به گزارش خبرداغ به نقل از برترینها: دهه شصت و ابتدای دهه هفتاد که هنوز تلویزیون وضعیت قابل قبولی پیدا نکرده بود و برنامهها تنوع چندانی نداشتند، «آینه عبرت» به عنوان یک سریال پرمخاطب با اقبال زیادی روبهرو شد.
زمانی که سریال آیینه عبرت پخش میشد اعتیاد در کشور شیوع پیدا کرده بود و کارگردانها به این فکر افتاده بودند که با انجام کار فرهنگی اعتیاد را ریشهکن کنند. آن زمان نه درمان درست و حسابیای برای ترک اعتیاد وجود داشت نه کلاسهای گروهدرمانی مثل انجمن معتادان گمنام، تولد دوباره و ... متولد شده بودند.
چشم مردم به تلویزیون بود و چند روزنامهای که درمیآمد. سریال آینه عبرت اینطور شروع میشد؛ زمانی که تیتراژ بالا میآمد، مردی مچاله شده از درد را روی یک صفحه سیاه میدیدیم که اسامی بازیگران در ادامه آن میآمد. «آینه عبرت» واقعا آینه عبرت بود برای کسانی که آن زمان مواد مخدر مصرف میکردند. انتهای داستان تمام انسانهای معتاد در آن سریال، تباهی بود.
محسن شاهمحمدی با ساخت سریال آینه عبرت برای اولینبار اعتیاد و بلاهایی که ممکن است به سر بشر بیاورد را به نمایش گذاشت و جواد گلپایگانی در بازی بینظیرش توانست ته خط اعتیاد را به خوبی نشان دهد.
آن زمان محمود دینی و جواد گلپایگانی، بازیگران نقشهای علی و آتقی در مرکز توجهها بودند و عکسهایشان به فروش میرسید. محمود دینی، تهیهکننده و بازیگر «آینه عبرت» و جواد گلپایگانی، بازیگری «آیینه عبرت» که نامش با نقش آتقی بر سر زبانها افتاد،خاطرات جالبی از آن دوران دارند.
محمود دینی
انتخاب برای نقش علی
راستش اوایل قرار بود بازیگر دیگری نقش علی را بازی کند اما به دلایلی از پروژه قهر کرد. من هم گفتم کاری ندارد که دوربین را بگذار اینجا من خودم بازی میکنم. خیلی اتفاقی با سه تا پلان، شدم بازیگر. همه هم استقبال کردند. از سال 66 تا 73 حدود 54 عنوان سریال ساختیم که هرکدام از این عنوانها، خودش چند قسمت داشت. در مدت این هفت سال، محمود دینی شد علی «آینه عبرت»، عکسش روی پوسترها و عکسها رفت و یک جورهایی سوپراستار شده بود.
انتخاب بازیگر آتقی
دنبال بازیگری بودیم که بتواند نقش معتاد را بازی کند. خیلی هم گشتیم و روی بازیگران مختلفی دست گذاشتیم. به صورت اتفاقی، جواد گلپایگانی توسط ایرج سرباز، مدیر تدارکات سریال به ما معرفی شد و در تمام مدت حضورش را حفظ کرد.
استفاده از پروندههای واقعی
تمام سریال «آینه عبرت»، پرونده است. پروندهها را در اختیار محسن شاه محمدی قرار میدادیم او مثلا 100 پرونده را میخواند و از چکیده آنها به یک پرونده میرسید. اطلاعات اولیه را اداره در اختیار او میگذاشت. شاید 100 یا 200 پرونده را مطالعه میکرد تا به یک اطلاعات کلی برسد. بعد با تشخیص خودش و توانایی که در قصهپردازی داشت قصه را مینوشت. چون هیچکدام از پروندههایی که در اداره مواد مخدر بودند، نمیشد رویش دست گذاشت.
برادر شهرام شبپره؟
یک عده میگفتند برادر شهرام شبپرهام. حالا جالب است رفته بودم توی خود صداوسیما پیش یک آقایی بهم گفتند چرا شناسنامهات را عوض کردی؟ تو فامیل این آقای شبپرهای. روزنامهها عکس من را کنار او منتشر میکردند زیرش مینوشتند: «محمود دینی یا شبپره؟» شایعات زیادی بود. بعضیها میگفتند دینی معتاد است. الان ترک کرده و دارد سریال بازی میکند، بعضی دیگر میگفتند قاچاقچی بوده و الان اماننامه گرفته.
