کد خبر: ۹۳۴۰۴۱
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۹
تعداد بازدید: ۳۳۲
برخی از کلمات هستند که از مفهوم راستین خویش دور مانده‌اند و معنایی که از آن‌ها در اذهان ساخته شده، فاصله زیادی با شأن واقعی آنان دارد.

قلب‌های نخبهبه گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه رسالت ، برخی از کلمات هستند که از مفهوم راستین خویش دور مانده‌اند و معنایی که از آن‌ها در اذهان ساخته شده، فاصله زیادی با شأن واقعی آنان دارد. یکی از آن کلمات، نخبه است. ما نیاز داریم بار دیگر در باب این کلمه بیندیشیم و به این سؤال پاسخ دهیم که نخبه کیست؟ در روزهایی که دشمن سعی دارد دانشجو و دانشگاه را مورد ظلم و ستم نشان دهد و داستان‌های تراژیک قلب شده یا سرتاسر دروغ از نحوه برخورد با دانشگاه و دانشگاهیان بسراید، رهبر انقلاب با گروه بزرگی از نخبگان دیدار کرده و آن را بانشاط و دلچسب توصیف می‌کنند. 
سخنان نخبگان را عملی می‌دانند و توقعات‌شان را بجا می‌شمارند. همچنین در خلال سخنان ایشان، توسعه جهشی و انفجارمانند نهاد دانشگاه پس از انقلاب یادآوری می‌شود. اما شاید از تمام این‌ها مهم‌تر، تذکری است که تعریف ما از واژه نخبه را زیر سؤال می‌برد.
 نخبه در ذهن بیشتر ما، فردی است با «هوش» فراوان، که نمرات بالایی در دوران فعالیت آکادمیک خود کسب کرده است. ما نخبه را اساسا با مغز می‌شناسیم و صراحتا عین همین لفظ را به نخبگان اطلاق می‌کنیم: «مغزها». وقتی هم که می‌گوییم فرار مغزها، منظورمان همین افرادی است که به واسطه هوش بسیار زیاد، زیست آکادمیک و تحصیلی درخشانی را طی کرده‌اند. نخبگان طبق این تعریف غالبا در رشته‌های ریاضی درس خوانده‌اند و وقتی می‌گوییم نخبه علمی، معمولا بچه‌های علوم انسانی برای‌مان تداعی نمی‌شوند. اگر هوش، نمره و رتبه را سنجه‌ای مناسب و مکفی برای شناخت فرد نخبه و تفکیک او از غیرنخبه بدانیم، باید بتوانیم برای تذکر رهبر انقلاب در دیدار با نخبگان هم پاسخ داشته باشیم. آن تذکر این است آدم باهوش و استعداد، می‌تواند خالق بمب اتم هم باشد. چرا سازندگان این سلاح‌های هولناک و ضدبشری را نخبه نخوانیم؟
 سپس رهبر انقلاب تعریف خودشان را از شخصیت نخبه ارائه می‌دهند: «نخبه آن انسان صاحب استعداد و پرتلاش است که از هدایت الهی بهره گرفته است».
 می‌دانیم هدایت الهی، به قلب‌ها نازل می‌شود. پس انسان علاوه‌بر مغز، به قلب هم نیاز دارد تا شایسته عنوان نخبه گردد. 
همچنین ایشان هوش و استعداد ذاتی و ذهنی را برای نخبگی کافی نمی‌شمارند، بلکه به عنصر تلاش و همت نیز رهنمون می‌شوند. امام خمینی در آثار عرفانی خود، جوهره انسان، یعنی آنچه انسان را از دیگر موجودات تمایز می‌بخشد، قوه عزم و اراده می‌شمارند. چگونه می‌توان از این قوه بی‌بهره بود و تنها به اتکای نبوغ، به دستاوردهایی رسید و خود را نخبه خواند؟ 
جوان و نوجوان ایرانی! رهبر کشورت معتقد است برای نخبه بودن لازم نیست به تعبیر مشهور عامیانه «مُخ باشی»! کافی است قلبی پاک داشته باشی و بتوانی اراده کنی. آن وقت از استعدادی که خدا به حکم فضلش در تمام آدم‌ها قرار داده بهره‌ خواهی برد و نخبه خواهی شد. مسئول و دغدغه‌مند ایرانی! نباید تنها به فکر «فرار مغزها» باشیم! پیش از مغزها، این قلب‌ها هستند که می‌گریزند. قلب‌ها را نگاه دار، مغزها هم می‌مانند. قلب‌ها را با عنصر وجدان بار بیاور، تا ببینی چگونه مغزها را مقید و متعهد می‌سازند. نخبه حاصل ترکیب قلب و مغز است؛ یعنی علم و فرهنگ. اگر عالمانی داشته باشیم که فرهنگ ایرانی و اسلامی خود را نپذیرفته باشند، معلوم است که به سمت فرهنگ بیگانه می‌روند.

جواد شاملو

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: