به گزارش خبرداغ ، با نگاهی به نحوه فعالیت اهالی موسیقی و حضور گروههای متعدد شهرستانی در جشنوارههای کوچک و بزرگ کشور میتوان گفت بخش اعظم هنرمندان عرصه موسیقی را فعالان استانها و شهرهای دیگر تشکیل میدهند. جدا از فعالان دیگر مناطق که اغلب آنها در زمینه موسیقی فولکوریک و ناحیه مربوط به زندگی خود فعالیت دارند، هستند افرادی که موسیقی دستگاهی ایرانی را مدنظر دارند و بر همین اساس به تولید و اجرای آثار میپردازند. در این میان، یکی از استانهای پرجمعیت و فعال در زمینه موسیقی ایرانی خراسان رضوی است که همواره با محدودیتهایی در زمینه برگزاری کنسرت و تولید و ارائه آثار مواجه بوده و در مقاطع مختلف هنرمندان و فعالان این استان و شهرهای تابعه آنرا به واکنش وا داشته است.
جدا از این معضل، بحران و شیوع بیماری کرونا طی ماههای گذشته نیز مشکل دیگری است که هنرمندان مشهدی را مانند دیگر فعالان مناطق دیگر با مشکلات عدیده مواجه کرده و بر نحوه فعالیت آنها تاثیر گذاشته است.
سالار مرتضوی، نوازنده و آهنگساز که گروه «بامداد » مشهد را در سال 1380 تشکیل داده و به اتفاق اعضای آن در جشنوارههای داخلی و حضور یافته و برای رفع محدودیتها و کاستیهای موجود با مسئولان دیدار داشته، درباره وضعیت فعلی موسیقی استان خراسان رضوی و شهر مشهد میگوید: حدود یک سالونیم پیش با امام جمعه مشهد، آیتالله علمالهدی دیدار داشتیم. ایشان در آن دیدار صحبتهای ما را شنیدند و از موسیقی سالم و اصیلی که توسط گروههای مشهدی اجرا میشوند، حمایت کردند. پس از ملاقات، آن اتفاقاتی که باید رخ دهد، رخ نداد و ما هنوز نتایج عملی آن را ندیدهایم و امیدوارم از این به بعد شاهد اتفاقات موثر و مثبتی باشیم.
«بامداد مشهد» چه فعالیتهایی دارد؟
گروه «بامداد مشهد» سال گذشته در جشنواره موسیقی فجر شرکت کرد و پس از آن در اسفندماه بیماری کرونا در کشور شیوع پیدا کرد و طبیعتا این مسئله بر نحوه فعالیت ما نیز تاثیر گذاشت و از آن مقطع به بعد برای حفظ سلامتی اعضای گروه، تمرینات را کلا تعطیل کردیم. قرارمان بر این بود در سال جدید، پس از پایان یافتن بحران بیماری کرونا تمریناتمان را از سر گیریم که متاسفانه دقیقا با اوج گیری دوباره بیماری مواجه شدیم و این اتفاق میسر نشد.
وضعیت مشهد با وجود بیماری کرونا در حال حاضر چگونه است و مردم تا چه حد دستورالعملهای بهداشتی را رعایت میکنند؟
مشهد در زمینه بیماری کرونا و شیوع آن اوضاع خوبی ندارد و مطمئنا اگر برای اعلام وضعیت رنگی بالاتر از قرمز وجود داشت مشهد جزو آن دسته بود و آن را اعلام میکردند. متاسفانه طی مدت زمانی کوتاه آمار بستریها به شدت بالا رفته است. هنرجویانی داریم که پزشک هستند و در بیمارستانهایی که مخصوص بیماران کرونایی در نظر گرفته شده، مشغول به کارند. این دوستان علاوه بر اخباری که منتشر میشود، خبرهای موثقی را اعلام میکنند که خوشایند نیست و گویای این است که اوضاع به شدت بحرانی شده است. به گفته آنها وضعیت فعلی حتی از اوضاعی که در اواخر اسفند و اوائل فروردین وجود داشت نیز بدتر و سختتر شده است.
