به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین، استیون کوک در مقاله ای برای فارن پالیسی نوشت: مدت طولانی است که ترکیه و ایالات متحده در سیاست ها و اهدافشان اختلاف دارند با ارزش هایی ناسازگار. این هفته موعود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه، از واشنگتن دیدار می کند و مهمترین دستور کار گفتگوها هم شامل درخواست های ترکیه از سوئد در برابر تایید عضویتش در ناتو، تنش های دریای اژه و تمایل ظاهری آنکارا برای عادی سازی روابط با بشار اسد در سوریه است.
این آخری، بویژه یک چرخش دراماتیک برای ترکیه است که زمانی رییس جمهوری اش یعنی رجب طیب اردوغان، پرچم شعار "اسد باید برود" را به دست گرفته بود. این انتظار وجود دارد که تجدید رابطه آنکارا با دمشق، تهدید واحدهای دفاع خلق نسبت به امنیت ترکیه را از میان بردارد اما همچنین راه همکاری آمریکا با نیروهای کرد سوریه را هم خواهد بست که شریک واشنگتن در مبارزه با دولت اسلامی بودند.
حمایت روسیه از این چرخش سیاسی ترکیه، نمک بیشتری است بر زخم آمریکا.
رابطه ترکیه با روسیه به موضوع بسیار جالب توجهی تبدیل شده، بویژه در پی دستور پوتین به ارتش اش برای حمله به اوکراین در فوریه گذشته.
بسیاری از گزارش ها، تنها بر جنبه اقتصادی این رابطه توجه دارند حال آنکه ماجرا فراتر از این است. البته همین هم به این معنی نیست که ترکیه، غرب را رها کرده و خود را به روسیه چسبانده باشد بلکه نشان می دهد که آنکارا از دسته بندی های دیگران دوری می کند تا همان قدرتی بشود که خودش می خواهد.
گزارش های اقتصادی درباره ترکیه هم چندان بیراه نیستند. وضعیت ترسناک اقتصاد ترکیه، فاکتور مهمی در رویکرد اردوغان به روسیه است. وی در برابر فشارهای آمریکا برای تحریم مسکو ایستاد و در سال ۲۰۲۲، تجارتش با روسیه را دوبرابر کرد تا ترکیه به سومین شریک بزرگ تجاری روسیه تبدیل شود.
بیشتر تجارت ترکیه با روسیه، به بخش انرژی مربوط می شود. روسیه مقادیر چشمگیری گاز، نفت و ذغال سنگ را برای ترکیه تامین می کند که بخشی از آن را ترک ها با روبل می پردازند. در پس زمینه این تجارت است که اردوغان و پوتین، اکتبر گذشته در قزاقستان با طرحی توافق کردند که ترکیه را به هاب (حوضچه) گازی روسیه تبدیل می کند.
ترکها دیرزمانی است که خواهان چنین نقشی هستند که به آنها امکان می دهد گاز اضافی را- پس از رفع نیازهای داخلی شان- بفروشند با این سنجش که این کار نه تنها درآمدزاست و به کاهش کسری پایدار حساب ترکیه یاری می رساند بلکه جایگاه ترکیه در اروپا را هم که نیازمند واردات گاز است، تقویت می کند. ترک ها اکنون نفت خام ارزان روسیه را پالایش کرده و آن را با سود بالایی به فروش می رسانند.
علاوه بر انرژی، شرکت های رنگارنگ ترکیه پا به میدان گذاشته تا جای خالی همتایان غربی شان را که از روسیه رفته اند، پر کنند و برای کسب و کارها و مصرف کنندگان روسی که دسترسی شان به بازارهای غربی ناگهان قطع شده، کالاها و خدمات مورد نیازشان را تامین کرده و فرصت های تازه ای برای ترک ها فراهم سازند.
آنکارا همچنین برای میلیونها جهانگرد روسی و شمار محدودتری از اُلیگارش های فوق ثروتمند این کشور هم آغوش گشوده است.
مقام های ترکیه استدلال می کنند که نمی توانند بدون به خطر انداختن اقتصاد کشورشان، روسیه را تحریم کنند و – شاید ناخواسته- بیان می کنند که روابط دوجانبه با روسیه، تا چه اندازه مهم شده است.
انرژی ارزان روسیه، درآمدهای توریستی و سیل ارزی که روس های ثروتمند روانه ترکیه کرده اند، برای این کشور پس از سالها سوء مدیریت زنجیره ای اقتصادی، حکم یک متکای نرم را دارد.
این همه در حالی است که ترکیه به اوکراین پهپادهای جنگی می دهد، اردوغان شعار تعهد به استقلال اوکراین را بر زبان دارد و تجارت غلاتی که ترک ها با اوکراین به راه انداخته اند، کمک کرده که بحران جهانی غذا هم آرامتر شود.
تازه اردوغان و پوتین توانسته اند اختلافات خود بر سر لیبی، سوریه و منازعه ارمنی-آذری را به کنار گذاشته و برای ایجاد پیوندهای اقتصادی و امنیتی محکمتر همکاری کنند.
البته یادمان باشد که ترکیه در گذشته نزدیک، سامانه دفاع هوایی اس ۴۰۰ روسی را خرید، وارد قراردادی با روس ها برای توسعه نیروگاه هسته ای آکویو شد، که اکنون توسط روس اتم اجرا می شود، و نیز در قرارداد دیگری که به آکویو مربوط است، ترکها وارد معامله با روسها برای توسعه بندر مرسین شده اند.
ترکیه عضو ناتو است اما به دشواری بتوان آن را یک شریک برای غرب دانست. با اینحال، رهبران ترکیه هرگز به دنبال گسستن از غرب نیستند هرچند پیوندهایشان با روسیه را مستحکم می کنند. کسانی که جز این می اندیشند، درک درستی از سیاست خارجی ترکیه ندارند.