به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین: دقت کنید، بازنشستگان معمولا به اقتضای سن شان محافظه کار می شوند و کمتر ریسک می کنند ، ولی الان ، به کف خیابان آمده اند، از همین نکته ، می توان وضعیت جامعه را درک کرد.
در آستانه یک سالگی دولت جهادی آقای رئیسی، عملکرد این دولت چگونه بوده است؟ آیا قادر بوده بدون گره زدن معیشت مردم به برجام، در حوزه اقتصادی و رفاه مردم قدمی بردارد؟ چه مقدار از وعده های انتخاباتی دولت سیزدهم تحقق یافته است؟ وعده های ساخت مسکن تا چه اندازه تحقق یافته است؟ این ها سوالاتی است که در گفت و گو با دکتر مسعود پزشکیان نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی انجام داده ایم. این گفت و گو از نظرتان می گذرد.
یک سال از عمر دولت سیزدهم می گذرد، با توجه به تحولاتی که رخ داده، نقاط قوت و نقاط ضعف دولت سیزدهم در یک سال گذشته چه بوده است؟
دولت سیزدهم وعده هایی به مردم راجع به اشتغال و مسکن ... داده است. البته از نظر علمی و عملی امکان ندارد ظرف یک سال ۱ میلیون مسکن ساخت، آقای دکتر احمدی نژاد با آن همه پول و اعتباری که در اختیار داشت، جمعا ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار ساختمان را ساخت. در نهایت اگر بخواهیم هر سال یک میلیون مسکن بسازیم، نه پول و امکانات آن وجود ندارد بنابراین این وعده عملی نیست و تاکنون هم عملی نشده است.
از طرفی بحث ها در میان کاندیداهای ریاست جمهوری این بود که با این گرانی استمرار وضعیت موجود بسیار مشکل است، سفره مردم مشکل دارد، چرا سفره مردم را به برجام گره زده اید، بیایید سفره مردم را حل کنید. حالا می بینیم گرانی ، تورم و هم کاهش قدرت خرید مردم همزمان با هم پیش می رود. و این روند صدای همه را درآورده است.
با این سطح از درگیری با نظام بین الملل آیا جمهوری اسلامی ایران می تواند بازاری را تصاحب کند؟ و اگر این سیاست ها ادامه یابد چه رفتارهایی در انتظار است؟
باید پرسید که می شود با دنیا دعوا کنیم و سیاست تقابلی را پی گیری کنیم، و باز هم بازار اقتصادی ما فعال باشد؟ این شدنی نیست. این موضوع به همراه مواردی که مطرح کردم، باعث شده بین شعارهای مسئولان و واقعیت هایی که در جامعه وجود دارد، فاصله زیادی ایجاد شود.
با ادامه این سیاست ها شاهدیم که مردم و جامعه عصبانی هستند. دقت کنید ، بازنشستگان معمولا به اقتضای سن شان محافظه کار می شوند و کمتر ریسک می کنند ، ولی الان ، به کف خیابان آمده اند، از همین نکته ، می توان وضعیت جامعه را درک کرد.
البته در بخش های نظامی نقاط مثبت فراوانی در سطوح داخلی، منطقه ای و جهان داریم. ولی اگر فقط آن ها را ببینیم و شرایط اقتصادی را نبینیم و نخواهیم مشکلاتش را حل بکنیم، به طور طبیعی خیلی سخت خواهد بود کشور را با این روند اداره کنیم.
در سخنان شما سیاست های تقابلی با شعارهایی که دولت برای رفاه مردم داده در تضاد است و در این یک سال وضعیت مردم در زمینه دارو، غذا و امثالهم بسیار وخیم شده است، فکر می کنید براساس گفته ها و شعارهای آقای رئیسی، این موضوع بیشتر به ضعف مدیریتی برمی گردد، یا عدم توجه کافی به سیاست های کلان در حوزه برجام؟
من در مجلس بحثی را مطرح کردم راجع به شعارهای مطرح در زمان دولت آقای روحانی که در مناظره های انتخاباتی هم مطرح شد مبنی بر این که مشکل ایران آیا مشکل مدیریت است. من آن روز در مجلس گفتم ما مشکل مدیریت داریم ولی آیا این کسانی بر سر کار آورده اید سابقه مدیریتی دارند؟ تا کنون جایی را توانسته اند در حوزه های اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی اصلاح کنند؟ بالاخره باید دارای سابقه مثبتی باشند. این کسانی که در استان خودمان منصوب شده اند به ویژه در حوزه های سیستم بهداشتی و درمانی و ... برخی تجربه های ابتدایی مدیریت بیمارستانی و بخشی هم ندارند. ولی مسئولیت های سنگینی به آنان واگذار شده که به طور طبیعی با مشکل مواجه می شوند. مدیر که نیاورند هیچ، مدیران با سابقه را هم کنار گذاشتند. وقتی پول کمتر، گرفتاری بیشتر ، و مهارت مدیریتی هم از آن طرف پایین تر است، طبیعی است به جای این که به نتیجه برسیم، هزینه ها، را داریم روز به روز افزایش می دهیم و خود دولت با مشکل مضاعف مواجه خواهد شد.
