزیز،در تلوزیون راجع به مسائلی که در آن تخصص داری صحبت کن، چرا باید راجع به علی دایی صحبت کنی؟ واقعا نمیدانم چرا باید در آن برنامه در مورد دایی صحبت شود، اشتباه بزرگی است که ما علی دایی را از دست بدهیم. هر صحبتی هم هست باید در خلوت با خود او باشد نه در تلوزیون، دایی باید مورد احترام همه باشد.