كاخسازی عنكبوت
خاكبازی كودكان را بیشتر ماند
آه، دیگر بس كن ای تاریخ
ای دانا گواه چند و چون دیده
این مسافر، این تماشاگر دلش خون شد...
با چه باید بودمان دلشاد؟
یادها یا بادها ،
یا هرچه بودا بود بادا باد؟
خسته شد روحم ، به تنگ آمد دلم
جانم به لب آمد
بسكه آمد دوست، دشمن رفت
بسكه آمد روز و شب آمد(1)
***
به گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه رسالت ، ملت افغانستان طی دهههای اخیر آماج دخالتهای خارجی قرار گرفت و صدها هزار نفر به خاك و خون كشیده شدند و دهها هزار نفر آواره و بیخانمان شدند. چه زمان حمله شوروی كه در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفت، چه بعدها كه آمریكاییها به بهانه حقوق بشر و آزادی و دموكراسی و انتقام حادثه 11 سپتامبر ماشین جنگی خود را بیش از دو دهه به افغانستان آوردند.
آنها این اواخر یک رئیسجمهور را با 800 هزار رأی در یک مملكت 40 میلیونی خواستند با «تُف» تفنگ به هم بچسبانند، نتوانستند. مردم افغانستان در چهار دهه اخیر چونان سیاهچاله ای ماشین جنگی غرب و شرق را در این کشور متوقف کردند و «کاخ سازی عنکبوت» برای مزدوران اجانب را ویران کردند.
میراث به جا مانده از حمله آمریكاییها به افغانستان چیزی جز فساد، تبعیض، ناكارآمدی، فقر، وطنفروشی، ظهور مظاهر فساد فرهنگ غرب و ... نبود.
بیست و چند سال پیش كه طالبان در افغانستان سركار آمدند قرار بود آنان را به جان ملت ایران بیندازند، اما رهبران آن زیر این بار نرفتند. یک وقتی ملاعمر گفته بود، آمریكاییها میخواهند «مار» را به جان «شیر» بیندازند و هر دو را نابود كنند، ما زیر بار این توطئه نمیرویم به همین دلیل آمریكاییها سنگینترین و پرهزینهترین حمله نظامی خود را به افغانستان آغاز كردند. میخواستند افغانستان را با یک مشت «سكولار» سر در آخور سرویسهای امنیتی خود دموكراسیسازی كنند، اما نتوانستند. طالبان در مبارزه با آمریكا صادق بودند، با القاعده، داعش و عرب تبارهای افغان كه سمومات تكفیری داشتند مرزبندی خود را حفظ كردند.
اینكه امروز طالبان آلترناتیو طبیعی سقوط دولت آمریكایی اشرف غنی هستند چیز عجیبی نیست.جمهوری اشرف غنی در افغانستان اسلامی بود اما از اسلام در آن خبری نبود. قطعا در دوران طالبان ما شاهد ظهور یک دولت اسلامی خواهیم بود. با «فقه حنفی» ، نزدیک به
70 درصد مردم افغانستان حنفی مذهب هستند. طالبان باید با اجتهاد در مسائل مستحدثه، تفقه در دین را بهروزرسانی كند تا بتواند به حیات خود بدون اتكا به قدرتهای بزرگ ادامه دهد. طالبان میتواند از تجربیات 40 ساله ایران در حكمرانی اسلامی به عنوان یک مدل استفاده كند و از موازین ضد اسلامی و سكولار فاصله بگیرد.
احترام به اقوام و مذاهب و تقسیم قدرت براساس یک هوشمندی كه در برگیرنده منافع همه مردم افغانستان نه صاحبان زور، زر و تزویر باشد، میتواند متضمن بقای حكومت طالبان در كابل باشد.
میگویند طالبان تغییر کردهاند. مفهوم این سخن آن است که آنها فهمیدهاند افغانستان،پشتونستان نیست. رهبری طالبان باید از پوسته و پرده بیرون آید . با مردم افغانستان رودر رو سخن بگوید.
