به گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه اینترنتی فراز ، قبل از آغاز موج سوم و در شهریور بود که آمار سفرها در کشور افزایش یافت، گردشگری امید به نفس های دوباره بست و بر همین اساس میزان استفاده از هتل در شهرهای شمالی و کیش بیشتر شد. میانگین کشوری ضریب اشغال هتلها کمتر از ۵ درصد شد که در شهریور این آمار به ۱۵ تا ٢۰ درصد رسید. با این حال گفته می شود، کارکنان هتلها و مراکز اقامتی کشور در برقراری مستمری بیمه بیکاری دچار مشکلات فراوان شدهاند و علیرغم قوانین و دستورالعملهای موجود، جهت حمایت همهجانبه از این افراد، سازمان تأمین اجتماعی از برقراری مستمری ایام بیکاری این افراد با وجود دریافت حق بیمههای مستمر خودداری کرده است.
همچنین فشارها برای دریافت بدهیهای تعرفه آب و برق تأسیسات گردشگری و هتلها افزایش یافته به طوری که حتی اگر فقط یکروز از زمان پرداخت بگذرد، برق و حتی آب تأسیسات گردشگری قطع میشود. در این میان روستاهایی که برچسب گردشگری بر آن ها خورده به مراتب وضعیت وخیم تری دارند؛ روستاهایی که بنا بود طبق برنامه ششم توسعه ، اوضاعشان بهبود یابد اما این مسیر ناتمام باقی ماند.
*برنامه ششم توسعه چه بود و برای روستا چه کرد
برنامه ششم توسعه شمایل بسیاری از روستاهای ایران را تغییر داد. طبق این برنامه، طرحهای مرتبط با روستاهای هدف گردشگری، به معنی ایجاد زیرساختهایی پایدار برای خدماترسانی بهتر به گردشگران، درآمدزایی، رفع معضل بیکاری و مهاجرت، آموزش روستاییان، به ویژه دهیاران و شورای روستا برای همسو کردن طرحهای هادی و ایجاد زیرساخت همسو با نیاز گردشگران، شناسایی جاذبهها، مراقبت اصولی از منابع طبیعی و تاریخی، حفظ فرهنگ بومی و بافت روستایی و رفتار با گردشگران و متعاقبا، آموزش گردشگران برای چگونگی رفتار با جوامع محلی و احترام به فرهنگ و ارزشهای بومی، محافظت از محیط طبیعی و بافت روستایی است.
*گرانی زمین و افزایش زباله؛ عایدی گردشگری روستاها
طبق بررسیهای میدانی ایسنا دستاورد بیشتر روستاهایی که تا کنون گردشگری شدهاند، مشابه آنچه در استانهای شمالی کشور دیده میشود، افزایش نرخ زمین و اجاره اقامتگاه مسافری، زمینخواری، انباشت زباله و تعرض به محیط زیست و تخریب طبعیت بکر، اجرای طرحهای نیمهکاره بنیاد مسکن برای سنگفرش کردن خیابانها و نماسازی خانهها، طرحهای ناسازگار و ناهمسو با موضوع گردشگری، تغییر و آشفتگی در بافت روستایی و فرهنگ بومی و در نهایت، برخورد و مجادله بین جوامع محلی و مسافران بوده است.
شاید مهمترین اقدامی که در راستای گردشگری روستایی در برخی از این مناطق شده، همان افزایش تعداد اقامتگاههای بومی و روستایی (بومگردی)، اجرا و برگزاری جشنوارههای میوه و خوراکی بوده که این اقدامات هم در کوتاهمدت، فدای اهداف کمی و منجر به درآمدزایی و اشتغال ناپایدار و موقت شده است.
*دور معکوسِ توسعه روستاها
از سال ۱۳۹۶ اعلام شد که ۵۰۰ روستا هدف گردشگری شدهاند، از آن زمان تا کنون نه تنها این عدد روی کاغذ تغییری نکرده و همچنان در روی اسناد و طرحها ذکر میشود که در کشور ۵۰۰ روستای هدف گردشگری وجود دارد که برنامه مشخصی هم برای بهبودی وضعیت آنها و حرکت در مسیر توسعه گردشگری روستاها وجود ندارد. درحالی که سال ۹۶، زهرا احمدیپور ، رییس وقت سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی قول داده بود مطابق برنامه ششم توسعه اقداماتی برای تقویب زیرساخت در این روستاها انجام میشود و در ۷۸ روستای پایلوت هم طرح ضربتی تولید و اشتغال اجرا خواهد شد تاکنون بر این طرح ها جامه عمل پوشیده نشده است. حالا هم ویروس کرونا در کنار ضرر چند ده هزار میلیاردی که به گردشگری زده این طرح را هم نیز تا اطلاع ثانوی منتفی کرده است.
حال باید دید در سالی که به نام «گردشگری و توسعه روستایی» است و از طرفی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گفته برنامههایش را در این سال معطوف به توسعه روستایی میکند، چه تغییری در وضعیت آشفته روستاهای گردشگری رخ میدهد و چقدر وزارتخانهها و سایر سازمانها که تا کنون عملکرد همراه و همسو نداشتهاند، همکاری خواهند کرد.