به گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه اینترنتی فراز ، بار دیگر زخم کهنه سرباز کرد و بار دیگر هر کشور دیگری را آغازکننده درگیری دانست. دو ماه از پایان آخرین درگیری آذربایجان و ارمنستان بر سر اختلاف کهنه، یعنی قرهباغ میگذرد و دوباره توپخانههای مرزی دو کشور به روی یکدیگر گشوده شده است. هنوز آماری از تلفات جانی نیست و البته در این میان دو راکت هم به روستایی از توابع آذربایجان شرقی در ایران برخورد کرده است. ایران، تنها کشوری که با هر دو طرف درگیری و حتی منطقه مورد اختلاف قرهباغ مرز مشترک دارد. همین هم باعث شده تا این بار ایران ضمن دعوت طرفین به گفتوگو به آنها برای فاصله گرفتن از مرز ایران هشدار دهد. در بحبوحه مناقشه تنش لفظی بین طرفین هم بالا گرفته و حتی نخست وزیر ارمنستان از احتمال وقوع جنگی تمام عیار سخن گفته است. جنگی که ایران جزء اولین کشورهایی است که از آن متضرر خواهد شد. با این حال «شعیب بهمن» کارشناس روابط بینالملل و پژوهشگر حوزه اوراسیا به «فراز» میگوید که پیشبینیها حاکی از پایان درگیریها طی روزهای آینده است. درگیریهایی که به گفته بهمن هر چند نمیتوان شروعکننده آن را شناسایی کرد اما ترکیه در آغاز آن نقش مهمی ایفا کرده است. در ادامه گفتوگوی «فراز» با این کارشناس را میخوانید.
دو ماه پیش زخم قرهباغ سرباز کرد و درگیری چند روزه منجر به کشته شدن ۱۶ تن شد. چطور به فاصله ۲ ماه بار دیگر آتش درگیری برافروخته شد؟
علت شروع درگیری فعلی و البته درگیریهای اخیر، هیچگاه مشخص نبوده است. به این معنا که همواره هر کشور طرف مقابل را به عنوان آغازکننده درگیری معرفی کرده و هربار هم هر یک خود را پیروز و طرف مقابل را بازنده نامیده است. بنابراین این بار نیز قادر نخواهیم بود که کشور شروعکننده درگیری را شناسایی کنیم. اما چرایی آغاز درگیری به پیچیدهبودن مناقشه قرهباغ بازمیگردد. مناقشهای با چنین ماهیت و ظرفیتی شرایط پیچیدهای را رقم زده که تقریبا تاکنون لاینحل باقی مانده است. افکار عمومی دو کشور حساسیت زیادی به این مسئله دارند و نظامهای سیاسی در دو کشور در طول سالهای گذشته از این مناقشه سود بردند و تمایلی به حل آن ندارند. دلیل دیگر حضور بازیگران متعدد با منافع متضاد در مناقشه قرهباغ است. این بازیگران هرازگاهی بر مبنای انتفاع خود باعث شعلهورشدن و افزایش دوباره درگیریها میشوند. در شرایط فعلی به نظر میرسد انگیزههای داخلی و بازیگران دخیل و ذینفوذ منجر به ادامه وضعیت میشود.
منظور از انگیزههای داخلی چیست؟
منظور از مشکلات داخلی این است که ارمنستان و آذربایجان به دلیل شیوع ویروس کرونا با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه شدند. این مشکلات اقتصادی نارضایتیها را در هر دو کشور برانگیخته است. درجمهوری آذربایجان نیز شماری از نخبگان قدیمی از قدرت کنار گذاشته شدند. از جمله این افراد «رامیز مهدیاف» است که در طول سالهای گذشته نفر دوم حکومت به شمار میآمد اما یکباره از قدرت کنار گذاشته شد. تسویههای سیاسی در آذربایجان آغاز شده و به نظر میرسد دولت این کشور دستکم برای انحراف افکار عمومی خود نیاز به چنین درگیری دارد. در طرف ارمنی نیز تقریبا همین شرایط وجود داشته است. بعد از اتفاقاتی که در دو سال گذشته و پس از روی کار آمدن پاشینیان رخ داد، در ماههای اخیر مخالفان او که از قدرت طرد شده بودند تلاش زیادی برای همبستگی و اقدام علیه پاشینیان کردند. بنابراین نخست وزیر ارمنستان نیز به نوعی برای حفظ حامیان خود در سیاست داخلی نیاز به چنین درگیری داشت تا بتواند روی افکار عمومی تاثیر بگذارد.
افکار عمومی در دو کشور چطور به این مناقشه نگاه میکنند؟
مسئله مناقشهای قومی است که تبدیل به مناقشهای ارضی شده است و برای مردم هر دو کشور موضوع بسیار مهمی محسوب میشود. ارمنیها معتقد هستند که منطقه قرهباغ ارمنینشین است و باید جمهوری خودمختار در آنجا تاسیس شود. در مقابل آذریها اعتقاد دارند که این منطقه بخشی از خاک و سرزمین آنها است و باید به آذربایجان برگردد. آنها در حدود ۲۰ درصد از مساحت جمهوری آذربیجان را اشغال شده تلقی میکنند. به همین دلیل حساسیت زیادی در افکار عمومی وجود دارد و این حساسیت از سوی حاکمان دو کشور دامن زده شده و افزایش پیدا کرده است. در واقع حاکمان به جای این کم کردن حساسیتها و رسیدن به راهحلی میانی و سیاسی برای تضمین خود و حکومتشان به حساسیت افکار عمومی دامن زدند. به این ترتیب در هر دو کشور موضوع حساسیت بالایی دارد.
یعنی همه بازیگران داخلی و خارجی از ادامه مناقشه و وضعیت فعلی سود میبرند؟
میتوان گفت که تمام بازیگران داخلی و بینالمللی از تداوم این مناقشه نفع بیشتری به نسبت پایان آن میبرند. در سالهای گذشته حکومتهای هر دو کشور از این مناقشه برای تحکیم حضور خود را در قدرت استفاده کردند. به طور مثال الهام علیاف از وجود این مناقشه برای اعلام شرایط اضطراری و برداشتن بند دو دورهای بودن ریاستجمهوری در آذربایجان استفاده و به این ترتیب ریاستجمهوری خود را نامحدود کرده است. در ارمنستان نیز تقریبا تا سال ۲۰۱۸ وضعیت به همین شکل بود. یعنی طیفی که قدرت را در دست داشت از این مسئله بارها به سود خود در ساختار سیاسی ارمنستان استفاده کردند و نظام سیاسی این کشور را از ریاستی به پارلمانی و بالعکس تغییر دادند. این کار نیز به دلیل تداوم بخشیدن به حضورشان در قدرت بود. بنابراین در سطح داخلی هیچ یک از طرفین علاقهای به پایان دادن به مناقشه ندارد. در سطح منطقهای و بینالمللی هم بازگیران دخیل تداوم این مناقشه را در راستای منافع خود تلقی میکنند. به این معنا که وجود مناقشه میتواند منجر به افزایش نفوذ این بازیگران یا وابسته نگه داشتن این دو کشور به آنها میشود. بنابراین در سطح بینالمللی نیز تمایلی به حل و فصل مناقشه دیده نمیشود.
نقش ترکیه را در این میانه چطور باید دید؟
ترکیه به صراحت از جمهوری آذربایجان حمایت میکند. این کشور در طول سالهای گذشته موضوع همبستگیهای قومی و نژادی با مردم آذربایجان را مطرح میکرد. در سالهای اخیر اما جنبه مذهبی و اسلامی به موضوع بخشیده و این مناقشه را به نبرد مسلمانان با میسحیان یا به قول خودشان «کفار» تلقی کرده است. به همین دلیل حداقل در چند هفته اخیر تحرکات ترکیه و انتقال بعضی از گروههای تروریستی و تعدادی از افرادی را که در ادلب سوریه بودند به جمهوری آذربایجان، یکی از دلایل شعلهور آتش درگیریها قلمداد میشود. اگر این اقدام ترکیه نبود دولت آذربایجان انگیزه لازم برای شروع درگیری را نداشت و طرف ارمنی نیز احساس خطر نمیکرد. بنابراین میتوان گفت دستکم در درگیری فعلی دولت ترکیه نقش مهمی ایفا میکند.
