به گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه اعتماد: کیفیت فنی لیگ امسال صدای خیلیها را درآورده. بازیها کمگل پرتنش و با کیفیت فنی پایین است. نیمفصل دوم لیگ از امروز آغاز میشود و بعد تیمها به خاطر فیفادی نزدیک به سه هفته به تعطیلات میروند. برای همین فرصت را مناسب دیدیم تا با جلال چراغپور، یکی از کارشناسان فوتبال ایران درباره شرایط ۱۵ هفته اول به گفتگو بنشینیم.
قبل از مصاحبه با ایشان که چند ماه پیش قرار شده بود به ریاست کمیته آموزش فدراسیون فوتبال منصوب شوند حدس میزدیم سرمربی سابق تیم ملی انتقاداتی جدی به سطح کیفی لیگ وارد کند، اما فکرش را هم نمیکردیم که ایشان بگوید آنقدر کیفیت پایین است که تماشای بازیها غیر قابل تحمل شده! مشروح این گفتگو و دلایل اینکه چرا جلال چراغپور قید همکاری با فدراسیون فوتبال را زد در ادامه آمده است.
بازیها را نگاه نمیکنم!
اگر بگویم نگاه نمیکردم بازیها را باور میکنید؟ به دلیل فقر تاکتیکی، فقر تکنیکی، عدم جاذبهای که بازیها دارد. حوادث داخل زمین و بیرون زمین غیر فوتبالی. راستش من بازیها را نگاه نمیکنم. یا اگر دیدم هم فقط چند لحظه بوده. میبینم چیزی تغییر نکرده و همان وضعیت سابق است.
کل لیگ برای دو تیم است بقیه ابزار جاذبه هستند
بحثش طولانی است. فوتبالی که در لیگ ما بازی میشود آن جاذبه فنی را ندارد. آنهایی هم که تعقیب میکنند به دلیل جاذبه امتیازیاش است. بقیه تیمهایی که در جدول هستند هم ابزار جاذبه هستند برای دو تا تیم. یا نهایتا سه تا تیم. بقیه تیمها ابزار هستند.
مثلا بیایند امتیازی بگیرند از آن دو تیم یا حادثهای رخ بدهد یا باخت غیر منتظرهای پیش بیاید. دیدید مطبوعات هم میگویند فلان تیم متوقف شد. وقتی یکی از این دو تیم مثلا یک نتیجه مساوی مقابل سایر تیمها میگیرند خود شما مینویسید آن تیم متوقف شد. یعنی چی؟ یعنی برای آن تیمی که از تیم بزرگ مساوی گرفته ارزشی نمیگذارید که فلان تیم با ارزشمندی مساوی گرفت.
مغزمان نمیکشد!
متاسفانه یا خوشبختانه چشم ما چشم ۱۰ یا ۱۵ سال پیش نیست. مثلا ساعت ۸:۳۰ چلسی- لیورپول نگاه میکنیم دو ساعت بعد میخواهیم یک بازی لیگ را ببینیم. چشم ما نمیکشد. مغز ما نمیکشد این همه تفاوت را درک کند. از پاس گرفته تا استپ کردن. از کنترل کردن تا حرکت کردن. از شکل بازی داخل میدان گرفته تا دوربینهای فیلمبرداری. از داوری گرفته تا نمیدانم صحنههایی که علنا داورهای ما چه بلایی سر فوتبال میآورند و هر کاری که دلشان میخواهد میکنند. برای همین نگاه نمیکنم.
اگر هم بخواهم تحلیل کنم همین تحلیلهای کلی را دارم. گاهگداری سرک میکشم مثل آدمهایی که کنجکاوند ببینند چه خبر است. بعد سرک میکشم میبینم نه تنها بهتر نشده که روز به روز دارد بیشتر افت میکند. روز به روز آدمهای کم سرعتتری میآیند در بازی آدمهای کمتر هوشمندی میآیند. آدمهای کمسوادتری میآیند مربی میشوند. شکل بازیها پیچیده نیست. استراتژیهای مسلم و مشخص دنیا هیچ کدام پیاده نمیشوند. فوتبال از جلو، پرسینگ، این همه مطالب روز دنیا که آدم در فوتبال جهان میبیند و متوجه میشود. در آنجا هیچ چیز حتی از لحاظ ظاهری هم ثابت نیست.
