به گزارش خبرداغ، زهرا نژادبهرام در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در پاسخ به این سوال که اصولگرایان در این چند ماه منتهی به انتخابات، نامزدهایی را از جناح خودشان برای حضور در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرده و برنامههایی برای سال انتخاباتی دارند اما به نظر میرسد استراتژی اصلاحطلبان در این دوره از انتخابات هنوز مشخص نشده که چه نقشه راهی را برای ورود به انتخابات سال آینده در پیش گرفتهاند، گفت: همانطور که میدانید جبهه اصلاحطلبان به ثبت رسید و از وزارت کشور مجوز لازم را دریافت کرد. در این جبهه تمامی احزاب اصلاح طلب به اضافه افرادی که به شکل حقیقی صاحب نظر و تاثیرگذار هستند، در قالب جبهه اصلاحطلبی فعالیت میکنند. به دلیل آنکه اصلاح طالبان رویکردشان اجماعی است و تمام احزاب سیاسیشان در قالب یک جبهه فعالیت میکنند، از همین رو نگرششان نسبت به کاندیداتوری و مشارکت در انتخابات از طریق یک رویکرد واحد شکل میگیرد.
وی ادامه داد: البته در این جبهه افرادی هستند که یا خودشان برای انتخابات اعلام آمادگی کردهاند یا از سوی جبهه پیشنهاد شده که به عرصه وارد شوند؛ به طور مثال اشخاصی مانند آقایان دکتر ظریف، دکتر جهانگیری، دکتر عارف و مهندس هاشمی و دیگر دوستانی در معرض کاندیداتوری هستند یا تمایل به کاندیداتوری دارند که به وقتش اعلام موضع میکنند که در نهایت همه در قالب یک اجماع حرکت خواهند کرد.
وی افزود: من همیشه گفتهام تحولی که در جبهه اصلاحطلبی به وجود آمد، تاثیر بسیار زیادی در توسعه سیاسی گذاشت زیرا احزاب اصلاح طلب به این باور دست پیدا کردند که صرف نظر از اختلافی که در دیدگاهها و یا رویکردهایشان دارند، به دلیل مبانی مشترکشان میتوانند برای رسیدن به اهدافشان در کنار هم قرار گیرند.
انتخابات سالهای ۹۲، ۹۴ و ۹۶ همه موید این است که اصلاحطلبان تجارب خوبی به دست آوردهاند و در قالب یک پیوند مشترک به رغم تمام اختلاف نظرهای که ممکن است در بین همه افراد و گروههای سیاسی وجود داشته باشد، در نهایت تصمیم گیری واحد انجام دادند و لیست واحدی را حمایت کردند.
وی تاکید کرد: در جریان اصلاحات برای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ افراد زیادی در معرض کاندیداتوری هستند که یا خودشان تمایل به کاندید شدن دارند و یا از طرف دیگران دعوت میشوند و در همه اینها خروجیاش یک نفر خواهد بود که آن هم جبهه اصلاحطلبان معرفی خواهد کرد و برگرفته از همه آرا و نظرات گروهها و افراد اصلاحطلب است که در این جبهه عضویت دارند که این جبهه پوشش همه اصلاح طلبان را در بر میگیرد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به سوال دیگری با این عنوان که با توجه به اینکه انتخابات ۹۸ را پشت سر گذاشتیم و مشارکت مردم در انتخابات پایین بود، مشارکت اصلاح طلبان در این دوره از انتخابات را چگونه ارزیابی می کنید و اینکه بخشی از جریان اصلاحات میگویند اگر کاندیدای ما از سوی شورای نگهبان تایید نشود در انتخابات شرکت نمیکنیم و بخشی دیگر میگویند باید در انتخابات شرکت کنیم و مشارکت حداکثری مردم را هم رقم بزنیم، دیدگاه شما چیست، گفت: دو سوال متفاوت اینجا مطرح کردید؛ سوال اول شما این است که اصلاح طلبان چه رویکردی را انتخاب میکنند یعنی برایشان مشارکت حداکثری مردم مهم است یا اینکه کاندیدا در وهله اول الویت دارد که باید بگویم برای اصلاحطلبها منافع ملی اولویت دارد، فارغ از اینکه چه کسی از صندوق بر اساس آرای مردم بیرون میآید.
