بامداد دیروز کارگران شهرداری تهران سرگرم کار در خیابانی حوالی مشیریه بودند که چشمشان به یک گونی افتاد. آنها وقتی گره گونی را باز کردند با جسد پسری جوان مواجه شدند و وحشتزده پلیس را خبر کردند.
حدود ساعت 3بامداد بود که با حضور قاضی محمدتقی شعبانی، بازپرس جنایی تهران و کارآگاهان آگاهی تحقیقات برای کشف راز این جنایت کلید خورد. بررسیها حکایت از این داشت که مقتول حدود 22ساله بوده و بر اثر ضرباتی که به سرش وارد شده بود، به قتل رسیده است. عجیب اینکه، کارشناس پزشکیقانونی وقتی جسد را معاینه کرد، گفت بیش از 8روز از مرگ پسر جوان میگذرد.
وجود آثار خون روی گونی و همچنین جسد مقتول نشان میداد که در این مدت جسد در محلی سرد نگهداری میشده و بهتازگی به کوچه منتقل و در آنجا رها شده است. همین موجب شد تا بازپرس جنایی رد خون را دنبال کند تا اینکه به مقابل خانهای رسید؛ خانهای 3طبقه که حدود 100متر با محل کشف جسد فاصله داشت.
قاضی شعبانی زنگ واحدها را به صدا درآورد. یکی از ساکنان مردی میانسال بود که با شنیدن صدای زنگ، خود را به مقابل در حیاط رساند. تیم جنایی وارد حیاط شدند و در داخل حیاط نیز آثاری از خون وجود داشت. در تحقیق از ساکنان ساختمان معلوم شد که مقتول در آن خانه زندگی میکرده و مردی که خودش را به مقابل در رسانده بود، پدرش بوده است. او وقتی بالای سر جسد رفت، با گریه گفت که جسد متعلق به پسرش است که حدود 11روز قبل گم شده بود.
مرد میانسال میگفت همان موقع گزارش ناپدیدشدن پسرش را به پلیس آگاهی تهران اعلام کرده و در این مدت در جستوجوی وی بوده اما اثری از او پیدا نکرده است: پسرم در کارگاه خیاطی کار میکرد و حدود 11روز پیش برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. از آن روز به بعد همهجا را بهدنبالش گشتم و حتی پلیس را هم در جریان قرار دادم، غافل از اینکه وی به قتل رسیده است.
اظهارات این مرد در حالی بیان میشد که وجود خون در حیاط خانه فرضیه دیگری را مطرح میکرد. اینکه پسر جوان در خانهاش و از سوی اعضای خانوادهاش به قتل رسیده و پس از چند روز جسدش توسط آنها به کوچه منتقل و در آنجا رها شده است.
از سوی دیگر مشخص شد که مادر مقتول چند سال قبل فوت شده و پدر وی با زنی ازدواج کرده و مقتول همراه پدر و نامادریاش زندگی میکرده است. در این شرایط قاضی دستور بازداشت پدر و نامادری مقتول را صادر کرد.
هردوی آنها دیروز به دادسرای جنایی تهران منتقل شدند و تحقیقات از آنها آغاز شد. پدر و نامادری اصرار داشتند که بیگناه هستند و قاتل یا قاتلان با صحنهسازی و کشاندن رد خون تا مقابل خانه، قصد دارند آنها را گناهکار نشان بدهند و برایشان پاپوش ساختهاند. آنها مدعی شدند که با مقتول اختلافی نداشتهاند و وی از 11روز پیش به طرز مرموزی گم شده بود.
با این حال هردو در بازداشت به سر میبرند و تحقیقات برای کشف اسرار این جنایت ادامه دارد.