به گزارش خبرداغ به نقل از فارس: «آن کسانی که با توهم تکیه به دیگران گمان میکنند که امنیت خودشان را میتوانند تأمین کنند، بدانند که سیلیِ این را بزودی خواهند خورد». این شاید مهم ترین فراز فرمایشات چندی پیش رهبر انقلاب در اشاره ضمنی به اظهارات نسنجیده اخیر رئیس جمهوری آذربایجان علیه منافع ملی کشورمان بود. باکو که خود را مستظهر به حمایتهای تل آویو و آنکارا میبیند، چندی است با اتخاذ سیاست تحریک آمیز علیه منافع همسایه جنوبی خود، به دنبال ضربه به کشورمان است.
باکو با تکیه بر امکانات امنیتی و نظامی مداخله جویان، ابزار تغییر ژئوپولیتیک منطقه قفقاز به ضرر تهران و به نفع ماجراجویی پروژه عبری ـ عثمانی شده است.
خبرگزاری فارس در گفتوگو با رضا حجت شمامی کارشناس مسائل بینالملل به این موضوع پرداخته که نخ پیوند دهنده تل آویو، آنکارا و باکو چیست؟ و چه هدف یا اهدافی از این همگرایی مدنظر است؟ حجت شمامی با اشاره به سخنان اخیر رهبر انقلاب، معتقد است که تهران باید هزینه سیاست های غلط باکو و تکیه بیش از حد آن به ترکیه و اسرائیل را افزایش دهد تا بدین طریق منافع ملی خود را محفوظ بدارد. در ادامه مشروح گفتگوی فارس با این کارشناس مسائل قفقاز و آسیای مرکزی را از نظر خواهید گذراند.
متن مشروح این گفت و گو به شرح ذیل است:
* به نظر شما زمینه های تاریخی اظهارات نسنجیده اخیر الهام علی اف علیه ایران چیست؟
پیش از حیدر علیاف (پدر رئیس جمهوری کنونی آذربایجان) و در زمان ابوالفضل ایلچی بیگ، اقداماتی از سوی آذربایجان به نام پان ترکیسم علیه ایران انجام میشد. پیش از الهامعلیاف، حیدر روابط بهتری با ایران داشت و به کمکهای ایران هم نیاز داشت.
حتی حیدر علیاف یکبار گفته بود که اگر دست از پیکر جدا شود (اشاره به جدایی آذربایجان از ایران در دوره قاجار)، دست را به پیکر وصل میکنند نه برعکس. حتی رئیس پارلمان پیشین جمهوری آذربایجان هم اخیرا تصریح کرد که روسیه [تزاری] ما را از ایران جدا کرد و اگر رخدادهای نیمه اول قرن نوزدهم نبود (اشاره به قراردادهای گلستان و ترکمنچای) ما الان جزیی از ایران بودیم.
بعد از دوره آقای حیدر و در دوره آقای الهام، یکسری کارهایی علیه ایران انجام شد؛ مثلا در مدارس آذربایجان 9 استان ایران را آذری و متعلق به عنوان استانهای خودشان آموزش میدهند. آموزش و پرورش آذربایجان در دوره آقای الهام، اینگونه به کودکان القا میکند که آذربایجان یک تمدن بزرگ قدیمی بوده و همیشه مورد تجاوز همسایگان یکی روسیه و دیگری ایران قرار داشته است.
آذربایجان یکی از مناطق مهم پیرامونی در دکترین اسرائیل است
*در واقع جنگ دوم قره باغ در سال گذشته، به نوعی باعث تشدید شکاف های قومی از سوی آذربایجان علیه ایران شد؟
بله. از طرفی، جامعه یهودیان آذربایجان برای خود جایگاهی دارند و در مرزهای ایران مستقر هستند و مدتهاست که به این مسائل (اشاره به ادعای تاریخی آذربایجان علیه ایران) ورود کرده اند. رژیم صهیونیستی سالهاست که دکترین خود در منطقه [غرب آسیا] را به دو بخش داخلی و پیرامونی تقسیم کرده و یکی از مناطق مهم پیرامونی برای رژیم صهیونیستی، جمهوری آذربایجان است.
*تحرکات اسرائیل در آذربایجان علیه ایران، از چه سالی تشدید شد؟
به طور مشخص و جدی، اسرائیل از 10 تا 15 سال پیش تاکنون نه تنها در قفقاز بلکه در آسیای مرکزی هم فعالیت هایی داشته است.
