به گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه شهرآرا - محمدناصر حقخواه: هنگام صحبت از صنعت تولید و پخش محصولات فرهنگی در ایران، همیشه باید چند گزاره را به یاد داشته باشیم؛ نخست اینکه در اینجا کپی رایت رعایت نمیشود و دلیلی ندارد، چون شما خالق یک اثر هنری هستید و وقت و عمر و سرمایه و خلاقیت به پای اثرتان گذاشته اید، ما آن را به صورت رایگان در سایت یا صفحه خود نگذاریم یا سی دی اش را بدون اطلاع شما در بازار پخش نکنیم یا لینک دانلودش را در کانال تلگراممان نگذاریم.
دوم اینکه در اینجا اگر میخواهی فیلم بسازی، باید جوری بودجه را مدیریت کنی که پولت را موقع ساخت اثر دربیاوری و منتظر اکران و درآمدن پول از بلیت فروشی نباشی، چون نه کسب وکار سینما آن قدر سکه است که فروش بلیت را به سوددهی برساند و نه بساط دانلود قانونی به پاست که بعد از اکران و در اینترنت از آن درآمدزایی کنی. نکته بعد این است که اگر خواننده هستی، اصلا آلبوم و این حرفها مهم نیست.
سعی کن چند آهنگ مخاطبپسند را به زور تبلیغات اینستاگرامی، پرمخاطب کنی و دنبال کننده هایت را از ششصدهفتصد هزار نفر بیشتر کنی، بعد هم با لینک و رانت و رابطه، خود را به برنامه سال تحویل یک شبکه پرطرف دار برسانی و از تابستان همان سال با شهرتی که دست وپا کرده ای، تور کنسرت بگذاری و دوسه ماهه میلیاردر شوی، چون همان طور که پول سینما در ساخت است و نه توزیع، پول موسیقی در کنسرت است و نه فروش آلبوم. برای همین هم بیشتر خوانندگان یک شبه اینستاگرامی که دوسه سالی نام در میکنند و بعد محو میشوند، حتی یک آلبوم جدی منتشر نکرده اند و به جایش سابقه برگزاری چندصد کنسرت در سالنهای بزرگ کشور را دارند.
حتی خوانندگان پاپ جوان پسندی که صدای خوبی دارند و آدمهای یک شبه و مبتذلی نیستند و آمده اند که بمانند هم به زور پس از چند سال آلبوم بیرون میدهند. در بین همه خوانندگان پاپ ایرانی، فقط محسن چاوشی است که تابه حال هیچ کنسرتی نگذاشته است و همه درآمدش را از فروش آلبومها و پخش آثارش در سایتها و البته خواندن تیتراژ فیلم و سریالها به دست میآورد. عمده درآمد باقی خوانندگان ایرانی اول از کنسرت است،
بعد از تیتراژخواندن و درنهایت درآمدزایی از پخش قطعاتشان در سایتهای معتبر یا فروش آلبومشان در فضای مجازی یا به صورت فیزیکی. اما در این سال کرونایی که بساط کنسرت دادن جمع شده است، غیر از چند کنسرت آنلاین و یک مجموعه کنسرت در فضای باز در کیش، از حضور مردم و بلیت فروشی خبری نیست. کسب وکار آلبوم فروشی داغ شده است و بعضی دوستان به این شکل دنبال درآمدزایی هستند. اگر از قیمتها جویا باشید هم جا دارد خبر آخر را در همین بخش اول مطلب بدهیم: ۸۰ هزار تومان ناقابل برای شنیدن صدای آرش و مسیح، خوانندگان «تو که نیستی پیشم/کم میآرم و...!». اما اگر سؤال شما این است که چه خبرشونه؟
بالا بالا بالاتر!
همان طور که قیمت بلیتهای کنسرت خوانندگان درجه دو، نرم نرم از سی چهل هزار تومان به دویست سیصدهزار تومان رسید، در این سال هم قیمت آلبومها نه به صورت نرم نرم که خیلی هم سخت از حدود ۳۰ هزار تومان به حدود ۶۰ هزار تومان رسید. با این تفاوت که درجه دوها و درجه سهها با امثال خودشان در رقابت قیمتی نبودند، بلکه با هنرمندان واقعی درجه یک کورس قیمت گذاشته بودند. درحالی که تا همین سال گذشته، گران قمیتترین آلبومهای موسیقی متعلق به آلبوم «خراسانیات» استاد محمدرضا شجریان، «افسانه چشم هایت» همایون شجریان و علیرضا قربانی و آلبوم «بی نام» اثر محسن چاوشی بود و نهایت قیمت این آلبومها آن هم نسخه فیزیکی شان ۳۰ هزار تومان بود.
امسال در جهشی عجیب وغریب قیمت آلبوم حامدبهداد با نام «هزار هیچ» ۵۰ هزار تومان و آلبوم «حواستبه من باشه» رضا صادقی ۴۰ هزار تومان شد. حالا اگر این ۲ آلبوم را که یکی متعلق به یک خواننده قدیمی و خوش صدا و پرطرف دار است و دیگری متعلق به یک بازیگر خوب که اتفاقا موسیقی هم میشناسد و از بد حادثه وارد عرصه موسیقی نشده است را از آنان قبول کنیم، آلبوم خوانندگان گروه «آرش و مسیح» را که ۶۵ هزار تومان است و با بسته بندی و ارسال ۸۰ هزار تومان میشود، چه باید بکنیم؟ میتوان افزایش قیمت «همه چیز» را در نظر گرفت و آلبوم موسیقی را هم جزو «همه چیز» حساب کرد و گفت آلبوم هم گران شده است،
اما در مقایسه با آثار مشابه و بازارهای دیگر، افزایش بیش از دوبرابری یک اثر کوتاه از ۲ جوان در برابر آثار استادان موسیقی و پیشکسوتان واقعا پذیرفتنی نیست. آن قدر پذیرفتنی نیست که واکنشهای مجازی مردم به این اخبار را در اینستاگرام و توئیتر خواندنی میکند و واکنشهای مجازی را منطقی.
چرا واقعا؟
شاید کوتاهترین و بهترین واکنش به این خبر را هم وطنی داده بود که زیر پست اینستاگرامی این خبر نوشته بود: «چرا واقعا؟» به هرحال مردم برای بعضی خوانندگان مثل محسن چاوشی که هیچ وقت کنسرت نمیگذارد یا برای خوانندگان بزرگی که داشتن آلبومشان بخشی از آرشیو و کتابخانه آدم را زینت میبخشد، پول خرج میکنند و هرچقدر هم که برای بعضی آثار هنری هزینه شود کم است. اما پول دادن از حدی بیشتر برای بعضی آثار واقعا شکلی از کلاه سر مخاطب رفتن است، نه حمایت.
کاربری با همین منطق درباره خرید آلبوم یکی از رپرهایی که به تازگی آلبوم بیرون داده است، نوشته بود: «آلبوم علی سورنا ۹۰ هزار تومنه. اون وقت اینا میخوان ۸۰ تومن بگیرن؟!» درست است که باید حقوق مؤلفان و مصنفان رعایت شود و کیفیت پایین یک اثر هنری دلیلی بر دانلود غیرقانونی آن نمیشود، اما هنرمندان هم باید تا جایی که میتوانند طرف مردم را داشته باشند تا دچار وضعی نشویم که کاربری بنویسد: «اون وقت میگن احترام بذارین به مؤلف و... وقتی شما هوای مردم رو ندارید، مجبوریم بریم سراغ میان بر.»