به گزارش خبرداغ و به نقل از Vecernji"، در خیابانهای تهران هرکسی که متوجه میشود اهل کرواسی هستید، با دست به شما میزند و نام اسکوچیچ را میآورد. تعداد کمی از مردم ایران انتظار داشتند که دراگان اسکوچیچ چند بازی مانده به پایان مقدماتی، موفقیتی تاریخی را بهدست بیاورد و بهعنوان صدرنشین راهی جام جهانی شود؛ با او در هتل المپیک گفتوگویی را انجام دادیم.
اگرچه قرار شد مصاحبه یک ساعت طول بکشد اما بیش از سه ساعت باهم صحبت کردیم و دلیلش هم ساده است: او مجبور بود هر سوال را قطع کند، چون به طرفداران که درخواست عکس یا امضا داشتند، پاسخ میداد. باورنکردنی است؛ حتی باوجود اینکه زنان در ایران به استادیوم نمیروند اما بسیاری از آنها با درخواست عکس و امضا، از او حمایت کردند.
اسکوچیچ در گفتوگوی اختصاصی با ما، از زندگی در ایران، انتظارات در قطر و بهویژه بازی با آمریکا میگوید که به دلیل تنشهای سیاسی و خصومت بین دو تیم، همه حساسیت آن را میدانند.
این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
گمانهزنی زیادی در مورد جدایی شما از تیم ملی ایران وجود داشت اما ماندید و بهزودی کار را شروع خواهید کرد.
من کسی نیستم که زیر بار غرور بروم و بعد از انجام یک کار خوب، انتظار فرش قرمز را داشته باشم، اما انتظار احترام دارم. چون مشخص است که من شایستگی این شغل را دارم. کسانی هستند که به دلیل منافع مختلف سعی دارند هرکاری که انجام دادهام را بی ارزش نشان بدهند و وجه مشترک همه آنها مقاومت در برابر واقعیت است. آنها در تمام مراحل مقدماتی سعی کردند تنش ایجاد کنند تا تیم ملی با مشکل مواجه شود. همه آنها نباید این واقعیت را نادیده بگیرند که این سریعترین راهیابی یک تیم آسیایی به جام جهانی بود که با بیشترین برد و امتیاز رقم خورد.
اردوی تدارکاتی تیم ملی در کجا خواهد بود و با چه تیمهایی بازی تدارکاتی خواهید داشت؟
در صورت عدم تغییر، اردوی تیم ملی باید در وین باشد و رقبای ما اروگوئه و سنگال هستند.
شما با تیم ملی ایران به یک موفقیت تاریخی باورنکردنی دست یافتید و چند بازی مانده به پایان مسابقات مقدماتی به جام جهانی قطر راه یافتید. چگونه آن را انجام دادید؟
موفق شدم چون اولا روی کارم متمرکز بودم، به حواشی توجه نکردم و هیچ حواس پرتی نداشتم. در ایران کار بسیار سختی است اما من مدتها پیش درسی را یاد گرفتم: یا نظرات را نادیده بگیرید یا آنها را بهعنوان انگیزه در ذهن داشته باشید. من به نظرات توجه نکردم و فکر میکنم این نکته مهمی است. من با این واقعیت کارم را شروع کردم که نمیتوانم همه را راضی کنم؛ همیشه خودم بودم و در کنار کار باکیفیت، اینها نکات مهمی هستند.
در مرحله پیش مقدماتی، کار بسیار دشوار بود، بهخاطر آن مأموریت غیرممکن چقدر فشار را احساس کردید؟
اوایل بسیار دشوار بود و تیم تحت فشار زیادی قرار داشت. به دلیل نتایج قبلی، اجازه نداشتیم در 4 بازی پایانی امتیازی از دست بدهیم. فکر میکنم شناختم از بازیکنان و روحیات آنها به ما کمک کرد و بازیکنان در یک موقعیت پراسترس، ثبات و شخصیت بالایی را از خود نشان دادند. در آن وضعیت همه با هم آرامش نشان دادیم.