*هدف اصلی و محوری اسرائیل از فعالیت در آذربایجان چیست؟ آیا طرح تجزیه ایران را در سر دارند؟
رژیم صهیونیستی مدت هاست به این نتیجه رسیده که باید در پی تجزیه ایران باشد. از طرف دیگر، جمهوری آذربایجان بخشی از انرژی خود را از طریق خط لوله «شاه دنیز» در دریای کاسپین تامین و از آنجا به گرجستان و رژیم صهیونیستی و حتی اروپا صادر میکند؛ بنابراین یک حلقه وصل سیاسی ـ اقتصادی میان آذربایجان و رژیم صهیونیستی از طریق این خط لوله ایجاد شده است. حتی ارسال بسیاری از پهپادها و جاسوس ها از سوی رژیم صهیونیستی علیه ایران، از طریق خاک آذربایجان انجام میشود.
ترکیه میخواهد شکست اضافه شدنش به اتحادیه اروپا را در قفقاز جبران کند
*نقش ترکیه در مناسبات اخیر میان ایران و آذربایجان را چگونه تحلیل میکنید؟ اساسا ترکیه بابت حمایت از آذربایجان به دنبال چیست؟
ترکیه قصد دارد شکست پروژه اضافه شدنش به اتحادیه اروپا و شکست در بحران های منطقهای [غرب آسیا] را از طریق نفوذ در آسیای مرکزی و قفقاز جبران کند. ترکیه حتی یک بلوک تحت عنوان «یک ملت، چند کشور» با محوریت کشورهای ترک زبان قفقاز و آسیای مرکزی، تشکیل داده است. داوود اوغلو که یکی از استراتژیستهای بزرگ در حزب عدالت و توسعه بود، زمانی تصریح داشت که سیاست شرق گرایی ترکیه مثل زه کمان است؛ به این معنا که ترکیه هرچه زه کمان سیاست خارجیاش را به سمت شرق بکشد، تیر ترکیه بیشتر و بهتر به سمت غرب نشانه خواهد رفت. علاوه بر تز شرق گرایی، آقای داوود اوغلو به دنبال صفرکردن اختلافات با همسایگان بود. آقای اردوغان اما با توجه به نگاه های خاصی که داشت، این استراتژی را کنار گذاشت.
*و در عمل دیدیم که دو راهبرد داوود اوغلو با همدیگر به تضاد برخوردند؛ به این معنی که تلاش برای افزایش نفوذ ترکیه در آسیای مرکزی و قفقاز عملا باعث سرشاخ شدن ترکیه با همسایگانش شد.
دقیقا همین اتفاق رخ داد. از طرف دیگر نگاه های اخوانی ترکیه، باعث زاویه یافتن ریاض با آنکارا شد چون حاکمیت عربستان به طور کامل ضد اندیشههای اخوانی است. شما در همه جا جز در عربستان، رد پای اندیشههای اخوانی را میبینید چون ریاض به شدت این اندیشه را در داخل سرکوب میکند. علاوه بر نگاههای اخوانی، ترکیه وقتی قصد دارد رهبری منطقه را تحت عناوینی همچون «نوعثمانیگری» به دست بگیرد، قطعا با کشوری مثل ایران هم به مشکل برخواهد خورد چون نگاه ایران در مناسبات منطقه و در آسیای مرکزی و قفقاز، بر مبنای حفظ مرزهای بین المللی است.
ایران نمیتواند منافع خود در قفقاز را تقدیم ترکیه کند
ایران جزء معدود کشورهایی است که برای حفظ مرزهای در معنای وستفالیایی کلمه، همچنان دارد تلاش است. حتی اروپا و آمریکا هم از این نوع نگاه(حفظ مرز) عبور کرده اند که نمونه اش را در برخورد با داعش و تجزیه کردستان عراق دیدیم. بنابراین ایران نمیتواند با تن دادن به تغییر ژئوپولیتیک قفقاز، منافع خود را دو دستی تقدیم ترکیه یا بقیه بازیگران کند.
شکست خوردههای غرب آسیا در باکو پشت یک میز جمع شدهاند
*از تلاش اسرائیل برای تجزیه ایران از طریق برخی تحرکات در خاک جمهوری آذربایجان سخن گفتید. آیا خود شخص الهام علی اف هم در پی سر شاخ شدن با ایران است یا صرفا ابزار دست سایر بازیگران است؟
به نظر من شکست خورده های غرب آسیا علی رغم تضاد رویکردی، در باکو پشت یک میز جمع شدهاند. همه این بازیگران، در پی برداشتن اسد از قدرت بودند اما تماما شکست خوردند. ایران در سیاست های منطقه ای به اهداف خود رسیده و وزوزهایی که اسرائیل دارد و در سوریه یا بقیه جاها برخی پایگاه ها را مورد حمله قرار میدهد، چندان قابل اعتنا نیستند.
