به گزارش خبرداغ به نقل از دیجی کالامگ: دهه ۱۹۹۰ یک دوره غنی برای صنعت فیلم بود. نه فقط به این دلیل که هالیوود دیگر از ساخت آثار کارگردانمحور نمیترسید، بلکه به این دلیل مهمتر که سینمای مستقل هم در حال رونق گرفتن بود
تا حدی به لطف جشنوارههایی مانند ساندنس (که توسط رابرت ردفورد افسانه ای راهاندازی شد) استعدادهای نوظهور منابع مالی موردنیازشان برای ساخت فیلم را به دست میآوردند؛ بخصوص فیلمهای جنایی در این دهه راه خود را باز کردند به طوری که تنها سال ۱۹۹۵ آثار شاخص جنایی مانند «هفت»، «مخمصه» و «کازینو» منتشر شد.
فهرست فیلمهای جنایی این دهه از این جهت بیسابقه است که حتی آثار قابلتوجهی از کارگردانان سرشناس مانند سیدنی لومت، اسپایک لی و جان فرانکنهایمر در بررسی کلی کارنامهشان از قلم میافتند. این لیست شامل فیلمهایی است که معمولا در بحث بهترین فیلمهای دهه نامشان فراموش میشود؛ فیلمهای جنایی کمترقدردیده اما واقعا تماشایی دهه ۹۰.
دومین فیلم برادران هیوز یک اثر حماسی در رابطه با نخستین فیلمشان است که نگاهی خشن و بیرحمانه به خطرات بلوغ در کامپتون داشت. نقش کلاستروفوبیا در میزانسنهای فیلم بسیار ویژه است. «رئیسجمهورهای مرده» ما را به جنگلهای ویتنام میبرد و نشان میدهد که چگونه سختیهای جانبازی ناشی از خشونت آمریکا، شیوه زندگی مردم را تغییر میدهد. با بازی لارنز تیت، کریس تاکر و فردی رودریگز در نقش سه دوستی که با هم به سن بلوغ میرسند، اما با درگیر شدن در یک سرقت بانک زندگیشان تغییر میکند. نگاه حماسی و غمانگیز برادران هیوز به زندگی سیاهپوستان در زیر پوشش آمریکایی که با تغییرات خود دست و پنجه نرم میکند دلخراش است. به همان اندازه فیلمی با کارگردانی درخشان است که در نهایت خشونت را تمجید نمیکند.
اولین فیلم نیک گومز در خیابانهای بروکلین آزادانه میتازد؛ «قوانین جاذبه» فیلمی درباره کلاهبرداران سطح پایین و بیپول است که سعی میکنند کار بزرگی انجام دهند. با بازی پیتر گرین فوقالعاده دستکمگرفتهشده در نقش شخصیتی نحیف و پررو، و ادی فالکویی که قبل از نقش ماندگارش به عنوان کارملا سوپرانو در سریال «سوپرانوز» در این فیلم میدرخشد. گومز به سرعت از طرحی به طرح دیگر میرود؛ با نشان دادن کوچه پس کوچههای خالی و خیابانهای متروک که به زیبایی پسزمینهی استیصال و فقر را برای تماشاگر میسازند. «قوانین جاذبه» با تراژدیای که در خود حمل میکند، داستانی کوچک اما پرطنین از یک غفلت و سهلانگاری جنایتبار است.
یک پرتره پیچیده از فروشنده موادمخدر جوانی که بادوستان بچهسالش همان رقصهای احمقانه معروف در فیلم را به بهترین شکل اجرا میکنند. «فرش» داستان این اعجوبه شطرنج جوان است که با استفاده از مهارتهایی که پدرش (با بازی ساموئل ال. جکسون) به او میآموزد تلاش میکند تا جان خود را ایمن نگه دارد و سرنوشتاش را از چنگال تباهی حفظ کند، تا در نهایت به اندازه کافی پول برای خارج شدن از بازار مواد مخدر داشته باشد. با یک اجرای شاهکار کودکانه از شان نلسون به عنوان شخصیت اصلی فیلم با همان نام فرش که یکی از پیچیدهترین پرترههای تاریخ سینما از یک کودک موادفروش است.
