به گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه همدلی ، هفته پیش دو خبر مشابه که حاکی از خشونت علیه پزشکان بود منتشر شد. نخستین خبر شلیک مردی به یک پزشک در ایذه در استان خوزستان منتشر شد و دیگری دستگیری ضاربان شلیک به پزشک میانهای در آذربایجان شرقی. یک پزشک و جامعهشناس میگوید در تحقیقی که ۱۰ سال پیش انجام داده، ۸۰ درصد پزشکان گفتهاند که مورد خشونت کلامی قرارگرفتهاند؛ اما این خشونت از کجا آغاز میشود و مقصر را باید در کجا پیدا کرد؟
دو شلیک در دونقطه مختلف
هفته گذشته بود که خبر شلیک فردی در ایذه به یکی از پزشکان این شهرستان منتشر شد. این اتفاق یازدهم دیماه رخ داد. همراه این خبر فیلمی منتشرشده که حاکی از آن است که ضارب با پوشش زنانه و با عنوان بیمار وارد مطلب پزشک شده بود. به گفته منابع خبری ضارب پس از ورود به مطب، پزشک و یکی از بیمارانش را مجروح کرد. بیماران بلافاصله به بیمارستانی در اهواز منتقل شدند. هنوز انگیزه ضارب و جزییات این اتفاق مشخص نیست؛ اما در همین هفته خبر دیگری نیز منتشر شد: کمتر از ۲۰ روز پس از حمله مرد مسلح به پزشک میانهای، پلیس دو عامل این حمله هولناک را دستگیر کرد.
خبر به حادثه دو هفته قبل از شلیک به پزشک ایذهای مربوط میشد؛ «حدود ساعت ۹ شب ۲۷ آذرماه صدای شلیک گلوله، ساکنان یکی از محلههای شهرستان میانه در آذربایجان شرقی را به وحشت انداخت. آنها لحظاتی بعد یکی از پزشکان خوشنام شهر را دیدند که غرق در خون در کنار ماشینش روی زمین افتاد بود. شلیک با استفاده از یک سلاح شکاری صورت گرفته بود و به نظر میرسید که فرد مهاجم از قبل مقابل مطب آقای دکتر کمین کرده و وقتی ازآنجا خارج و قصد سوارشدن به ماشینش را داشته او را با سلاح شکاری هدف گرفته و پس از شلیک خونین متواری شده است.
شاهدان ماجرا را به پلیس و اورژانس گزارش دادند و دقایقی بعد پزشک خوشنام که ساچمههای تفنگ شکاری به سروصورتش اصابت کرده بود به بیمارستان میانه انتقال یافت، اما شدت جراحات او به حدی بود که وی بلافاصله به بیمارستان در تبریز منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت.»
سرهنگ محمدتقی سلطانی، فرمانده انتظامی شهرستان میانه علت حمله به این پزشک را فوت بستگان آنها اعلام کرده است. باوجودآنکه هنوز جزییاتی از ماجرای حمله به پزشک ایذهای اعلامنشده است، شاید بتوان گفت هر دو داستان کمی شبیه به هم هستند؛ اما آیا میتوان این دو واقعه را نمونه خشونت علیه جامعه پزشکان دانست؟ پاسخ یک پزشک و جامعهشناس این است که در ایران خشونت علیه پزشکان و سایر اعضای کادر درمان یک امر شایع است.
سیمین کاظمی، پزشک و جامعهشناس به ما میگوید: در تحقیقی که حدود ۱۰ سال پیش انجام دادم، بیشتر از ۸۰ درصد پزشکان مورد خشونت کلامی قرارگرفته بودند و حدود ۲۰ درصد خشونت فیزیکی را هم تجربه کرده بودند. احتمالاً در حال حاضر وقوع خشونت در برخی مناطق و مراکز درمانی بسیار بیشتر باشد.
پزشکان چقدر در خشونت علیه خود مقصرند؟
اما چه میزان از خشونت علیه پزشکان به عملکرد آنها برمیگردد؟ تاکنون در رابطه با پزشکان مسائل مختلفی مثل خطاهای پزشکی، دریافت رشوه، استفاده نکردن از کارتخوان در مطب و ... در برهههای زمانی مختلفی مطرحشده است. هفته گذشته، استاندار فارس در جمع کارگران این استان به برخی از این مسائل پرداخت. محمدهادی ایمانیه با بیان اینکه هیچ پزشکی در بخش خصوصی یا دولتی حق دریافت رشوه ندارد، گفت: معنا ندارد که برای جراحی قلب ۹۰میلیون تومان هزینه دریافت شود؛ زیرا تعرفه بخش خصوصی ۱۲میلیون تومان است و دلیلی ندارد که پزشکی چندین برابر مبلغ مشخصشده هزینه دریافت کند.
استاندار فارس با اشاره به اینکه تهدید پزشکان به مهاجرت در صورت قطع مبالغ غیرقانونی آنها گفت: پزشکانی که تهدید به مهاجرت میکنند میتوانند بروند و ما آنها را بدرقه خواهیم کرد؛ زیرا دوران منحصربهفرد بودن پزشکان سر آمده است و در تمامی رشتهها افراد توانمند صالح و سالم وجود دارد.
ایمانیه با بیان اینکه بهغلط در ذهن مردم جاافتاده است که برخی پزشکان بیمار را از مرگ نجات میدهند و دستان شفابخش دارند، اظهار کرد: با عنوان کارشناس این حوزه هیچ پزشک منحصربهفردی نداریم و این مسئله باعث شده که افراد خانه و زندگی خود را بفروشند تا هزینه جراحی پزشکان را تأمین کنند. اجازه نمیدهیم هرکس هر طور که خواست در حوزه پزشکی جولان دهد.
مقصرانگاری پزشکان، برخی مسئولان را تشجیع کرده که به پزشکان بتازند
در این رابطه سیمین کاظمی میگوید: در وقوع خشونت هیچگاه نمیتوان قربانی خشونت را سرزنش کرد، چون این روش نوعی توجیه خشونت و میدان دادن به مرتکبان خشونت است. تردیدی نیست که در نظام سلامت مشکلات، کمبودها و کاستیهای فراوانی هست که جان و سلامت مردم و بیماران را به خطر میاندازد و دسترسی به سلامت را دشوار میکند؛ اما مراجعان از کل این نظام سلامت، پزشکان و پرستاران را میبینند و خشم و عصبانیتشان از ناکارآمدی سیستم را متوجه آنها میکنند.
حتی برخی دانشگاهیان و منتقدان و رسانهها هم در مسئله سلامت، روی عاملیت پزشکان متمرکز میشوند و ساختاری را که به وجود آورنده چنین وضعی است نادیده میگیرند. این مقصرانگاری پزشکان، برخی مسئولان را هم تشجیع کرده که پزشکان را مسبب مشکلات نظام سلامت معرفی کنند و به آنها بتازند.
اگر ضعفی وجود دارد مسئولیتش متوجه نظام آموزش پزشکی است
این پزشک ادامه میدهد: پزشکان تربیتشدگان نظام آموزش پزشکی هستند و اگر ضعفی یا اشتباهی در رفتار و عملکرد برخی پزشکان مشاهده میشود، در وهله اول مسئولیت آن متوجه نظام آموزش پزشکی است. در وهله دوم پزشکان در سیستمی کار میکنند که مشحون از مشکل و فقدان امکانات و کمبود نیروی انسانی است.
این جامعهشناس معتقد است: در این سیستم پزشک مجبور است با امکانات موجود کار کند که بدیهی است همیشه نتیجه ایدئال نخواهد بود. پزشکان مسئول اشتباهات و کاستیهای نظام سلامت نیستند و آنها هم از این نابسامانیها رنج میبرند و ناراضیاند. پزشک تنها مسئول عملکرد خودش است و در معالجاتی که انجام میدهد مسئولیت دارد و لازم است تمام دانش و مهارت خود را در درمان بیماران به کار گیرد و اگر مرتکب قصور شود، مراجع قانونی باید به نحو مؤثر به آن رسیدگی کنند. اگر بیمار یا بستگان بیمار گمان میبرند پزشک در حق بیمار آنها کوتاهی کرده، میتوانند بهطور قانونی از او شکایت کنند، اما ارتکاب خشونت علیه پزشک و پرستار تحت هیچ شرایطی قابلقبول و توجیه نیست.
تصویری که از پزشکان در ذهن جامعه شکلگرفته منطبق با واقعیت نیست
سیمین کاظمی با اشاره به ناکارآمدیهای خدمات سلامت میگوید: اینکه در ایران دسترسی عادلانه به خدمات سلامت ممکن نیست، موجب شکلگیری نارضایتی شده است که این نارضایتی عمدتاً علیه کنشگران سلامت مثل پزشکان و پرستاران که در مواجهه مستقیم با مراجعان هستند ابراز میشود. علاوه بر این ضعفها و کندیهایی که در دستگاههای قانونی برای رسیدگی به تخلفات پزشکی وجود دارد، موجب میشود مراجعان ناراضی بهجای طرح نارضایتی و شکایت خود از طریق قانونی، مرتکب خشونت شوند که بخشی از این خشونتها فیزیکی است و به آسیب زدن به کادر درمان منجر میشود. این را هم نباید ازنظر دور داشت که در جامعهای که درگیر انواع مشکلات است و سرخوردگی و ناکامی و تبعیض به تجربه روزمره تبدیلشده، تحمل و مدارا کمتر میشود و خشونت در تعاملات اجتماعی مثل پزشک-بیمار هم امکان وقوع بیشتری پیدا میکند.
او ادامه میدهد: تصویری که از پزشکان در ذهن جامعه شکلگرفته، تصویری است که الزاماً با واقعیت انطباق ندارد. عموماً پزشکان را یک گروه ثروتمند، بیعاطفه و قدرتمند و پرمدعا میشناسند که برای جان بیمار ارزشی قائل نیستند و مسئولیت حرفهای و اخلاقیشان را فراموش کردهاند. این تصویر انتقادی اگرچه در مورد بخشی از پزشکان صدق میکند، اما واقعیت این است که انبوه پزشکان عمومی دستمزدشان در حد کارمندان دونپایه دولت است، رزیدنتها حقوق اندکی دریافت میکنند و بسیاری از متخصصان جوان با سختیهای زیادی در تأمین معاش روبهرو هستند.
خشونت موجب دلسردی دانشجویان پزشکی میشود
این جامعهشناس در پایان تأکید میکند که جامعه پزشکی از اشتباه و خطا مبری نیست، اما انتقادات لازم است با دیدی وسیع و با درنظرگرفتن ابعاد گوناگون مسئله طرح شود، نه با حمله به اهالی یک حرفه. جریان انتقادهای بعضاً غیرمنصفانه و خشونت علیه پزشکان که چند سال است افزایش پیداکرده، موجب ناامیدی و دلسردی و استرس و وحشت دانشجویان پزشکی میشود و حتی یکی از علل مهاجرت فارغالتحصیلان جدید پزشکی از کشور است.