ایران همواره در این سالها طرفین را به مذاکره دعوت کرده است. آیا واقعا توان و امکانی برای میانجیگری ایران وجود دارد؟
وضعیت ایران با همه بازیگران درگیر مناقشه متفاوت است. ایران با هر دو کشور و منقطه مورد اختلاف قرهباغ مرز مشترک دارد. این وضعیت را هیچ کشور دیگری ندارد. ضمن اینکه این دو کشور به لحاظ تاریخی نیز بخشی از ایران بودند و همواره دارای پیوندهای زیادی با ایران هستند. به این ترتیب ایران نمیتواند نسبت به این مناقشه بیتفاوت بماند. از طرفی این مناقشه برای ایران تبعات امنیتی نیز دارد. به عنوان مثال مناقشه در ابتدای درگیریها دو راکت به منطقه مرزی ایران اصابت کرده است. در گذشته نیز ایران با مشکلاتی مثل هجوم سیل آوارهها و پناهندهها مواجه شده بود. در دهه ۹۰ و جنگهای طولانیمدتی که بین دو کشور وجود داشت بسیاری از مردمی آواره به سمت مرزهای ایران آمدند. امروز هم اگر درگیریها تدام پیدا کند بار دیگر میتوان انتظار وقوع چنین اتفاقی را داشت. در شرایط فعلی برخی از بازیگران از جلمه آمریکا، عربستان سعودی و به ویژه اسراییلیها از شعلهور کردن درگیری سود میبرند. آنها این تمایل را دارند که با افزایش تنش در مرزهای شمالی از تمرکز ایران نسبت به خاورمیانه و حضور در سوریه و عراق بکاهند و ایران را ناگزیر به درگیری در مرزهای شمالی خود بکشانند. در چنین شرایطی ایران باید سیاست عقلایی را در پیش بگیرد که در سالهای گذشته نیز وجود داشته است. در همین راستا همواره طرفین را به مذاکره کرده و اعلام آمادگی کرده که در این بین میانجیگری کند. ایران از هیچ طرفی جانبداری نمیکند و این امکان و موقعیت را دارد که به عنوان میانجی عمل کند. البته این ضعف در سیاستخارجی ایران بوده که همواره اعلام آمادگی برای میانجیگری کرده اما هرگز طرح مشخصی برای انجام آن ارایه نداده است. این ضعف بزرگی است که حتما باید مرتفع شود.
پس ایران تنها استثنایی است که از تدام مناقشه سودی نمیبرد؟
بله، برخلاف سایرین ایران نه تنها از تداوم این مناقشه سودی نمیبرد بلکه متضرر میشود و به همین دلیلی تمایلی به افزایش درگیری ندارد.
اما درگیری فعلی به کجا ختم میشود؟ تنش لفظی هم بالا گرفته و حتی از احتمال وقوع «جنگ تمام عیار» حرف زده شده است.
همیشه دو کشور در طول درگیری چنین تبلیغاتی انجام میدهند. امروز در رسانههای آذری «ذاکر حسناف» وزیر دفاع آذربایجان به علیاف گزارش داده بود که هفت روستا را آزاد کردند و پیشروی داشتند. طرف ارمنی اما هنوز چنین چیزی را نپذیرفته و آن را پروپاگاندای دولت آذربایجان دانسته است. در سطح سیاسی معمولا مناقشات و تنشهای لفظی همواره وجود داشته و در آینده نیز وجود خواهد داشت. با این همه پیشبینی میشود که این درگیری نیز طولانیمدت نباشد و با مداخله بازیگران خارجی به ویژه روسیه و سایر بازیگران از جمله آمریکا و کشورهای اروپایی خاتمه پیدا کند. چرا که آمریکا به دلیل انتخابات ریاستجمهوری و کشورهای اروپایی به دلیل مشکلات اقتصادی بعد از همهگیری کرونا دستکم فعلا تمایلی به شعلهور ماندن آتش درگیری ندارند و سودی از آن نمیبرند. بنابراین پیشبینی میشود طی روزهای آینده درگیری فروکش کند اما این زخم همچنان باپرجا میماند و در هر دوره دیگری آتش تنش میتواند شعلهور شود و بار دیگر فوران کند.