شخص الهام علی اف اصلا به حساب نمی آید اما با فروش نفت و گاز به ترکیه پول به دست می آورد و از اسرائیل ابزار نظامی می خرد و به همین دلایل، اندکی وضعیتش خوب شده است.
*در اخبار شنیده میشود که باکو برای تصرف کامل کریدور سیونیک(مرز باریک میان ایران و ارمنستان) به دنبال مذاکره با ایروان است تا در مقابل، قره باغ شمالی را به ارمنستان واگذارد. این معامله تا چه حد امکان تحقق دارد؟
مذاکره درباره قره باغ اصلا در اختیار پاشینیان نیست. پاشینیان یا دولت ارمنستان در مذاکرات خود، مجبورند تا افکار عمومی و منافع ملی را در نظر بگیرند چون اولا بسیاری از دولتمردان ارمنستان، اصل و نسب قره باغی دارند و از طرفی، ملیگرایان ارمنی اجازه چنین چیزی را نمیدهند. بنابراین، پاشینیان به تنهایی از طرف خودش نمیتواند بده و بستان سرزمینی داشته باشد به گونهای که ژئوپلیتیک منطقه را به هم بریزد.
*بنابراین میفرمایید که پاشینیان اراده اینکه وارد رایزنی با آذربایجان شود تا گذرگاه سیونیک را در اختیار باکو قرار دهد، ندارد؟
آخرین صحبتی که دولت ارمنستان اظهار کرده، این است که خاک به ارمنستان تعلق دارد اما ترکیه و جمهوری آذربایجان میتوانند از این کریدور رفت و آمد داشته باشند. این امر، بدین معنا نیست که ارمنستان اجازه دهد کریدور به وجود آمده در سیونیک در اختیار ترکیه یا جمهوری آذربایجان قرار بگیرد. ملی گرایان ارمنی معتقدند که ارمنستان برای بازپسگیری این کریدور در استان سیونیک، باید با جمهوری آذربایجان وارد جنگ مجدد شود.
*فرمایشات رهبر انقلاب مبنی بر عدم تغییر مرزها هم شاید در همین راستا باشد.
بله. این کریدور جزئی از خاک ارمنستان است. اختلافات به وجود آمده بر سر کامیونهای ایرانی هم متعلق به این کریدور نیست. ما به راحتی میتوانیم از این کریدور عبور و مرور داشته باشیم. اختلاف ما و جمهوری آذربایجان مربوط به چند ده کیلومتر بالاتر از کریدور توافق شده در استان سیونیک، مابین دو منطقه کاپان و گوریس است که بعد از جنگ دوم قره باغ، در اختیار جمهوری آذربایجان قرار گرفت. کامیون های ایرانی در صورتی به مشکل برخواهند خورد که باکو دوباره بخواهد ادعاهایی را درباره تغییر مرزها مطرح کند. از طرف دیگر، بیش از 80 درصد جمعیت قره باغ ارامنه هستند و حتی اگر آذربایجان بر کل این منطقه مسلط شود، باز هم اختلافات و درگیری ها ادامه خواهد یافت چون ارمنی ها زیر بار حکومت باکو نخواهند رفت.
تاکنون در قبال آذربایجان مماشات کردهایم
*به نظر شما، رویکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال آذربایجان برای حل و فصل مناقشه اخیر باید چگونه باشد؟
ما از چند ابزار میتوانیم استفاده کنیم؛ یکی استفاده از دیپلماسی سیاسی است. ما تاکنون مماشات بسیاری داشته ایم و تاکنون به طور محکم موضع نداشته ایم. ما باید در برابر سرکوب رهبران طالش و مردم شیعه و حتی بسته شدن دفاتر فقها در آذربایجان، به طور محکم بایستیم. باید در دیپلماسی سیاسی بسیار جدی باشیم. بهره گیری از دیپلماسی عمومی و مردمی در قالب فیلم و سریال و موسیقی و کتاب و... راهکار دیگر ایران باید باشد. آذربایجان، هم جزئی از حوزه تمدنی و هم جزئی از حوزه شیعی و اسلامی ایران است. الان دارند شعرهای نظامی گنجوی را به ترکی ترجمه میکنند درحالی که نظامی چنین آثار ترکی ندارد. این مصرع نظامی بسیار گویا است و بر همه توهمات خط میکشد. جایی که میگوید: «همه عالم تن است و ایران، دل». ما متاسفانه از دیپلماسی عمومی و مردمی بهره لازم را نبردهایم.