پیراهن تیمها عوض شود هیچ فرقی با هم ندارند
مثلا چلسی را میبینید هر هفته تغییر میکند. تیمهای کونته را نگاه میکنید یا مصاحبههایش را گوش میکنید متوجه میشوید که همه در حال پیشرفت هستند. کونته میگوید من یک ماه وقت دارم به چلسی برسم. یعنی ببینید آن چه جوری است که این میگوید من میخواهم به آن برسم. ببینید چقدر قشنگ است حرف زدنهاشان و اینکه یکدیگر را تایید میکنند. همدیگر هم نیست. فوتبالی است که درست کردهاند. فوتبالی که آن تیم بازی میکند را میگوید. آدم وقتی اینها را نگاه میکند و بعد برمیگردد میبیند مسجدسلیمان با فلان قدر آدم و ادعا و پول و اینها به تیم دسته پایینتر که شاید با اتوبوس آمده برای مسابقه باخته متوجه میشود که این فوتبال نیست.
در فوتبال ما هر تیمی میتواند هر کسی را ببرد. هر اتفاقی ممکن است بیفتد. تیمهاپیراهنهاشان را عوض کنند آدم نمیفهمد کدام تیم است. نمیفهمد تیم لیگ برتر است دسته یک است یا دسته دو. فقط دو تا تیم متمایز هستند. استقلال و پرسپولیس و اخیرا کمی هم سپاهان. به جز اینها بقیه تیمها هیچ وجه تمایزی از هم ندارند. اینها اتفاقاتی است که نمیگذارد آدم با لذت فوتبال را دنبال کند. حالا من که نمیگویم کسی هستم، ولی به عنوان یک شخص این بازیها جاذبهای برایم ندارند. نتایج را فقط دنبال میکنم تا ببینم چه شد.
اتفاقی نمیافتد که در موردش حرف بزنیم
مثل این است که یک پرندهای را شما روغنیاش کنید و بعد به او بگویید آزادی بروی روی هر شاخهای که میخواهی خودت را تمیز کنی. حالا حیوانش را من تغییر دادم. یک موجود دیگر است. وضعیت ما هم همین است. به ما میگویند آزادی هرچه میخواهی بگو. هرچه میبینی بگو. میرویم حرف بزنیم میبینیم چیزی نیست که بگوییم. آخر چیزی اتفاق نمیافتد. بعد میآییم حرف کسانی که حرف میزنند را گوش میکنیم میبینیمای وای! آنهایی که به عنوان کارشناس و فوتبالنویس حرف میزنند هم راه خیلی صحیحی نمیروند.
بنشینم راه رفتن بازیکنان را نگاه کنم؟
میرویم میگوییم میخواهیم تحول ایجاد کنیم. خب فوتبال ما از کجا باید تغذیه شود. از کمیته آموزش. چه کسی باید کمیته آموزش را تغذیه کند؟ مدرس. مدرس از کجا باید کمیته را تغذیه کند؟ از منابع. میرویم منابع را نگاه میکنیم میبینیم ۳۵ سال است ثابت است. این در حالی است که اگر مقاله دو ماه پیش یک مجله فوتبال را بخوانید متوجه تفاوت میشوید. همین چند شب پیش یک مقاله خواندم در مورد اولترا پرسینگ. ما قبلا پرس یا پرس از جلو داشتیم. اما اولتراپرسینگ دیگر چیست؟ الان آنها دارند در مورد اولتراپرسینگ حرف میزنند، اما فوتبال ما هنوز برای پرس ساده ابزار ندارد.
ابزار پرس چیست؟ آمادگی جسمانی. آمادگی جسمانی چیست؟ آمادگی جسمانی این است که شما به جای کمیت کیفیت را مد نظر قرار دهید. اگر میگوییم فلان بازیکن ۷ یا ۸ کیلومتر دویده بپرسیم چطور دویده؟ چقدر کیفی بوده دویدن؟ دویدن کیفی یعنی سرعتها و انفجارها. ببینید از این مقدار چقدرش کیفی بوده. یک هو میبینی از این ۷ کیلوکتر ۵.۵ کیلومتر راه رفته بازیکن. خب من راه رفتن این را بنشینم نگاه کنم؟ حتی دویدن بازیکنان فوتبال روز دنیا از انگلیس تا پرتغال را وقتی نگاه میکنی به وجد میآیی.
نوع سرعتها انفجارها چابکیها تعادلها نوع استفاده از توپ نوع تسلط بر توپ نوع دویدن با توپ نوع پاسدادن نوع جابه جا شدن. اصلا نیازی نیست فوتبال را بفهمی. آنچنان متنوع است که جذب میشوی. انگار داری از داخل دوربین شهر فرنگ تماشا میکنی. قدیمها کاغذ رنگی میریختند و میگفتند شهر فرنگ از همه رنگ. آدم چیزی که نمیدید فقط تجسم میکرد. آن کاغذ رنگیها یک وقت باغ میشد یک وقت دریا. الان هم آدم فوتبال اروپا را نگاه میکند یاد شهر فرنگ میافتد. هیچ چی هم که نفهمد آدم با همان کنجکاوی نفهمیدن ۹۰ دقیقه دنبال میکند بازی را. منظورم این است که ۹۰ دقیقه کنجکاوم که بفهمم. اولترا پرسینگ را کجا پیدا کنم. امثال اینها را کجا ببینم. آنقدر هست که اگر بخواهم بگویم یک کتاب میشود.
فوتبال ما سازی است با یک تکه چوب و یک سیم
بعد میآییم فوتبال خودمان. انگار یک صفحه است که یک نفر جلوش نشسته دارد نقاشی میکند. اما فقط یک رنگ دارد. قلم هم یکی بیشتر ندارد. یک رنگ هست، یک بوم با یک قلم. یا اگر موزیک باشد انگار یک چوب را برداشته و یک سیم از سر تا تهش کشیده و میخواهد با آن برای من موزیک اجرا کند. بعد شما میگویی این را تحلیل کن؟ این نهایت زنبورک است دیگر. الان تفاوت به اینجا کشیده. الان فوتبالهای داخلی را به زحمت میشود دید. یک ربع اول آن با یک ربع آخرش هیچ فرقی ندارد. شما میگویید این را عیبیابی کنید؟ من عیبیابی میکنم. منابع محدود داریم. وقتی منابع محدود باشد حتی اگر یک میلیون نفر بیایند از این منبع محدود درس بدهند آیا کیفیت میرود بالا؟
یک میلیون دارند درس میدهند. آدمهای خوبی هم هستند. همه هم در جای دیگر دکترا دارند. اما وقتی آن پیپری که از روی آن درس میدهی مال ۳۵ سال پیش است چیزی از آن در میآید؟ توی درسهای A لول ایافسی هنوز سوئیپر درس میدهند. سوئیپر ۱۹۷۰ بود. دفاع آخری که میایستاد و پوشش میداد. شما الان دو نفر را هم به زور عقب زمین میبینی. همه در حال حرکت و جابه جایی هستند. بعد در درسهای سطح یک خودمان که الان درس میدهند یک روزش مربوط به سوئیپر است. جالب است کوچینگ سوئیپر هم میکنند. وقتی ما هنوز توی سوئیپر هستیم و فوتبال دنیا درگیر اولترا پرسینگ است به نظر شما چه باید کرد؟ من بروم سوئپیر اینها را تحلیل کنم یا اولترا پرسینگ را بخوانم؟
نشویم مثل آن تیمی که ۶ تا در آسیا خورد
واو فوتبال هم دانش است. راه رفتن دانش است. یک کلمه اگر حرف بزنی باید کوچینگش را بگویی. تمرینش را بگویی. تئوریاش را بگویی. اجرا بکنی بیاوری در زمین. این شکلی نیست که بروی کنار خط حرف بزنی بگویی بچهها امروز دستانتان را بگذارید روی هم اولترا پرسینگ کنیم. باید اول این را بخوانی، کوچینگهایش را یاد بگیری، تمریناتش را بیاموزی، آدمهایش را پیدا کنی، بعد بدنها را آماده کنی. نروی ده دقیقه اول بازی اولترا پرسینگ کنی بعد ۶ تا گل بخوری در ۸۰ دقیقه بعدی. مثل یکی از تیمهای ما که ۶ تا در آسیا خورد.
