به گزارش خبرداغ ، روزهای گذشته در فضای رسانهها خبرهایی از مذاکره ایران و آمریکا منتشر شد، علیرغم اینکه این موضوع صریحا رد شد، اما گمانهزنیها درباره مذاکره پیش از انتخابات آمریکا همچنان ادامه داد.
«مهدی مطهرنیا» تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره تاکید ترامپ به مذاکره با ایران و همچنین بایدن به بازگشت در برجام و فراهم شدن زمینههای مذاکره ایران و آمریکا اظهار داشت: در سیاست هیچ چیز غیرممکن نیست. شگفتی در سیاست امر تازهای نبوده، نیست و نخواهد بود، اما قرائن مبنی بر وجود یک مذاکره جدی بین ایران و ایالات متحده آمریکا برای حل مسائلوجود ندارد، اینکه آمریکا به برجام بازگردد و در ارتباط با ایران زمینههای مسامحه در جهت مصالح را فراهم کند، آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا بعید به نظر نمیرسد اما اینکه چقدر این موضوع از سوی آمریکاییها جدی باشد باید در آن تردید داشت.
وی ادامه داد: همان گونه که اگر هیلاری کلینتون به جای ترامپ رئیسجمهور آمریکا بود تعریف و تفسیری که از برجام در ارتباط با ایران داشت با تعریف و تفسیری که تهران ز برجام دارد با یکدیگر منطبق نبودند، لذا باید گفت در زمانی که آمریکاییها به مذاکره به عنوان بهترین ابزار برای رسیدن به اهداف خود نگاه میکنند و آن هم در آستانه انتخابات مسائلی در ارتباط با گفتوگو با تهران و مذاکره و ایجاد یک معامله مطرح میشود امری بعید نیست، چراکه آمریکاییها همواره به دنبال آن بودند که با کمترین هزینه به بیشترین فایدهها دست یابند و مذاکره برای آنها بسیار پر فایدهتر از رویارویی با تهران برای دستیابی به اهداف تعریف شده آمریکا است. فلذا این معنا را نمیتوان نادیده گرفت.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجه با بیان اینکه از سویی دیگر تهران در مقابل واشنگتن قرار دارد، یادآور شد: نفس مذاکره با آمریکا مطرح نیست، آنچه که مسجل است، مذاکره با اروپا در ارتباط با پرونده ایران است. تحریمهای کمرشکن و فشار حداکثری آمریکا، ایران را به زمینهایی برده که نفت در بازار بورس عرضه میشود، بازار بورس در تلاطم است و اگر مردم خود را از بازار بورس کنار بکشند و آنچه که تحت عنوان نفت در بازار بورس عرضه میشود را خریداری نکنند، یک فرو ریزش اقتصادی را میتواند شامل شود.
این آیندهپژوه سیاسی اضافه کرد: ایران خواستار این است که از طریق اروپا با آبرومندی بیشتر وارد مذاکره شود.
وی با بیان اینکه ترامپ به مذاکره با ایران در انتخابات نیاز دارد، خاطرنشان کرد: ترامپ از پارادایم آشوب، دکترین بازیگر دیوانه، سیاست کلان ابهام و پیچیدگی و نیز استراتژی جوجیتسو استفاده میکند و در این مسیر زمینهساز و زمینهپرور یک حرکت در جهت تلاطم و تغییر مواضع خود در ارتباط با موضوعهای گوناگون قرار میگیرد، لذا اینکه ترامپ اکنون بگوید «بعد از انتخابات با ایران به سرعت به یک معامله دست خواهم زد»، یک امر قابل پذیرش از نظر اسنادی نیست، چرا که او همین حرف را میتواند به راحتی تغییر دهد و در یک سال دیگر با یک توئیت بر اساس همین پیچیدگی موضع خود را نسبت به تهران تغییر دهد.
به گفته مطهرنیا از طرف دیگر سالها است که ایران و آمریکا از این روش با یکدیگر در تلاطم قرار دارند، ماجرای «مک فارلین» در زمان ریگان و بسیاری از تلاطمها مانند برجام خود را به نمایش گذاشتند و در نهایت دو کشور به جایی نرسیدند. در این مسیر نیز با توجه به قرائن موجود ممکن است بازگشت به میز مذاکره وجود داشته باشد اما آیا بازگشت به میز مذاکره خواهد توانست به یک اقدام عملیاتی ختم شود؟ در این تردید وجود دارد.
وی درباره جایگزینی «الیوت آبرامز» با «برایان هوک» نماینده ویژه آمریکا در موضوع ایران، اظهار داشت: آبرامز نسبت به برایان هوک یک تندرو محسوب میشود هوک در تیم «تیلرسون» که وزیر امور خارجه سابق ایالات متحده آمریکا بود، قرار داشت و تیم پمپئو آن را درون خود پذیرفت، اما آبرامز فردی است با سوابق مشخص که در «ایران کنترا» نیز حضور داشته و رویکردهای ضدایرانی دارد اما اهل معامله نیز هست، لذا از نظر موضعگیری به ترامپ نزدیکتر از برایان هوک محسوب میشود.
مطهرنیا درباره شکست آمریکاییها در صدور قطعنامه علیه ایران گفت: آمریکاییها به خوبی میدانستند که به هر تقدیر وتوی روسیه و چین در برابر درخواست تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران محتمل است از این رو نیاز به آن داشتند که اروپاییها از آنها حمایت کند که این امر رخ نداد.
این تحلیلگر مسائل استراتژیک با اشاره به شرایط داخلی ایران با توجه به فشارهای موجود گفت: دولت مجبور شده که به فروش اوراق قرضه در چارچوب مهمترین منبع اقتصادی خود روی بیاورد، ورود اقتصاد دولتی به اقتصاد بورسی، وضعیت تصمیمگیری و تصمیمسازی در ایران را متزلزل میکند لذا دولت نمیتواند مانند گذشته با اتکا به درآمدهای نفتی هرگونه تصمیمی را اتخاذ کنند.
وی گفت: اینها همه نشاندهنده آن است که ایالات متحده آمریکا ایران را به لبههایی کشانده است که اکنون اقتصاد خویش را از اقتصاد دولتی به یک اقتصاد بورسی انتقال داده و لولههای منابع اقتصادی خود را از چاه نفت بیرون آورده و در بازار بورس نهاده است، اما نمیتواند به آن اعتماد داشته باشد لذا با تلفیق چاههای نفت با بازار بورس میخواهد اطمینان خاطر بیشتری جلب کنند.
این کارشناس مسائل آمریکا ادامه داد: اینکه آمریکاییها در این وضعیت به این طرح تن در میدهند که ایران پای میز مذاکره بیاید و بتواند بهتر از گذشته از ایران امتیاز بگیرد، دور از انتظار به نظر میرسد اما باید گفت که ترامپ اکنون با میانگین ۷ درصد جلو بودن بایدن در نظرسنجیها، دنبال آن است که بتواند فضای انتخابات را با برگ ایران به نفع خودش تغییر دهد.