کد خبر: ۹۲۰۲۲۷
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۱
تعداد بازدید: ۱۱۶
سؤالی که نیازمند پاسخگویی از سوی قبیله اصلاحات است، تبیین این ابهام است که چرا این جریان پای ثابت مفسدان و فسادهای اقتصادی است؟

بی‌صداقتی اصلاح طلبان در ماجرای متروپل/ اشک تمساح حامیان فساد و رانت برای مردم آبادانبه گزارش خبرداغ به نقل از  فارس: در روزهای گذشته «محمد خاتمی» به بهانه حادثه ساختمان متروپل در آبادان، با انتشار پیامی تاکید کرد:

" زندگی سرشار از حادثه ها و سانحه هاست. درد و رنج تابسوز آنگاه است که سانحه و حادثه به "فاجعه" بینجامد و دردآورتر آنکه حادثه و سانحه ناشی از قصور و تقصیر افراد و یا نهادها باشد. امیدوارم دست اندرکاران امور از این پیشامدها علاوه بر اظهار تأسف، درس ها و پندهای لازم را برای تدبیر بهتر امور و طرح و اعمال برنامه هایی که مانع این حوادث تلخ و کاهش آسیب های آن گردد، بگیرد."

همچنین در روزهای گذشته روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: "از نظر دور نداریم که در اغلب حوادث پرتلفات جای پای یک فساد هم دیده می‌شود. حالا باید بیشتر از همیشه فهمیده باشیم که فسادها، خودمحوری‌ها، منفعت‌پرستی‌های شخصی و گروهی اگر مال و اموال مردم را به یغما می‌برند جان آنها را هم جدا تهدید می‌کنند. همین رابطه‌بازی‌ها، رانت‌خواری‌ها و چشم‌پوشی‌های خرد و کلان از ضابطه‌هاست که ناگهان از جایی چون ساختمان متروپل آبادان سر برمی‌آورد و فاجعه می‌آفریند."

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: "مدیریت‌های ضعیف که تنها براساس رابطه‌های سیاسی و حتی فامیلی و آشنایی تعیین می‌شوند حتی اگر آغشته به فساد نباشند زمینه فساد را به‌وجود می‌آورند و فساد چون یک سرطان هزار سر به همه جا سرمی‌کشد و هیچ جا و نقطه‌ای را از آلودگی مصون نگه نمی‌دارد. بیاییم برای یکبار هم که شده حداقل از زجر زیرآوار ماندگان و قربانی شدگان ساختمان متروپل آبادان عبرت بگیریم که این دنیا تعارف‌بردار نیست و مشکلات با چند دستور اداری حل و فصل نمی‌شوند."

فعالین و رسانه های اصلاح طلب در روزهای اخیر با موج سواری بر احساسات مردم و با نمک پاشیدن بر زخم حادثه تلخ ساختمان متروپل در آبادان، از خود چهره ای ضدفساد نمایش داده اند. اما آیا این ژست، به چهره اصلاح طلبان می آید؟ 

برای پاسخ به این سئوال، از حادثه متروپل آبادان شروع می‌کنیم. دلیل اصلی حادثه متروپل وجود مناسبات مبتنی بر رانت‌هایی بود که بر اساس آن، مالکان و پیمانکاران اصلی ساختمان مزبور، از دولت و شهرداری مورد حمایت اصلاح‌طلبان مجوز گرفتند و بدون هرگونه نظارت و رعایت ضوابط مربوطه، طبقه روی طبقه نهادند و درنهایت آنچه شد که نباید می‌شد.

ساختمان متروپل علیرغم مخالفت‌های فنی و کارشناسی، در دولت روحانی و در مقطعی که «غلامرضا شریعتی» استاندار خوزستان بود، افتتاح شد.  

شریعتی در واکنش به مخالفت‌های کارشناسان درخصوص ساخت مجتمع متروپل آبادان گفته بود: "ساخت چنین ساختمان‌هایی کمک به بهبود و توسعه آبادان است"!