یک رئیس دولتی كه امروز همه ملت افغانستان را میخواهد نمایندگی كند، نمیتواند با «سخنگو» شكاف دولت – ملت را پُر كند.
فرار مفتضحانه آمریكاییها از افغانستان یک آبروریزی برای رهبران كاخ سفید است. این افتخار بزرگی است كه به نام مردم افغانستان و رهبران طالبان در تاریخ معاصر ثبت شده است. این فرار آغاز دومینوی فرار از عراق و سوریه و كل منطقه است و در این دستاورد بزرگ هیچ تردیدی نباید كرد.
صدور هر حكمی «علیه» و «له» طالبان به دور از عقلانیت سیاسی و حكمت دیپلماتیک است. اوضاع جدید در افغانستان پیچیده است. اول باید فهمید در گفتوگوهای دوحه چه گذشته است و متن توافقات بین طالبان و آمریكاییها به طور شفاف چه بوده است؟! آمریكاییها در افغانستان فقط «هزینه» دادند و «تلفات» !
كسانی كه این هزینه و تلفات را به آمریكا تحمیل كردند، حق دارند مدعی حاكمیت در دولت آینده این كشور باشند. این حق را چه به رسمیت بشناسیم و چه نشناسیم یک واقعیت خارج از ذهن ماست. عدم پذیرش آن چیزی را در مواجهه عقلانی با این پدیده عوض نمیكند.
فوكویاما فرار آمریكا از افغانستان را یک نقطه عطف در تاریخ جهان می داند كه شیپور افول هژمونی آمریكا را در جهان به صدا درآورده است، لذا این حادثه بزرگ را عمیقا باید تحلیل كرد و از آن به سادگی عبور نكرد.
مردم جهان بهویژه همسایگان افغانستان باید كمک كنند این ملت نفس بكشد، از قتل و غارت و كشتار بیرحمانه اجانب بهدور باشد و به آینده خود فكر كند. صلح و همزیستی مسالمتآمیز مذاهب و اقوام را تجربه كند و به رفاه و پیشرفت فكر كند. یک مدت دست از روی ماشه برادركشی بردارد و از اجنبیپرستی فاصله بگیرد.
***
فرار هزاران نفر از فرودگاه كابل با آن صحنه وحشتناک آویختهشدن به هواپیماهای
آمریكایی سرنوشت نهایی اجنبیپرستان در افغانستان و حتی برخی كشورهای منطقه است. ملت افغانستان باید دست روی زانوی خود بگذارد و بایستد و سرنوشت اسلامی خود را رقم بزند. کاخ سازی عنکبوتین آمریکایی ها و اروپایی ها در جوامع اسلامی در بیداری اسلامی فرو ریخت اما به دلیل فقد بینش انقلابی و غرب ستیزی و عدم پذیرش مدل حکمرانی اسلامی دوباره سلطه غرب را برگرداند و انقلاب اسلامی در این جوامع دوباره به صورت آتشی زیر خاکستر باقی ماند. ملت افغانستان در خیزش جدید باید به دامن توطئه های اهریمنی دشمنان قسم خورده اسلام نیفتد وهوشمندانه عمل کند . تغییر رفتار طالبان می تواند سرآغاز یک حیات اسلامی و انسانی در همسایگی ایران باشد. کشوری که با 2هزار شهید در جنگ تحمیلی و تشکیل لشکر فاطمیون پابه پای ملت ایران، رخ به رخ استبداد جهانی ایستاده و خواهد ایستاد باید بر امتداد خط مقاومت محکم و استوار باقی بماند.
ملت افغانستان با 70 درصد فارسی زبان پاره تن اسلام و ایران هستند.
دولت نوپای اسلامی افغانستان که خلأ قدرت دولت روسیاه وابسته اشرف غنی و فرار آمریكاییها را پر كرده است را باید برادرانه یاری كرد. رئیسجمهور و وزیر محترم خارجه دولت مردمی رئیسی باید با یک نگاه راهبردی، ملت و دولت افغانستان را یاری دهد و در تحكیم روابط برادرانه در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ، زمان را مدیریت كند و لحظهای از آن غافل نشود.