چه انتظاری از بازی با آمریکا دارید؟ با توجه به اینکه تنش و تعصب زیادی بین دو کشور در صحنه سیاسی وجود دارد، چگونه بازیکنان را برای آن بازی آماده خواهید کرد؟
نمیتوانیم بخش سیاسی این مسابقه را نادیده بگیریم. مطمئنم بازیکنانم برای آن بازی انگیزه بالایی خواهند داشت زیرا برای همه در ایران اهمیت زیادی دارد. مطمئنا احساسات زیادی خواهد بود و نکته کلیدی دقیقا نحوه کنترل این احساسات و تمرکز بازیکنان روی خود بازی است.
آیا در ایران انتظار دارند که شما و تیم ملی برای اولینبار از مرحله گروهی جام جهانی صعود کنید و فشاری از این بابت احساس میکنید؟
چین انتظاراتی وجود دارد و من هم انتظاراتم به این سمت میرود اما واضح است که در همه این موارد باید مقداری نگاه به واقعیت و فروتنی وجود داشته باشد. بعد از صعود به جام جهانی که هدفمان بود، حالا هدف را تغییر دادهایم و از این بابت به خودم فشار میآوریم چون میخواهم کاری را انجام دهم که هیچکس نتوانسته انجام دهد؛ حتی باوجود اینکه میدانم این چقدر سخت خواهد بود.
تقریبا 10 سال در ایران بودید و هدایت چهار تیم را برعهده داشتید. ظاهرا نتایج آنقدر خوب بوده که پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی را گرفتید.
بدون اعتماد به نفس کاذب فکر میکنم در همه تیمها خوب کار کردم. در فدراسیون فوتبال ایران افرادی بودند که این را تشخیص دادند و به من ایمان داشتند. فکر میکنم پاسخ این اعتماد را دادهام. همه انتظار یک نام بزرگ را داشتند و زمانی که من انتخاب شدم، در ابتدا مورد بیتوجهی بخشی از مردم قرار گرفتم و سپس آنها شروع به انتقاد از من کردند که پیشرفت مشهودی است. همینطور من مدت زیادی است که در ایران هستم و افراد زیادی با من دیدار کردند و امیدوارم قدرم را بدانند.
رابطه شما با رسانهها در ایران چطور است؟
اخیراً من یک مقدار در رابطه با رسانهها محافظهکار شدم اما این فقط به خاطر این است که فکر میکنم تیمم نیاز به آرامش دارد. من به هر حال دوست ندارم دائما در رسانهها و عموم باشم و من دوره سختی داشتم و مجبور بودم چیزهایی بگویم که بقیه میخواستند بشنوند. من زمان زیادی برای اینکه محیط را نسبت به خودم جلب کنم و تصویرم را بسازم، صرف نکردم و در عین حال از تاثیر رسانهها هم آگاه هستم. شاید این یکی از نقاط ضعف من باشد.
چیزی هست که این تیم ملی ایران بهتر از دو دوره قبلی باشد و بتواند به دور بعد برود؟
شاید یک خرده بی احترامی باشد تیم ملی الان را با تیم ملی قبلی مقایسه کنیم. در بازیهای بزرگ بازیکنان بیشتر از سطح خودشان بازی میکنند و من شاهد فوتبالی بودم که بازیکنان ایرانی بالاتر از سطح خود نشان میدهند. این ویژگی تمام نسلهای فوتبال ایران است. بعضی تیمها راحتتر هستند وقتی توپ را در اختیار دارند و بعضی تیمها برعکس. فکر کنم ایران باید روی این مسئله تمرکز کند چون این مثل یک کد ژنتیکی است (تیم باید سبک خودش را حفظ کند). این به معنی این است که ما خام هستیم و قرار نیست در جام جهانی فقط حمله کنیم و به تیم حریف فکر نکنیم؛ من نتیجهگرایی را زیر سوال نخواهم برد.
