به گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه رسالت ، دولت بهمنظور عدم تسلیمپذیری در برابر غول سرکش کرونا، «طرح جامع اعمال محدودیتهای پویا» را ارائه کرده و حالا این محدودیتها با عنوان« تعطیلی فراگیر» در رسانهها بازتاب یافته است. حال آنکه اگر نیک بنگریم، تعطیلیای در کار نیست. فقط رئیس دولت در جلسه هیئتوزیران این عبارت را به کار برده که «با توجه به گسترش بیماری، افزایش ابتلا و مرگومیر و فشار سنگین به بخش بهداشت و درمان، دولت ناچار است مطابق نظر کارشناسان، سیاستها و محدودیتهای جدیدی مقرر کند و با «تعطیلی فراگیر» مانع پیشروی این ویروس مخرب شود!» برخی معتقدند، دولت بهمنظور کاستن از فشار افکارعمومی و درخواستهای صاحبنظرانی که مدافع تعطیلی بودهاند، عامدا این عبارت را بر زبان آورده تا بتواند کمی فضای ملتهب را آرام کرده و از میزان هجمهها و نقدهای تندوتیز بکاهد. این تعطیلی برای خیلیها، حکم برگ برنده را دارد
منظور از خیلیها، کارشناسان و متخصصان نظام سلامت است که تحقیقات گستردهای دراینباره انجام دادهاند. بالطبع ما اهالی رسانه هم تصور میکنیم، این تعطیلی میتواند حکم نوشدارو را داشته باشد و خانهنشینی اجباری مردم، سبب میشود، تب کرونا فروکش کند و آمارها از تبوتاب صعود بیفتد و در سراشیبی نزول قرار گیرد.
جبهه موافقان و مخالفان تعطیلی
آنان که نسبت به تعطیلی یا عدم تعطیلی بیطرف هستند، سیاستگذاری در شرایط فعلی را دشوار میدانند. از یکسو، طغیان کرونا و عواقب عدم تعطیلی و از سوی دیگر، عواقب اقتصادی ناشی از تعطیلیها شرایط را برای اعلام نظر و برنامهریزی، سخت و فرسایشی کرده است. بهزعم ما، تصمیمات و محدودیتهای بزرگ و کوچکی که تاکنون اعمالشده، حاصلی نداشته، ما 10 ماه است، دندان بر جگر زخمخورده گذاشتهایم و به خیالمان، یک روز کرونا، ما را ترک خواهد کرد
تاکنون این اتفاق رخ نداده، با کارشناسان هم که صحبت میکنیم، همین دیدگاه را دارند و اینکه در اپیدمیهای فراگیر، نمیتوان سال، روز و ساعتی را بهمنظور خاتمه اپیدمی پیشبینی کرد. فقط باید ششدانگ حواسمان در پی کنترل و مهار ویروس باشد و شاید لازمه این کنترل، نسخه تعطیلی کامل باشد اما موافقان و مخالفان دو جبهه را تشکیل میدهند، آنان ماههاست بر سر دیدگاه خود باهم بحث و تبادلنظر میکنند. جبهه اول را موافقان تعطیلی تشکیل میدهند و توپ تقصیرها را به زمین دولت میاندازند، چون باور دارند، مسئولان بهواسطه کارهایی که باید میکردند و نکردند و طرحهای ناقص و دیرهنگام، مقصرند. جبهه دوم که مخالفان سرسخت تعطیلات کامل را شکل میدهند، مردم و کارشناسان را در اعلام نظرهای ناپخته، شماتت کرده و میگویند، تعطیلی دو تا سههفتهای ضررهای مادی فراوانی به کشور تحمیل میکند، این تعطیلی شاید روی کاغذ، سهل و ساده به نظر برسد اما زیست بسیاری از افراد در تنگنای معیشتی، دشوار خواهد بود،اما جبهه اول یعنی موافقان، حرفشان این است که هرچه این بیماری به درازا بکشد، ضررهای بیشتری متحمل خواهیم شد و جبهه دوم، یعنی مخالفان، ضربه سنگین و ناگهانی ناشی از تعطیلیها بر پیکره اقتصاد را غیرقابلجبران میدانند.
خسارت یک روز تعطیلی، 5/1میلیارد دلار
آن روزها که هنوز کرونایی در کار نبود تا زیر کاسه کوزه کسب و کارها بزند و روال عادی زندگی را مخدوش کند، این بحث مطرح بود که «تولید ناخالص داخلی سالانه کشور 500میلیارد دلار است و با تعطیلی یک روز کشور به درآمد ناخالص، 5/1 میلیارد دلار آسیب میرسد.» این را محمدرضا باهنر، نمایند اسبق مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس مطرح کرده است و میتوان این برآورد را داشت که هزینههای ناشی از تعطیلی کسبوکارها و ممنوعیت بعضی از حرفهها و مشاغل و یا هزینههای ناشی از سر کار نرفتن و عدم درآمد کسانی که گذران زندگی آنها به حقوق و دستمزد روزمرهشان برمیگردد، بسیار هزینههای گزافی در بردارد، از آنسو، کارشناسان، هزینه درمان کرونا در کشور رابین ۴۰۰ هزارتا حدود ۲۵۰ میلیون تومان تخمین میزنند. این هزینه با توجه به شرایط بیمار و نیاز او به ICUیا خدمات ویژه تعیین میشود.
صاحبنظران یادآوری میکنند که بار مالی ناشی از بیماری شامل، بار مالی ناشی از بیکار شدن و عدم فعالیت ناگزیر کسانی است که دچار بیماری میشوند و نمیتوانند بر سر کار خود حاضر شوند. بنابراین، آثار مستقیم بیماری شامل هزینههای دارو، درمان و هزینههای پیشگیری است. البته هزینههای پیشگیری، مؤثرتر از هزینههای درمان بوده یعنی اثربخشتر است. «محمدرضا واعظ مهدوی، رئیس انجمن اقتصاد سلامتی» با استناد به مطالعات جهانی اثبات میکند، هزینههایی که در کشورهای مختلف برای درمان بیماری کرونا انجام میشود به توان مالی آن کشورها بستگی دارد. سرانه هزینه در کشورهای توسعهیافته بهطور میانگین ۱۰۰ دلار، در کشورهای در حال توسعه و با سطح درآمدی متوسط ۱۰ دلار و در کشورهای فقیر حدود یک دلار، برآورد شده. بهعبارتدیگر، بین کشورهای ثروتمند و کشورهای فقیر، حدود ۱۰۰ برابر تفاوت عملکرد هزینهها وجود دارد. این هزینهها، شامل هزینههای مراقبت، هزینههای پیشگیری مثل استفاده از ماسک و مواد ضدعفونی، هزینههای دارویی و هزینههای درمان بیمارستانی از قبیل ونتیلاتور (دستگاه تنفس مصنوعی) و اکسیژن و هزینههای دیگر است.
سعید نمکی: تعطیلی بهتر از این است که کاسبی آلوده شود
بههرروی، آنان که موافق تعطیلی کاملهستند، سلامت را مهمتر از مباحث اقتصادی میدانند، در تحلیل دیدگاههای آنان میخوانیم که اقدامات ماههای گذشته؛ نتیجه مطلوب را به همراه نداشته است، گواه این ادعا، آمار رسمی و مرگومیر ناشی از کرونا در هفتههای اخیر است که بهطور پیوسته بالا رفته و در روزهای اخیر رکورد شکسته است. دیروز ۴۸۲ نفر دیگر پس از ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادهاند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۴۲ هزار و ۴۶۱ نفر رسیده است. همچنین ۱۳ هزار و ۳۵۲ مورد جدید کووید ۱۹ طی ۲۴ ساعت گذشته شناساییشده و ۳ هزار و ۷۹ نفر از آنها بستری شدهاند. وزیر بهداشت هم تأیید میکند که هیچ آفتی برای اقتصاد یک کشور از تعطیلی و طولانی شدن دوره اپیدمی بیماری بدتر نیست و «تعطیلی بهتر از این است که کاسبی آلوده شود و یکماه گرفتار بیماری شود و خدایی نکرده بر اثر بیماری جان خود را از دست دهد.»
