نشنال اینترست نوشت: «پیمان ابرهیم»، شانس دستیابی به صلح یا کاهش تنشها را در بخشهای مختلف خاورمیانه کاهش داد.
به گزارش خبرداغ به نقل از انتخاب ، در ادامه این مطلب آمده است: درخواست آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا برای همکاری بیشتر به منظور مقابله با تجاوز روسیه، در نشستی در سطح وزیران در اسرائیل سوالات زیادی را در مورد دولت بایدن ایجاد کرد. نشستی که به منظور بهبود روابط بین اسرائیل و سه کشور عربی: بحرین، مراکش و امارات متحده عربی، برای به رسمیت شناختن دیپلماتیک یکدیگر انجام شد. این نشست که با هیاهوی بسیار همراه بود و لقب «پیمان ابراهیم» را یدک میکشد، گویی نشان دهنده گرد هم آمدن ادیان توحیدی جهان باشد، اما اینطور نیست.
جلسهای که به تازگی در نقب به پایان رسید پر از لبخند و ابراز تبریک بود؛ تبریک از اینکه اسرائیلیها و اعراب با هم ملاقات کردند. اما ظاهراً بلینکن در مورد روسیه و جنگ در اوکراین چیزی برای گفتن در این نشست نداشت. هیچ نشانهای مبنی بر دور شدن از مواضع اسرائیل و امارات نیز وجود نداشت. این امر نشان دهنده این بود که بهبود روابط اسرائیل و رژیمهای عربی چیزی برای منافع ایالات متحده به ارمغان نمیآورد.
روابط کامل و عادی بین اسرائیل و کشورهای خاورمیانه قطعاً تا آنجا که منعکس کننده حل مناقشات و تقویت صلح در منطقه باشد، قابل تحسین است. اما این نشست در این خصوص نبود. کشورهای عربی دیگر درگیر جنگ با اسرائیل نیستند و روابط گستردهای با اسرائیل در بسیاری از موضوعات، مانند اشتراکگذاری نرمافزارهای جاسوسی برای استفاده علیه مخالفان دارند.
این نشست شانس دستیابی به صلح یا کاهش تنش در بخشهای مختلف خاورمیانه را کاهش داد. یکی از این بخشها خلیج فارس است. بهبود روابط این کشورها منعکس کننده یک اتحاد نظامی ضد ایران است که درگیریها را در سراسر منطقه تشدید میکند.
مورد دیگر، درگیری اسرائیل با فلسطینیها است که بنا به تعریف باید مستقیماً در حل و فصل این مناقشه دخالت داشته باشند. در صورتی که «پیمان ابراهیم» تماماً در مورد حذف و کنار گذاشتن فلسطینیان است. دولتهای متمادی اسرائیل در حالی که همچنان فلسطین را اشغال کرده و به و شهرک سازی ادامه میدهند، از روابط گسترده با کشورهای عربی لذت برده اند. این امر هر انگیزهای را که ممکن است از سوی اسرائیل برای حل مناقشه با فلسطینیها وجود داشته باشد، کاهش داده است.
ترجیحات دولت اسرائیل ملاحظات سیاسی دولت ترامپ در این زمینه را توضیح میدهد، ملاحظات سیاسی دولت بایدن را نیز بیان میکند. شاید بلینکن ملاقات در اسرائیل را فرصتی مناسب برای لابی کردن با وزرای خارجه چندین کشور در مورد مسئله روسیه و اوکراین میدانست، اما این اولین بار نیست که او و دیگر مقامات دولت از «پیمان ابراهیم» تمجید میکنند.
تمجید از این پیمان در نشان دادن اینکه دولت ترامپ مجبور شد با ارائه امتیازهای اضافی به کشورهای عربی، بهبود روابط را بخرد، همخوانی ندارد. برخی از این امتیازات باعث تشدید تنش و درگیری میشوند. یکی از این امتیازها برای امارات متحده عربی خرید جتهای جنگنده F-۳۵ از آمریکا بود که به مسابقه تسلیحاتی در خلیج فارس دامن زد. برای مراکش نیز، به رسمیت شناختن حاکمیت این کشور در مناقشه صحرای غربی از سوی آمریکا و پایان بی طرفی واشگنتن در این موضوع پس از دهههای متمادی امتیاز محسوب میشود. این اقدامات به تشدید درگیریها و افزایش تنش بین مراکش و الجزایر کمک کرد.
منافع ایالات متحده از طریق ترویج واقعی صلح و کاهش تنش در خاورمیانه تامین میشود. کاهش تنشها در خلیج فارس مستلزم تنش زدایی بین بازیگران رقابتهای منطقهای است که مهمترین آنها عربستان سعودی و ایران هستند. بهبود روابط کشورهای خلیج فارس با اسرائیل هیچ کمکی به تنش زدایی نمیکند، حتی ممکن است اثر معکوس داشته باشد.
در همین حال، ایالات متحده اهرم فشار خود را کاهش میدهد، زیرا به دنبال همکاری با دولتهای خاورمیانه در مورد جنگ در اوکراین یا هر موضوع دیگری است. بنظر میرسد که واشنگتن قصد دارد در رقابتها و درگیریهای محلی طرف یک کشور را بگیرد. اگر حمایتش از مردم محلی محقق شود، شانس بیشتری برای به دست آوردن همکاری مورد نظر خود خواهد داشت.
پل پیلار در سال ۲۰۰۵ از یک شغل بیست و هشت ساله در جامعه اطلاعاتی ایالات متحده بازنشسته شد که آخرین سمت او افسر اطلاعات ملی برای خاور نزدیک و جنوب آسیا بود. او پیش از این در پستهای تحلیلی و مدیریتی مختلفی از جمله رئیس واحدهای تحلیلی سیا که بخشهایی از خاور نزدیک، خلیج فارس و جنوب آسیا را پوشش میداد، خدمت کرد. پروفسور پیلار همچنین در شورای ملی اطلاعات به عنوان یکی از اعضای اصلی گروه تحلیلی آن خدمت میکرد. او همچنین یکی از سردبیران این نشریه است.