از زمان ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا تا همین امروز، زیاد در مورد فیلترینگ تیکتاک در آمریکا و در دیگر نقاط جهان میشنویم. تیکتاک شبکه اجتماعی بسیار محبوبی خصوصا در میان نوجوانان است که کاربران در آن ویدئوهای کوتاه یکدقیقهای بارگذاری میکنند. یک پلتفرم اعتیادآور چینی که به برخی نقاط جهان ازجمله ایران دسترسی نداده است. چین ابزارهای اینترنتی قدرتمندی تولید کرده؛ اما هیچکدام در اقبال و محبوبیت جهانی بهپای تیکتاک نمیرسند. سال پیش خبر آمد که شمار کاربران ماهانه تیکتاک از یک میلیارد نفر گذر کرده. تعداد دانلودهای این اپلیکیشن در سال 2021 به بیش از 3 میلیارد بار رسید. در همین سال تعداد کاربران آن در مرزهای مهمترین رقیب چین یعنی آمریکا، بیش از 40 میلیون نفر بود. آمارها میگویند تعداد کاربران این شبکه اجتماعی تا سال 2025 به آستانه یک میلیارد نفر میرسد. این در حالی است هندِ پرجمعیت استفاده از این نرمافزار را ممنوع کرده است. تیکتاک در غرب هم موقعیت پایداری ندارد و خطر فیلترینگ دائم آن را تهدید میکند. فارغ از تلاشهای شکستخورده ترامپ برای مسدودیت این پلتفرم، اغلب ایالات آمریکا قوانین محدودکننده خاصی برای تیکتاک وضع کرده و میکنند. یک ماه پیش خبر آمد برخی دانشگاههای آمریکا استفاده از آن را در دستگاهها یا اینترنتهای داخلی خود ممنوع کردهاند. در روزهای اخیر هم خبرهایی از محدودیت این پلتفرم میرسد. مثلا دولت کانادا استفاده از تیکتاک را در نهادهای دولتی ممنوع کرده و همچنین پارلمان اروپا، کارکنان خود را از استفاده از این پلتفرم منع کرده است. از مجموع رفتار غرب و دولتهای همپیمان آن با این شبکه اجتماعی محبوب چینی، میتوان درسها و نکاتی برای کشور ما که با مسئله حکمرانی فضای مجازی و وصول به یک مدل مطلوب برای آن دستبهگریبان است، برداشت کرد:
1. صرف فیلترینگ، به معنای فروافتادن یک کشور در سیاهچاله خفقان نیست!
ما همواره مخالفت خود را با فیلترینگ شبکههای اجتماعی مورداستفاده مردم با شکل و شمایل امروز اعلام کردهایم، اما فیلترینگ پدیدهای نیست مختص ایران و روسیه و چین. کشوری مثل آمریکا که مهد لیبرالیسم بهحساب میآید و ازنظر امنیت ملی، در وضعیتی پایدار شمارده میشود و تهاجم همهجانبه رسانهای متوجه آن نیست، برای دفع مخاطرات احتمالی پرمخاطب شدن یک پلتفرم خارجی، آن را در مرزهای خود محدود میکند. رفتار ظالمانهای که اینستاگرام و شرکت متا با ایران داشته را هرگز تیکتاک برای کشورهای رقیب خود نداشته، اما آن کشورها با آن برخوردی سفتوسخت دارند. حکمرانی فضای مجازی، اصلی بدیهی است و شرط عقل. هیچ کشوری نابخردانه دم از آزادی بیقیدوبند آن نمیزند و اینترنت هرگز دنیایی بدون مرز نیست.2. باوجود نکته بالا، آیا فیلترینگ تیکتاک نشان میدهد فیلترینگ یک گزینه پایدار و مناسب برای حکمرانی فضای مجازی در کشور ماست؟ به چند دلیل نمیتوان این نتیجه را گرفت. آمریکایی که تیکتاک را فیلتر میکند، صاحب ابرشرکتهای فناوری است. این یعنی گزینههای جایگزین زیادی برای این پلتفرم وجود دارد. گذشته از این بهمحض افزایش محبوبیت تیکتاک در آمریکا، یوتیوب و متا دستبهکار شدند. یوتیوب امکان «یوتیوب شورتز» را ایجاد کرد که با استقبال کاربران آن مواجه شد و متا در اینستاگرام، امکان «ریلز» را. کشوری میتواند فیلتر کند، که قبلش انواع و اقسام جایگزینها را به مردم ارائه کرده باشد و صاحبان پلتفرمها، نگران از دست دادن کاربران خود باشند. درست همانگونه که کشوری میتواند همچون چین یک اینترنت ملی شدیدا بسته ایجاد کند که همچون چین، بتواند یک شبکه اجتماعی جهانگیر و محبوب راه بیندازد. این کشور دستکم باید بتواند در کشور خود پلتفرمی بالا بیاورد که انتخاب نخست مردمش باشد.3. این مسدودیتها مرحلهبهمرحله و در مکانها و اجتماعات محدود اجراشده است؛ نه ناگهانی و کاملا همگانی. کانادا آن را در نهادهای دولتی ممنوع کرده و پارلمان اروپا، تنها کارمندان خود را از استفاده از آن منع کرده و در بسیاری ایالتهای آمریکا، تیکتاک تنها در دانشگاهها محدود است. برای حکمرانی فضای مجازی، باید به یک مدل بومی رسید. یک مدل ایرانیِ ایرانیِ ایرانی! رفتار کشورهای دیگر هرچند حجتی برای لزوم حکمرانی اینترنتاند، اما نسخههایی به تمامه قابل کپیبرداری برای کشور ما نیستند. نه در اینترنت و نه در هیچ مقوله دیگری.
نویسنده: جواد شاملو