کد خبر: ۹۰۷۵۹۹
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۰ - ۰۰:۱۳
تعداد بازدید: ۵۴۷
شمار حوادثی که داغ ملی به شمار می‌آیند و در پانوشته‌های تقویم، خودنمایی می‌کنند، کم نیستند؛ حوادثی که به‌دور از هر محاسباتی پدید آمده‌اند و در کسری از ثانیه به درد همگانی تبدیل شده‌اند و مهر داغ و عزای ملی را بر پیشانی آن روز نشانده‌اند.

داغداری بدون مرزبه گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه رسالت ، شمار حوادثی که داغ ملی به شمار می‌آیند و در پانوشته‌های تقویم، خودنمایی می‌کنند، کم نیستند؛ حوادثی که به‌دور از هر محاسباتی پدید آمده‌اند و در کسری از ثانیه به درد همگانی تبدیل شده‌اند و مهر داغ و عزای ملی را بر پیشانی آن روز نشانده‌اند. داغ‌هایی، نه ویژه ماست و نه منحصر به کشور ما؛ همه کشورها و ملت‌ها روزهای تلخ و غمبار ملی را تجربه کرده‌اند و هرساله، سوگوارانه به بازخوانی آن‌ها می‌پردازند. سوگ‌نشینی‌هایی که ازقضا و برعکس کشور ما به  بهانه‌ای برای همدلی و انسجام ملی بدل می‌شوند نه عامل شکاف و گسست اجتماعی.
حادثه پلاسکو و داغی که با پرپر شدن شهدای آتش نشان بر دل ایران نشست، حادثه سانچی، ترور سردار سلیمانی عزیز و حادثه جان‌باختن کرمانی‌هایی که به بدرقه او آمده بودند، حادثه سقوط پرواز ۷۵۲ و داغ سرنشینان آن که بر دل کشور نشست و ... از جمله مواردی‌اند که در چند سال اخیر، زنجیره‌وار و در پی هم داغی را بر دل ایران و ایرانیان نشانده است.
هر حادثه، قربانی و احتمالا خاطیانی دارد، خاطیانی که یا دچار اشتباه محاسباتی شده‌اند و یا جبر طبیعت، عامل آن شده است یا خطای انسانی رقم‌زننده آن بوده است که شناسایی آن برعهده دستگاه قضاست و حتما در این مسیر و رفع کاستی‌ها و ضعف‌ها می‌توان مطالبه‌گر بود و تا رفع تظلم روند دادخواهی را ادامه داد.
در این میان اما آنچه که بیشتر از رنج داغ‌های مستمری که بر دل ما و جان کشورمان نشسته دردناک است، ورود مغرضانه برای مصادره همین داغ‌هاست، جمعی خط‌کش به دست گرفته و آگاهانه میان داغ‌ها و اندوه‌ها مرز می‌کشند، مرزبندی‌هایی که به‌جای همدلی و همنوایی ملی به بهانه‌ای برای ایجاد انشقاق و گسست اجتماعی بدل شده‌اند.
واقعیت این است که ما مردم مظلومی هستیم که شادی‌ها و عزاهایمان، قواره ملی‌شان را واگذار کرده‌اند؛ رنج‌ها و شادی‌هایمان نیز خودی و ناخودی دارد؛ جمعی هوشمندانه و برنامه‌ریزی‌شده مصائب و ظلم‌ها را به قالب دوقطبی می‌کشانند تا حاصلش رودررویی حاکمیت و مردم شود.
در همین مسیر آنچه در بوق تبلیغاتی‌شان می‌شود و بازنمایی رسانه‌ای می‌یابد، رنج‌های دسته‌بندی‌شده‌ای است که به صلاحدید معاندان میهن، بازتکرار می‌شود و آنچنان منظم و حساب‌شده تدارک دیده‌اند که حافظه تاریخی مردم را به دلخواه، دسته‌بندی می‌کنند.
در این مصاف اما رسانه‌ها و برنامه‌ریزان فرهنگی ما به‌جای میدان‌داری و انعکاس رنج و غمی که از سوی معاندان به‌شیوه مطلوب‌شان بازنمایی می‌شود در گوشه رینگ نشسته‌اند و انتظار ضربه را می‌کشند تا پاسخگوی ضربه باشند نه نیاز مردم و حال و روز کشور. همین هم می‌شود که در خط‌کشی ادعای مردم‌داری آن سوی خطی‌ها و دلسوزان ملت و میهن در داخل کشور، موج حملات، نثار کسی می‌شود که داد میهن‌پرستی دارد و دل در گرو انقلاب و نظام بسته و چشم به گره‌گشایی از داخل دارد  و نه نسخه مغرضانه خارج گودنشین‌ها. 
در بلواسازی و غوغاسالاری که به دل و جان مردم بی‌وقفه وارد می‌شود، وظیفه مسئولان است که مخاطب مستقیم مردم باشند، پای داغ و درد دل آنها نشسته و عزای‌شان را به جان بخرند و با محرم دانستن مردم مرزهای ساختگی و تحمیلی خودی ناخودی را بشکنند، غرق شدن و پیروی از خط‌کشی‌های تحمیلی حاصلی جز گسست اجتماعی و افزون کردن شکاف میان مردم و مسئولان نخواهد داشت.

محسن پیرهادی 

 

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: