به گزارش خبرداغ به نقل از خبرورزشی: آخرین بازی تیم ملی ایران برابر کره جنوبی در حالی با تساوی یک بریک به پایان رسید که سعید عزتاللهی یکی از بهترینهای زمین بود. هافبک دفاعی ۲۵ ساله تیم ملی نه تنها در جنگ با هافبکهای حریف عملکرد مناسبی داشت بلکه یک شوت تماشایی نیز از راه دور زد که با بدشانسی به تیر دروازه حریف خورد و گل نشد.
بازی بعدی تیم ملی ایران برابر لبنان ۲۰ آبانماه جاری و کمتر از دو هفته دیگر در بیروت برگزار میشود. به همین خاطر بد ندیدیم با سعید عزتاللهی هم کلام شویم و این هافبک با اخلاق تیم ملی کشورمان به رغم آن که با سرماخوردگی نسبتا شدیدی هم مواجه شده بود مثل همیشه با خوشرویی و مهربانی پاسخگوی سؤالات خبرورزشی شد.
از بازی دیروز خودتان بگو؟ چی شد و خودت چه کار کردی؟
بازی ما یک دیدار حذفی و به نوعی دربی بود. با تیمی بازی داشتیم که تقریبا یک ربع از شهرمان فاصله دارد و کار به وقت اضافی هم کشیده شد اما خوشبختانه بردیم و به مرحله بعدی صعود کردیم. با توجه به اینکه ما ۳ روز قبل بازی کرده بودیم سرمربی تیم به برخی اصلیها استراحت داد و برخی دیگر مثل من هم کمتر بازی کردیم و خودم دقیقه ۶۰ تعویض شدم تا استراحت بیشتری کنم. سرماخوردگی من هم البته مزید برعلت شد تا زود تعویض شوم و...
به نظرت چرا لیگ دانمارک خیلی در کشورمان بازتاب ندارد؟
خودم هم مانده ام و این پرسش را باید شما رسانه ایها و دوستان خبرنگار پاسخ بدهید. شما لیگهای سطح پایین تر آسیایی را پوشش میدهید ولی خیلی کم به لیگ دانمارک میپردازید و اتفاقا برای خودم هم جای سؤال دارد.
لیگ دانمارک در چه سطحی است؟ مثلا با لیگ روسیه قابل قیاس است؟
لیگ دانمارک لیگ با کیفیتی است. ۴ تیم از این کشور در لیگ قهرمانان اروپا و یورو لیگ بازی میکنند که نشان دهنده کیفیت آن است. نتایج تیم ملی دانمارک در یورو نیز گویای خیلی چیزهاست و همین امسال تابستان بازیکنان خوبی از این لیگ به لیگهای معتبر ترانسفر شدند. من یک مثال برای شما بزنم که دیدید یامگا همبازی ما در وایله در همان بازی اول خودش چه کار کرد؟
یامگا در اولین بازی خود برای استقلال خوش درخشید و ۲ گل به ذوب آهن اصفهان زد؟
به هر حال درخشش یامگا نشان دهنده کیفیت لیگ دانمارک است. او فوتبالیست خوب و چند پُستهای است که میتواند برای استقلال مفید و مؤثر باشد.
کم نیستند کسانی که معتقدند سعید عزتاللهی با این همه توانایی و فیکس بودن در تیم ملی میتواند در تیمهای بزرگ تر یا حداقل لیگهای معتبر توپ بزند؟
فوتبال هرگز قابل پیش بینی نیست. شما نمیدانید فردا چه سرنوشتی در انتظارتان است و یکسری اتفاقات دست شماست و یکسری دیگر براساس شرایط تعیین میشود. من هم اهداف بزرگی در سرداشته و دوست دارم در تیمهای بزرگ و مطرح بازی کنم به همین خاطر هم لیگ دانمارک و اروپا را به پول، شهرت یا مسائل دیگر ترجیح دادم.
هر چه نباشد تو در ۱۸، ۱۹ سالگی به آتلتیکو مادرید رفتی و انتظار میرفت سعید عزتاللهی در همان اسپانیا بماند؟
گفتم که فوتبال قابل پیش بینی نیست. صحبت کردن در مورد تیمی مثل آتلتیکو مادرید شاید برای خیلیها آسان باشد اما من درآن مقطع میخواستم به تیم ملی دعوت شده و مسافر جام جهانی شوم. برای دعوت به تیم ملی و بازی در جام جهانی باید از مادرید میرفتم و اتفاقا تیم روستوف روسیه انتخاب بسیار خوبی در آن مقطع بود. روستوف این فرصت را به من داد که لیگ قهرمانان اروپا را تجربه کنم و به تیم ملی هم دعوت شوم. به نظرم در آن مقطع بهترین تصمیم را گرفته و از آتلتیکو جدا شدم.
