اکونومیست نوشت: ایمن الظواهری در دهههایی که سازماندهنده و ایدئولوگ القاعده بود بارها مرده بود، گروهی که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ چهار هواپیمای مسافربری را ربوده و آنها را به ساختمانهایی در نیویورک و واشنگتن زد. هر بار گزارش مرگ او در حمله هوایی یا از بیماری منتشر میشد او ناگهان با یک فیلم یا پیام صوتی ظاهر میشد. در اول آگوست، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد که تلاشهای طولانی آمریکا برای کشتن آقای ظواهری موفق بوده است. در ساعات اولیه ۳۱ جولای در مرکز کابل، یک هواپیمای بدون سرنشین سیا دو موشک هلفایر را شلیک کرد و او را روی بالکن یک خانه امن، کشت.
به گزارش خبرداغ به نقل از انتخاب ، در ادامه این مطلب آمده است: او گفت «این رهبر تروریست دیگر نیست. مردم سراسر جهان دیگر نیازی به ترس از قاتل شریر و مصمم ندارند. ما امشب دوباره به صراحت اعلام میکنیم که مهم نیست چقدر طول بکشد، مهم نیست کجا پنهان شوید، اگر تهدیدی برای مردم ما باشید، ایالات متحده شما را پیدا کرده و شما را بیرون خواهد برد».
آقای ظواهری که به سرپوش سفید و کلاشینکف علاقه داشت و پیشانیاش پینه بسته بود، یکی از شناخته شدهترین چهرهها در جنبش جهادی جهانی پس از اسامه بن لادن، بود. عملیات کشتن آقای ظواهری در پیچیدگی شباهتی به حمله برای کشتن بن لادن در پاکستان نداشت. اما این واقعیت که این اتفاق در افغانستان، تقریباً یک سال پس از خروج نظامی آشفته آمریکا از این کشور رخ داد، به کاهش بخشی از تحقیر آقای بایدن کمک میکند. مهمتر آنکه نشان میدهد که او میتواند به وعده خود مبنی بر ادامه عملیات ضد تروریستی «بر فراز افق»، حتی بدون حضور نظامی در آن کشور، عمل کند. رئیس جمهور گفت «افغانستان نمیتواند سکوی پرتاب علیه ایالات متحده باشد. ما میخواهیم ببینیم که این اتفاق نخواهد افتاد.»
آمریکا در ماههای اخیر عملیاتهای مشابهی را در سوریه علیه داعش، شاخهای از القاعده انجام داده است. در ماه فوریه به خانه ابوابراهیم الهاشمی القریشی، رهبر این گروه در شمال غرب کشور یورش برد. او بمبی را منفجر و خودکشی کرد. پنج ماه بعد، یک حمله هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی، ماهر العگل، رهبر عملیات برون مرزی این گروه را در همان منطقه کشت. یک مقام ارشد آمریکایی گفت که آقای ظواهری امسال به افغانستان نقل مکان کرده و در خانه امن شبکه حقانی پناه گرفته، یک گروه شبه نظامی که با القاعده و آژانس جاسوسی قدرتمند پاکستان در ارتباط است. رهبر آن، سراج الدین حقانی، سرپرست وزارت داخله طالبان است.
این مقام گفت که حضور آقای ظواهری در کابل ماهها پیش توسط «جریانهای اطلاعاتی متعدد» شناسایی شده بود. مدلهایی از خانه امن ایجاد شد و اطلاعاتی در مورد ساخت آن به دست آمد. آقای بایدن بارها در مورد کیفیت اطلاعات، خطر کشتار غیرنظامیان و عواقب روابط با طالبان - به ویژه چشم انداز بیرون آوردن بیشتر بستگان افغان آمریکاییها و امنیت یک مهندس عمران آمریکایی، مارک فریکس، گزارش دریافت کرده بود. به گفته این مقام، آقای بایدن تایید نهایی خود را در ۲۵ ژوئیه اعلام کرد و سازمان سیا در زمانی که فرصت پیش آمد، حمله را انجام داد. کاخ سفید ابراز "اطمینان زیاد" کرد که فقط آقای ظواهری کشته شده است. اعضای خانواده داخل آن آسیبی ندیدهاند.
طالبان با صدور بیانیهای این حمله را محکوم کرد و گفت: «تکرار چنین اقداماتی به فرصتهای موجود آسیب میزند». این نشان میدهد که دولت آماده است با آمریکا که آن را به رسمیت نشناخته و ذخایر دولت افغانستان را توقیف کرده، به گفتگو ادامه دهد. بسیاری از کارشناسان درباره اهمیت القاعده در شبکه جهادی همیشه در حال تغییر و نقش خود آقای ظواهری تردید دارند. اما برای آقای بایدن، او همچنان "تحت تعقیبترین تروریست در جهان" باقی ماند. به گفته این مقام ارشد، «ظواهری امیر القاعده بود... او در دوران رهبری خود به طور مستمر به حملات به ایالات متحده و بر اولویت آن به عنوان دشمن اصلی القاعده تایید کرد.»
با بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، جایی که زمانی به القاعده پناه میدادند، موضوع مورد بحث مقامات نظامی و ضد تروریسم غربی این بود که گروههای جهادی جهانی با چه سرعتی در این کشور تجدید قوا خواهند کرد و تهدیدی در سطح بینالمللی به شمار میروند. ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، بر این باور است که ممکن است بین ۶ تا ۳۶ ماه طول بکشد. بیل برنز، رئیس سیا، آوریل گذشته به قانونگذاران گفت که توانایی آمریکا در جمع آوری اطلاعات و حمله به اهداف به طور اجتناب ناپذیری کاهش خواهد یافت. حضور آقای ظواهری در کابل نشان میدهد که آنها دلایل خوبی برای نگرانی دارند و نسبت به وعدههای طالبان مبنی بر عدم پناه دادن به تروریستهای جهانی بدبین هستند.