وی در مراسم افتتاحیه‌ متروپل آبادان گفته بود: "دلهره ایجاد کردن برای سرمایه‌گذاران هیچ نفعی برای استان و منطقه و مردم نخواهد داشت و فرار سرمایه و تنگ دستی مردم را به دنبال دارد"!

این ادبیات بارها و بارها توسط فعالین و رسانه ها و مقامات اصلاح طلب بیان شده است.

برای نمونه، محمدباقر نوبخت معاون رئیس جمهور در دولت روحانی در اظهارنظری تأمل برانگیز با دفاع از مدیران نجومی خوار مدعی شده بود که این مدیران، ذخایر نظام و امانتدار بزرگ کشور هستند!

در یک نمونه دیگر پس از آنکه در فساد صندوق ذخیره فرهنگیان، حق معلمان و فرهنگیان تضییع شد، جریان اصلاح‌طلب و رسانه های وابسته به این جریان به تطهیر و مظلوم نمایی از متهمین و محکومین این پرونده پرداختند.

در همین رابطه، روزنامه شرق در  ۷ اردیبهشت 99 در گزارشی با عنوان «امامی طلبکار شد» به به دفاع از محمد امامی تهیه کننده سریال شهرزاد و یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان اقدام کرد. در بخشی از این گزارش آمده است:«محمد امامی، تهیه کننده شهرزاد و متهم بانک سرمایه در این گفت‌وگوی دوساعته روایت کاملا متفاوتی را بیان کرد که روی دیگری از پرونده را رونمایی می‌کند. تهیه‌کننده پرحاشیه شهرزاد می‌گوید نه‌تنها به بانک سرمایه بدهی ندارد بلکه از این بانک بیشتر از ۱۰۰ میلیارد تومان طلبکار است.»

 

در قسمت دیگری از این گزارش خبرنگار روزنامه شرق به امامی می گوید: "از ماحصل آنچه شما گفتید این‌طور می‌توان نتیجه گرفت که پرونده شما با بانک سرمایه صرفا یک اختلاف نظر با نماینده دادستان است"؛ امامی در پاسخ می گوید: "بخش عمده‌اش". خبرنگار در ادامه می پرسد: "بخش جزئی آن چیست؟"؛ امامی در پاسخ می‌گوید: "من مطالباتی از بانک دارم که بانک باید بپردازد و بر مبنای احکام صادره باید مطالبات من را پرداخت کند." این روزنامه اصلاح طلب در گزارش مذکور اینگونه القاء می کند که پرونده محمد امامی صرفا یک اختلاف نظر شخصی میان وی و نماینده دادستان است؛ انگار نه انگار که فساد بزرگی توسط این فرد رخ داده است!

روزنامه شرق همچنین در ۱۲ تیر ۹۸ در گزارشی با عنوان "من متهم اشتباهی ام" اینگونه القاء کرد که بهروز ریخته‌گران بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه، یک کارآفرین برتر بوده و به اشتباه دستگیر و مجازات شده است.

 

این روزنامه در گزارش مذکور به نقل از ریخته گران نوشت:

" کارخانه‌‌های تولیدی اینجانب دارای کارگرهای متعدد می‌باشد و بدیهی است در غیاب بنده کسی قادر به اداره مجموعه‌های تولیدی اینجانب که سابقا با دستور دادستانی آقای نجفی راه‌اندازی گردیده است نمی‌باشد و عدم حضور بنده در این مجموعه نهایتا منجر به ضرروزیان هنگفت به قشر کارگر و عدم وصول مطالبات بانکی کارخانه‌های فوق‌الذکر می‌گردد. لذا با توجه به فضاسازی رسانه‌ای و تغییر روند رسیدگی قضائی که نتیجه‌ای جز ضرر به تولید داخلی ندارد فرصت لازم درخصوص تعیین‌تکلیف کارخانه‌های تولیدی و تعطیل آنها و تسویه‌حساب با کارگرها مورد نیاز است."

