به گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه اعتماد ، روز گذشته شروط بازگشایی مدارس توسط وزارت بهداشت اعلام شد که مهمترین آنها فاصلهگذاری ۴ مترمربعی بین دانشآموزان، امکان تهویه کلاسها البته با پوشیدن لباس کافی و باز گذاشتن در و پنجره و رعایت بالای پروتکلهای بهداشتی و عدم استفاده از بوفه مدارس بود. با نگاهی به شرایط فوق به نظر میرسد، مسوولان ستاد مبارزه با کرونا اصلا با شرایط مدارس ایران آشنایی ندارند یا فقط مدارسی را که فرزندانشان در آن مشغول به تحصیل هستند، دیدهاند.
فاصله ۴ مترمربعی بین دانشآموزان با در نظر گرفتن کلاسهای درسی کانکسی چطور ممکن است؟ پوشیدن لباس کافی برای ساکنین مناطق محروم و کمبرخوردار که عمدتا در حال تجربه شروع فصول سرد سال هستند و در شرایط عادی هم از حداقلهای معیشتی و پوشاکی برخوردار نیستند، چگونه امکانپذیر است؟ بهتر است مسوولان و تصمیمگیران، از پشت میزهای خود برخاسته و همراه رییسجمهور در سفرهای استانی شرکت کنند تا شاید کمی دورتر از پایتخت و مراکز آموزشی مرفه را ببینند. در شرایطی که کارشناسان خبر از بحران سوخت در فصل سرما میدهند باز کردن درب و پنجره و استفاده از وسایل گرمایشی، پیامدی جز به هدررفت انرژی ندارد و کمکی نیز به سیستم آموزشی کشور نخواهد کرد. اینکه آموزش حضوری و نظارت بر آن را به عهده مدیران مدارس گذاشتهاید فقط انداختن توپ تصمیمگیری به زمینی است که عملا هیچگونه اختیار و امکاناتی ندارد. با کدام بودجه در مدارس امکان تستهای سریع و مکرر و غربالگری کرونایی و ضدعفونی سرویسهای بهداشتی و سطوح قرار است انجام شود؟ تلفیق آموزش حضوری و مجازی، با کدام امکانات امکانپذیر است؟ معلم چطور میتواند همزمان به دانشآموزان حاضر در کلاس و شاگردان آنلاینش رسیدگی کند؟ برخی مسوولان فکر میکنند مدارس ما از دستیار معلم در هر کلاس و امکانات هوشمند بهروز دنیا برخوردارند؟ شروط ایدهالگرایانه بازگشایی مدارس، من را یاد این جمله از ماریآنتوانت انداخت که اگر نان نیست کیک بخورید!