یکی از دلایل این عدم تأثیر و بیمزگی و لوث شدن مسأله، خود تلویزیون است.
با مزه و شاید هم تلخ و عجیب اینکه درست اندکی پس از پخش چنین برنامههایی، وقتی نوبت به آگهیهای رنگارنگ تلویزیون که ماشاءالله در هر شبکهای به قدر وسع و به تکرار و در زمانهای طویل در حال پخش است میرسد، به شاهکار نحوه مدیریت وحراست از زبان پارسی بهتر پی میبریم؛ زیرا برخلاف توصیه خبرنگار و گزارشگر که دنبال گاف کلامی مقامات، خود را به زمین و آسمان میزند تا چیزی پیدا کند و با لبخند تحویل بیننده بدهد، در اینجا چیزی که اتفاقاً اصلاً پیدا نمیشود یا کمتر پیدا میشود واژگان فارسی و ایرانی است:
پراید ـ کوئیک ـ هومکر ـ دیپوینت ـ درماکلین ـ سانکوئیک ـ آیری ـ دیجی ـ اسنپ ـ آلتون ـ کلور ـ اوه ـ ایزیلایف ـ جی پلاس ـ سافتلن ـ لایو ـ سان استار ـ اسنپفود ـ آمارانت ـ اکتیو ـ بس ـ مرسی ـ پرسیل ـ مدیسا ـ آلووکس ـ تاپ، اکسترا و …
ممکن است گفته شود که تمامی این کالاها و برنامهها و نامهای تجاری از مراکز قانونی کشور مجوز گرفتهاند و اشکالی هم ندارند که ظاهراً سخن نادرستی نیست؛ اما حرف این است که وقتی ما در جذابترین تبلیغات تلویزیونی مرتب با واژگان غیرفارسی و فرنگی برخورد داریم و اتفاقاً در آنجا گلایهای هم نمیکنیم و پول آنرا میگیریم (که پول خوبی هم هست) و کوچکترین نگرانی از بابت کاربرد گسترده واژگان بیگانه نداریم، پس چرا بیهوده دست به چنین کارهایی میزنیم و سر به سر نماینده و وزیر و وکیل و مجری میگذاریم که چرا گفته «رانت» یا چرا از کلمه سوبسید استفاده کرده یا گفته «کامپیوتر»؟!… دوستان انگار خبر ندارند که در جای دیگری بر سر زبان و ادب پارسی بلا آورده شده و کار از جای دیگری خراب شده است و فرهنگستان زبان و ادبیات پارسی و صدا و سیما و مقامات مربوطه بهتر است به جای اقدامات نمادین و در برخی موارد نمایشی و احتمالاً فرمایشی، برای کمک به فرهنگ و ادب و زبان پارسی، اندکی عمقیتر و ریشهایتر به آسیبشناسی مساله بپردازند و ریشه این میل و اشتیاق به استفاده از کلمات و واژگان فرنگی که حتی در نامگذاری برندهای ایرانی هم به روشنی و گستردگی خود را تحمیل کرده است و نیز دلیل غربت و عزلت زبان و ادب پارسی را با موشکافانه، عالمانه و درست، دریابند و به دنبال آدرسها یا نشانههای غلط نروند و نفرستند.