 

این مظلوم نمایی از یک مفسد دانه درشت در حالی است که در همان مقطع غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی وقت قوه قضاییه گفته بود: "بهروز ریخته‌گران متهم اصلی پرونده به جرم اخلال عمده در نظام اقتصادی و پولی و بانکی کشور به ۱۵ سال حبس محکوم شده است که البته دو محکومیت دو سال و سه سال هم دارد. ریخته‌گران همچنین هشت هزار و ۵۹۶ میلیارد و ۸۵۲ میلیون و ۵۲۴ هزار و ۶۶۰ ریال جزای نقدی و رد مال صادر شده است."

و اما هرزمان پای یک مفسد اقتصادی دانه درشت به میان می آید، جریان اصلاح طلب به خط شده و از وی حمایت می‌کند.

یکی دیگر از این افراد، شهرام جزایری مفسد دانه درشت معروف در دولت اصلاحات است. به این نمونه توجه کنید. روزنامه آرمان در شماره 2 مرداد 95  مصاحبه ای اختصاصی با شهرام جزایری منتشر کرده بود. وی در بخشی از این مصاحبه گفته بود: «مفسدخواندن من توهم رسانه‌ای است و در مقابل فسادهای چند سال اخیر، مصلح اقتصادی هستم»! وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: "ماهی ۵۰۰ میلیون تومان خرج می‌کنم"!

 

روزنامه آفتاب یزد نیز در شماره اول مرداد ۹۶ در گزارشی با عنوان "نسخه شهرام جزایری برای اقتصاد کشور" نوشته بود: "شاید کمتر کسی باشد که نام شهرام جزایری را نشنیده باشد و یا دادگاه‌ها و جلسات محاکمه وی را از تلویزیون ورسانه ملی ندیده باشد. زمانی که صحبت از اقتصاد هنوز موضوع روز کشور نبود و مردم کمتر با عناوینی چون رکود و تورم و یا توسعه اقتصادی و رشد شاخص‌های آن آشنا بودند جوان گمنامی زاده تهران واهل اهواز، راه پر فراز و نشیب اقتصاد را انتخاب کرد و در مدت زمان نسبتا کوتاهی توانست به یکی از برندهای اقتصادی کشور تبدیل شود. البته حواشی بوجود آمده در زندگی حرفه‌ای وی را اگر فاکتور بگیریم می‌توان از او به عنوان صاحب نظر در بخش‌های مختلف اقتصادی نام برد".

 

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه با شهرام جزایری مصاحبه ای ترتیب داده بود و جزایری در بخشی از این مصاحبه گفته بود:

"قطعاً یکی از پایه‌های رسیدن به هدف رونق و توسعه پایدار را باید راه مقابله و مبارزه با فساد دولتی در نظر بگیریم"!

پرونده فساد ۳ هزار میلیارد تومانی که مه آفرید امیرخسروی متهم ردیف اول آن بود نیز آشکارا مورد حمایت جریان اصلاح طلب قرار گرفت. در همین رابطه صادق زیباکلام گفته بود:

"او نه تنها جرمی مرتکب نشده بلکه باید به وی نشان لیاقت داد.  اما در عمل وی به اعدام محکوم شده است... او دارای توان بالای مدیریتی در حد بیل ‌گیتس و استیو جابز است و اساساً روح کارآفرینانی از این دست، از زد و بند و اختلاس و کارهای خلاف بری است. او بزرگ‌ترین خدمات را به اقتصاد کشور کرده است."

بابک زنجانی، مفسد اقتصادی مشهور نیز از دیگر افرادی است که مورد حمایت جریان اصلاح طلب بوده است. هر چند اصلاح طلبان با فضاسازی رسانه ای تلاش کردند تا وی را به جریان مقابل نسبت دهند، اما اظهارات و کارنامه وی از انتساب او به جریان اصلاح طلب حکایت داشت.

