به گزارش خبرداغ به نقل از امتدادنیوز: سعید حجاریان، فعال سیاسی در یادداشتی به موضوع طرح صیانت از فضای مجازی و کنترل اینترنت پرداخت.
حجاریان در تحلیل طرح جنجالی مجلس برای صیانت از فضای مجازی نوشت:
* طرحی پر سر و صدا موسوم به «صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی» از مدتها پیش مورد بررسی مجلس شورای اسلامی قرار گرفت و واکنشهایی از جمله کارزار شهروندان مخالف و همچنین کسبوکارهای منتقد/مخالف را برانگیخت. اینک، کمی از هیاهوها کاسته شده است اما دیر نیست که مجلس انقلابی و متولیان اجرایی با وجود مخالفتها آن را بهنحوی اجرا کنند.
* ماجرای این طرح من را به یاد طرح «اصلاح قانون مطبوعات» در مجلس پنجم انداخت؛ محتوای طرح اصلاح قانون مطبوعات فهرستی از ممنوعیتها و ممانعتها، و ماحصلاش تأسیس نظام سازماندهی و کنترل جریدهنویسان بود؛ یعنی، بنا بود نوعی نظام خبرنگاریِ دولتی بهوجود آید که هرکس میخواهد در آن وارد شود، قبلاً از مراجعی مشخص جواز کار دریافت کند.
* در واقع با اینکار میخواستند عدهای خاص را از فیلتر تأیید بگذرانند و همانها را خبرنگار و روزنامهنگار تلقی کنند و مابقی را بهعنوان عنصر نامطلوب از دایره کار روزنامهنگاری، تحلیلگری، خبرنگاری و هر آنچه که مربوط به نوشتن میشد، محروم کنند. خوشبختانه آن داستان به پایان رسید و چنین وضعیتی پدید نیامد، هر چند مطبوعات دوم خردادی به محاق رفتند و اساساً مطبوعات بهشیوهای دیگر صیانت شدند!
* در آن مقطع، مشکل با فرستنده بود؛ یعنی روزنامههایی که «زنجیرهای» خوانده میشدند. اما امروز مسئله صیانت بهشکلی کاملاً وارونه در حال اجراست. در واقع، از آنجا که کنترل فرستندهها که همانا نرمافزارها و پلتفرمهای خارجی باشد، ناممکن است و آنها نیز بهسختی با دولتها وارد مذاکره میشوند، صیانتِ گیرندگان مطرح شده است و میخواهند گیرندگان را تحت کنترل قرار دهند. یعنی، آنها را از تبادل دیتا محروم کنند. اما، این اقدام چندین اشکال را در پی دارد.
* اولاً، مبنای بسیاری از کسبوکارهای خانگی و مبادلات تجاری و خدمات عمومی، اینترنت است لذا در این وانفسای بیکاری و تورم، شوک معیشتی و روانی عظیمی به بخشی بزرگ از جامعه وارد میشود.
* ثانیاً، ایران نمیتواند بهکلی خود را از جهان خارج مستغنی ببیند. زیرا بسیاری از پژوهشگران و دانشگاهیان، و ادارات دولتی و مراکز صنعتی ارتباط ناگسستنی با خارج از کشور دارند؛ لذا باید برای آنها راهی بگشایند و آنها را از فیلتر خودساخته گذر دهند.
* ثالثاً، اینترنت داخلی امری بسیار هزینهبر است که از عهده کشورهایی مانند چین برمیآید و بعید است ایران بهعنوان کشوری که دستکم چهاردهه رشد اقتصادی مطلوبی را به خود ندیده است، بتواند هزینه این کار را متقبل شود.
* رابعاً، شبکههای ماهوارهای بهحدی همهگیر شدهاند که در اقصی نقاط کشور مردم به همه کانالهای ماهوارهای دسترسی دارند؛ کانالهایی که بهلحاظ محتوایی اعم از فرهنگی و سیاسی، ناسازگار و ناهمخوان بهشمار میآیند. لذا، از این منظر طرح صیانت نمیتواند سود گفتمانی در بر داشته باشد.
* خامساً، این طرح اساساً در استانهای مرزی قابلیت اجرا ندارد. چرا که فاصله اندک میان کشورها، بهویژه در جدار مرز باعث میشود که دیوار حائلی میان اپراتورها وجود نداشته باشد.
* سادساً، طرح صیانت مستلزم تغییرات و تمهیدات روبنایی و زیربنایی است. گمان میکنم تا زمان اجرای پرهزینه این طرح، آلترناتیوهای اینترنت در اختیار شهروندان قرار خواهد گرفت و بدینترتیب با سرمایهسوزی قابل توجهی روبرو خواهیم شد.
* سابعاً، طرح صیانت باعث تشکیل نظامی طبقاتی میشود. طرح صیانت باعث مدرج شدن فیلترینگ میشود بهنحوی که خواصِ اصناف از اینترنت آزاد بهرهمند و بعضی دیگر از شاغلان آن صنف بایکوت میشوند.