Responsible Statecraft وابسته به اندیشکده «کوئینسی» در مطلبی به قلم ساموئل هیکی نوشت: با متوقف شدن تمام تعاملات دیپلماتیک از سپتامبر ۲۰۲۲، بحران بر سر برنامه هستهای ایران در پس زمینه سیاست بین المللی قرار گرفته است. هر دو طرف نگران تشدید اوضاع هستند، اما انزوای اقتصادی و سیاسی به ایران ضربه زده و همزمان برنامه هستهای آن در حال انباشت ذخایر فزایندهای از مواد شکافتپذیر با غنای بالاست. به گفته رافائل ماریانو گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در حال حاضر، ایران در حال جمعآوری «مواد هستهای کافی برای چندین سلاح هستهای» است.
به گزارش خبرداغ به نقل از انتخاب ؛ در ادامه این مطلب آمده است: پس از ۱۷ ماه از شروع روند دیپلماتیک، برجام رو به نابودی، همچنان بهترین گزینه برای پایان دادن به بحران است و با این حال، احیای آن بعید است. با وجود نشانههای اولیه مبنی بر اینکه ایران ممکن است پایبندی به توافق کاهش تحریمها را بپذیرد، پیشنهادهای دولت بایدن برای ازسرگیری برجام، متوقف شده است. در حالی که رابرت مالی، نماینده آمریکا در ایران هفته گذشته تکرار کرد که او همچنان به دنبال "نتیجه دیپلماتیک" است، یک دیپلمات دیگر آمریکایی گفته است که ایران "به امتناع" از مذاکرات مستقیم ادامه میدهد.
هیئت دائمی ایران در سازمان ملل متحد اواخر ماه گذشته اعلام کرد که «بازگشت طرفها به برجام و اجرای تعهدات برجام تنها گزینه خواهد بود». ایران خواهان بسته شدن تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد آثار اورانیوم یافت شده در سه سایت اعلامنشده است و از آژانس میخواهد که هرگز دوباره درباره گذشته هستهای این کشور تحقیق نکند. هر دو خواسته خارج از محدوده برجام است و سایر اعضای برجام نمیتوانند تحقیقات آژانس را محدود کنند.
فشارها در حالی افزایش مییابد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی از «تغییر اساسی» در پیکربندی برخی از سانتریفیوژهای ایران در تأسیسات عمیق فردو خبر داد که محکومیت مشترک فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده را برانگیخت. حتی اگر هیچ یک از طرفین عمداً بحران را تشدید نکنند، بدون از سرگیری نظارت سرزده و محدودیتهایی بر برخی فعالیتهای هستهای، اوضاع ممکن است از کنترل سیاسی خارج شود. زمان آن فرا رسیده است که به طور جدی در مورد برجام یا هر توافق موقت معقول، صحبت کنیم.
هیچ جایگزین خوبی برای دیپلماسی وجود ندارد
از سپتامبر، ۹ دور تحریم اقدام تهران علیه معترضان را هدف قرار داده است و ایران از زمانی که تحویل هواپیماهای بدون سرنشین به روسیه علیه اوکراین را آغاز کرد، بیش از هر زمان دیگری از نظر سیاسی منزوی شده است. در ۲۴ ژانویه، گروسی به پارلمان اروپا هشدار داد که ایران ۷۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده تا ۶۰ درصد و ۱۰۰۰ کیلوگرم دیگر اورانیوم غنی شده تا ۲۰ درصد در اختیار دارد. بدون آغاز مجدد گفتگو، ایران به انباشت اورانیوم با غنای بالا ادامه خواهد داد. اگرچه ایران به غنای درجه تسلیحاتی یا حدود ۹۰ درصد نرسیده است، اما این محدودیت سیاسی است نه فنی. ایران میتواند با هر گونه تحریک یا تغییر در ارزیابی امنیتیاش پیش قدم شود.
اعضای برجام در اتحادیه اروپا این گزینه را دارند که با استفاده از مکانیزم ماشه تحریمهای قبلی سازمان ملل علیه ایران را برگردانند، تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل را شامل ممنوعیت واردات یا صادرات انواع خاصی از موشکها و پهپادها دوباره اعمال کنند. در حالی که این امر نشان دهنده جدیت غرب در مورد نقض توافق از سوی ایران است، اما تأثیر آن تا حد زیادی نمادین خواهد بود، زیرا تأثیرات تحریمهای تجدید شده در مقایسه با تحریمهای اولیه و ثانویه ایالات متحده در حال حاضر ناچیز است. هر گونه اقدام یا تهدیدی باید به دقت تنظیم شود تا بر ایران برای تعامل دیپلماتیک تأثیر بگذارد. بدون راهبردی برای خروج از این بنبست، تحریم دوباره میتواند آخرین میخ را بر تابوت برجام بزند و از سرگیری مذاکرات را دشوارتر کند. همچنین ممکن است به فهرست خواستههای آینده ایران اضافه کند. اعمال مجدد تحریمها بسیار آسانتر از بازسازی یک برنامه هستهای است، بنابراین ایران احتمالاً خواستار آن است که توافق جدید، این واقعیت را در خود داشته باشد. در صورتی که همه تلاشهای دیپلماتیک با شکست مواجه شوند، مکانیسم ماشه باید آخرین راه حل باشد.