برخی دیگر هم میپرسند چرا سعید عزتاللهی به جای لیگ دانمارک به ایران برنمیگردد؟
هنوز شرایط آن پیش نیامده است. شاید پیشنهاداتی بوده باشد اما همیشه من تحت قرارداد یک باشگاهی بوده ام. شاید درآینده شرایطی پیش بیاید که بخواهم به ایران برگردم اما در حال حاضر تمام فکر و ذکرم بازی در اروپاست و برنامهای برای بازگشت به ایران ندارم. با این حال آدم نمیتواند آینده را پیش بینی کند.
اگر اشتباه نکنیم جزو معدود بازیکنانی هستی که هم از استقلال و هم پرسپولیس پیشنهاد داشتی. درست است؟
لطف دو باشگاه پرطرفدار ایرانی بوده است و باعث افتخار من است که هم از استقلال و هم پرسپولیس پیشنهاد داشتم ولی تأکید میکنم این پیشنهادات رسمینبوده است چون من همیشه قرارداد داشته ام. باید مذاکرات باشگاه به باشگاه انجام میشد اما باشگاههای ایرانی به لحاظ مشکلات اقتصادی نمیتوانند رضایت تیمهای اروپایی را برای جذب بازیکن بگیرند. امیدوارم درآینده شرایطی به وجود بیاید که باشگاههای ایرانی هم از لحاظ مالی در وضعیت ایده آلی قرار بگیرند.
همین امسال هم زمزمههایی شنیده شد مبنی بر اینکه پرسپولیسیها پس از جدایی نوراللهی سراغ سعید عزتاللهی رفته اند. پیشنهادی به تو از سوی این باشگاه ارائه شد؟
نه تکذیب میکنم! امسال باشگاه پرسپولیس هیچ صحبتی با من نداشته و پیشنهادات مربوط به سالهای گذشته بوده است.
میدانیم تو یک ملوانی هستی و پدرت هم بازیکن و یکی از هافبکهای ماندگار این تیم بوده است. عنوان جوان ترین بازیکن لیگ برتر را هم مدیون این تیم هستی اما یک سؤال کلیشهای دارم ولی لطفا جواب کلیشهای نده! در دوران کودکی بیشتر پرسپولیسی بودی یا استقلالی؟
واقعیت این است که به خاطر پدرم از زمانی که خودم را شناختم در منزل ما صحبت ملوان بوده است. خودم هم خیلی زود در کودکی و نوجوانی پیراهن ملوان را پوشیده و اصلا به تیم دیگری فکر نکرده بودم چون سقف آرزوهای من پوشیدن پیراهن سفید تیم شهرم بود. البته احترام فراوانی برای استقلال و پرسپولیس قائلم چون جذابیت فوتبال در هرکشوری به رقابت تیمهای پرطرفدار و بزرگ است. من علاقه زیادی هم به تراکتور، نساجی مازندران، سپاهان، فولاد، فجرسپاسی و سایر تیمهای ریشه دار و پرطرفدار دارم.
برگردیم به لیگ دانمارک؛ تا چه زمانی با وایله بلد کلوب قرارداد داری و نمیخواهی از این تیم جدا شوی؟
این فصل که تمام شود هنوز یک سال دیگر با وایله قرارداد داشته و در حال حاضر هم تمام تمرکزم روی بازیهای این تیم است و به جدایی اصلا فکر نمیکنم تا ببینیم درآینده چه پیش میآید.
و اما میرسیم به تیم ملی؛ از وضعیت تیم بگو؟
الحمدالله شرایط تیم ملی الان خوب و سفید شده است. شما میدانید ما در وضعیت قرمز قرار داشتیم و باید در ۴ بازی در بحرین با حداکثر امتیازات از زمین خارج میشدیم. حالا نتایج خوبی گرفتیم و به نوعی میتوان گفت که دیگر همه چیز دست خودمان است. باید قدر موقعیت فعلی را بدانیم تا خدای ناکرده به وضعیت قرمز قبلی بر نگردیم. ما بازیهای سختی پیش روی داریم باید حداکثر حمایت و انرژی مثبت را دریافت کنیم تا بتوانیم با قدرت برای سومین دوره متوالی به جام جهانی صعود کنیم.