شرایط موجود شما را به تولید محتوا و ضبط آثار قبلی وا نداشته است؟
چرا، اتفاقا برای ضبط برخی از آثار برنامهریزی کردهایم اما چنین فعالیتهایی نیز تحت تاثیر وضعیت بحران زده کروناست. قصد داریم کار مشترکی را با آقای وحید تاج تولید کنیم و اتفاقا روز جمعه 13 تیرماه قرار استودیو داشتیم تا قطعه را ضبط کنیم اما این اتفاق میسر نشد و در نهایت ضبط را کنسل کردیم؛ زیرا مسئول استودیو خودش مشکوک به بیماری کروناست. این اتفاقات تلخ گویای این است که بیماری گسترش پیدا کرده و حال نیز ما منتظریم شرایط بهتر شود.
همکارییتان با وحید تاج در چه زمینهای است؟
سال گذشته طی کنسرتی که در جشنواره موسیقی فجر داشتیم آقای وحید تاج به عنوان خواننده با ما همراه بودند و بر اساس گفتگویی که یکی دو هفته پیش باهم داشتیم، قرار بر این شد قطعهای را که در قالب جشنواره فجر اجرا کردیم، به صورت ویدئویی تصویری ضبط شود که البته این امر نیاز به صحبتهای ابتدایی دارد.
چقدر از همکاری با آقای تاج رضایت دارید؟
واقعیت این است که به طور کلی از کلمه هنرمند راحت استفاده میکنیم. به نظر من هرکس که صرفا خوب ساز بزند و خوب بخواند را نمیتوان هنرمند نامید، اما آقای وحید تاج لایق این کلمهاند. او ورای تبحر در مباحث فنی، شخصیتی دوست داشتنی، قابل احترام و شریف دارد.
مبنای فعالیتهای گروه «بامداد » چیست؟
آنچه که درباره گروه برای شخص خودم اهمیت دارد این است که واقعا به موسیقی ایرانی و چهارچوبهای آن پایبند باشیم. متاسفانه امروز میبینم که در ژانر موسیقی سنتی ایرانی (که البته به نظرم موسیقی ایرانی تعریف بهتری است و بعضا آن را موسیقی سنتی ایرانی مینامند) به بهانه نوآوری آثاری تولید میشوند و به گوش مخاطبان میرسند که شخصا نمیتوانم نام موسیقی ایرانی بر آنها نهم. اینکه ما به هر قیمتی بخواهیم مخاطب جذب کنیم را نمیپذیرم. به طور کلی من و دیگر اعضا در قالب گروه «بامداد» تلاشمان این است آثار نو ارائه کنیم، اما در چهارچوبهای تعریف شدهای که سالها برای آن زحمت کشیده شده است. به هرحال اساتید بسیاری برای تعریف و حفظ آن چهارچوبها خون و دل خوردهاند و ما نیز خودمان را به حفظ آن و پایبندی به اصالتهای موسیقی ایرانی متعهد و مکلف میدانیم.
نظرتان درباره تلفیق چیست؟
من میخواهم این پرسش مطرح شود که هدف از تلفیق چیست؟ اینکه چرا باید موسیقی ایرانی را با سبکی دیگر در هم آمیزیم؟ قرار است از این اتفاق به چه نتیجهای برسیم؟ آیا میخواهیم به صدادهی بهتر برسیم یا اینکه تفکری جدید را مدنظر داریم؟ اگر برای این پرسش پاسخی یافت شود راحتتر میتوان درباره تلفیق صحبت کرد. کلا اگر تفکر و اندیشهای پشت تلفیق باشد اتفاقات خوبی رخ خواهد داد و چرا که نه؟ شما اگر از تلفیق نقطه A و B به گزینه C برسید و آن نقطه C از دو نقطه Aو B زیباتر و قویتر و بهتر باشد، قاعدتا این کار منطقی است و میتوان گفت تلفیق صورت گرفته است. اما اینکه صرفا چند ساز از سبکهای مختلف را کنار هم بچینیم و به نوازندگان بگوییم شما هر کدام فلان نت را بزنید، نتیجه مثبتی نخواهد داشت و در نهایت اثری را میشنویم که نه پاپ است و نه در دسته موسیقی سنتی قرار میگیرد. من چنین رویهای را نمیپذیرم اما در کل مخالف تلفیق نیز نیستم. اگر هدفی در پس تلفیق باشد و تعریف درستی از آن داشته باشیم، اتفاق خوبی خواهد بود.