در حال حاضرایران سلاح هستهای ندارد، و اگر تصمیم به تولید آن بگیرد، طبق برآورد اسرائیل در نوامبر ۲۰۲۲، حداقل یک تا دو سال طول میکشد تا ایران یک بمب و کلاهک آن را بسازد. بعید است که آنها بتوانند این کار را بدون متوجه شدن کشورهای غربی انجام دهند. این تخمینها با ارزیابی بیل برنز، رئیس سیا، تأیید میشود که ایالات متحده «هیچ مدرکی مبنی بر تصمیم رهبر ایران برای تسلیحات نظامی نمیبیند».
با این حال، آژانس بینالمللی انرژی اتمی از فوریه ۲۰۲۱ به سایتهای برنامه هستهای ایران دسترسی نداشته و نظارت سرزده ایجاد شده تحت برجام از زمان خروج ایالات متحده از توافق در سال ۲۰۱۸ از بین رفته است. بدون امکان نظارت بر برنامه هستهای (مانند مواردی که توسط سیستم راستیآزمایی برجام انجام میشود) و باز بودن مسیر گفتگو، تفسیر نادرست از فعالیتهای ایران یا مواضع نیروهای ایالات متحده و اسرائیل میتواند تعادل استراتژیک را بر هم بزند.
توافق موقت چگونه میتواند باشد؟
به زبان ساده، اولویت، عقب نشینی ایران از آستانه هستهای است. در حالی که زمان شکست تحت برجام یک سال بود، ایران اکنون میتواند مواد شکافت پذیر برای یک سلاح هستهای را در کمتر از یک هفته جمع آوری کند. در تئوری، ایران میتواند این کار را در فاصله بین بازدیدهای بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام دهد، سناریوی کابوسوار که برجام برای اجتناب از آن ساخته شد.
پس توافق موقت ممکن است شامل این موارد شود:
محدودیت خلوص غنی سازی اورانیوم و ذخیره آن. بعید است ایران بخش بزرگی از اورانیومی را که انبار کرده به خارج ارسال کند، زیرا این ذخایر را به عنوان اهرمی برای یک معامله بزرگتر میداند، اما مسدود کردن رشد آن میتواند معیاری قابل اندازهگیری برای ایجاد اعتماد باشد.
محدودیت تعداد و نوع سانتریفیوژها. باز هم، بعید است که با یک توافق موقت به سطح برجام بازگردیم، اما مسدود کردن توانایی ایران برای تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته، پیشرفت برنامه غنیسازی را متوقف میکند.
دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سطح برجام را دوباره برقرار کنید. هرچند این بلندپروازانهترین درخواست است، اما انجام آن ضروریترین مورد است، زیرا این اطمینان را به شدت افزایش میدهد که ایران نمیتواند هیچ مادهای را برای فعالیتهای اعلام نشده استفاده کند. ایران باید تشویق شود تا ثابت کند آنچه را که میگوید انجام میدهد و اطمینان حاصل کند که هیچ دلیلی برای یک کشور برای انجام یک عملیات ضد اشاعه پیشگیرانه علیه برنامه چند میلیارد دلاریاش وجود ندارد.
در ازای این فعالیتهای هستهای، ایران باید فوراً احساس آرامش اقتصادی کند، زیرا اقدامات متقابل هستهای میتواند فوراً تحت تأثیر قرار گیرد. یکی از گزینهها این است که گروه ۱+۵ معافیتهای نفتی را به برخی کشورها - مانند کشورهایی که از از دست دادن نفت روسیه متاثر شدهاند – بدهد تا نفت خام ایران را وارد کنند. گزینه دیگر لغو انسداد داراییهای ایران است که در بانکهای خارج از کشور مانند کره جنوبی و ژاپن نگهداری میشود.
مسلماً، چنین ترتیبات موقتی بسیار شبیه برجام اولیه است. امروز، ایالات متحده در عمل کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ را حفظ کرده، اما با یک تفاوت اساسی: در صورتی که ایران برنامه هستهای خود را مهار کند، راه حل واضحی برای کاهش بخشی از این فشار وجود دارد.
ایران تاکنون نشانهای از تغییر موضع نشان نداده است. ایالات متحده هم بجز حمایت از جنبش اعتراضی کار چندانی برای فشار به اقتصاد ایران نمیتواند انجام دهد. برای جلوگیری از خروج شرایط از کنترل سیاسی، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که به فکر یک توافق موقت باشیم و گزینههای خلاقانهای را میتوان از دل برجام به دست آورد.