بابک زنجانی در مصاحبه با شماره شهریور 92 نشریه اصلاح طلب آسمان (ارگان رسانه ای حزب کارگزاران و نزدیک به هاشمی) گفته بود: "زمانی که در پادگان ولی‌عصر تهران سرباز بودم، آقای هاشمی‌ رفسنجانی برای بازدید به آنجا آمدند، گفتند تعدادی سرباز برای ریاست‌جمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنند. وقتی به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفتم، گفتند شما باید به‌عنوان راننده، آقای نوربخش را جابه‌جا کنید. حدود ۵ ماه از سربازی‌ام مانده بود. من در دفتر آقای نوربخش کار ثبت نامه‌ها را انجام می‌دادم،   بعد هم رانندگی آقای نوربخش را می‌کردم. بعد از خدمت ... آقای نوربخش ۴-۵ جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار می‌داد تا در بازار پخش کنند."

 

زنجانی در ادامه تصریح کرده بود: "دلار ۳۰۰ تومان بود و همه می‌گفتند دلار می‌خواهد هزار تومان شود. مردم می‌رفتند شب تا صبح در صف بانک‌ها می‌خوابیدند تا دلار بگیرند و در بازار بفروشند. آقای نوربخش به من گفت: شما هم  بیا در این مجموعه‌هایی که دارند دلار تزریق می‌کنند و ۴ یا ۵ نفر بودند، کار کن. اولین روز ۱۷ میلیون دلار ارز در بازار توزیع کردم و اولین کارمزد من هم ۱۷ میلیون تومان (۲ دهه پیش) بود. با آن پول هم یک دفتر در میرداماد (خیابانی که بانک مرکزی نیز همان جاست) خریدم. هر روز دلار می‌گرفتم و در بازار می‌فروختم."

شهرام جزایری در دولت اصلاحات حتی تا دفتر رئیس جمهور و رئیس مجلس ششم نیز پیش رفته بود و با تعداد قابل توجهی از فعالین سیاسی و نمایندگان اصلاح طلب ارتباط برقرار کرده و حتی به تعدادی از این افراد نیز مبالغ قابل توجهی پول داده بود. 

در مقطعی که مجلس ششم با اکثریت اصلاح طلبان روی کار بود،  شهرام جزایری توانسته بود به واسطه ارتباط نزدیک با اعضای کمیسیون اقتصادی و هیئت‌رئیسه مجلس ششم، کارت پانصد (کارت تردد بدون مزاحمت) به مجلس را به دست آورد و از جمله با مشورت‌هایش، طرح عدم اخذ وثیقه برای تسهیلات کلان بانکی را تبدیل به دستور کار مجلس کرد.

پرونده غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران نیز از جمله مواردی است که به خوبی عیار جریان اصلاح طلب در مواجهه با فساد اقتصادی را آشکار کرد.

در آن مقطع پس از بازداشت و محاکمه کرباسچی، عبدالله نوری وزیر کشور دولت اصلاحات در حمایت از وی گفته بود:

"آیا درست است کرباسچی، آن هم در این مرتبه، امروز در یک اتاق با یکی دو زندانی عادی و با لباس زندان به سر ببرد؟... آقای کرباسچی که امروز نه تنها در سطح ایران –بلکه در سطح بین‌المللی- به عنوان یک چهره ملی و جاافتاده باشخصیت نظام جمهوری اسلامی مطرح است، توسط یک قاضی بازداشت موقت شود و لباس زندان به تنش کنند؟ البته جای تشکر دارد که هنوز سر ایشان را نتراشیده‌اند!".

 

پرونده حمایت اصلاح طلبان از مفسدان دانه درشت اقتصادی به همین موارد ختم نمی شود، اما نکته قابل توجه اینجاست که این جریان سیاسی علیرغم این کارنامه سیاه، در هر اتفاق و حادثه ای، نقاب بر چهره زده و خود را مخالف جدی فساد معرفی کرده و از وقوع اتفاقات تلخ اظهار نگرانی می کند.

یک سوال؛ با توجه به اینکه مجوز ساخت و همچنین افتتاح ساختمان متروپل در دولت روحانی انجام شده است، چرا اصلاح طلبان در روزهای اخیر به هیچ عنوان به این مسئله اشاره نمی‌کنند؟! آیا این مصداق رفتار باندی و قبیله ای و بی صداقتی با مردم نیست؟!

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: