اولي يك بار براي حضور دوباره بر راس قوه مجريه اعلام آمادگي كرده اما از سوي شوراي نگهبان يا به تعبيري حاكميت پذيرفته نشده است و ديگري بهواسطه نسبت و نسب خانوادگياش كانديداتورياش به آساني و سادگي باقي كساني نيست كه يكشبه يا ساعاتي پيش از پايان مهلت قانوني راهي وزارت كشور ميشوند و نامنويسي ميكنند. با اين حال خبرهاي رسمي نشان ميدهد همانقدر كه احتمال كانديداتوري احمدينژاد رو به كاهش است، احتمال كانديداتوري سيدحسن خميني ضعيف به نظر ميرسد و شايد هيچكدام از اين دو گزينه جنجالي در ارديبهشت سال ۱۴۰۰ كارنامه خود را به راي مردم نگذارند.
اگرچه در فضاي غيررسمي رسانهاي خبرها حكايت از رايزني احمدينژاد با شوراي نگهبان دارد و مرتضي طلايي نيز اين خبر را تاييد كرده بود اما يكي از نزديكان احمدينژاد به جد اين موضوع را تكذيب كرده است. بهمن شريفزاده از نزديكان سياسي احمدينژاد يك هفته پس از طرح اين مساله گفته است كه «اين خبر دروغ است و صحت ندارد. هيچ رايزني صورت نگرفته است.»
او به اخبار منتشر شده پيش از انتخابات مجلس يازدهم نيز اشاره كرد و گفت:«در آن روزها اخبار مختلفي منتشر ميشد كه آقاي احمدينژاد ليست داده است يا با آقاي قاليباف بر سر انتخاب نامزدها ملاقات دوگانه و سهگانه داشته، حال آنكه هيچ كدام صحت نداشت و دروغ بود. معتقدم اين اخبار را مطرح ميكردند تا از پتانسيل هواداران آقاي احمدينژاد استفاده انتخاباتي كنند.»
اين فعال سياسي نزديك به جريان بهار معتقد است كه ظرفيت هواداران محمود احمدينژاد، تنور انتخابات را گرم ميكند و همه اين خبرها به اين دليل مطرح ميشود. اما فارغ از اينكه احمدينژاد با شوراي نگهبان رايزني را شروع كرده يا نه، پرسش مهم اين است كه اساسا چرا اين اخبار درمورد احمدينژاد مدام در فضاي رسانهاي و مجازي مطرح ميشود؟ شريفزاده معتقد است كه هم اصلاحطلبان و هم اصولگرايان ميخواهند از اين ظرفيت استفاده كنند اما معتقد است «چند شخصيت اصولگرا اين مساله خلاف واقع را بيان ميكنند.»
اما گزينه پُر حرف و حديث ديگري كه اين روزها در رسانهها نامش به چشم ميخورد، سيدحسن خميني است. روز گذشته يكي از اعضاي جامعه روحانيت مبارز در مورد كانديداتوري نوه بنيانگذار انقلاب صحبت كرد و گفت كه احتمال چنين تصميمگيري ضعيف است. سيدرضا اكرمي، عضو جامعه روحانيت مبارز توضيح داد: «بسيار بعيد است كه سيدحسن براي حضور در انتخابات رياستجمهوري اعلام آمادگي كند يا به دعوت گروههاي سياسي پاسخ مثبت بدهد. در واقع ايشان به عنوان نوه امام خميني ترجيح ميدهد همچنان در حوزه علميه به تدريس بپردازد تا در اين سنگر خدمت كند و تاثيرگذار باشد.»
اكرمي در پاسخ به اين پرسش كه چرا اين كانديداتوري را بعيد ميداند، توضيح داد:«البته سيدحسن خميني در سال ۹۴ براي شركت در انتخابات مجلس خبرگان اعلام آمادگي كرد كه متاسفانه راه را براي ايشان باز نكردند. به همين دليل معلوم است، حاضر نميشود به عنوان يكي از خاندان امام بيايد و خود را در معرض تاييد شوراي نگهبان بگذارد.»
از قضا يكي ديگر از مشابهتهاي شرايط محمود احمدينژاد و سيدحسن خميني روابط آنها با شوراي نگهبان است. هر دوي آنها از فيلتر شوراي نگهبان عبور نكردهاند. اما يك مساله را نبايد ناديده گرفت و اينكه انتخابات و كانديداهاي نهايي رياستجمهوري در ايران به اصطلاح كانديداهاي دقيقه نودي هستند. يعني هفتههاي منتهي به انتخابات است كه همه چيز را مشخص خواهد كرد و تا پيش از آن احتمال درست نبودن هر گمانهزني وجود دارد.