خیابانها خالی میشدند
در زمان خودش نسبت به برنامههای دیگر طوری بود که واقعا خیابانها را موقع پخش خالی میکرد. توی جادهها میدیدیم کامیونیها و اتوبوسها میایستادند و توی قهوهخانههای بین راه آن را تماشا میکردند. لابی هتلها پر از مهمان میشد با این حال آن اوایل امکانات زیادی نداشتیم. مثلا روزهای اول اصلا گریمور نداشتیم، امکانات صدابرداریمان پایین بود. میکروفن را برمیداشتیم با سیم میبستیم سر چوب تی، بعد برای خودمان مثلا بوم صدا درست میکردیم. یک دوربین 16 میلیمتری که آن زمان دو میلیون خریده بودیم داشتیم.
الان هم بسازم همه میبینند
من به شما قول میدهم اگر صداوسیما اجازه بدهد یک «آینه عبرت» دیگری بسازم، نه 20 قسمت، نه 30 قسمت، بگذارند 300 قسمت بسازم آنوقت مردم هرشب مینشینند تماشایش میکنند. اجازه بدهند یک بار دیگر آینه عبرت را بسازم اگر مردم سر آن ساعت ننشستند و نگاه نکردند بگویند باختی. من یک تجربه خوب در این زمینه دارم و میدانم موفق میشوم.
جواد گلپایگانی
خاطرات مردم با آتقی
جواد گلپایگانی، بازیگر سریال قدیمی و خاطرهانگیز «آیینه عبرت طرفداران زیادی هم داشت. بسیاری از مردم نیز من را با نام آتقی که نقشم در سریال «آیینه عبرت» بود میشناسند.
او همچنین به خاطرات مردم از سریال «آیینه عبرت» اشاره میکند و یادآور میشود: «این سریال ۲۸ سال پیش از تلویزیون پخش شد ولی هنوز هم بین مردم محبوب است. این سریال ساده زندگی کردن مردم ایران را نشان میداد؛ آن چیزی که در جامعه آن روزها واقعی بود و همه با آن ارتباط برقرار میکردند.»
او همچنین به خاطرات مردم از سریال «آیینه عبرت» اشاره میکند و یادآور میشود: «این سریال 31 سال پیش از تلویزیون پخش شد ولی هنوز هم بین مردم محبوب است. این سریال ساده زندگی کردن مردم ایران را نشان میداد؛ آن چیزی که در جامعه آن روزها واقعی بود و همه با آن ارتباط برقرار میکردند.»
یکی از دلایلی که شخصیت منفور آتقی در «آیینه عبرت» در ذهن مردم ماندگار شد و هنوز هم بعد از سالیان طولانی مردم من را با این نقش به یاد میآوردند و حتی هنوز هم به همین نام صدا میکنند، باورپذیر بودن آن بود. آتقی موقع پخش سریال هم شخصیتی محبوب بود حتی با وحود منفی بودنش. او گرفتار مسئلهای بود که همه مردم از آن بدشان میآمد، مسئله اعتیاد همیشه بین مردم مسئلهای قبیح بوده و هست و به همین دلیل این شخصیت که گرفتار این معضل شده بود در ذهن مردم به عنوان شخصیتی منفی جای باز کرد.
از ماجرای تصادف تا زندان رفتن
گلپایگانی در ادامه درباره فاصله گرفتنش از دنیای بازیگری بعد از گل کردن سریال «آیینه عبرت» یادآور میشود: «من سال 1380 از اصفهان به همراه یکی از دوستانم به تهران میآمدم، آقای گلزاری که فوت کرده، خدا رحمتش کند، ایشان پشت فرمان ماشین خوابش گرفته بود و من گفتم بگذار من رانندگی کنم. مسیر را آمدیم تا نزدیکی مرقد امام خمینی که رسیدیم یک آقایی جلوی ماشین پرید و با ما تصادف کرد و متاسفانه درجا فوت کرد. به دلیل فوت آن آقا، من به زندان رفتم و دیگر نتوانستم به فعالیتهایم در عرصه بازیگری ادامه بدهم. تا اینکه سال 93 از زندان آمدم و اولین کارم را با آقای حمید رشیدی به اسم «سفر مادربزرگها به خیر» را بازی کردم، یک تئاتر هم در گوهردشت کرج برای معتادان اجرا کردم.