*البته آذربایجان، جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از شیعیان این کشور به قصد ترویج اسلام سیاسی متهم میکند.
بگذارید این صحبتها را مطرح کنند؛ مگر از این صحبتها در غرب آسیا علیه ما مطرح نمیکنند؟ آذربایجان به عمد دارد از این حرف ها میزند تا بتواند پان ترک ها را علیه ایران بشوراند. مگر آمریکا فرهنگ لیبرالی را صادر نمیکند؟ آمریکا با اسلحه دارد فرهنگ لیبرالی خود را صادر میکند. آیا شما میتوانید در فرانسه به راحتی نماز بخوانید؟ وقتی نماز میخوانید، متهم به تروریسم میشوید، ولی فرانسه میخواهد به شکلی فرهنگ خود را صادر کند. همه کشورها دارند اندیشه سیاسی خود را ترویج می کنند.
باید تلاش کنیم تا همسایگان به لحاظ اقتصادی به ما نیازمند شوند
*راهکار دیگرتان چیست؟
در حوزه اقتصادی، ما باید به شناخت زمینههای اقتصادی و نیازمندسازی اقتصادی کشورهای اطراف خودمان بپردازیم. مثلا اگر ایران لبنیات و پنیر به افغانستان صادر نکند، افغانستان دچار مشکل میشود. باید تلاش کنیم تا همسایگان به لحاظ اقتصادی به ما نیازمند شوند. نیازمندسازی اقتصادی باید به قدری عمیق شود که در صورت قطع صادرات از طرف ما، سفره مردم کشور مقصد دچار مشکل شود. از طرف دیگر، کشورهای همسایه را نیز باید به سرمایه گذاری در داخل کشورمان دعوت کنیم.
در حوزه نظامی باید هزاران موشک لب هر طرفی از مرزهایمان که دیگران چشم طمع دارند، بکاریم. همسایه متجاوز وقتی ببینند ما بدون تعارف بر سر مسائل نظامی جدی هستیم، حساب کار دست شان میآید. ما 200 هزار شهید دادیم که یک وجب خاک ندهیم، حالا الهام علیاف که عددی نیست اظهاراتی را مطرح میکند.
باید میان قدرت سخت و قدرت نرم حلقه وصل ایجاد کنیم
ما باید میان قدرت سخت و قدرت نرم حلقه وصل ایجاد کنیم تا سایر کشورها به قدرت نرم و رویکردهای فرهنگی ما نیاز پیدا کنند و قدرت سخت هم آنقدر جدی و سخت باشد که از ما بترسند. ما حتی میتوانیم با ارمنستان توافق های نظامی و امنیتی داشته باشیم و برای تغییرناپذیری مرزهای این کشور، با توافق ایروان در مرزها ارمنستان نیروی نظامی مستقر کنیم.
باید چهار راه ژئوپولیتیک منطقه باشیم
موضوع بعدی، ژئوپولیتیک است. ما باید چهار راه ژئوپولیتیک منطقه باشیم. علاوه بر کریدور شمال و جنوب ایران که بسیاری به دنبال ایجاد آن هستند، اگر بتوانیم به وسیله جاده ابریشم چین شرق را به غرب کشور پیوند داده و از اقیانوس اطلس به سمت مدیترانه و اروپا و اقیانوس آرام برویم، خواهیم توانست در منطقه به توازن قوا دست پیدا کنیم. من حتی پیشنهادم این است که پس از پیوستن دائم به سازمان شانگهای، خط لوله صلح میان ایران و پاکستان و هند و چین را به اتمام برسانیم. اگر بتوانیم رفت و آمد اقتصادی حوزه ژئوپولیتیک را به نفع خودمان ایجاد کنیم، کشورهای اطراف تا همیشه به ما نیازمند خواهند شد. اگر فکر میکنیم آمریکا جلوی ما میگیرد، آمریکا دست به خیلی اقدامات دیگر از جمله ترور فرمانده نظامی زد، اما ما کار خود را پیش بردیم.
باید زمینه هزینهسازی استفاده آذربایجان از اسرائیل و ترکیه را بالا ببریم
موضوع بعدی، اعمال فشار بر آذربایجان برای هزینه ساز شدن اقدامات باکو است. وقتی آذربایجان بخواهد از ترکیه یا اسرائیل بیش از حد استفاده کند، باید زمینه هزینهسازی این استفاده را بالا ببریم. رهبر انقلاب در این باره گفتند که اگر کسی خودش قوی باشد، خوب است اما اگر کسانی بخواهند از دیگران استفاده کنند، سیلی اش را خواهند خورد.
انتهای پیام/