ما اگر بخواهیم مشکلات کشور را حل بکنیم باید سعی کنیم از تمام کسانی که در کشور شایسته و دارای علم و تجربه هستند، استفاده بکنیم. قانون باید میثاق مشترک همه ما بشود. این که یک جناحی حاکم شود و بقیه را بازی ندهد خودشان به مشکل می خورند. در این شرایط مهم فرد نیست، بلکه انقلاب، روحانیت و رهبری است که زیر سوال می روند. وقتی سرمایه اجتماعی اعتماد را از دست دادیم جایگزین کردنش به سادگی امکانپذیر نیست.
برخلاف شعارهای داده شده، با هرج و مرج در بخش های مختلف مواجه هستیم، فکر می کنید که اتاق فکری وجود دارد، اگر وجود دارد به خوبی کار می کند یا اساسا تصمیم گیری ها از جای دیگری است و مباحث به شکل دیگری پیش می رود؟
من بر اساس اطلاعاتی که دارم، اتاق فکری نمی بینم. یا اگر فکری هم می کنند بر اساس اصول کارشناسی است یا بر اساس منافع ؟ که قضاوت در باره این دومی برای من دشوار است. برای مثل در نماز همیشه از خداوند می خواهیم که ما را به صراط مستقیم هدایت بکند. در قرآن اگر شما به صراط مستقیم نگاه بکنید منظور از صراط مستقیم این است که کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ ۖ فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَیٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ مردم یک گروه امه واحد بودند، خدا رسولان را فرستاد که (نیکوکاران را) بشارت دهند و (بدان را) بترسانند، و با آنها کتاب به راستی فرستاد تا در موارد نزاع مردم تنها دین خدا به عدالت حکمفرما باشد؛ و در کتاب حق، اختلاف و شبهه نیفکندند مگر همان گروه که بر آنان کتاب آسمانی آمد، برای تعدی به حقوق یکدیگر، پس خداوند به لطف خود اهل ایمان را از آن ظلمت شبهات و اختلافات به نور حق هدایت فرمود، و خدا هر که را خواهد راه راست بنماید.
صراط مستقیم یعنی ما مسلمانان باید با هم برادر بشویم، دست به دست بدهیم، شاخص برتری هم باید تقوا باشد. تقوا این نیست که من نماز شب بخوانم، تسبیح به دست بگیرم، ریش داشته باشم، و فردا با هزینه و عارضه مریض را عمل کنم. تسبیح و نماز و ... برای این است که من کارم را درست انجام بدهم، کشاورز کارش را درست انجام بدهد، کارمند خدمت بکند و حق مردم را ناحق نکند. اما وقتی هر روز دعا می کنم در صراط مستقیم باشم ولی در عمل کارهایم را بد انجام می دهم، معنایش این است که نظام قانونمند هستی را به تمسخر گرفته ام و این در نهایت مجازات دارد.
دولت قرار است وزرای جدیدی برای سه وزارتخانه معرفی کند. فکر می کنید دولت با حرکت های زیگزاگی که صورت می دهد، یک روز ارز ۴۲۰۰ را حذف می کند، باز برای حقوق گمرکی دوباره ارز مذکور را پیشنهاد می دهد، می گویند دارو گران نمی شود، می بینیم که چندین برابر می شود و ... آیا نتایج این تصمیمات زیگزاگی بر مردم آوار نمی شود؟
قرآن می گوید إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا که آنها رد کنید و چون میان مردم داوری می کنید به عدالت داوری کنید در حقیقت نیکو چیزی است که خدا شما را به آن پند می دهد خدا شنوای بیناست (۵۸نساء)
خدا به شما فرمان می دهد که امانت را به امانتدار بسپرید. امانتدار در جاهای مختلف قطعا آن آدم هایی نیستند که فقط از جناح و گروه ما و یا باورها و اعتقادات ما و حتی اهل مذهب ما باشند. ما اگر گمرکات را به کسانی می دادیم که خبره و کارشناس هستند و امتحانات خود را داده اند، بی تردید شاهد گمرکات منظم تر و بهتری می بودیم.
اسلام یعنی دین ابراهیم. وقتی که خداوند به ابراهیم می گوید إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمین . دین هم برای شایسته گزینی، ادبیات ویژه خود را دارد. یعنی حضرت ابراهیم را امتحان می کند. بعد از موفقیت او در امتحانات، می فرماید که حالا می توانید امام بشوید. اما شما آدم هایی که هیچ تجربه ای در حوزه مسئولیت خود ندارند، می آورید و رئیس می کنید. این خلاف صریح آیه مذکور است. اگر هم به چنین افرادی توصیه هم بکنید نمی تواند بشنود. البته فایده ای هم ندارد چون تجربه اش را ندارد.
