محمد هاشمی با اشاره به اینکه مردم صدا و سیما را با کیهان یکی میدانند معتقد است: «صداوسیما الان یک رسانه جناحی است که نمیتوان از آن به عنوان رسانه ملی نام برد.»
به گزارش خبرداغ به نقل از اعتماد، محمد هاشمیرفسنجانی متولد ۱۳۲۱ رفسنجان و برادر کوچکتر آیتالله هاشمیرفسنجانی است که به مدت ۱۲ سال یعنی از سال ۶۰ تا ۷۲ ریاست سازمان صداوسیما را برعهده داشت و حدفاصل سالهای ۷۳ تا ۸۰ در دولتهای ششم و هفتم یا همان دولت سازندگی، به عنوان معاون رییسجمهوری در امور اجرایی فعالیت میکرد.
او به مدت ۱۵ سال از ۷۵ تا ۹۰ نیز عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی کرد، اما با حکم ردصلاحیت شورای نگهبان، از حضور در آن رقابت انتخاباتی بازماند.
هر چند همچنان به واسطه سالهای حضور در مناصب حساس و کلیدی، گنجینهای است از خاطرات مهم سیاسی و آگاه به برخی مهمترین بالا و پایینهای عالم سیاست در این ۴ دهه گذشته.
محمد هاشمی در گفتوگویی که به تازگی با عبدیمدیا داشته، درباره عملکرد سازمان صداوسیما در اوایل انقلاب و تفاوت مشی آن با امروز گفته است: «صداوسیما آن اوایل جناحی برخورد نمیکرد. صداوسیما یک رسانه ملی بود که مشی خودش را از مشی امام میگرفت. یعنی آن زمان حتی سران قوا هم چیزی به من میگفتند بنده از امام کسب تکلیف میکردم که آیا انجام بدهم یا نه! مردم هم به همین دلیل که یک رسانه ملی بود، به آن اعتماد داشتند. اما متاسفانه صداوسیمای کنونی ما از آن سیاستها عدول کرده است و الان به عنوان یک رسانه ملی شناخته نمیشود، بلکه بیشتر رسانه جناحی به حساب میآید. بهطور مثال در گذشته در انتخابات، صداوسیما در هر انتخاباتی ورود پیدا میکرد و به نحوی فرد یا جریانی را تایید میکرد، آن فرد برنده مطلق انتخابات بود. یعنی مردم تا این اندازه نگاهشان به صداوسیما بود. اما الان در انتخابات میبینیم که صداوسیما خودش را میکشد که مسیر انتخابات را به نوعی عوض کند، نمیتواند.»
او بر این اساس نتیجه گرفته است که «این تفاوت اساسی زمان ریاست من بر صداوسیما با الان این است که آن موقع ما رسانه ملی بودیم ولی الان ما رسانه ملی نداریم. مردم صداوسیما را با روزنامه «کیهان» یکی میدانند. یعنی مردم تفاوتی بین این دو قائل نیستند؛ چراکه نیمی از مردم و جریانها اصلا راهی به صداوسیما ندارند. بهطور مثال شخصیتهایی مثل آیتالله هاشمیرفسنجانی زمانی فرمانده جنگ بود، اما حالا وقتی در هفته دفاع مقدس صداوسیما را مشاهده میکنید حتی یک کلمه هم از ایشان گفته نمیشود. تاریخ را تحریف میکنند و سعی میکنند شخصیتهای دیگری را بزرگ کنند. یا دهه انقلاب که میشود امثال آقای هاشمی که یکی از ارکان انقلاب بود یا آقای موسویاردبیلی که در پیروزی انقلاب سهیم بودند، یک کلمه هم درباره این افراد گفته نمیشود.»
هاشمی بر این پایه معتقد است: «صداوسیما الان یک رسانه جناحی است که نمیتوان از آن به عنوان رسانه ملی نام برد.»
واکنش تند کیهان به اظهارات محمد هاشمی
کیهان به این اظهارات محمد هاشمی واکنش تندی نشان داده و نوشته است: آقای محمد هاشمی در مصاحبهای گفته است: «تفاوت اساسی زمان ریاست من بر صدا و سیما با الان این است که آن موقع ما رسانه ملی بودیم ولی الان ما رسانه ملی نداریم. مردم صدا و سیما را با روزنامه «کیهان» یکی میدانند. یعنی مردم تفاوتی بین این دو قائل نیستند»!
درباره اظهارات ایشان باید گفت:
۱- کاش آقای هاشمی بهجای کلیگویی، به نمونههایی از مواضع و عملکرد کیهان اشاره کرده و به نقد آن میپرداختند و سپس درباره این روزنامه به قضاوت مینشستند! مثلاً میفرمودند که کدامیک از مواضع کیهان مردمی و انقلابی نبوده و از نگاه ایشان قابل انتقاد بوده است؟! و یا اشاره میکردند که کدامیک از پیشبینیهای کیهان درباره جریان غربگرا و خیانت آگاهانه و یا خسارت ناخودآگاه آنان به مردم و نظام و انقلاب نادرست از آب درآمده است؟! و یا توضیح میدادند کدامیک از هشدارهای پیشاپیش کیهان درباره غارت بیتالمال از سوی مفسدان حرامخوار، واقعیت نداشته است؟! برای کیهان برخلاف بعضیها، دیوار حاشا بلند نیست چرا که تمامی مواضع و عملکرد آن مکتوب و مضبوط و برای همگان قابل مراجعه است. بنابراین اگر جناب محمد هاشمی در این زمینه مطالعه و تحقیقی دارند چرا مطرح نمیکنند و نظر خود را به قضاوت عموم نمیگذارند؟! و اگر مطالعهای ندارند و یا بیان حقایق را به زیان خود میدانند، چرا زبان به خلاف میگشایند؟!
۲- درباره عملکرد صدا و سیما باید گفت که ما هم انتقادات فراوانی به آن داشته و داریم که بسیاری از آنها را مطرح کرده و میکنیم، ولی انتقادات ما به صدا و سیما یکصد و هشتاد درجه با انتقادات آقای هاشمی و دوستان مدعی اصلاحات ایشان تفاوت دارد و در برخی از موارد آنچه را مدعیان اصلاحات در اعتراض به صدا و سیما مطرح میکنند، نقطه قوت این سازمان میدانیم. اما، در همین زمینه اشاره به نکتهای از اظهارات آقای محمد هاشمی را رمزگشا میدانیم. ایشان میگوید؛ «متاسفانه صدا و سیمای کنونی ما از آن سیاستها عدول کرده است و الان بهعنوان یک رسانه ملی شناخته نمیشود بلکه بیشتر رسانه جناحی به حساب میآید. بهطور مثال در گذشته در انتخابات، صدا و سیما در هر انتخاباتی ورود پیدا میکرد و به نحوی فرد یا جریانی را تایید میکرد، آن فرد برنده مطلق انتخابات بود. یعنی مردم تا این اندازه نگاهشان به صدا و سیما بود. اما الان در انتخابات میبینیم که صدا و سیما خودش را میکُشد که مسیر انتخابات را به نوعی عوض کند، نمیتواند».
یکبار دیگر سخن ایشان را مرور کنید! به صراحت اعتراف میکند که در زمان ریاستش بر صدا و سیما جناحی عمل میکرده است! میگوید: «بهطور مثال در گذشته در انتخابات، صدا و سیما در هر انتخاباتی ورود پیدا میکرد و به نحوی فرد یا جریانی را تایید میکرد، آن فرد برنده مطلق انتخابات بود»! یعنی ایشان در دوران ریاست خود بر صدا و سیما از نامزد مورد نظر حزب و جناح خود حمایت میکرد و افتخار هم میکند! که این حمایت باعث میشد نامزد مورد نظر جناح ایشان «برنده مطلق» انتخابات باشد!
۳- ایشان در ادامه مصاحبه میگویند: «این انقلاب ساده و آسان به دست نیامده، برای این انقلاب خونها ریخته شده و خانوادهها فدا شده است. کمی فکر کنیم که چگونه به دست ما رسیده است»! این بخش از سخنان ایشان سخنی بهجا و شایسته تقدیر است ولی کاش این پرسش را بیپاسخ نمیگذاشتند که وقتی در روزهای بد حادثه مثلاً در فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ جماعتی از درون دست به وطنفروشی زده بودند.
بدیهی است که برخی از خدمات آقای محمد هاشمی قابل انکار نیست ولی انتظار آن بود که سنجیده سخن بگویند و بیرون از مناسبات حزبی و گروهی به مسائل نگاه کنند!