کارنامه سیدنی لومت پر از فیلمهایی است که نگاههای پیچیده و ظریفی به نهادهای آلوده به فساد و نحوه تاثیرشان بر افراد گرفتار در جامعه دارد. بنابراین به راحتی میتوان متوجه شد که چرا «شباهنگام در منهتن» با توجه به کارنامه پربار او نادیده گرفته میشود. با این وجود، این فیلم به اندازه فیلمهای دیگر او تندوتیز است، با یک فیلمنامه حماسی که توسط خود لومت به نگارش درآمده است. اندی گارسیا در این فیلم نقش یک دادستان سرسخت را بازی میکند که در خانوادهای مملو از پلیس متولد شده است. او که در اوایل به عنوان پسر طلایی خانواده درنظرگرفته میشد، به زودی خانوادهاش را درگیر اعمال غیرقانونی و شیطانی مییابد. اعمالی که توسط دستهای پشتپرده شیطانی هدایت میشوند و به پروندهای که گارسیا به واسطه آن محبوبیت یافت خدشه وارد میسازند. فیلم لومت در مورد ذات دگرآزارانه سواستفاده از قدرت است.
در ابتدا قرار بود مارتین اسکورسیزی آن را بسازد، اما در نهایت با خوشحالی ساخت آن را به دوست خوبش اسپایک لی سپرد تا خودش بتواند پروژه «کازینو» را پیگیری کند. «کلاکرز» به یک نسخه ابتدایی عالی از سریال «وایر» شبکه اچبیاو میماند. لی به شکل کاملی ماهیت شکست در فرار از محله را به تصویر میکشد و در عین حال به کار افسران پلیس نژادپرست که اهمیت چندانی به زندگیهایی که قصد نابودیشان را دارند نمیدهند میپردازد. تمام فیلم به سبک پرجنبوجوش و جذاب مختص لی فیلمبرداری شد. با یک اجرای فوقالعاده کاریزماتیک از مخی فیفر در نقش فروشنده مواد مخدر، استرایک، که در میانه یک توطئه قتل در حین مبارزه با پلیسها و رئیس بیرحمشان با بازی دلروی لیندو گرفتار آمده است.
«در راه انتقام» یک فیلم مولتیژانر است که حاصل دوره تجدید حیات خلاقیت استیون سودربرگ بود. یک فیلم جنایی وجودگرایانه که یک ترنس استمپ غیرقابلتوقف در مرکز آن جای گرفته است. سبک فیلم واجد بخشی از زیبایی شناسی اروپایی سودربرگ است و کاملا مطابق با «۱۲ یار اوشن» فضای نشئهآلود و مهگرفتهاش را پیش روی مخاطب میسازد؛ به طوری که انگار زمان به حالت تعلیق درمیآید. استمپ نقش ویلسون را بازی میکند که پس از اطلاع از مرگ دخترش، برای انتقام به لس آنجلس میرود. او با غوطهور شدن در دنیای جنایتبار زیر پوست شهر، از یک ضرب و شتم سنگین جان سالم به در میبرد؛ تنها به این دلیل که در قامت یک نیروی غیرقابلمهار، غرق در خون به چشم انداز آفتابی لسآنجلس حمله ور شود.
