صبح روز اجرای حکم، مرد جوان و 2قاتل دیگر پای چوبه دار قرار گرفتند. 2 دختر 8و 10ساله مرد جوان اما با التماس و گریه از اولیای دم خواستند که حکم را اجرا نکنند و به پدرشان فرصت زندگی بدهند. اما یکی از اولیای دم به نام فرهاد در برابر التماس این دو دختر رفتار نامناسبی انجام داد و آن روز تلاش تیم صلح و سازش نیز برای جلب رضایت بینتیجه ماند و مرد جوان با اصرار فرهاد قصاص شد.
آن روز اگرچه مرد جوان به دار مجازات آویخته شد اما گریههای 2دختر خردسالش باعث شد اولیای دمی که برای قصاص 2 قاتل دیگر در زندان حاضر شده بودند تحتتأثیر قرار گرفته و در آخرین لحظات آن دو قاتل را بخشیده و حکم را اجرا نکنند.
اتفاق عجیب
آن روز با اجرای حکم قصاص مرد جوان و یتیم شدن 2دختر خردسالش و همچنین نجات 2قاتل دیگر از پای چوبه دار به پایان رسید تا اینکه مدتی بعد برای فرهاد (کسی که با اصرار وی مرد جوان قصاص شد و در روز اجرای حکم رفتار بدی با دختران خردسال محکوم به قصاص داشت) اتفاق عجیبی رخ داد.
او چند روز پس از آنکه حکم قصاص را اجرا کرد در جریان درگیری در یکی از شهرهای غربی کشور، کنترلش را از دست داد و از فرط عصبانیت دست به جنایت زد و جان مردی را گرفت. او پس از این درگیری به جرم قتل دستگیر شد و هماکنون در زندان است. خانواده وی این روزها در تکاپو هستند تا از خانواده مقتول رضایت بگیرند اما آنها اصرار بر اجرای حکم قصاص دارند و حاضر نشدهاند از قصاص قاتل فرزندشان بگذرند.