سعید نمکی گفته، پس از جلسه روز شنبه ستاد ملی مقابله با کرونا و عدم تصویب پیشنهاد تعطیلی چندهفتهای کشور، نامهای به مقام معظم رهبری و حسن روحانی، رئیسجمهوری نوشته که پسازآن رهبری، «خواستار جلسه حضوری شده و در آنجا تصمیم گرفته شده که «مصادیق تعیین محدودیتها بر عهده وزارت بهداشت است.»
نمکی از قول مقام معظم رهبری نقل کرده است: «بین مقوله سلامت، اقتصاد و حتی امنیت، مقوله سلامت مردم اولویت دارد و اگر دیدیم باید یکی را انتخاب کنیم، سلامت اولیترین است.»
اختلاف وزیر بهداشت و رئیسجمهور درباره تعطیلی
گزارشهای تأییدنشدهای از سوی برخی رسانهها منتشر شده که از اختلافنظر حسن روحانی و دکتر سعید نمکی، وزیر بهداشت، در جلسه روز شنبه ستاد ملی مبارزه با کرونا خبر میدهد. پس از تعطیل نشدن دوهفتهای تهران و برخی شهرهای بزرگ که ازنظر ابتلا به ویروس در وضعیت قرمز قرار دارند، خبرهایی درباره استعفای سعید نمکی، منتشر شد، اما مقامهای دولت این گزارشها را تکذیب کردند. وزیر بهداشت هم عنوان کرد: «گرچه ممکن است جاهایی بر مواضعم بایستم و برای موضوعی چانه بزنم، اما تا جان در بدن دارم و تا جایی که جانآفرین به من این توفیق را خواهد داد، اهل ترک کردن صحنهای به ضرر مردم نیستم.»
در پی انتشار این خبر که وزارت بهداشت موافق تعطیلی بوده، اما حسن روحانی، رئیسجمهوری با این طرح مخالفت کرده است، علیرضا رئیسیسخنگوی ستاد ملی کرونا گفته، مخالفت روحانی با تعطیلی تهران «کذب محض» است و او نهتنها با این طرح مخالفت نکرده بلکه با حمایت از آن تأکید کرده روز شنبه در ستاد ملی مقابله با کرونا مطرح شود.
پیشازاین اعلام شده بود که ستاد ملی مقابله با کرونا روز شنبه ۲۴ آبان درباره تعطیلی تهران و شهرهای بزرگ تصمیم خواهد گرفت اما این ستاد طرحی را مبنی بر ایجاد محدودیتها در ۱۰۰ شهر براساس وضعیت آنان اعلام کرد و روز گذشته، سعید نمکی، محدودیتهایی که از ابتدای آذر قرار است برقرار شود را «یکی از حیاتیترین تاریخها برای مدیریت کرونا» خواند. به اذعان این مقام مسئول، اگر مردم کوتاه بیایند بازی را میبازیم و به مرگهای ۴ رقمی میرسیم. وزیر بهداشت ایران این را هم گفته است که۵۱ درصد از عوامل ایجادکننده بیماری دورهمیهاست، نمیشود ما شهرها را تعطیل کنیم و در این شبهای طولانی زمستان ۶۰ نفر در یک خانه جمع شوند.
محدودیت بهجای تعطیلی
پیشتر مقرر شد از ۲۰ آبان به مدت یک ماه (تا ۲۰ آذر) از ساعت ۱۸ محدودیت اعمال شود و همه مراکز شغلی بهجز مراکز ضروری تعطیل شوند. مینو محرز، یکی از اعضای کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا در واکنش به این مسئله گفته است: «تعطیلی شبانه اصلا به درد نمیخورد، الان بهقدری وضع بد است که باید حداقل
یکی، دو هفته تهران را کامل تعطیل کنند.» بهرغم انتقاد صاحبنظران، ستاد ملی مقابله با کرونا در طرحی جایگزین محدودیتهای دیگری وضع کرده که قرار است از اول آذرماه اجرا شود. البته این محدودیتها تفاوت چندانی با آنچه پیشتر وضع شده، ندارد. مدتی قبل، رئیسجمهور در مخالفت با تعطیلی برای مهار کرونا گفته بود: «راحتترین کار این است که همهچیز بسته شود اما بعدش هم مردم از گرسنگی و فقر و بیکاری به خیابان خواهند آمد.» روز جمعه نظامالدین موسوی، از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از موافقت مجمع نمایندگان تهران، شورای شهر تهران، استاندار تهران، شهردار تهران، رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی تهران بهمنظور تعطیلی ۲هفتهای تهران برای قطع زنجیره سرایت و کاهش تلفات انسانی ویروس کرونا خبر داده و گفته، بیشتر بگویم یا متوجه شدید بهرغم این اجماع، کجای کار علامت توقف نصب شده است؟
تعطیلی کامل با هدف خریدن زمان
این موضوع ابعاد گستردهای دارد و هرکس از دریچه نگاه خود به مسئله تعطیلی یا عدم تعطیلی مینگرد، «حمید سوری» در قامت اپیدمیولوژیست، موافق تعطیلی کامل است اما این تعطیلی را دارای الزاماتی میداند. او در گفتوگو با «رسالت» دیدگاه خود را اینگونه تشریح میکند: «اگر قرار باشد از همین فردا کشور تعطیل شود، باید زیرساختهای لازم فراهم شده باشد نمیتوان بیگدار به آب زد و بدون برنامهریزی اقدام کرد. در غیر این صورت هزینهای هنگفت برای مداخلهای که نتیجهاش معلوم نیست، صرف خواهد شد و شاید نتیجه معکوسی بگیریم. بحث لاک داون یا تعطیلی کامل به معنای خریدن زمان است تا مداخلهای مؤثر داشته باشیم. اهداف این تعطیلی بهطور دقیق از سوی پیشنهادکنندگان آن تعریفنشده، آیا قرار است با این اقدام به کادر درمان استراحت بدهیم؟ اگر چنین باشد میتوان با مداخلات ارزانتری این کار را انجام داد. ضرورتی ندارد که حدود هشتاد و چندمیلیون جمعیت را تحت تدابیر شدید قرار داد و تعطیلی کامل اعمال کرد، یکمیلیون نفر، تعداد جمعیتی است که در انتشار بیماری نقش دارند، اینها کسانی هستند که یا مبتلا هستند و علامت دارند و یا دارای تماسهای نزدیکهستند و یا جزو گروههای پرخطرند ازجمله سالمندان و کسانی که دارای بیماریهای زمینهای هستند.» «سوری» در ادامه از طرحی میگوید که تفاهمنامه آن میان وزارت بهداشت و بسیج به امضا رسیده و قرار بر اجرای آن بوده است که در صورت اجرا نیازی به تعطیلی کامل نیست. از طرفی این موضوع، در شرایط خاص و زمان خاص معنا دارد. اگر در چین و کره جنوبی این اتفاق افتاد، به این دلیل بود که مناطق غیرآلوده فراوانی وجود داشت، بنابراین برای مصون نگهداشتن افراد غیرآلوده، این اقدام را انجام دادهاند. اکنون کشور ما، نقطه سفیدی ندارد که بخواهیم با تعطیلی کامل این نقاط را سفید نگه داریم. شاید اگر اهداف و راهکارهای این تعطیلی برای ما مشخص بود، راحتتر امکان تصمیمگیری وجود داشت و اینکه در وضعیت لاک داون و تعطیلی کامل، عدهای از افراد در شرایط خاصی قرار میگیرند، افرادی که روزانه درآمد کسب میکنند و کارمند دولت نیستند که ماهیانه حقوق داشته باشند. تأمین مخارج اینها برای دولت کار سادهای نیست. مگر اینکه بخواهیم با این تعطیلی کامل، زمان بخریم اما اگر ندانیم بعدازاین تعطیلی قرار است چگونه اقدام کنیم، فایدهای ندارد و ممکن است بعد از پایان تعطیلات، آن تأثیری که انتظارش را داشتیم، هرگز برای ما حاصل نشود و این به معنای تحمیل یک مداخله پرهزینه به جامعه است. تعطیلی کامل میتواند برای جمعیتهای پرخطری باشد که عامل اصلی انتشار هستند وخامت اوضاع قابلانکار نیست، ولی آنان که از سیاست تعطیلی کامل دفاع میکنند و بر پیادهسازی آن اصرار دارند، باید بدانند که پایش و نظارت و اهداف این طرح بسیار حائز اهمیت است، وگرنه بعد از دو هفته، همهچیز از نو شروع میشود. مقابله با کرونا یک مجموعه است که این مجموعه باید درکنارهم دیده شود.»
تعطیلی کامل بسیار پرهزینه است/ مدافعان «لاک داون» استدلالشان چیست؟
این اپیدمیولوژیست در ادامه با اشاره به محدودیتهای اعمالشده و میزان اثرگذاری آن، توضیح میدهد: «تعیین ساعت فعالیت برای مشاغل، اقدام درستی نبود. ما باید از زمان، حداکثر استفاده را ببریم. وقتی زمان را فشرده میکنیم، تراکم جمعیت افزایش مییابد و وقتی فشردگی زمان حاصل میشود، عملا شانس گسترش اپیدمی بیشتر میشود، کما اینکه درحال حاضر شاهد این مسئله هستیم. در اپیدمیهای پیشرونده که تاریخ انقضای آن معلوم نیست، باید برنامهریزیها به شکلی باشد که در تداوم هم موفقیتآمیز باشد. از طرفی ما چند ماه یا چند هفته و چندسال میتوانیم کشور را تعطیل کنیم؟ این اقدام بهصورت مکرر امکانپذیر نیست، چون بسیار پرهزینه است، این مسئله به ما برای اقدامات میانمدت و درازمدت فرصت میدهد اما چنین سیاستها و مداخلاتی اگر بهدرستی پیش نرود، نتیجه درستی نخواهیم گرفت، دو هفته تعطیلی نمیتواند به ما در کنترل بیماری کمک شایان توجهی کند. فراموش نکنیم که جامعه ازنظر روانی و اجتماعی تحمل اینهمه فشار را ندارد، ما چقدر میتوانیم مردم را در خانه نگه داریم؟ وقتی صحبت از هزینه میکنیم منظورمان فقط هزینههای اقتصادی نیست، هزینههای اجتماعی و روانی هم دارد، حتی تبعات امنیتی و سیاسی هم میتواند داشته باشد. بنابراین باید توجه کنیم که میزان اثربخشی مداخلات ما چقدر است و هزینه اثربخشی آن به چه میزان است؟ با اصل تعطیلی موافقم، اما این مسئله یکسری ملزوماتی نیاز دارد. سرعت انتشار و قابلیت انتشار ویروس کرونا بسیار بالاست، طبیعتا هر سیاستی که اعمال میشود باید بسیار هوشمندانه و در قالب یک بسته پیشگیری و درمان و مراقبت از گروههای خاص باشد، درمجموع سه اصل «مراقبت»، «نظارت» و «حمایت» باید در بحث اپیدمی مدنظر باشد. آیا آنان که بر تعطیلی کامل تأکید دارند، بستههای حمایتی را در نظر گرفتهاند؟ چه نظارتی بر حسن اجرای آن خواهد بود؟ در این دوره چه مراقبتهایی انجام میگیرد؟ برای بعد از تعطیلی چه باید کرد؟
ما نباید جو زده شویم، رؤسای دانشگاهها و کسانی که از تعطیلی کامل دفاع میکنند، استدلالشان چیست و برپایه کدام مطالعات به این نتیجه رسیدهاند؟ این سیاست باید مبتنی بر دیدگاه متخصصین و شواهد علمی بومی و تجارب موفق جهانی باشد.»