«رونین» فیلم جنایی تعقیب و گریزی جان فرانکنهایمر است که توسط قلم توانای دیوید ممت به نگارش درآمده است. فیلمی سرشار از آدرنالین که خیابانهای اروپا را بدل به میدان جنگ چریکی میکند. پس از آنکه گروهی از دزدان به رهبری رابرت دنیرو و ژان رنو ماموریتی را از یک سازمان ایرلندی برعهده میگیرند، خیانت و نیرنگ است که از راه میرسد. علاوه بر ویژگیهای آشکار ممت در داستانپردازی، او دیالوگها را به سبک نگارش خاص خود آغشته میکند و تصمیم فرانکنهایمر برای نادیده گرفتن تکنولوژی دیجیتال در آن زمان و استفاده او از فناوری کاملا آنالوگ باعث میشود فیلم بیش از پیش اثرگذار شود. تعقیب و گریز ماشینی، انفجارها، شلیک بازوکا توسط دنیرو از سقف یک بیامو قدیمی و … همه و همه از این فیلم یک اثر دیدنی ساخته است.
یک تریلر جنایی ریزبافت که از قتل تا فساد اقتصادی را دربرمیگیرد. فیلم در محله هلز چیکن نیویورک در دوران رشد گنگسترهای ایرلندی واقع شده است. «لطف الهی» جواهر فراموششده دهه ۹۰ است. با بازی شان پن در نقش تری که پس از نزدیک به یک دهه ناپدید شدن دوباره به محلهاش بازمیگردد. او باز توسط دوستان قدیمی خود که اکنون مجرمان تمام وقت هستند احاطه میشود. شامل گری اولدمن و با رهبری اد هریس فوقالعاده، جان سی. ریلی و جان تورتورو که گروه ستارگان حاضر در فیلم را تکمیل میکنند. تری به سرعت خود را درگیر یک جنایت مییابد. «لطف الهی» با وجود اینکه به اندازه فیلمهای جنایی دیگر دهه ۹۰ خوب است، به سختی برای تماشای آنلاین یافت میشود و نسخههای فیزیکی کمی نیز از آن موجود است.
آبل فرارا با ساخت فیلمهای جنایی کمهزینه، خشونتآمیز و فلسفی کارنامهای پروپیمان برای خود دستوپا کرده است. دستکمگرفتهشدهترین فیلم او، فیلمی است که یافتن آن چه در سرویسهای پخش آنلاین و چه به عنوان نسخه فیزیکی بسیار سخت است. «خاکسپاری» حول خانوادهای جنایتکار مملو شخصیتهای عصبی (با بازی کریستوفر واکن، کریس پن، وینسنت گالو و ایزابلا روسلینی) واقع شده است که با تغییرات شیوه زندگی در نیویورک دهه ۱۹۳۰ بیگانه هستند. با از دست رفتن یکی از اعضای خانواده که منجر به فراگیری غم و اندوهی باورنکردنی در میان خانواده میشود، فرارا نشان میدهد که چگونه حتی در هنگام مراسم تشییع جنازه شما تنها چرخ دندهای در یک سیستم جنایتکار نابخشودنی هستید.
شور و شوق همیشگی٬ هنرمندانه و بی-موویوار سم ریمی ترس و وحشت را در این تریلر جنایی نوآرگونه که در شهری کوچک واقع شده است تزریق میکند؛ جایی که یک کیسه پول یک گروه دوستی را از هم میپاشد. بیل پکستون و بیلی باب تورنتون در نقش دو دوست با زندگی های متفاوت، دوستی قدیمی خود روی پرده سینما در فیلم «یک حرکت اشتباه» را دوباره به یاد تماشاگران میاندازند. با این حال، پس از یافتن مقادیر زیادی پول نقد در یک هواپیمای سقوط کرده، این حادثه زندگی آن دو را در مسیر بسیار متفاوتی قرار میدهد. چیزی که ریمی در آن موفق میشود، نشان دادن ماهیت مضحک خشونتی است که در پی این حادثه به وجود میآید و همچنین ایجاد حس ترس و پارانویا در زمانی که این دوستان سعی میکنند راهی برای تأمین امنیت و خرج کردن پول بیابند. رنج و مشقتی خونبار در طول زندگیای که کسب امنیت مالی در آن یک مسئولیت بزرگ است.