فارین پالیسی در گزارشی به قلم ماریا اسنگووایا، دنیس ولکوف، استپان گونچاروف، نوشت: نظرسنجی های جدید حاکی از کاهش تعجب آور محبوبیت رئیس جمهور روسیه است. این همه گیری روند بی اعتمادی در کرملین را تسریع کرده است.
به گزارش خبرداغ به نقل از انتخاب ؛ در ادامه این مطلب آمده است: کرونا ویروس برای تمامی کشورها در سراسر جهان مشکلاتی را ایجاد کرده، اما به نظر می رسد این امکان وجود دارد که بیماری مورد بحث به طور ویژه به روسیه آسیب بزند و چالش های جدید و پیچیده ای را برای رئیس جمهور این کشور ایجاد کند. یافته های یک بررسی جدید که توسط مرکز نظرسنجی لوادا سنتر انجام شده است، نشان می دهد که شرایط ایجاد شده توسط این بیماری همه گیر، توانایی کرملین را در تأمین رشد اقتصادی کشور و ارائهی کالاهای عمومی تضعیف کرده است. مهم اینکه، این دو موضوع همواره نقش مهمی در ثبات رژیم پوتین داشته اند. از سوی دیگر، روندهای بلند مدتی مانند اهمیت روزافزون حقوق شهروندی و شهرنشینی در روسیه نیز وجود دارد که نمای شگفت آور و تاریکی را برای مردی که طی 20 سال گذشته رهبری روسیه را برعهده داشته است، نشان می دهد.
پوتین از اوایل دهه 2000 حمایت خود را از دو منبع اصلی به دست آورده است. نخست اینکه، كرملین با قول هایی مبنی بر ایجاد رشد اقتصادی، بیش از متخصصان طبقه متوسط پیروزی به دست آورد. دوم، پوتین توانست حمایت گروههای اجتماعی با درآمد پایین از جمله کارمندان بخش دولتی و بازنشستگان را که وابسته به حمایت دولت و دلتنگ دوره اتحاد جماهیر شوروی هستند را از طریق ترکیبی از وعده های پوپولیستی و لفاظی هایی در مورد قدرت بزرگ روسیه جلب کند.
روسها از نظر تاریخی توانایی دولت را در تأمین حقوق اجتماعی بر حقوق مدنی در اولویت قرار داده اند، در واقع این موضوع بازتابی از جهت گیری پدرسالارانهی متداول برای جوامع دارای میراث کمونیستی است. به هر حال، این موضوع در استراتژی گسترده تر پوتین نقش داشت.
در طول 20 سال گذشته، بزرگترین ضربه به این سیستم پشتیبانی پس از بحران مالی سال 2008 وارد شد. رکود اقتصادی که منجر به کاهش چشمگیر حمایت از دولت شد، اوج اعتراضات را در سراسر کشور به دنبال داشت که از سال 2011 شروع شدند و خسارات انتخاباتی چشمگیری به حزب طرفدار پوتین یعنی حزب متحد روسیه در انتخابات دوما در آن سال وارد کردند. در حالی که کاهش حمایت از پوتین در سال 2013 ادامه داشت، در سال 2014، کرملین به طور موقت این روند نزولی را پس از الحاق منطقه کریمه به روسیه معکوس کرد. به عبارت دیگر، بر اثر این رخداد، شاهد افزایش بسیج میهن پرستانهی شهروندان و بروز احساسات وطن پرستی در روسیه بودیم. این اثر حدود دو سال و نیم به طول انجامید، اما فرسایش آهسته حمایت از پوتین در سال 2017 شروع شد.
از سوی دیگر، همه گیری در حال پیشرفت کرونا احتمالاً حتی سخت تر از بحران مالی 2008 به روسیه ضربه خواهد زد. موضوع اول این است که افت شدید قیمت نفت همراه با توقف فعالیت های اقتصادی باعث ایجاد خسارت ساختاری بلند مدت در اقتصاد خواهد شد. به طور مثال آمارها نشان از افزایش چشمگیر تعداد افرادی که حقوقشان را در ماه مه 2020 با تأخیر دریافت کردهاند، یا دستمزدشان کاهش یافته و یا از کار اخراج شده اند، دارد. گفتنی است، این آمارها با ماه اکتبر سال 2019 مقایسه شده است. این شرایط، منجر به شدیدترین افت شاخص های ارزیابی اقتصاد در روسیه از زمان بحران سال 2008 شد. تا ماه مارس، پیش از آنکه بیشتر مناطق روسیه سیاست های فاصله گذاری اجتماعی را اعمال کنند، مرکز نظرسنجی لوادا یک افت 20 درصدی را در شاخص احساسات مصرف کننده خود ثبت کرد.
