به گزارش خبرداغ به نقل از رکنا: یک کارشناس آموزشی با بیان این که برآورد می شود 50 تا 60 درصد دانشجویان نخبه از کشور مهاجرت کرده باشند، تاکید کرد: رشد آمار بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و وضعیت درآمدی نامناسب دانش آموختگان منجر به کاهش انگیزه دانشجویان کشور برای ادامه تحصیل شده است. در حال حاضر بخش عمده ای از دانشجویان ایرانی به دلیل از دست دادن امید به آینده و برآورده نشدن انتظارات خود از قبولی در دانشگاه، دچار افسردگی شده اند. در چنین شرایطی هم شاهد شکل گیری نسل بی انگیزه ای در دانشجویان کشور هستیم که نمی توانند در ساختن آینده ایران نقشی داشته باشند.
دانشجویان نخبه در وضعیت مناسبی قرار ندارند. عدم حمایت مناسب دولت از شرکت های دانش بنیان و فقدان وجود مشاغل مناسب و پردرآمد برای دانشجویان نخبه منجر به مهاجرت طیف وسیعی از دانشجویان نخبه از کشورمان شده است. کارشناسان آموزشی برآورد می کنند که بین 50 تا 60 درصد دانشجویان نخبه از کشور مهاجرت کرده باشند. مهاجرت دانشجویان نخبه، رشد آمار بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و نبود امید به آینده بعد از تحصیلات طولانی مدت در دانشگاه، منجر به بی انگیزگی و افسردگی شدید بسیاری از دانشجویان کشور شده است.
60 هزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور درس می خوانند
وقتی کار نباشد و تقریبا هیچ امیدی برای بهبود وضعیت زندگی بعد از فارغ التحصیلی وجود نداشته باشد، طبیعی است که دانشجویان نه روحیه ای برای نشستن در کلاس های درس خواهند داشت و نه انگیزه ای برای ادامه تحصیل. در واقع، تشدید مشکلات اقتصادی در سال های اخیر به همراه افزایش آمار بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی، باعث شده است که سال به سال شرایط روحی دانشجویان بیشتر تضعیف بشود و امید آنها به آینده و انگیزهشان برای تحصیل نیز به شکل مضاعف کاهش یابد.
در این میان البته برخی دانشجویان کشور تنها یک راه را برای بهبود شرایط آینده در مقابل خود می بینند و آن هم چیزی جز مهاجرت به خارج از کشور نیست. به همین دلیل است که در سال های اخیر شاهد رشد آمار مهاجرت دانشجویان ایرانی به خارج از کشور بوده ایم و آن طور که اخیرا بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران به رکنا گفته است، با افزایش روند مهاجرت دانشجویان ایرانی به خارج از کشور در چند سال گذشته، برآورد می شود که هم اکنون حدود 60 هزار دانشجوی ایرانی در کشورهای دیگر حضور داشته باشند.
دکتر راشد نظری، کارشناس آموزشی که سال ها با موسسات آموزشی مختلف در زمینه آمادگی برای آزمون کارشناسی ارشد در رشته های گوناگون فعالیت کرده است نیز در گفت و گو با رکنا روی همین نکته دست گذاشت و اظهار داشت: متاسفانه در چند سال اخیر بسیاری از دانشجویان نخبه ایرانی که رتبه های برتر کنکور سراسری، کنکور ارشد یا المپیادهای علمی را کسب کرده اند، از کشور خارج شده اند. در واقع، شرایط به جایی رسیده است که عمده دانشجویانی که شرایط اقتصادی، اجتماعی یا علمی مهاجرت به خارج از کشور را دارند، یا از کشور خارج می شوند یا در راستای مهاجرت برنامه ریزی می کنند.
وی افزود: با توجه به این که شخصا با بیش از هزار دانشجوی نخبه در موسسات آموزشی مختلف کار کرده ایم، می توانم بگویم که بین 50 تا 60 درصد دانشجویان نخبه ای که با آنها کار کرده ام، هم اکنون به خارج از کشور مهاجرت کرده اند و در کشورهایی مثل آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی فعالیت می کنند. در این میان حتی دانشجویانی که از نظر بنیه علمی ضعیف تر بوده اند نیز برای ادامه تحصیل به کشورهای همسایه ایران از جمله ترکیه رفته اند.
نظری با تاکید بر این که تعداد اندکی از دانشجویان نخبه ایرانی در کشور باقی می مانند، گفت: بیش از سه چهارم دانشجویان نخبه ایرانی که در 20 سال گذشته با آنها کار کرده ام و از کشور مهاجرت نکرده و بعد از فارغ التحصیلی در ایران مانده اند، نتوانسته اند به ایده آل های مد نظر خود از نظر شغلی دست یابند. بنابراین وقتی دانشجویان حال حاضر کشور چنین وضعیتی را می بینند، هیچ علاقه و انگیزه ای برای ادامه تحصیل در آنها باقی نمی ماند.
این کارشناس آموزشی ادامه داد: وقتی براساس آمارهای رسمی بیش از 20 درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی کشور بیکار هستند و در میان فارغ التحصیلان شاغل نیز مشاهده می کنیم که اغلب افراد از وضعیت درآمدی خود راضی نیستند، طبیعی است که در چنین شرایطی اساسا استقبال از رفتن به دانشگاه کمتر می شود و بسیاری از کسانی که در حال حاضر به دانشگاه می روند نیز امیدی برای بهبود وضعیت مالی خود در آینده ندارند.
