حجت الاسلام محمدرضا زائری در واکنش به تغییر برخی جملات داستان هوشنگ مرادیکرمانی در کتاب درسی گفت: با گناه و کار غلط نمیشود مردم را به خیر، ایمان و کار نیک دعوت کرد. تصرف در متن دیگران شرعا جایز نیست نوعی خیانت و دزدی است. چگونه میشود انتظار داشت با خیانت و تصرف در مال دیگران، دانشآموز، مخاطب و مردم را به نماز و ارزشهای دینی دعوت کنیم؟
به گزارش خبرداغ به نقل از ایرنا، چند سالی است که متون کتابهای درسی، دستخوش تغییراتی میشود، برخی از این تغییرات در راستای بهروزرسانی مطالب است اما برخی دیگر عجیب و سوال برانگیز بوده و بیشتر دست بردن بدون اجازه در متن یک نویسنده و اعمال سلیقه شخصی است تا تغییری کارشناسی شده.
در ماههای گذشته خبر تغییر بخشی از متن داستان «قلب کوچک را به چه کسی بدهیم» نوشته نادر ابراهیمی در کتاب هفتم دبستان مطرح شد که با اعتراض فرزانه منصوری، همسر این نویسنده، همراه بود. در متن اصلی اثر آمده است: «قلبم را میبخشم به همه آنهایی که جنگیدند و دشمن را از خاک ما، از سرزمین ما و از خانه ما بیرون انداختند.» اما در کتاب درسی این متن اینگونه تغییر پیدا کرده است: «قلبم را میبخشم به همه آنهایی که بهخاطر اسلام جنگیدند.»
در روزهای گذشته نیز خبر تغییر متن داستان «سفرنامه اصفهان» پایه هفتم از سری داستانهای «قصههای مجید» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی منتشر شد. در متن اصلی داستان آمده است: «بیبی برایم بار و بندیل بست. من هم بیکار ننشستم، ناشتایی خورده و نخورده پریدم روی چرخ...» اما در کتاب درسی، متن اینگونه تغییر یافته: «بیبی وقت نماز صبح بیدارم کرد، برایم بار و بندیل بست. من هم نماز خواندم، ناشتایی خورده و نخورده، پریدم روی چرخ...» جای دیگری هم در متن اصلی داستان مرادی کرمانی آمده است: «ظهر شد. صدای اذان میآمد. کار اکبر آقا تمامی نداشت. حوصلهام سر رفته بود...» اما در کتاب درسی بچهها داستان را اینگونه تغییر دادهاند: «ظهر شد، صدای اذان میآمد. وضو گرفتم و نماز خواندم. کار اکبر آقا تمامی نداشت. حوصلهام سر رفته بود...»؛ البته در کتاب درسی نوشتهاند «با اندک تغییر».
در پی انتشار این خبر، هوشنگ مرادیکرمانی، خالق «قصههای مجید» به ایسنا گفت: این داستان مانند خانه من است، انگار که آمدهاند و بدون اجازه من در بخشی از خانهام اتاق ساختهاند. آیا این کار درست است که بدون اجازه چنین کاری کنند؟ باید از من دو خط اجازه میگرفتند که با تغییر منتشر میکنیم. این تغییرات باعث میشود شخصیت داستان به شخصیتی غیرقابل باور تبدیل شود و توی ذوق معلم و دانشآموز میزند. در داستان دست میبرند و میخواهند از این راه بچهها را نمازخوان کنند اما این کار تاثیر آموزشی و تربیتی برای بچهها ندارد. این داستان، داستانی ادبی است.
آسیب به باورهای دینی
تغییر متن داستانهای افراد سرشناسی که از آثار آنها در کتابهای درسی استفاده شدهاست، اتفاقی نیست که در روزگار اطلاعات و ارتباطات پنهان بماند.
حجت الاسلام محمدرضا زائری در اینباره گفت: اتفاق تاسفبار و شرمآوری است. این اتفاق یا از تعمد است که عناصری خواستند عمدا موجب تخریب نگاه، اعتقاد و باورهای دینی مردم شوند یا از بلاهت، نفهمی و نادانی است که افراد ناشی و کار نابلد شاید با تصور خیر اما مانند «دوستی خاله خرسه» ضربهای بزرگتر زدند.
او ادامه داد: در هر دو صورت اگر از خیانت باشد مصوبان، واسطهها و افرادی که در این مسیر بودند باید به طور جدی مورد مواخذه، بازخواست و پرسش قانونی قرار بگیرند و اگر از روی بلاهت، نادانی و نفهمی بوده، چنین کسانی به روشنی و کاملا آشکار است که شایستگی و لیاقت حضور در چنین مسئولیتی را ندارند.