أَفَلَمْ یَسِیرُواْ فِی ٱلْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَآ أَوْ ءَاذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا ۖ فَإِنَّهَا لَا تَعْمَی ٱلْأَبْصَٰرُ وَلَٰکِن تَعْمَی ٱلْقُلُوبُ ٱلَّتِی فِی ٱلصُّدُورِ وقتی آدم چیزی را ندیده و تجربه ای را نکرده، شما هرچه بگویید مانند نوری است که به سیاه چاله ها می رود. انعکاسی پیدا نمی کنید. برای این که آدم باید دیده باشد تا بتواند برگشتی از ایده هایش و تجربه ای از آن گذشته هایش را در تصمیماتش اعمال بکند.
از این نگاه تغییر در وزارتخانه ها و یا ایجاد وزارتخانه های جدید مشکلی را حل نمی کند. اگر به جای این که مدیریت را با ایجاد وزارتخانه های جدید، بخواهند گسترش بدهند، این ها همان اختیارات را به همان مسئول واحد بازرگانی در وزارتخانه و شهرستان ها بدهند تا بتوانند کارشان را انجام بدهند. والا مالیات ستانی به جای این که در خدمت تولید و پروژه های عمرانی باشد جزو هزینه های جاری و پرداخت حقوق قرار می گیرد.
پیامد این وضعیت چه خواهد بود؟ و آیا احتمال دارد با توجه به این شرایط دولت رئیسی یک دوره ای بشود؟
با توجه به روشی که شورای نگهبان اعمال می کند، اگر بخواهند می توانند دوباره ایشان را به قدرت برسانند. در انتخابات گذشته هم از ابتدا معلوم بود که آقای دکتر رئیسی قرار است که رئیس جمهوری شود. بستگی به این دارد که بخواهند اجازه بدهند که انتخابات رقابتی باشد. اگر ما می خواهیم عزت مردم با دسترسی آنان به مایحتاج زندگی فراهم شود و جوانانی که در انقلاب به دنیا آمدند و رشد کردند بتوانند زندگی راحتی داشته باشند ابتدا باید وحدت و انسجام داخلی خودمان را افزایش بدهیم. برای ادامه انسجام کار را به کاردان ها بسپاریم و نه به جناح و دسته خودمان، و در نهایت ارتباط خودمان را با خارج از کشور بر اساس منطق، عزت و حکمت و منزلت بر اساس آنچه مقام معظم رهبری فرمودند گسترش بدهیم.
درواقع ، معتقدید اگر انتخابات ریاست جمهوری رقابتی باشد، ایشان دوره دوم رای نخواهند آورد؟
اگر انتخابات رقابتی بود، سال ۱۴۰۰ هم ایشان رای نمی آورد. البته من خوشحالم که چنین موضوعی رخ داده است، تا قبل از این می گفتند ما برجام را پاره می کنیم، و اقتصاد را بدون گره زدن به برجام پیش خواهیم برد. البته تاکید می کنم که اگر بتوانند این کار را بکنند برای ما هم آموزش خواهد بود و خوشحال می شویم که چنین موفقیتی به دست آمده است. چون علم، تجربه، و شرایط ما نشان می دهد که چنین موضوعی امکان پذیر نیست. حالا دوستانی که بلدند سفره مردم را رنگین کنند، از برجام هم خارج بشوند ببینیم چگونه می توانند روند را ادامه بدهند. بر اساس مطالعاتی که بنده دارم، هیچ کشوری با محدود کردن خود و انزوا گرایی به توسعه نرسیده است. حال آن که هرچقدر کشورها ارتباطاتشان بیشتر شده ، توانسته اند توسعه و رونق بیشتری به دست بیاورند. البته اگر بتوانند هم اجرا کنند، گران تمام خواهد شد، زیرا کسی که روندها و تجربیات را دیده باشد، می تواند تصمیم درست بگیرد. آدمی که از هیچ تجربه ای خبر ندارد تصمیماتی که می گیرد نمی تواند تصمیمات محکم و قوی باشد.
راه حل نهایی از نظر شما چیست؟
آن چیزی که در کشور باید انجام بدهیم همان دستور رسول خداست که در غدیر خم می فرمایند که مسلمان با مسلمان برادر است. شیعه و سنی را نمی گوید. هیچکسی هم از کسی دیگر برتر نیست مگر آن که آدم با تقوا باشد که کاری با کمترین خطا در فرهنگ، اقتصاد، صنعت و سیاست و تجارت انجام می دهد. این ضابطه به عنوان تجربه و مهارت است. و بر اساس این ضوابط وحدت را حفظ کنیم نه این که گمان کنیم ما حق مطلق هستیم و گروه ها واقوام و دیدگاه های دیگر نصیبی از حقیقت نبرده اند و حق حیات ندارند. در صورت تاکید بر این که حق نزد ما است و بس، این وضعیت کشور را بحرانی می کند و ما روز به روز از یکدیگر دورتر می کند. همه باید به ریسمان خدا چنگ بزنیم و ایجاد تفرقه نکنیم. تفرقه یعنی دوری از نعمت های خداوند است. هر روز نماز می خوانیم، ادعای مسلمانی داریم، ولی نمی دانیم بر ضد آن داریم عمل می کنیم.