چه چیزهای دیگری در راه آمادهسازی تیمتان مهم خواهد بود؟ محرمی را هم از دینامو دعوت خواهید کرد؟
تا جایی که ممکن است به همه حریفان احترام میگذاریم اما اعتقاد داریم که تیم ملی ما از کیفیت کافی برای مقابله با همه تیمها در جام جهانی برخوردار است. این برای ما اهمیت زیادی دارد که قبل از جام جهانی، بازیکنان در باشگاههای خود بازی کرده باشند و همه در جام جهانی از نظر سلامتی در حد استاندارد باشند. ما بازیکنان زیادی در اروپا داریم که تجربه و دانشی که به تیم انتقال میدهند، مهم است. محرمی یکی از بازیکان استاندارد تیم است و او تقریبا در تمام مسابقات بازی کرده و انتظار زیادی از او دارم.
وقتی در حال صحبت بودیم مردم عکسهای زیادی با شما گرفتند.
ایرانیها عاشق فوتبال هستند و تیم ملی برای مردم ایران مهم است. بنابراین طبیعی است که مردم با مربی تیم ایران عکس بگیرند.
شما مدت زیادی است که در ایران هستید، زندگی در این کشور را چگونه میبینید؟
قطعاً میخواهم پیشداوری و افسانههای منفی را از بین ببرم، برعکس چیزی که رسانههایِ سطحی غربی نشان میدهند و دنیا را از ایرانیها میترسانند. دوست دارم همه هرچه بیشتر مردم ایران را ببینند و با آن آشنا شوند و میتوانم به آنها قول تجربهای اصیل را بدهم. ایران کشوری است که بدون درخواست کمک، از شما میپرسند آیا نیاز به کمک دارید؟ مردم بهترین دلیل برای سفر به این کشور هستند.
غذای ایرانیها را دوست دارید؟
غذایشان را دوست دارم چون متنوع است، ادویه زیاد دارد و همچنین برنج و کباب زیاد میخورند. ایرانیها دوست دارند میوه و سبزی بخورند اما با این وجود باید بدانند که رقیب بزرگی در غذاهای مدیترانهای (کرواسی) دارند.
ایرانیها معتقدند کرواتها اصالتا ایرانی هستند. با شما در اینباره صحبت کردهاند؟
منظورت سرزمین اجدادی ماست که جزو ایران باستان است؟ اغلب مردم که به من نزدیک میشوند، سعی میکنند در اینباره صحبت کنند. به نظر من این یک موضوع خوب برای ارتباط است و چندین بار در اینباره با سفیرمان هم صحبت کردم و او هم مطمئنا از کشف اصل ماجرا خوشحال خواهد شد.
گرما و ترافیک را چگونه مدیریت میکنید؟
بعد از این همه سال دیگر مشکلی با گرما ندارم. من راننده دارم و یکبار سعی کردم در ایران رانندگی کنم اما سریع فهمیدم کار من نیست. ترافیک در ایران به من یاد داد که چگونه در شلوغی کنترل داشته باشم. شما باید صبر زیادی داشته باشید و ایرانیان در این مورد بهتر از ما هستند.
آیا مردم ایران، استانکو، بلاژوویچ، برانکو و کرانچار را در ذهن دارند؟
قطعاً مربیان کروات در هویت فوتبال ایران نقش داشتهاند. آنها با موفقیتهای خود در یک کشور پرجمعیت، درهای فوتبال را به روی یکدیگر باز کردهاند. اگر بگویم ایرانیها اولین چیزی که در ارتباط با کرواتها به ذهن میآورند، مربیان فوتبال است، اغراق نکردهام.