اما اوضاع فعلی بدتر از سال 2008 به نظر می رسد. می توان وضعیت اقتصادی کنونی روسیه را با شرایط این کشور در سال 2008 مقایسه کرد. اما بحران گذشته هنگامی رخ داد که حمایت از پوتین در اوج خود بود. در سال 2008، قبل از بحران مالی، حمایت از پوتین پس از چندین سال رشد مداوم اقتصادی در اوج قرار گرفت. بحران اقتصادی دیگر در اواخر سال 2014 با خبر الحاق کریمه به روسیه توسط پوتین متعادل شد و پس از آن حمایت عمومی از وی به اوجش رسید. آنچه سال 2020 را منحصر به فرد می کند، این است که وقتی همه گیری شروع شد، حمایت داخلی از پوتین طی 5 سال در حال کاهش بود. این کاهش طرفداری از رئیس جمهور روسیه در پی افزایش ناخوشایند سن بازنشستگی و کاهش درآمدهای قابل تصرف رخ داد. در نتیجه این تحولات، ارتش بر ریاست جمهوری به عنوان معتبرترین نهاد روسیه در سال 2018 غلبه کرد.
این بیماری همه گیر همچنین توانایی کرملین را در ارائه خدمات عمومی تضعیف کرده است. در مطالعهای که توسط مرکز تجزیه و تحلیل سیاستهای اروپایی و مرکز لوادا انجام گرفته است، دریافتیم که حتی قبل از شروع بیماری همه گیر، پاسخ دهندگان به ویژه در مورد عدم دسترسی به مراقبت های پزشکی نگران بودند. همچنین آنان دغدغه هایی در مورد حق حمایت اجتماعی، استانداردهای مناسب زندگی، حق کار، شرایط خوب و دستمزد منصفانه داشتند. ما متوجه شدیم، پاسخ دهندگانی که چنین نگرانی هایی را تجربه می کردند و حدود 40 درصد از نمونهی آماری ما را تشکیل می دادند، تمایل داشتند که اساساً نظر خود را نسبت به سیستم سیاسی روسیه بازبینی کنند. این افراد، اعلام کردند که سطح اعتمادشان به مدیریت کشور تا حد قابل توجهی کاهش یافته و طرفداری شان از پوتین نیز کم شده است. این بیماری همه گیر احتمالاً نواقص موجود در سیستم مراقبت های بهداشتی روسیه را حتی بیشتر از قبل آشکار خواهد کرد.
در حالیکه روندهای کوتاه مدت علیه حکومت پوتین در جریان است، روندهای طولانی مدتتر نیز به نفع رئیس جمهور نیستند. جامعه روسیه به مدرن شدن خود ادامه می دهد و در نتیجه شهرنشینی، اکنون یک چهارم از جمعیت کشور در شهرهای بزرگ ساکن هستند. در حال حاضر، بیش از 40 درصد از روسها برای کسب اطلاعات به اینترنت و شبکه های اجتماعی اعتماد می کنند و بنابراین، کنترل پوتین بر کانال های تلویزیونی را دور زده اند. از سال 2010، بسیج مردمی در روسیه رو به رشد بوده است که این امر به تقویت پیوندهای اجتماعی بویژه در سطح جامعه کمک کرده است. در نتیجه این پویایی، اهمیت حقوق مدنی به شدت در سالهای اخیر برای روسها افزایش یافته است. به عنوان مثال، در پاسخ به این سؤال كه "به نظر شما كدام حقوق و آزادیها مهمتر هستند؟" سهم پاسخ دهندگان که "آزادی بیان" را انتخاب کردند بین سالهای 2017 تا 2019 از 34٪ به 58٪ افزایش یافت. سهم کسانی که "حق تجمع مسالمت آمیز" را انتخاب کردند از 13 درصد به 28 درصد و سهم کسانی که "حق دسترسی به اطلاعات" را انتخاب کردند نیز از 25 درصد به 39 درصد افزایش یافته است. گرایش به ارزش گذاری برای آزادی، بیشتر در بین افراد جوان و پاسخ دهندگان با تحصیلات بیشتر دیده می شود. این بدان معنی است که این احساسات در آینده رشد خواهند کرد.
یافته های مذکور چه معنایی برای پایداری حکومت پوتین دارند؟ در حالی که بحران های قبلی مانند رکود 2008 به عنوان مشکلاتی دیده می شدند که دولت می تواند در غلبه بر آنها کمک کند، همه گیری در حال پیشرفت فعلی، عدم موفقیت کرملین در ارائه رشد اقتصادی طولانی مدت و خدمات اجتماعی روزانه را آشکار می کند. به عبارت دیگر، یک بحران قریب الوقوع مراقبت های بهداشتی، روند عدم پذیرش عمومی در کرملین را تسریع می کند.