غریزه اصلی
آقای ظواهری در سال ۱۹۵۱ در یک خانواده سرشناس مصری در جیزه به دنیا آمد و مسیر معمول جوانان مصری را در اواسط قرن دنبال کرد. پزشکی خواند و خدمت اجباری خود را در ارتش گذراند. اما او همچنین به اخوان المسلمین پیوست، گروهی که بسیاری از حامیان خود را از طبقه متوسط تحصیلکرده و شهری جذاب میکرد که هم دموکرات و هم جهادی تولید کرده است. از آنجا به جهاد اسلامی نوپایی رفت که هدف آن سرنگونی دولت مصر بود. دو تن از رهبران و صدها تن از حامیان آن گروه در ارتباط با ترور انور سادات، رئیس جمهور مصر در سال ۱۹۸۱ به زندان افتادند.
سپس به پاکستان رفت. در اواخر سال ۱۹۸۱ در مسیر فرودگاه، آقای ظواهری دستگیر و بعداً به دلیل داشتن سلاح محکوم شد. دوران سه ساله زندان او برای مصر یک دوره معمولی بود، اقامتی طولانی در یک سلول کوچک که با شکنجه همراه بود. اسلام گرایان همکار او میگویند که این تجربه او را بیشتر افراطی کرد.
او پس از آزادی در سال ۱۹۸۵ مصر را ترک کرد، ابتدا به عربستان سعودی و سپس به پاکستان رفت. این امر او را با بن لادن، فرزند خانواده ثروتمندی آشنا کرد که مشغول کمک به مبارزان مجاهد علیه نیروهای شوروی در افغانستان بود. آقای ظواهری تا سال ۲۰۰۱ که به طور رسمی این گروه را با القاعده ادغام کرد، جهاد اسلامی را از دور اداره کرد.
اگر بن لادن چهره کاریزماتیک القاعده بود، آقای ظواهری مغز گروه بود. بسیاری از کارشناسان معتقدند که او مغز متفکر واقعی حملات ۱۱ سپتامبر بود. اگرچه او فاقد آموزش رسمی مذهبی بود، اما به ترویج مفهوم تکفیر کمک کرد، که به موجب آن مسلمانان میتوانستند مرتد اعلام شوند و در نتیجه اهداف معتبری برای افراطگرایان قرار بگیرند. با این حال، هرچند او یک شماره دو ماهر بود، ما رهبری ضعیف از آب درآمد. تحت سرپرستی او، در دورانی که گروه تحت فشار بی امان حملات هواپیماهای بدون سرنشین بود، القاعده بیشتر به یک پادکست پر سر و صدا و نه یک سازمان تروریستی مخوف تبدیل شد.
با افول ستاره اقبال القاعده، ستاره داعش طلوع کرد، به ویژه در مقایسه با سال ۲۰۱۴ که مناطق وسیعی از خاک عراق و سوریه را فتح کرد. به نظر میرسد که داعش در ایجاد یک «خلافت» فیزیکی در قلب سرزمینهای اسلامی موفق بود، کاری که القاعده به دلیل تمرکز بر «دشمن دور» آمریکا و متحدان غربیاش، در آن شکست خورد. با این حال، در سالهای اخیر، با برچیده شدن خلافت توسط ائتلاف نظامی به رهبری آمریکا، القاعده شانسی دورباره پیدا کرد.
بازگشت طالبان به قدرت در یک سال پیش، فرصت تنفس مجددی به القاعده برای برقراری ارتباط با پیروان، جمع آوری کمک مالی و سازماندهی داد. یک گزارش سازمان ملل که ماه گذشته منتشر شد، گفت که رهبری القاعده ظاهراً "نقش مشورتی" با طالبان ایفا میکند و جنگجویان آن در سراسر کشور حضور دارند. در همان زمان، وابستگان منطقهای القاعده نیز قویتر شدهاند. از جمله القاعده در شبه قاره هند (عقیس) در افغانستان و پاکستان، الشباب در سومالی و القاعده در شبه جزیره عربستان (آقاپ). سازمان ملل خاطرنشان کرد: «زمینه بین المللی برای بازگشت القاعده به عنوان رهبر جهاد جهانی محیاست».
بعید است که مرگ آقای ظواهری این روند را معکوس کند. این پزشک هفتاد ساله که بویی از کاریزمای بن لادن نبرده بود، بعید بود بتواند رهبر جنبش جهادی جهانی شود. جانشین وی احتمالاً سیف العدل، نام مبارز یک کماندوی سابق مصری مرموز است که برای مدت کوتاهی رهبر موقت القاعده قبل از روی کار آمدن آقای ظواهری بود.
آقای عدل به عنوان فرستاده بن لادن در کشورهای دوست و شرکای بالقوه ایفای نقش میکرد. آمریکا به دلیل نقشش در حملات به سفارتخانههای آمریکا در نایروبی و دارالسلام در سال ۱۹۹۸، یک جایزه ۱۰ میلیون دلاری برای کشتن او تعیین کرده است. علی صوفان، یکی از مقامات سابق افبیآی، میگوید "در سازمانی که به دلیل کشتار بیرحمانه و دستهای انسانها معروف است، عدل به بیرحمی معروف است».