به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین: ازدواج کنید و فرزند داشته باشید تا راحتتر جذب هیأت علمی دانشگاه شوید؛ این جمله خلاصه مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
در سالهای اخیر سیاستهای کنترل جمعیت در ایران تغییر کرده است، قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده قصد دارد شرایط را برای فرزند آوری خانوادهها مساعد کند، یکی از راهکارهای این قانون پیشبینی بستههای تشویقی برای افراد متاهل و البته دارای فرزند است، مثلاً برای ثبت نام در نهضت ملی مسکن شرط گذاشتند تمام افراد موقع تحویل مسکن باید متاهل باشند، بنابراین تاهل شرط خانه داشتن شد، اما حالا دانشگاه هدف این قانون شده است، طوریکه قرار است متقاضیان جذب هیأت علمی در دانشگاهها به سه دستهی مجرد، متاهل و متاهل دارای فرزند تقسیم شوند. در این تقسیمبندی مجردها امتیازی ندارند اما اگر افراد متاهل یا دارای فرزند باشند شناس بیشتری برای عضویت در هیأت علمی دانشگاهها بهدست میآورند.
در مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده است: «در بررسی صلاحیت عمومی متقاضیان عضویت هیأت علمی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، در ازای تأهل ۵ امتیاز و در صورت داشتن هر فرزند ۳ امتیاز به امتیازات صلاحیت عمومی افزوده میشود. همچنین براساس این مصوبه در صورت تساوی امتیازات طبق فرم بررسی صلاحیت عمومی، اولویت با فرد متأهل است.»
این درحالیست که سعید معدنی، جامعه شناس، در گفتوگویی به خبرآنلاین میگوید: «من اساساً احساس میکنم امتیاز ازدواج و فرزند داشتن برای جذب در هیأت علمی دانشگاهها، یک نوع توهین به دانشگاه و دانشگاهی است. دانشگاه محل علم، تفکر، اندیشه، هوش و ابتکار است، لذا پرداختن به این مسائل حاشیهای در شأن مسئولین دانشگاه و فرد دانشگاهی نیست. در همه جای دنیا دانشگاه از این مسائل جدا است.»
این استاد دانشگاه در ادامه بیان میکند: «در همه تحقیقات نشان داده شده میان تحصیلات و دیر ازدواج کردن، یا ازدواج نکردن یک رابطه وجود دارد، بین تحصیلات و ازدواج نکردن، و همچنین بین تحصیلات و داشتن تعداد کم فرزند یا اصلاً فرزند نداشتن هم رابطه وجود دارد، بنابراین اگر بخواهیم سیاست اخیر در جذب هیأت علمی دانشگاه را پیش بگیریم احتمالاً در آینده تعدادی افراد متوسط و ضعیف عضو هیأت علمی دانشگاهها میشوند و انسانهای با سواد و فرهیخته از این گردونه حذف خواهند شد، لذا این مسئله در شان دانشگاه نیست.»
او میگوید: «همین الان در دانشگاه همکاران باسواد و فرهیختهای داریم، زنان و مردانی که کتاب و مقاله مینویسند و متون مختلف را ترجمه میکنند، اما هنوز مجرد هستند، بعد تصور کنید این گروه برای عضویت در هیـأت علمی امتیازی نداشته باشند، و افراد متوسط از این امتیاز بهره ببرند، افرادی که ممکن است برای دانشگاه فایدهای هم نداشته باشند.»
معدنی بیان میکند: «ما در تاریخ هم شخصیتهای برجسته فراوانی داریم که مجرد زندگی کردند، اگر فرض کنیم این گروه امروز زندگی میکردند احتمالاً شانس کمتری برای عضویت در هیأت علمی دانشگاهها داشتند. فردی مانند علامه دهخدا که هر اثر ایشان به اندازه چند رساله دوره دکتری کار برده است، مرحوم محمدرضا حکیمی که خودشان استاد بسیاری بودهاند، ایشان تا پایان عمر ازدواج نکردند، یا شیخ مرتضی طالقانی که استاد عرفان مرحوم محمدتقی جعفری بود ازدواج نکردند، فرض کنید این افراد در زمان ما بودند و حالا اگر میخواستند جذب هیأت علمی دانشگاهها شوند شانس کمتری داشتند.»
این جامعه شناس یادآور میشود: «مرحوم سیدجلالالدین آشتیانی سال ۱۳۸۴ فوت شدند، به ایشان ملاصدرای زمانه میگفتند، ایشان هم مجرد بودند؛ ما زن و شوهری در تاریخ علم و فرهنگ خودمان داریم که فرزندی نداشتند، مثل خانم قمر آریان و عبدالحسین زرینکوب، لذا این معیارها برای انتخاب عضو هیأت علمی خوب نیست، برای این کارها در جهان به ما میخندند چرا که ما به جای اندیشه مسائل این چنینی را برای عضو هیأت علمی شدن معیار قرار میدهیم.»
معدنی در پایان میگوید: «گاهی یک دانشمند آنقدر در دانش خودش غرق است که اصلاً به ازدواج فکر نمیکند، چیزیکه در جهان مرسوم است، از مسئولینی که چنین اندیشههایی دارند خواهش میکنم ساحت دانشگاه را از این مسائل دور نگه دارند و اجازه بدهند دانشگاه مسیر خودش را برود.»