خراسان رضوی و شهر مشهد با اینکه هنرمندان و فعالان متعددی دارد، اما طی یکی دو دهه اخیر در زمینه سیاستگذاریها و نحوه برگزاری کنسرتها و جشنوارههای موسیقی محور با مشکلات و معضلاتی مواجه بوده است و این موضوع باعث بقا و رشد گونههای زیر زمینی بوده است. در اینباره چه نظری دارید و طی سالهای اخیر چه اتفاقات مثبتی در زمینه رفع مشکلات موجود رخ داده است؟
محدودیتهایی که میگویید واقعا با ما و موسیقی شهرمان عجین شده و سالهاست که درباره موضوعات و مشکلاتی که میگویید صحبت میکنیم. شخصا زمان زیادی را صرف این موضوع کرده ام، یعنی به همان اندازه که برای کار و موسیقیام وقت میگذارم برای صحبت با مسئولان شهر نیز زمان صرف کردهام تا بالاخره اتفاقات مثبتی صورت گیرد. طی آن صحبتها و مذاکرهها تلاش کردهام این موضوع را باز کنم که مشهد به موسیقی فاخر نیاز دارد و این دغدغه را به آنها اعلام دارم که مشهد به قطب موسیقی رپ در کل کشور تبدیل شده است. در اینبارهها صحبتهای بسیاری کردهایم و حتی درباره این مسائل مستند ساختهایم؛ کاری که به حرفه تخصصی من مربوط نیست و با کمک دوستان سینماگر به سرانجام رسیده است. به طور کلی، کارهای بسیاری در این زمینهها صورت گرفته و حتی قرار بود مشکلات موجود در شورای فرهنگ عمومی استان مطرح شود، اما سالها میگذرد و متاسفانه گشایشی حاصل نشده و شاهد اتفاقات مثبتی در این زمینه نبودهایم.
آخرین بار که با مسئولان استان تعامل کردهاید چه زمانی بوده است؟
حدود یک سالونیم پیش با امام جمعه مشهد، آیتالله علمالهدی دیدار داشتیم؛ هرچند من شخصا دوبار دیگر با ایشان گفتگو کرده بودم، اما این ملاقات رسمیتر، مربوط به دیدار هنرمندان موسیقی مشهد با آیتالله علمالهدی بود که به همت دکتر جعفر مروارید (مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد) برگزار شد. طی آن دیدار شاهد فضای بسیار خوبی بودم و من و دو نفر دیگر از دوستان موزیسین مشهد به نمایندگی از دیگر هنرمندان شهرمان صحبت کردیم و مسائل و مشکلاتی را مطرح نمودیم. آقای علمالهدی در آن دیدار صحبتهای ما را شنیدند و از موسیقی سالم و اصیلی که توسط گروههای مشهدی اجرا میشوند، حمایت کردند.
فعالان موسیقی مشهد جدا از وجود محدودیتها، از برگزاری کنسرتهای پاپ ناراضی هستند و اجرا در سالنهای شهر را حق خود میدانند؟
به هرحال یکی از دغدغههای ما این است که اگر فضا و میدانی نیز مهیا بوده به برخی فعالان عرصه پاپ اختصاص داشته که به هیچ عنوان بومی نبودهاند و صرفا به جذب مخاطب اندیشیدهاند. اصلا منظورم این نیست که موسیقی پاپ خوب نیست و قطعا در این سبک آخر فاخر نیز تولید میشود، اما مسئله این است که سخفیفترین آثار پاپ در مشهد اجرا شدهاند و این روند، فضا و اتفاقاتی را رقم خواهد زد که نه مورد تایید هنرمندان است و نه مورد تایید مسئولان. در آن گفتگوی جمعی ما این مسائل را بیان کردیم تا فضا برای هنر اصیل و بومی باز شود که آقای علمالهدی نیز گفتههای ما را تایید کردند. اما پس از ملاقات، آن اتفاقاتی که باید رخ دهد، رخ نداد و ما هنوز نتایج عملی آن را ندیدهایم و امیدوارم از این به بعد شاهد اتفاقات موثر و مثبتی باشیم.
اگر مطلبی ناگفته مانده بفرمایید.
به عنوان یکی از اهالی موسیقی که سالهاست در شهر مشهد به فعالیت مشغولم بازهم آن خواهش همیشگی که بارها در دیدارهای رودرو و مصاحبهها دربارهاش صحبت کردهام را مطرح میکنم؛ اینکه مسئولان فرهنگی شهر کمی با هنر ایرانی مهربانتر باشند.