پای جان آدمها در میان است/ اقتصاد باید قربانی کووید شود
«مهدی اسفندیار» از پژوهشگران حوزه سلامت است که برخلاف «حمید سوری» در هر شرایطی بر موضوع تعطیلی تأکید دارد. او در گفتوگو با «رسالت» عنوان میکند: «ما با دشمنی مشترک روبهرو هستیم که تاکتیکش را نمیدانیم اما میدانیم که روزانه افراد بسیاری را مبتلا و قربانی میکند، راهی جز ریشهکن کردنش نداریم. نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم تا این دشمن در مقابل تکتک افراد جامعه قد علم کند و از طرفی این دشمن، مرتب در حال تغییر چهره است، احتمال دارد فرد به ویروس مبتلا شود و بار دیگر ابتلایی در کار نباشد و ممکن است فردی مبتلا شده و برای بار چندم هم به این ویروس مبتلا شود و حتی جانش را از دست بدهد. این ویروس مدل آنفلوآنزا نیست که دست از سرمان بردارد. بنابراین این دشمن آنقدر خطرناک است که نمیتوانیم ابعاد اقتصادی را موردتوجه قرار دهیم. این ویروس برای امنیت ملی و آینده کشور بسیار خطرناک است، شاید این دشمن بعدها بر روی بحث زادوولد و تغییر ژنتیک ما متمرکز شود. ما راهی جز ریشهکن کردن آن نداریم و اعتقاد دارم به اینکه اگرچه اقتصاد اهمیت دارد اما پای جان آدمها و آینده کشور در میان است. به خاطر غیرقابل پیشبینی بودن کووید 19 و نقش آن در جامعه و حیات سیاسی، شرط عقل و حکمرانی صحیح آن است که هر کاری میتوانیم انجام دهیم تا کووید 19 از بین برود، در اینجا باید اقتصاد، قربانی کرونا شود.»
این پژوهشگر حوزه سلامت، با تأکید بر اینکه هزینههای کرونا با توجه به حجم اقتصاد ما سنگین بوده، میگوید: «یک میلیارد یورو معادل 25 هزار میلیارد تومان از صندوق توسعه ملی اختصاصیافته اما مقامات رسمی وزارت بهداشت عنوان کردند که دولت بعد از دادن این مبلغ و یا در حین انتقال، ردیفهای سالیانه بودجه ما را از طرح تحول سلامت و ارزش افزوده و یا بودجههای جاری که باید به وزارت بهداشت تعلق میگرفت کم کرده، این وزارتخانه هم بودجه کووید را برای اداره خود اختصاص داده و درواقع برای اداره کووید اختصاص نیافته است. استدلال مسئولان نظام سلامت این است که اگر ما اداره نشویم و بیمارستانهای ما ساخته نشود و تجهیزات نرسد، کرونا بر ما غلبه خواهد کرد، درحالیکه این بودجه باید برای ماسک و پیشگیری و تقویت شبکههای بهداشتی صرف میشد. معتقدم اثربخشی هزینهها در وزارت بهداشت افتضاح بوده ، اگر جای مسئولین این وزارتخانه بودم، کل این بودجه را در اختیار بخش بهداشت میگذاشتم نه بخش درمان، اما متأسفانه نزدیک به 80 درصد این اعتبارات برای بخش درمان صرف شده است. اگر قرار بود یک میلیارد یورو هزینه کنیم، باید میدیدیم کشورهای دیگر چه کردهاند، به همان نسبتی که آنها بین اقتصاد و بیمه بیکاری و تبعات کووید هزینه کردهاند و به همان نسبتی که آنها بین اقتصاد و درمان هزینه کردهاند، باید همین کار را میکردیم. کووید بحران فعلی ماست و نباید شاهد انحراف از مأموریتها باشیم و باید در اینجا متمرکز باشیم. هزینههای ما با اثربخشی بسیار پایین بوده است، چون بهشدت درگیر کارهای نمایشی و رسانهای و دچار تضاد در گفتار و تناقض در رفتار بودیم و سیاستهای فعلی هم مؤثر واقع نخواهند شد. در این سیستم فکری، هزینه کرد پول هم ما را بهجایی نمیرساند
حداقل برای تعطیلی کلانشهرها فکری کنند تا وخامت اوضاع از این بدتر نشود.»به اذعان اسفندیار، «گفته میشود برای یک بیمار کووید 19، مبلغ 800 هزار تومان هزینه میشود که این حرف بسیار بیهوده است. بیمارستان نیروهای مسلح هم بیمار کرونایی پذیرش می کند اما هیچگاه چنین رقمی را اعلام نمیکنند، این عددها را وزارت بهداشت میگوید تا اعتبار کسب کند. در چنین شرایطی معلوم است که تعطیلی پشت گوش انداخته میشود.»