سعید عزتاللهی قبل از بازی اول ما مقابل سوریه شاید در شرایط ایده آل نبود و حتی به نظر میرسید کمیاضافه وزن داشته باشی . درست است؟ اما از دقیقه ۳۱ آن بازی جانشین میلاد سرلک شدی و دیگر فوق العاده کار کردی؟
من متوجه اضافه وزن نمیشوم! اصلا اضافه وزنی نداشتم و چون از بدنسازی میآمدیم و تازه یک بازی در لیگ دانمارک انجام داده بودیم شاید اثرات آن تمرینات سنگین پیش فصل بود. شاید هم وزنه زیاد زده بودم و عضلانی به نظر میرسیدم ولی به عنوان یک بازیکن حرفهای هرگز اضافه وزن نداشته و اجازه هم نمیدهم چنین اتفاقی برایم بیفتد. بازی با سوریه هم فکر میکنم چون اولین بازی ما در مرحله نهایی انتخابی جام جهانی بود همه ما یک مقدار سردرگم بودیم اما خدا را شکر برنده شدیم. در تورنمنتهای این چنینی پیروزی در اولین مسابقه بسیار حائز اهمیت است که خدا را شکر حاصل شد.
تیم ملی ۳ بازی پشت سرهم برد و یک دیدار هم مقابل کره جنوبی مساوی کرد که به نظر خیلیها بهترین نمایش سعید عزتاللهی بود. حسرت آن شوتی که زدی و به تیر دروازه کره جنوبی خورد را نمیخوری؟
قشنگیهای فوتبال به خاطر همین چیزهاست. اگر گل میشد گل قشنگی میشد چون اول به بازیکن کرهای لایی انداختم و بعد شوت زدم ولی ... شاید ۱۰ بار دیگر هم آن طور شوت بزنم و توپ به داخل تیرک عمودی دروازه بخورد به داخل دروازه میرود و گل میشود اما اصلا متوجه نشدم چطور آن ضربه گل نشد؟! با این حال مهم نباختن تیم ایران بود. باید کره جنوبی را شکست میدادیم اما ضربات ما به تیر دروازه حریف خورد اما باز هم جای شکر دارد که نباختیم. مساوی کرده به هر صورت خیلی بهتر از باختن است.
بازی بعدی ما ۲۰ آبان دربیروت برابر لبنان است. ظاهرا قرار است این دیدار با حضور تماشاگران لبنانی برگزار شود. پیش بینی خودت از این بازی چیست؟
شما اگر همین الان هم جدول را نگاه کنید میبینید لبنان تیم سوم گروه ماست. بازی با لبنان حتم دارم بازی سختی خواهد شد. لبنان نشان داده است تیمی قابل احترام است و با تمام وجود میجنگد. فراموش هم نباید کرد ما در زمین حریف و جلوی تماشاگران لبنانی باید بازی کنیم. تا همین جا هم که سوم جدول است کار بزرگی انجام داده و انشالله مقابل این حریف سخت کوش هم سنجیده و با حداکثر تمرکز بازی خواهیم کرد.
تو در ملوان هم شاگرد اسکوچیچ بودی. درست است؟ میخواهیم نظرت را در مورد سرمربی تیم ملی بپرسیم؟
بله، تجربه همکاری با آقای اسکوچیچ را در ملوان داشتم و او توانست در آن مقطع تیم ما را متحول کند. آقای اسکوچیچ اولین سرمربی خارجی ملوان بود و شاید آن اوایل مقاومتها یا گاردهایی هم مقابل خود میدید ولی یکی از بهترین نتایج تاریخ ملوان را درآن مقطع گرفت و بار فنی زیادی به تیم ما اضافه کرد. درحال حاضر هم نتایج تیم ملی گواه موفقیت این مربی است. زمانی که او هدایت و سرمربیگری تیم ملی را قبول کرد تیم ایران دروضعیت قرمز به سر میبرد و شرایط خوبی نداشت. به نظرم آقای اسکوچیچ شجاعانه این مسئولیت را قبول کرد و با همین شجاعت توانست تیمی خوب و موفق را بسازد.
بعضیها میگویند صعود تیم ملی به جام جهانی را تقریبا باید قطعی دانست. این حرف را قبول داری؟
نه، اصلا و ابدا این حرف را قبول ندارم. هنوز ۶ بازی دیگر باقی مانده است و خود این ۶ بازی گویای این مسئله است که نباید کار را تمام شده بدانیم. باید تا بازی آخر و ثانیه آخر بجنگیم و کار را تمام شده فرض نکنیم. تک تک مسابقات آینده تیم ما مهم است و در هر دیدار باید برای کسب حداکثر امتیازات مبارزه کنیم.