وی ادامه داد: آنچه برای اصلاحطلبان اهمیت دارد منافع ملی است و همیشه هم تمام تلاششان را میکنند تا با تشویق و ترغیب، شهروندان را پای صندوقهای رأی بیاورند. از همین رو معتقدم اگر رقابتی باشد و امکان بروز و ظهور دیدگاههای مختلف وجود داشته باشد، شهروندان هنگامی که مشاهده کنند بین دیدگاههای مختلف میتوانند انتخاب کنند حتماً انتخابات پر شورتری را خواهیم داشت که اتفاقا برگزاری چنین انتخاباتی مورد تائید و خواسته رهبری است.
ببنید امروز بخشی از اصولگرایان معتقد هستند حتی اگر شده با مشارکت حداقلی کاندیدای آنان رأی بیاورد؛ در صورتی که رهبری در صحبتهای اخیرشان صراحتاً مشخص کردند که نکته مهم برای ما باید منافع ملی و مشارکت حداکثری باشد.
وی افزود: امروز کشور ما در شرایط خاص قرار دارد و با فشارهای زیادی که از طرف تحریمها که استراتژی آقای ترامپ بود دست و پنجه نرم میکنیم، بنابراین بیش از گذشته نیازمند مشارکت و حمایت شهروندان در انتخابات و امر انتخاب کردن هستیم. ببینید هنگامی که در درون کشور شاهد ثبات باشید، مردم به راحتی به پای صندوقهای رای میآیند و حضورشان و مشارکت خودشان را به نمایش میگذارند که این راه، خودش پشتیبانی از دموکراسی و مردم سالاری است و یقیناً برای ما پشتوانه محکمتری در مقابل فشارهای احتمالی که از طرف از کشورهای کوچک خلیج فارس بگیرید تا کشورهای بزرگ آن سر دنیا خواهد بود.
اصلاح طلبان آنچه که در طول سه دهه گذشته به روشنی در سپهر سیاسی ایران از خودشان نشان دادهاند این است که برای جریان اصلاحات منافع ملی اولویت دارد و این که گفته میشود اگر کاندیدای ما تائید نشود و نباشد مشارکتی نمیکنیم در این ادبیات نیست.
این عضو شورای شهر تهران در پاسخ به این سوال که آقای دکتر عارف در صحبتهای اخیر خودشان بیان کردند اصولگراها دغدغه رد صلاحیت ندارند اما اصلاحطلبان همیشه این موضوع دغدغهشان بوده است و کار اصلی جریان اصلاحات بعد از بررسی صلاحیتها آغاز میشود، فکر میکنید با توجه به شرایط کشور شورای نگهبان چه رفتاری را در قبال نامزدهای اصلاح طلبان به خاطر منافع ملی کشور پیش خواهد گرفت، گفت: این که منافع ملی را بتوان تشخیص داد کار سختی است؛ برای اینکه هر کس از نظر خودش منافع ملی را تعریف میکند اما منافع ملی ویژگیهایی دارد و مهمترینشان را که رهبری هم در سخنانشان اعلام کردند این است که مردم به پای صندوقهای رای بیایند.
مردم امروز به خوبی درک کردهاند هر نوع تغییری که میخواهند در روش ایجاد کنند باید در پای صندوقهای رای اجرا شود.
وی ادامه داد: صحبتهای مقام معظم رهبری به خوبی حفظ ثبات و منافع ملی یعنی مشروعیت حمایت و مشارکت مردم در پای صندوقهای رأی را روشن کردند؛ بنابراین اگر شورای نگهبان از رهبری تبعیت میکند و جزء نهادهای نظارتی است، به روشنی میداند زمانی مشارکت گسترده رخ خواهد داد که دایره انتخابات برای مردم وسیع باشد؛ یعنی هر کسی احساس کند میتوانند ایده آلها، آرزوها و خواستههایش را در قالب یک نماینده مشاهده کند.