او با ابراز تاسف از اتفاقی که برایش افتاد و باعث به زندان افتادنش شد، توضیح میدهد: «به زندان افتادن من که باعث شد در کار بازیگریام فاصلهای بیفتد ضربه خیلی شدیدی به من زد، حتی در این مدت خیلیها شایع کردند گلپایگانی خودش هم درگیر مسئله اعتیاد شده است ولی این موضوع صحت ندارد.»
او همچنین میگوید: «همیشه درباره مسئله اعتیاد تبلیغات زیادی وجود دارد، به نظرم این تبلیغات باید درباره دیگر معضلات اجتماعی هم وجود داشته باشد. من چندی پیش طرحی برای یک سریال 400 قسمتی به سیما فیلم ارائه دادهام که درباره طلاق و فروپاشی زندگیهای امروز است. به نظرم باید به این مسائل که مردم امروز گرفتار آن هستند، پرداخته شود.»
نقشها را میفروشند!
جواد گلپایگانی در پایان درباره اوضاع فیلم و سریالسازی این روزها و تفاوتش با زمانی که خودش به عنوان بازیگر در سریال «آیینه عبرت» حضور داشته است، توضیح میدهد: «سینما خیلی عوض شده است، همه چیزش تغییر کرده. الان رلها را خرید و فروش میکنند. مثلا میگویند نقش یا رل اول فلان فیلم اینقدر و رل دومش اینقدر. روی نقشها قیمت گذاشتند و در را باز کردند تا هر کسی که پول دارد وارد سینما شود و بازی کند. زمان ما واقعا اینطور نبود و تنها معیار کارگردانها تواناییهایی بازیگرانی بود که میخواستند با آنها همکاری کنند و اینکه چه کسی به چه نقشی میخورد.»
آتقی و عبرت هایش!
رضا صائمی؛ منتقد سینما به بهانه بازپخش سریال «آینه عبرت» از شبکه آی فیلم طی یادداشتی به نقد و بررسی این سریال پربیننده پرداخت و نوشت:
* شبکه آی فیلم ۲ یکی از نوستالژیک ترین سریال های دهه شصت را به روی آنتن برده که هنوز دو شخصیت اصلی آن آ تقی(جواد گلپایگانی) و علی(محمود دینی) در حافظه و خاطره تلویزیونی مخاطب مانده و به یاد می آید. از اولین سریال هایی که به سری دوم رسید. فصل او آن که یک داستان یک خط داشت بین سال های ۶۷ و ۶۸ توسط علی نقی لو و فصل دوم آن بین سال های ۶۸ تا ۷۰ توسط محسن شاه محمدی کارگردانی شد.
* آیینه عبرت ۲ برخلاف فصل اول که بر محور یک داستان روایت می شود، دارای داستان ها و اپیزودهای متفاوتی همچون ارثیه پدری، بچه سر راهی، دوران تباهی و خواستگاری است. در مجموع سریال آینه عبرت در دو فصل خود ۵۰ قسمت شد که در زمان خود، سریال طولانی محسوب می شود. یکی از مشهورترین عنوانهای آن «برگریزان» بود که خود در ۱۸ قسمت مجزا تهیه شد. از ویژگی های مهم فصل دوم این بود که قصه های آن براساس پروندههای موجود در اداره کل مبارزه با مواد مخدر نوشته شده بود و سویه رئالیستی داشت.