سرمربیگری در تیم ملی با تیم باشگاهی چه تفاوتی دارد؟
تفاوت زیادی دارد. در تیم ملی زمانی برای آمادهسازی برای بازی ها وجود ندارد در حالی که در باشگاه شما هرروز بازیکن را در اختیار داری و میتوانی تاثیر بیشتری روی آنها بگذاری. در تیم ملی انتخاب خوب ترکیب و ایده خوب بازی خیلی مهم است؛ ما زمان زیادی برای زیر نظر گرفتن بازیکنان و آنالیز حریفان میگذاریم و هدفمان این است که تیم را متحد کنیم؛ تیمی که مثل تیم باشگاهی همگن نیست و باید بازیکنانی را که کنار هم بازی نکردهاند متحد کنم. هر بازیکنی از یک بستر باشگاهی میآید و ما باید بین آنها ارتباط و هماهنگی برقرار کنیم. اینکه بازیکنان به انگیزه و شرایط ذهنی مشابهی برسند ضروری است اما این انگیزه باید در یک جهت هدایت شود و آنها باید بر اساس یک مدل آماده بشوند.
درباره ستاره ها در تیم ها چه فکری میکنی؟
بازیکنانی که ستاره هستند معمولا از استعداد و غریزهشان تبعیت میکنند و باید بتوانند در لحظه تصمیم بگیرند؛ آنها از آنچه در زمین اتفاق میافتد جلوتر هستند. تیم هم به کنترل نیاز دارد و هم به هرج و مرج و هم به ستاره ها نیاز دارد و هم کسانی که نمیشود به آنها گفت ستاره. گاهی شرایط طوری است که شما میدانید یک بازیکن بهترین بازیکن است و همچنین واضح است که تیم بدون او هم میتواند بهترین بازی خود را انجام بدهد. این ویژه مشترک همه مربی ها است که بازیکنانی مثل مودریچ را که میتوانند همه کار برای تیم انجام بدهند دوست دارند و بازیکنانی را که از عملکرد تیم استفاده میکنند تا خودشان را نشان بدهند، کمتر دوست دارند. همانطور که گفتم من همیشه از بازیکنان نابغه و خلاق استقبال میکنم.
اصل اساسی ات در مربیگری چیست؟
اینکه در شکست نمانم و اگر باختم خیلی به آن فکر نکنم و وقتی بردن خیالم راحت نشود؛ بدانم چرا باختم و زمانی هم که به سمت بالا حرکت میکنیم بتوانم غرورم را کنترل کنم. این مسئله اهمیت زیادی برای یک مربی دارد؛ بسیار مهم است که از یک سوراخ دو باز گزیده نشویم و از اشتباهاتمان درس بگیریم. تشوق ها خیلی سریع میتواند تبدیل به هو کردن بشود و برعکس؛ تنها چیزی که اهمیت دارد زمان حال است.
مسئله کلیدی در بازی برای تو چیست؟
اینکه بازی را طوری درک کنم که بتوانم از جنبه های مختلف آن استفاده کنم؛ اینکه قدرتمان در کجاست و از آن استفاده کنم. مهم نیست که در مالکیت توپ برتر باشیم؛ مهم این است که در فضاها را در اختیار داشته باشیم تا حریفان انعطاف پذیری بیشتری داشته باشند.
درباره سیاست باشگاه های ما که مجبور هستند بازیکنان جوان را بفروشند چه نظری داری؟
یک بار یک شخصی به من گفت این یک پارادوکس است که بازیکنان جوان آیندهدار قبل از اینکه به بلوغ برسند و در زمانی که تازه در حال نشان دادن ارزش هایشان هستند فروخته میشوند تا بازیکن بد بخریم. بازیکنان جوان به خاطر نیازهای باشگاه ها و مدیربرنامه هایشان باید خیلی زود بروند اما بعدا باشگاه ها تلاش میکنند تا خریدهای ارزان انجام بدهند و بازیکنان گران بفروشند. افراد کمی هستند که این کار را میکند؛ مسیر برای اینکه بازیکنانی که ارزش خود را از دست دادهاند، به بازیکن گران تبدیل کنیم دشوار است.
انتهای پیام/