ببخشید سؤالات ما کمیپراکنده شده اما اغلب انزلی چیها و فوتبالیستهای ملوان و شهر شما به خاطر زنده یاد سیروس قایقران شماره ۹ را دوست دارند اما سعید عزتاللهی شماره ۶ میپوشد. چرا؟
مرحوم سیروس قایقران اسطوره فوتبال انزلی و فوتبال ایران است. همه انزلی چیها دوست دارند پیراهن شماره ۹ آن خدابیامرز را بپوشند اما هر بازیکنی با بازیکن دیگر متفاوت است. من هم الگویم زنده یاد قایقران بوده و سعی کرده ام از آن مرحوم الگوبرداری کنم اما خیلی به شماره پیراهن مشترک فکر نکرده و نمیکنم کمااینکه خود آقا سیروس هم در تیم ملی شماره ۹ نمیپوشید و از شماره ۸ استفاده میکرد. شماره ۶ را از قدیم خیلی دوست داشتم و به همین خاطر آن را انتخاب کردم.
یک مدتی هم احمد نوراللهی در تیم ملی ۶ پوشید که دوباره آن را پس گرفتی؟
در تیم ملی شرایط با تیمهای باشگاهی فرق میکند. بازیکنان باید بالاجبار شمارههای یک تا ۲۳ را انتخاب و بازی کنند. در آن مقطع من به دلیل مصدومیت نبودم و نتوانستم در جام ملتهای آسیا حضور داشته باشم. احمد نوراللهی هم مثل داداشم است و آن پیراهن را پوشید. وقتی هم که به تیم ملی برگشتم شماره ۶ را دوباره به من دادند. در تیم ملی این اتفاقات طبیعی است و همین الان هم که بعضی بازیکنان نیستند پیراهن آنها را ملی پوشان فعلی میپوشند و بعدا دوباره وقتی دعوت شدند بازیکنان قدیمیتر پیراهن خود را پس میگیرند. در تیم ملی حتما بنویسید این بحثها مطرح نیست و همه فقط به موفقیت تیم کشور خود فکر میکنند.
معمولا فیلم بازیهای خودت را تماشا میکنی؟
بله، همیشه فیلم بازیهای خودم را تماشا کرده و آنالیز میکنم. این موضوع کمک میکند تا در بازیهای بعدی اشتباهات قبلی را تکرار نکنم و ...
به این خاطر پرسیدیم چون میدانیم بسیاری از بازیکنان فوتبال بازیهای خود را تماشا نمیکنند؟
این موضوع صحت دارد اما من برای آنالیز کار خودم حتما بازیهایم را تماشا میکنم.
در فوتبال دنیا بیشتر بازیهای کدام تیم و بازیکن را نگاه میکنی؟
فوتبال را بیشتر به خاطر هم پستیهایم تماشا میکنم و نه اسم تیمها!
جدا؟!
من بازیهای سه هافبک دفاعی سرشناس دنیا را بیشتر از بقیه دنبال میکنم. سرخیوبوسکتس از اسپانیا و بارسلونا، پُل پوگبای فرانسوی و تونی کروس آلمانی را خیلی دوست دارم و همیشه فیلم بازیهای این سه بازیکن برجسته را میکبینم و نُت برداری میکنم. یک جورهایی این سه بازیکن الگوهای فوتبالی من هستند.
خاطره بد فوتبالی؟
دو خاطره خیلی بد دارم که اولی گلی بود که در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه به تیم ملی اسپانیا زدم و داور مردود اعلام کرد. دومیهم مصدومیتی بود که باعث شد جام ملتهای آسیا را از دست بدهم. این دو خاطره تلخ را هرگز فراموش نمیکنم.
سعید عزتاللهی اگر فوتبالیست نمیشد؟
واقعا به این موضوع فکر نکردم ولی الان که میپرسید (پس از مکثی نسبتا طولانی) شاید مهندس میشدم یا شاید هم یک موزیسین!
موزیسین؟!
الان نمیتوانم سازی را بنوازم اما به موسیقی علاقه زیادی دارم. مطمئن هستم به جای فوتبال میتوانستم دنبال یادگیری موسیقی بروم و موفق شوم چون خیلی به این هنر علاقمندم.
و بالاخره چند سؤال تلگرافی:
ملوان انزلی؟
قلب تپنده شهر انزلی
سیروس قایقران؟
اسطوره
محمد احمدزاده؟
شجاع و باوجود
نادر عزتاللهی؟
هر چه دارم مدیون او هستم
مازیار زارع؟
رُک و روراست
پژمان نوری؟
سختکوش
کارلوس کیروش؟
معلم دلسوز
جواد نکونام؟
مدیر
سردار آزمون؟
گلزن با استعداد
علیرضا جهانبخش؟
برادر
مهدی طارمی؟
ویرانگر!
احمد نوراللهی؟
پرتلاش خوش قلب
علیرضا بیرانوند؟
مطمئن
شجاع خلیل زاده؟
جنگجو!
کریم انصاری فرد؟
فرصت طلب
دراگان اسکوچیچ؟
باهوش
و سعید عزت اللهی؟
(با تواضع فراوان) کوچک همه مردم ایران!