وی افزود: دو نکته در اینجا مهم است؛ نخست اینکه با زشتی، گناه و کار غلط نمیشود مردم را به خیر و ایمان و کار نیک دعوت کرد. تصرف در متن دیگران شرعا جایز نیست و نوعی خیانت و دزدی است. چگونه میشود انتظار داشت که با دزدی، خیانت و تصرف در مال دیگران دانشآموز، مخاطب و مردم را به نماز و ارزشهای دینی دعوت کنیم؟
زائری ادامه داد: نکته دوم اینکه هر کسی با کمترین تخصص، آشنایی و تجربه در حوزه تعلیم، تربیت و آموزشوپرورش، میفهمد که با این رفتارها، به نتیجه و غایتی برای جذب مخاطب و تاثیرگذاری بر او برای گرایش به ارزشهای دینی و اسلامی حاصل نخواهد شد و این پیام مستقیم نتیجهای نخواهدداشت.
زائری با بیان اینکه از رفتار برخی افراد بعد از ۴۲ سال تعجب میکند، توضیح داد: چرا نمیخواهند متوجه شوند؟ چرا سر خود را زیر برف کردهاند و خود را به نفهمیدن میزنند؟ اگر قرار بود با ستاد اقامه نماز، مردم را نمازخوان کنیم تا به حال نتیجه گرفته بودیم... چرا با این همه ستاد امر به معروف و نهی از منکر، ستاد اقامه نماز، موسسهها و سازمانهای مختلف دینی و امثال اینها، روز به روز گرایش دینی مردم کمتر میشود؟
او افزود: آیا این اتفاق نباید ما را به فکر فرو ببرد و نگران و دچار تردید کند؟ مشکل این است که ایرادهای اساسی، ساختاری و کلانی را که در نظام آموزشوپرورش و در ساختارهای کلانتر و بزرگتر داریم، میخواهند با این حرکتهای کودکانه رفع کنند. مانند این است که بخواهیم دیواری را که ترک برداشته، با مقداری گچ، استوار کنیم.
زائری درباره تاثیر انتشار متن دستکاری شده در کتاب درسی بر دانشآموزان گفت: تاثیر به این شکل است که اگر برای مخاطب این احتمال وجود داشت که در سالهای پیشرو گرایشی به نماز پیدا کند، دیگر این گرایش را نخواهد داشت. این اندک فرصت را هم که در خانوادههای مذهبی، در محیط ارزشی و مطلوب ممکن بود به وجود آید میسوزانیم و از بین میبریم.
واکنش سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی
تغییرات کتاب درسی در شرایطی ذهن کودکان را دچار دوگانگی میکند که مسئولان همواره اشکالها را متعلق به مدیران گذشته دانسته و وعده اصلاح متون را میدهند.
حسن ملکی رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش در واکنش به تغییرات ایجاد شده در کتاب پایه هفتم ابتدایی در متن هوشنگ مرادی کرمانی اظهار کرد: در ابتدا از آقای هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده این متن قدردانی میکنم، مطلبی که از وی منتشر شده در کتاب فارسی پایه هفتم است و تغییر کوچکی که در متن رخ داده، موجب نگرانی وی شدهاست.
وی ادامه داد: به طور قطع برای سال آینده این متن اصلاح خواهد شد؛ ما نیز دستور دادیم این متن به همان متن قبلی و اصیل خود بازگردد. البته در خود کتاب نوشته شده که اندک تغییری در داستان ذکر شده است تا نویسنده نیز مطلع باشند، اما این متن برای سال آینده اصلاح خواهد شد و در نسخه الکترونیکی روی سایت سازمان نیز این مطلب حتما اصلاح میشود و جای نگرانی نیست.
پیش از این، محسن حاجیمیرزایی وزیر آموزشوپرورش در صفحه توئیتر خود درباره تغیراتی که در متن نادر ابراهیمی ایجاد شده بود نوشت: «از تغییر متن نویسنده فاخر کشورمان در کتاب فارسی پایه هفتم، متاسف شدم. (هرچند تغییر در دوره مسوولیت من نبوده است). در همان ماههای اول مسئولیت، فرآیند دقیق، منسجم و حرفهای را برای بررسی و اصلاح تغییرات تدوین و ابلاغ کردم تا مطمئن شویم که در آینده شاهد چنین مواردی نخواهیم بود. همچنین از همکاران خود در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی خواستم تغییرات دو سال اخیر کتابهای درسی را بازبینی و اصلاحات لازم را در چاپ جدید اعمال کنند.»