وی افزود: تجارب ما در انتخاباتهای دهه ۹۰ این بوده است که هرکجا که اصلاحطلبان توانستند به عرصه رقابتهای انتخاباتی بیایند، آن انتخابات از مشارکت زیادی برخوردار بوده است؛ یعنی اصلاحطلبان توانستند آن تغییر و رقابت مورد نظر را برای جلب مشارکت مردم ایجاد کنند. پس اگر واقعا منافع ملی با استاندارد مشارکت مردم گره خورده باشد، من فکر میکنم شورای نگهبان هم این را بپذیرد. فرقی نمیکند، این فقط در حوزه ریاست جمهوری نیست؛ در حوزه انتخابات مجلس، شوراها و خبرگان را هم ببینید که تاییدصلاحیت مقولهای است که دایره انتخابات را محدود و میزان مشارکت را کاهش میدهد. اصلاح طلبان همواره به منافع ملی میاندیشند اما اینکه بتوانند هنگامی که دایره انتخاب محدوده میشود به جلب مشارکت شهروندان بپردازند؛ در این قضیه ممکن است دستشان خیلی قوی نباشد اگر که دایره انتخابات محدود باشد.
نژادبهرام در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه شما به نظر اصولگرایان در خصوص مشارکت در انتخابات اشاره کردید؛ چندی پیش هم سخنگوی شورای نگهبان گفت اگر میزان حضور مردم در پای صندوقهای رای ۳۰ درصد باشد مشروعیت ما ثابت شده است؛ آیا میشود این میزان از مشارکت را برای کشوری مانند ایران در نظر گرفت که تنها اگر ۳۰ درصد مردم به پای صندوقهای رأی بیایند نظام مشروعیت پیدا کرده است، گفت: معتقدم به خاطر همین مسئله است که رهبری به این موضوع ورود پیدا کردند؛ ایشان فرمودند شور انتخابات و مشارکت شهروندان بسیار مهم است. حال آنچه که مد نظر اصولگرایان است یک نظریه است که تعدادی هم مخاطب خاص خودش را دارد اما این که نظریه بتواند نظریه جمهوری اسلامی ایران باشد به آن شک دارم زیرا کسی که خطوط محوری جامعه ایران را تعریف میکند فراتر از نظریه اصولگرایان است که نظریات خودشان را مطرح میکنند.
وی در ارزیابی از تحرکات جبهه اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ نیز گفت: همیشه یک تشدد آرا در جبهه اصولگرایان دیده شده است؛ حتما مشاهده کردهاید که رسیدن به جمعبندی مشترک در این گروه به سختی صورت میگیرد. همیشه در خصوص ارزیابی جامعه سیاسی گفتم آنچه که میتواند توسعه سیاسی در ایران را پابرجا و پایا کند و حتی میتواند جهت گیری توسعه سیاسی ایران را تعریف کند، جریان اصلاح طلبی است زیرا تجربه نشان داده اصلاحطلبان در درون جبهه خودشان میتوانند گفتوگو داشته باشند که از خروجی آن گفتمان حاصل میشود، به دست بیاورند اما در جریان اصولگرایی این موضوع بسیار کمرنگ است زیرا به دلایل متعددی هرکسی در این جریان فکر میکند حرف وی درست و این نشان میدهد نتوانستند به یک ظرفیت مشترک دست پیدا کند.
وی افزود: امیدواریم که ظرفیتی که جریان اصلاح طلبی در جامعه ایجاد کرده است الگویی باشد زیرا هر چقدر فضای سیاسی ایران منسجمتر، فعالتر و پویا باشد خروجی آن برای توسعه سیاسی ایران بسیار مفیدتر خواهد بود زیرا چنین رویکردهایی که منافع ملی را تعیین تعریف میکند از همین رو به اصولگرایان توصیه میکنیم بیشتر در کنار همدیگر قرار بگیرد برای اینکه در بلند مدت به نفع کشور است و آنچه به نفع کشور است به نفع جریان اصلاح طلبی نیز هست.