راس فدراسیون تفکر درستی نسبت به توسعه فوتبال ندارد
من انتخاب شده بودم برای کمیته آموزش. به دلایل همین اختلاف سلیقهها همکاری انجام نشد. البته اختلاف سلیقه هم غلط است. فوتبال سلیقه نیست. به هر حال اختلافاتی بود، نسبت به ساختار آموزش. در نتیجه نشد که ما همکاری کنیم. این را از طریق شما برای اولین بار اعلام میکنم که آن مساله منتفی شد. از آن روزی که برای اولین بار با من صحبت کردند که ۱۸ خرداد بود تا آخر دی کسی خبری نگرفت.
البته یک بار دیگر این وسط بیست روز پیش دوباره یک دیالوگ برقرار شد، ولی همان سناریو پیش رفت. معلوم است که نحوه تفکر من با یک جایی از تفکر فدراسیون یا کمیته آموزش یا ساختار آموزشی نمیخورد و مورد پسند نیست. امکان همکاری من با فدراسیون با شرایط فدراسیون و شرایط من امکانپذیر نیست. یعنی نشد. خیلی هم تلاش کردیم. البته من فقط تلاش کردم آنها هیچ تلاشی نکردند که بشود، ولی هرچه جلوتر رفتیم دیدیم نشدنیتر است.
راس فدراسیون، فوتبال را فعالیت ارتقایابی مکان اجتماعی میبیند
اگر راس فدراسیون، راس فکر فوتبال، راس کسی که برای فوتبال تصمیم میگیرد آموزشی فکر کند، میشود شرایط را عوض کرد. اما اگر آن راس فوتبال را شغل یا بیزینس یا فعالیت ارتقایابی مکان اجتماعی بداند و بخواهد با طناب فوتبال از صخره بالا برود عوض اینکه از صخره فوتبال با طناب آموزش بالا برود هیچ چیز تغییر نمیکند. الان تفکر این است که از جسم نحیف فوتبال استفاده بشود تا خودشان را بالا بکشند.
اگر فکر آموزشی باشد ده سال وقت میخواهد که فوتبال درست شود. یعنی بچه ۶ ساله ما بشود ۱۶ ساله. ده ساله ما بشود ۲۰ ساله. گلدن ایج ۱۲ ساله است و بعد برنامه ده ساله میشود ۲۲ ساله. آن زمان است که تیم ملی داریم با بازیکنانی ۱۸، ۱۹ تا نهایتا ۲۲ ساله. قبل از کرونا یادتان هست تیم ملی هلند چه شکلی بود؟ همه همین رنج سنی را داشتند.
مافیای بزرگی در فوتبال است که تا احساس خطر میکند موضع میگیرد
عمدا باب سخن را باز میکنم با شما جوانان. چون اگر برای شما مطالب درست پردازش شود مطالب سطح پایین و پیش پا افتاده را نمیآورید بالا و به آنها نمیپردازید. فقط کافی است نسلی مثل شما ننویسند. نگویند و اعلام نکنند. چیزهای پیش پا افتاده را رسانهای نکنند. این هم خیلی تاثیر دارد. این را هم بگویم که کار سختی است، چون در اقلیت کامل هستیم. پول وحشتناکی در فوتبال است.
به مجرد اینکه میروی یک قسمت را درست کنی آنهایی که از آن پول منتفع میشوند به شدت موضعگیری میکنند که آخآخ فلانی آمد. میگویند تضاد منافع، ولی اینجا قطع منافع است. وقتی فدراسیپن به من گفت بیا من نه در مورد حقوق حرف زدم نه حقالزحمه. هی میپرسیدند شما چیز دیگری نمیخواهید؟ حرف دیگری ندارید؟ گفتم نه حرفهای من همان است که گفتم. چون واقعا نیازی هم ندارم.
یک معلم هستم و زندگیام به همین شکل میگذرد. حالا انشاالله اگر بعد از عید حقوق ما بازنشستهها را یک میلیون اضافه کنند کارمان را انجام میدهیم. ولی باید راس فوتبال آموزشی فکر کند و ارتقای فوتبال را در گروی تغییر در نگرش آموزشی ببیند. اگر این کار شد ده ساله فوتبال درست میشود در غیر این صورت خیر. ما آرامآرام داریم لرد میشویم. داریم تهنشین میشویم.