* سریال و شخصیت هایش به قدری محبوب شده بودند که حتی پوسترهای محمود دینی را هم می فروختند. زمانی که آینه عبرت پخش می شد اعتیاد در کشور شیوع پیدا کرده بود و تلویزیون تلاش کرد با ساخت این مجموعه و انجام کاری فرهنگی و هنری، نقش و سهمی در مبارزه با اعتیاد داشته باشند. آن زمان نه کمپ های ترک اعتیاد وجود داشت نه پویش هایی که امروز در شبکه های اجتماعی برای مقابله با اعتیاد شاهدیم. شبکه های تلویزیونی و تنوع سریال ها هم مثل امروز نبود و یا سریال مشابهی که این موضوع را دستمایه ساخت خود قرار دهد. تعلیق و هیجان و تعقیب و گریزی هم که در ذات قصه بود، جذابیت های دراماتیکی آن را بیشتر می کرد و البته باید به جنس بازی جواد گلپایگانی در نقش آتقی هم توجه داشت که با آن لحن صحبت کردن و شیوه راه رفتش، به این کاراکتر هویت بخشید.
* آینه عبرت چه در سری اول و چه سری دوم که داستان های مختلفی را روایت می کرد یک وجه مشترک داشت و آن هم تباهی بود. در واقع آخر قصه همه آدم های معتاد در این مجموعه تباهی بود. این مولفه در تیتراژ سریال هم قابل ردیابی بود. زمانی که تیتراژ بالا میآمد، مردی مچاله شده از درد را روی یک صفحه سیاه میدیدیم که اسامی بازیگران در ادامه آن میآمد. جالب اینکه تا قبل از این سریال، مخاطب تصویر معتاد وافور به دست ندیده بود و شاید این برای نخستین بار بود که در یک مجموعه تلویزیونی، تصویر واضح تری از اعتیاد روایت می شد.
* یکی از نکات قابل توجه در شخصیت پردازی آ تقی این بود که تصویر مطلقا سیاه از او ارائه نمی شود و در کنار اعتیاد به عنوان یک خصیصه منفی، خصائل انسانی هم در او دیده می شد. او در تمام قصه یک رفیق، یک همسر و یک پدر خوب باقی ماند و این حسرت را در مخاطب برانگیخت ای کاش آتقی این موجود دوستداشتنی هرگز معتاد نبود. در واقع سریال سعی کرده بود تا نگاه مجرمانه به اعتیاد را کم کرده و نگاه بیمارگونه به آن داشته باشد. حتی رگه های از طنازی هم در شخصیت آ تقی وجود داشت که او را بانمک کرد.
* جواد گلپایگانی درباره یکی از دیالوگ هایی که خودش دوست داشته می گوید: «بهنظرم بهترین دیالوگم این بود که یکبار در صحنهای پلیس میخواست مرا بگیرد به او گفتم: شما برین ما خودمون میآیم. یک صحنه دیگر داشتیم که ماموران دنبال من بودند، من هم افتادم توی حوض. بعد که آمدند دستگیرم کنند گفتم: اینجا دیگه به شما مربوط نمیشه. برین بگین نیروی دریایی بیاد. این دیالوگها را خیلی دوست دارم.»
* بازپخش سریال آیینه عبرت در شبکه آی فیلم دو با توجه به طیف گسترده مخاطبان افغانستانی این شبکه و با توجه به اینکه افغانستان همواره با معضل قاچاق مواد مخدر دست به گریبان بوده از حیث اجتماعی هم می تواند نظر بسیاری از مخاطبان را جلب کند. اگرچه سریال از لحاظ ساختار نمایشی و دراماتیک و فیلمنامه اشکالات زیادی دارد اما ظرفیت نوستالژیک آن به قدری است که تماشای مجدد آن برای بسیاری از مخاطبان دلنشین خواهد بود. سریالی که یک قصه خانوادگی و شهری هم بود و حجم حضور در سکانس های شهری آن زیاد بود. پامنار، کوچه آبمنگل، درخونگاه، حسینیة نجفیها از جمله محلاتی بودند که لوکیشن خارجی این سریال را تشکیل می دادند.
* محمود دینی در نقش علی و رفیق آ تقی، تهیه کننده این سریال بود که در روابط عمومی ستاد مبارزه با موادمخدرِ نخستوزیری کار میکرد و طراح اصلی آینه عبرت بود. سریالی که از حیث جذب مخاطب یکی از موفق ترین سریال های تلویزیونی در دهه ۶۰ بود و همچنان خاطره انگیز است.