تشدد در جریان اصولگرایی بسیار نگران کننده است زیرا ممکن است اتفاقاتی در کشور به وقوع بپیوندد که به نفع منافع ملی نباشد.
این فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که در این دوره از انتخابات شاهد حضور نظامیان و اعلام کاندیداتوری از سوی آنان هستیم، فرق این دوره با دفعات پیشین چیست که تا این حد نظامیان اصرار به حضور در انتخابات دارند، گفت: ورود نظامیان یک دغدغه نگران کننده است، شخصاً فکر میکنم حضور نظامیان در عرصه سیاسی در آینده کشور خیلی مطلوبیت نخواهد داد؛ به خصوص اینکه از این مسیر عبور کردهایم زیرا اقتدارگرایی نظامی جمهوری اسلامی خیلی جایی ندارد. شاید در پیش از انقلاب و جمهوری اسلامی چنین مسائلی پذیرفته بود؛ مثلاً در دوره پهلوی هر دو شخصی که حکومت دستشان بود یعنی هم پدر و هم پسر هردو نظامی بودند و در مجامع رسمی لباس نظامی بر تن میکردند اما با وقوع انقلاب اسلامی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی مقوله نظامیگری فقط در حوزه دفاع و استراتژی تعریف شد. این که بخواهند در حوزه سیاسی و استراتژی تا این حد ورود پیدا کنند و رهبری قوه مجریه را در دست بگیرند فکر نمیکنم نظام سیاسی ایران پذیرای این مطلب باشند.
مردم یقیقناً به دنبال این هستند که بتوانند از کسانی که در حوزه سیاسی فعالیت میکنند بهره ببرند، نه اینکه افرادی مشغول در حوزه نظامیاند استفاده کنند. بله بر کسی پوشیده نیست نظامیها دارای هوش سیاسیاند اما این هوش را باید در حوزه دفاع و استراتژی به کار ببرند.
این عضو شورای شهر تهران در پاسخ به این سوال که ما امروز شاهد بی میلی در فضای کشور نسبت به حضور مردم در پای صندوقهای رای هستیم و این چیزی نیست که در حال حاضر کتمان شود. برآیند جامعه ما این است که رای نمی دهیم زیرا نتیجه رای دادنمان را مشاهده کردهایم؛ به طور مثال آقای روحانی بارها اعلام کردند اختیارات زیادی ندارند؛ فکر میکنید حاکمیت و جریانهای سیاسی چه باید انجام دهد مردم به پای صندوق های رای بیایند، گفت: اعتقادم بر این است که صندوق رای تعیین کننده است و به عنوان یک آدم سیاسی میگویم هر نوع اصلاحی که قرار است انجام دهیم از این طریق است و مردم هم به روشنی به این موضوع پی بردهاند هر نوع تغییری که بخواهد در درون به وقوع بپیوندد باید از طریق صندوقهای انجام شود. صندوق رای مأمن و به قول دکتر شریعتی توتم ماست.صندوق رای جایی است که میتواند تغییر به وجود بیاورد.
وی افزود: ببینید مردم یک موقع به این جمعبندی رسیدند که کسی مانند آقای احمدینژاد در رأس قوه مجریه حضور پیدا کند و روز دیگر به این جمعبندی رسیده بودند که شخصی مانند آقای خاتمی بیاید؛ هر چه بود از طریق صندوق رای بیرون آمد. مردم در برخی از موارد اقبال میکند و در برخی از موارد استقبال نمی کنند و این امر ناشی از آن است که مردم احساس میکنند آن رقابت لازم وجود ندارد چرا که اگر فکر کند کسانی هستند نمایندگی فکرشان را بر عهده دارد به پای صندوق رأی خواهند آمد. به نظر من مهمترین استراتژی جمهوری اسلامی در این مقطع این است که م آن قوه عاقله اجازه دهد همه جریان های فکری که در درون جامعه نمایندگی هر قشری را دارند در رقابتها حضور داشته باشد.