وی در ادامه تاکید کرد: در سال های اخیر وضعیت درآمدی فارغ التحصلان دانشگاهی به حدی بغرنج شده است که در میان فارغ التحصیلان چند سال گذشته تخصص های مختلف رشته پزشکی که قاعدتا جزو نخبگان جامعه محسوب می شوند و باید جزو ثروتمندترین اقشار باشند، تنها 10 تا 20 درصد متخصصان جوان در وضعیت مالی مناسبی قرار گرفته اند. قطعا وقتی جامعه دانشگاهی کشور چنین شرایطی را می بینند، متوجه می شوند که حتی درس خواندن زیاد هم نمی تواند آینده مالی افراد را تضمین کنند و به همین دلیل، این افراد از تلاش بیش از حد برای تحصیل دست می کشند.
افسردگی عمده دانشجویان به دلیل ناامیدی از آینده
نظری با بیان این که رشد آمار بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و وضعیت درآمدی نامناسب دانش آموختگان منجر به کاهش انگیزه دانشجویان برای ادامه تحصیل می شود، عنوان کرد: اکنون بخش عمده ای از دانشجویان کشور به دلیل از دست دادن امید به آینده و برآورده نشدن انتظارات خود از قبولی در دانشگاه، دچار افسردگی شده اند و اگر هر از گاهی شاهد خودکشی دانشجویان بخصوص دانشجویان نخبه مقاطع تحصیلی بالای دانشگاه های برتر کشور هستیم، باید ریشه اصلی این مساله را در امید نداشتن بسیاری از دانشجویان به آینده بدانیم.
این کارشناس آموزشی ادامه داد: متاسفانه بیشتر دستگاه های دولتی به جای این که برای افزایش امید به آینده دانشجویان به اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی کمک کنند، مانع اشتغالزایی دانش آموختگان می شوند. نمونه این مساله را می توانیم در سخت گیری ها برای صدور مجوز جهت تاسیس شرکت های دانش بنیان ملاحظه کنیم. وقتی هم که جوانان ما نه سرمایه کافی برای راه اندازی این شرکت های خصوصی را داشته باشند و نه دولت به شکل مناسبی از آنها حمایت کند، طبیعی است که فارغ التحصیلان دانشگاهی سرخورده می شوند.
وی در ادامه تاکید کرد: این روزها شاهد آن هستیم که عمده فارغ التحصیلان دانشگاهی که در کشور مانده اند، در صورت عدم خروج از ایران، یا بیکار مانده اند یا به مشاغلی غیر از تخصص های اصلی خود روی آورده اند. وقتی هم دانشجویان ما این مساله را می بینند، طبیعتا هم انگیزه آنها برای درس خواندن به شدت کاهش می یابد، هم امید آنها به آینده کمتر می شود و هم دچار انواع و اقسام بیماری های روحی می شوند.
دانشجویان درس نمی خوانند، چون بی انگیزه شده اند
نظری با بیان این که کاهش انگیزه ادامه تحصیل موجب کم رونق شدن برخی موسسات کنکور در سال های اخیر شده است، اظهار داشت: با توجه به آینده نامناسب بازار کار در کشورمان، اکنون جز برخی دانش آموزان نخبه که از همان زمان تحصیل در دبیرستان به مهاجرت به خارج از کشور در دوران دانشجویی خود فکر می کنند، کمتر دانش آموزی کنکور را جدی می گیرد و حاضر است برای پذیرفته شدن در دانشگاه های برتر کشور سختی های مختلف را به جان بخرد. همین مساله نیز باعث شده است که در سال های اخیر شاهد کم رونق شدن فعالیت برخی موسسات کنکوری بخصوص در صدا و سیما باشیم.
این کارشناس آموزشی ادامه داد: وقتی دانش آموزان می دانند که حتی با تحصیل کردن در دانشگاه نیز نمی توانند در آینده به رفاهی نسبی دست پیدا کنند، طبیعی است که رقابت در کنکور سراسری به شدت کاهش پیدا می یابد و همین مساله به مقطع های بالاتر یعنی دانشجویان و داوطلبان کنکور کارشناسی ارشد نیز سرایت می کند. همین مساله باعث می شود با وجود این که در دهه های اخیر شاهد پیشرفت محسوس علم در سطح جهان بوده ایم، در عمل، علم فارغ التحصیلان کنونی از فارغ التحصیلان یک تا دو دهه پیش کمتر شده باشد، زیرا انگیزه درس خواندن در میان دانشجویان در سال های اخیر، به شدت کاهش یافته است.
وی در پایان تصریح کرد: وقتی دانشجویان می بینند که راهی جز داشتن رابطه یا سرمایه کلان جهت ایجاد شرایط مناسب برای خود در بازار کار پیش رو ندارند، طبیعی است که امید آنها به آینده و همت آنها برای درس خواندن کمتر می شود. در چنین شرایطی هم وقتی دانشجویان می بینند که برخلاف شعارها، دولت حتی از راه اندازی شرکت های دانش بنیان نیز به شیوه مطلوب حمایت نمی کند، طبیعی است که شاهد شکل گیری نسل بی انگیزه ای از دانشجویان کشور می شویم که نمی توانند در ساختن آینده ایران نقشی داشته باشند.