ما به صندوق رای اعتماد داریم و معتقد هستیم هر نوع اتفاقی که در طول چهار دهه گذشته به وقوع پیوسته است از درون آن اتفاق افتاده است.
نژادبهرام در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما از ورود افرادی همچون آقایان محمد، دهقان، رئیسی و قالیباف که این روزها بیش از هر فرد دیگری نامشان برای حضور در انتخابات شنیده میشود چیست، آیا مردم به این افراد اقبال نشان میدهند، نیز گفت: اقبال مردم به این افراد بحث دیگری است، مشاهده کردیم آقای دهقان خودشان صراحت اعلام کاندیداتوری کردند. آقای محمد هم استعفا دادند و گفتند آمادگی حضور انتخابات ریاست جمهوری را دارند. آقای قالیباف هم شواهد مؤید این است که در عرصه انتخابات ورود پیدا میکنند اما آقای رئیسی تا امروز از حضور امتناع کردند، اما نمیدانم اگر جریان اصولگرایی به این جمع بندی برسد که ایشان در انتخابات حضور پیدا کند بیاید یا خیر؛
وی افزود: حال سوال این است منظور از اقبال مردم چیست؟میزان مشارکت چقدر است؟ چرا سطح و میزان مشارکت بسیار تعیین کننده است؟ اگر جامعه ما به این جمعبندی برسد همه دیدگاه های نماینده دارند اگر مردم به این مشاهده برسد طبیعتاً آنجا تعیین کننده است و ما معتقدیم اصلاح طلبان همواره به دلیل آن اجماعی که پیدا کردند و اشتراکاتی که در جبهه اصلاحات را به وجود آمده و تجربه چند انتخابات گذشته نشان دهنده پیروزی آنان در همگرایی بوده است این توانایی را دارند نظرات را جلب کنند و من فکر میکنم اگر نماینده همه افکار عمومی وجود داشته باشند اصلاح طلبان پیروز هستند.
این فعال سیاسی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه این روزها زمان ثبتنام انتخابات شورای شهر و روستا است ،شورای پنجم چه نوع حمایتی از حضور جوانان و بانوان انجام داد و برای دوره جدید این انتخابات اصلاحطلبان چه کاری را میخواهد انجام دهند، گفت: شورای پنجم برآمده از لیست اصلاحات است و اعضای این شورا به یک حزب سیاسی وابستگی دارند.طی انتخابات سالهای ۹۴ و ۹۶ تحولی درباره حضور جوانان و زنان در لیست انتخاباتی اصلاح طلبان صورت گرفت که در جریان اصولگرایی ندیدیم، بله امروز تعداد زنان و جوانان در جبهه اصولگرایی بیشتر شد اما نتوانست ۳۰ درصد را به خود اختصاص دهد .
وی افزود: کلمه ۳۰ درصد یک تحول در تاریخ سیاسی ایران است زیرا در کشورهای همسایه که به نوعی میزان مشارکت زنان بسیار کمتر بوده است معمولا از سیستمهای امتیاز مثبت استفاده کردند یعنی یک قانون را مصوب کردند و بر اساس آن احزاب را مکلف کردند حتما ۳۰ درصد در لیستهای انتخاباتیشان زنان و جوانان باشد.
وی ادامه داد: امروز در شورای شهر تهران شاهد حضور زنان جوانی مانند خانمها آروین و فخاری، آقایان فراهانی، میلانی و نظری که جوانترین عضو این شوراست و جای فرزند بعضی از اعضا است هستیم، این نوع رفتار حاصل آن بلوغ سیاسی است که جریان اصلاحطلبی به دست آورد و اینگونه رفتار دیگر استراتژی اصلاحطلبان شده است.